چيزهایى كه روزه را باطل میکند
مسأله 1616) نه چيز روزه را باطل میکند.
اول: خوردن و آشاميدن؛
دوم: جماع؛
سوم: استمناء و استمناء آن است كه انسان با خود يا ديگرى غير از (جماع) كارى كند كه منى از او بيرون آيد؛
چهارم: دروغ بستن به خدا و پيغمبر و جانشينان پيغمبرb؛
پنجم: رسانيدن غبار به حلق؛
ششم: فرو بردن تمام سر در آب؛
هفتم: باقيماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح؛
هشتم: اماله كردن با چيزهاى روان؛
نهم: قى كردن و احكام اينها در مسائل آينده گفته میشود.
1ـ خوردن و آشاميدن
مسأله 1617) اگر روزهدار با التفات به اینکه روزه دارد، عمداً چيزى بخورد يا بياشامد، روزة او باطل میشود، چه خوردن و آشاميدن آن چيز معمول باشد مثل نان و آب، چه معمول نباشد مثل خاك و شيره درخت و چه كم باشد يا زياد، حتى اگر مسواك را از دهان بيرون آورد و دوباره به دهان ببرد و رطوبت آن را فرو ببرد روزه باطل میشود. مگر اینکه رطوبت مسواك در آب دهان به طورى از بين برود كه رطوبت خارج به آن گفته نشود.
مسأله 1618) اگر موقعى كه مشغول غذا خوردن است بفهمد صبح شده بايد لقمه را از دهان بيرون آورد و چنانچه عمداً فرو ببرد روزهاش باطل است و به دستورى كه بعداً گفته خواهد شد كفاره هم بر او واجب میشود.
مسأله 1619) اگر روزهدار سهواً چيزى بخورد يا بياشامد، روزهاش باطل نمیشود.
مسأله 1620) آمپولى كه عضو را بىحس میکند يا به جهت ديگر استعمال میشود، براى روزهدار اشكال ندارد، و بهتر آن است كه از استعمال آمپولى كه به جاى دوا و غذا به كار مىبرند خوددارى كند.
مسأله 1621) اگر روزهدار چيزى را كه لاى دندان مانده عمداً فرو ببرد، روزهاش باطل است.
مسأله 1622) كسى كه میخواهد روزه بگيرد، لازم نيست پيش از اذان دندانهايش را خلال كند، ولى اگر بداند غذاى كه لاى دندان مانده در روز فرو مىرود، چنانچه خلال نكند و چيزى از آن فرو رود روزهاش باطل میشود.
مسأله 1623) فرو بردن آب دهان، اگرچه به واسطه خيال كردن ترشى و مانند آن در دهان جمع شده باشد، روزه را باطل نمیکند.
مسأله 1624) فرو بردن اخلاط سر و سينه، تا به فضاى دهان نرسيده، اشكال ندارد، ولى اگر داخل فضاى دهان شود، احتياط واجب آن است كه آن را فرو نبرند.
مسأله 1625) اگر روزهدار به قدرى تشنه شود كه بترسد از تشنگى بميرد میتواند به اندازهاى كه از مردن نجات پيدا كند آب بياشامد ولى روزة او باطل میشود و اگر ماه رمضان باشد، بايد در بقيه روز از بهجا آوردن كارى كه روزه را باطل میکند خوددارى نمايد.
مسأله 1626) جويدن غذا براى بچه يا پرنده و چشيدن غذا و مانند اينها که معمولاً به حلق نمیرسد، اگرچه اتفاقاً به حلق برسد، روزه را باطل نمیکند ولى اگر انسان از اول بداند كه به حلق میرسد، روزهاش باطل میشود و بايد قضاى آن را بگيرد و كفاره هم بر او واجب است.
مسأله 1627) انسان نمیتواند براى ضعف، روزه را بخورد ولى اگر ضعف او به قدرى است كه معمولاً نمیشود آن را تحمل كرد خوردن روزه اشكال ندارد.
2ـ جماع
مسأله 1628) جماع روزه را باطل میکند، اگرچه فقط به مقدار ختنهگاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد.
مسأله 1629) اگر كمتر از مقدار ختنهگاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد، روزه باطل نمیشود.
مسأله 1630) اگر عمداً جماع نمايد و شك كند كه به اندازة ختنهگاه داخل شده يا نه، روزة او باطل است و لازم است قضاء نمايد، ولى كفاره واجب نيست.
مسأله 1631) اگر فراموش كند كه روزه است و جماع کند، يا او را به جماع مجبور نمايند، به نحوى كه از اختيار او خارج شود، روزة او باطل نمیشود. ولى چنانچه در بين جماع يادش بيايد يا جبر از او برداشته شود، بايد فوراً از حال جماع خارج شود، و اگر خارج نشود روزة او باطل است.
3ـ استمنا
مسأله 1632) اگر روزهدار استمناء كند (معناى استمناء در مسأله 1616 گذشت)، روزهاش باطل میشود.
مسأله 1633) اگر بىاختيار منى از او بيرون آيد، روزهاش باطل نيست.
مسأله 1634) هرگاه روزهدار بداند كه اگر در روز بخوابد محتلم میشود؛ يعنى در خواب منى از او بيرون میآید، جايز است بخوابد هرچند به سبب نخوابيدن به زحمت نيفتد، و اگر محتلم شود روزهاش باطل نمیشود.
مسأله 1635) اگر روزهدار هنگام بيرون آمدن منى از خواب بيدار شود، واجب نيست از بيرون آمدن آن جلوگيرى كند.
مسأله 1636) روزهدارى كه محتلم شده، میتواند بول كند اگرچه بداند به واسطه بول كردن باقيمانده منى از مجرى بيرون میشود.
مسأله 1637) روزهدارى كه محتلم شده، اگر بداند منى در مجرى مانده و در صورتى كه پيش از غسل بول نكند بعد از غسل منى از او بيرون میآید، بنا بر احتياط واجب بايد پيش از غسل بول كند.
مسأله 1638) كسى كه به قصد بيرون آمدن منى، بازى و شوخى كند، گرچه منى از او بيرون نيايد، بايد روزه را تمام كند و قضا هم بنمايد.
مسأله 1639) اگر روزهدار بدون قصد بيرون آمدن منى مثلاً با زن خود بازى و شوخى كند، چنانچه اطمينان دارد كه منى از او خارج نمیشود اگرچه اتفاقاً منى بيرون آيد، روزة او صحيح است. ولى اگر اطمينان ندارد، در صورتى كه منى از او بيرون آيد، روزهاش باطل است.
4 ـ دروغ بستن به خدا و پيغمبر
مسأله 1640) اگر روزهدار به گفتن يا به نوشتن يا به اشاره و مانند اينها به خدا و پيغمبران و جانشينان پيغمبران عمداً نسبتى را بدهد كه دروغ است، اگرچه فوراً بگويد دروغ گفتم يا توبه كند روزة او باطل است و احتياط مستحب آن است كه به حضرت زهراءB هم به دروغ نسبتى ندهد.
مسأله 1641) اگر بخواهد خبرى را كه نمیداند راست است يا دروغ نقل كند، بنا بر احتياط واجب بايد از كسى كه آن خبر را گفته، يا از كتابی كه آن خبر در آن نوشته شده نقل نمايد.
مسأله 1642) اگر چيزى را به اعتقاد اینکه راست است از قول خدا يا پيغمبر نقل كند و بعد بفهمد دروغ بوده، روزهاش باطل نمیشود.
مسأله 1643) اگر چيزى را كه میداند دروغ است به خدا و پيغمبر نسبت دهد و بعداً بفهمد آنچه را گفته راست بوده، بايد روزه را تمام كند و قضاى آن را هم بهجا آورد.
مسأله 1644) اگر دروغى را كه ديگرى ساخته عمداً به خدا و پيغمبر و جانشينان پيغمبر نسبت دهد روزهاش باطل میشود، ولى اگر از قول كسى كه آن دروغ را ساخته نقل كند اشكال ندارد.
مسأله 1645) اگر از روزهدار بپرسند كه آيا پيغمبر(ص) چنين مطلبى فرمودهاند و او به جایى كه در جواب بگويد نه، عمداً بگويد بلى، يا جایی كه بايد بگويد بلى، عمداً بگويد نه، روزهاش باطل میشود.
مسأله 1646) اگر از قول خدا يا پيغمبر حرف راستى را بگويد بعد بگويد دروغ گفتم، يا در شب به دروغ به آنان نسبتى بدهد و فرداى آن كه روزه میباشد، بگويد آنچه ديشب گفتم راست است روزهاش باطل میشود.
5 ـ رسانيدن غبار به حلق
مسأله 1647) بنا بر احتياط واجب رسانيدن عمدی غبار غليظ يا غير غليظ به حلق، روزه را باطل میکند، چه غبار از چيزى باشد كه خوردن آن حلال است مثل آرد، يا غبار چيزى باشد كه خوردن آن حرام است مثل خاك. چنانچه بیاختیار وارد حلق شود اشکال ندارد.
مسأله 1648) اگر به واسطه باد غبارى پيدا شود و انسان با اینکه متوجه است مواظبت نكند و به حلق برسد، بنا بر احتياط واجب روزهاش باطل میشود.
مسأله 1649) احتياط واجب آن است که روزهدار بخار غليظ و دود سيگار و تنباكو و مانند اينها را هم به حلق نرساند.
مسأله 1650) اگر مواظبت نكند و غبار يا بخار يا دود و مانند اينها داخل حلق شود، چنانچه يقين يا اطمينان داشته كه به حلق نمیرسد، روزهاش صحيح است و اگر گمان مىكرده كه به حلق نمیرسد بهتر آن است كه آن روزه را قضا نمايد.
مسأله 1651) اگر فراموش كند كه روزه است و مواظبت نكند، يا بىاختيار غبار و مانند آن به حلق او برسد روزهاش باطل نمیشود.
6ـ فرو بردن سر در آب
مسأله 1652) اگر روزهدار عمداً تمام سر را در آب فرو برد، اگرچه باقى بدن او از آب بيرون باشد، روزهاش باطل میشود، ولى اگر تمام بدن را آب بگيرد و مقدارى از سر بيرون باشد، روزه باطل نمیشود.
مسأله 1653) اگر نصف سر را يك دفعه و نصف ديگر آن را دفعه ديگر در آب فرو برد، روزهاش باطل نمیشود.
مسأله 1654) اگر به قصد اینکه تمام سر را زير آب ببرد در آب فرو رود، و شك كند كه تمام سر زير آب رفته يا نه، روزهاش باطل است ولى كفاره ندارد.
مسأله 1655) اگر تمام سر زير آب برود اگرچه مقدارى از موها بيرون بماند روزه باطل میشود.
مسأله 1656) سر فرو بردن در غير آب از چيزهاى روان مانند شير، به روزه ضررى ندارد، بلكه اظهر اين است كه فرو بردن سر در آب مضاف نيز روزه را باطل نمیکند اگرچه احوط ترك است.
مسأله 1657) اگر روزهدار بىاختيار در آب بيفتد و آب تمام سر او را بگيرد يا فراموش كند كه روزه است و سر در آب فرو برد، روزهاش باطل نمیشود.
مسأله 1658) اگر به خيال اين كه آب سر او را نمىگيرد، خود را در آب بيندازد و آب تمام سر او را بگيرد، روزهاش اشكال ندارد.
مسأله 1659) اگر فراموش كند روزه است و سر را در آب فرو برد، يا ديگرى به زور سر او را در آب فرو برد، چنانچه در زير آب يادش بيايد روزه است يا آن كس دست بردارد، بايد فوراً سر را بيرون آورد و چنانچه بيرون نياورد، روزهاش باطل میشود.
مسأله 1660) اگر فراموش كند كه روزه است و به نيت غسل سر را در آب فرو برد، روزه و غسل او هر دو صحيح است.
مسأله 1661) اگر بداند كه روزه است و عمداً سر را در آب براى غسل فرو برد، چنانچه روزة او روزة رمضان باشد، روزه و غسل او هر دو باطل است. همچنين است حكم روزة قضاء رمضان بعد از زوال على الاحوط و اگر روزة مستحب باشد، يا روزة واجبى باشد مثل روزة كفاره كه وقت معينى ندارد، غسل او صحيح و روزهاش باطل میباشد، و ظاهر اين است كه اين حكم در روزة واجب معين مثل نذر معين جارى است كه روزه و غسل هر دو باطل میشود.
مسأله 1662) اگر براى آن كه كسى را از غرق شدن نجات دهد، سر را در آب فرو برد، اگرچه نجات دادن او واجب باشد، روزهاش باطل میشود.
7ـ باقيماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح
مسأله 1663) اگر جنب عمداً در ماه رمضان تا اذان صبح غسل نكند روزهاش باطل است، و كسى كه وظيفهاش تيمّم است و عمداً تيمّم نکند روزهاش نيز باطل است. حكم قضاء ماه رمضان بعداً خواهد آمد.
مسأله 1664) اگر در روزة غير ماه رمضان و قضای آن از روزههاى واجبى كه مثل روزة ماه رمضان وقت آن معين است، جنب عمداً تا اذان صبح غسل نكند، میتواند آن روز را روزه بگیرد، اگرچه احوط غسل است.
مسأله 1665) كسى كه در شب ماه رمضان جنب است، چنانچه عمداً غسل نكند تا وقت تنگ شود، بنا بر احتياط واجب بايد تيمّم كند و روزه بگيرد و قضاى آن را هم بهجا آورد.
مسأله 1666) اگر جنب در ماه رمضان غسل را فراموش كند و بعد از يك روز يادش بيايد، بايد روزة آن روز را قضاء نمايد و اگر بعد از چند روز يادش بيايد روزة هر چند روزى را كه يقين دارد جنب بوده قضا نمايد مثلاً اگر نمیداند سه روز جنب بوده يا چهار روز، بايد روزة سه روز را قضا كند.
مسأله 1667) كسى كه در شب ماه رمضان براى هيچ كدام از غسل و تيمّم وقت ندارد، اگر خود را جنب كند، روزهاش باطل است و قضا و كفاره بر او واجب میشود.
مسأله 1668) اگر براى آن كه بفهمد وقت دارد يا نه، جستوجو نمايد و گمان كند كه به اندازه غسل وقت دارد و خود را جنب كند بعد بفهمد وقت تنگ بوده و تيمّم كند، روزهاش صحيح است. اگر بدون جستوجو گمان كند كه وقت دارد و خود را جنب نمايد و بعد بفهمد وقت تنگ بوده، و با تيمّم روزه بگيرد، بنا بر احتياط واجب بايد روزة آن روز را قضاء نمايد.
مسأله 1669) كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و میداند كه اگر بخوابد تا صبح بيدار نمیشود، نبايد غسل نكرده بخوابد، چنانچه پيش از غسل بخوابد و تا صبح بيدار نشود، روزهاش باطل است قضا و كفاره بر او واجب میشود.
مسأله 1670) هرگاه جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود، احتياط واجب آن است كه پيش از غسل در صورتى كه عادتش به بيدار شدن نباشد نخوابد، اگرچه احتمال بدهد كه اگر دوباره بخوابد پيش از اذان صبح بيدار میشود.
مسأله 1671) كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و يقين دارد اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار میشود، چنانچه تصميم داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل كند و با اين تصميم بخوابد و تا اذان خواب بماند روزهاش صحيح است. همچنين است كسى كه عادت بيدار شدن قبل از اذان صبح را داشته و احتمال بيدار شدن را نيز بدهد.
مسأله 1672) كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و میداند يا مطمئن است كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار میشود، چنانچه غفلت داشته باشد كه بعد از بيدار شدن بايد غسل كند، در صورتى كه بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند اگر خواب اول باشد. نه قضا دارد نه كفاره و اگر خواب دوم باشد قضا نمايد، و اگر سوم باشد قضا واجب و كفاره هم بنا بر احتیاط است.
مسأله 1673) كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و يقين دارد يا احتمال میدهد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار میشود، چنانچه نخواهد بعد از بيدار شدن غسل كند يا ترديد داشته باشد كه غسل كند يا نه، در صورتى كه بخوابد و بيدار نشود، روزهاش باطل و قضا و كفاره لازم است.
مسأله 1674) اگر جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود و يقين كند يا احتمال دهد كه اگر دوباره بخوابد پيش از اذان صبح بيدار میشود و تصميم هم داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل كند، چنانچه دوباره بخوابد و تا اذان بيدار نشود، بايد روزة آن روز را قضا كند و اگر از خواب دوم بيدار شود و براى مرتبه سوم بخوابد و تا اذان صبح بيدار نشود بايد روزة آن روز را قضا كند و بنا بر احتياط استحبابى كفاره نيز بدهد.
مسأله 1675) مراد از خواب اول و دوم و سوم در صورتى كه انسان در خواب محتلم شود، خوابى است كه بعد از بيدار شدن بخوابد و اما خوابى كه در آن محتلم شده خواب اول حساب نمیشود.
مسأله 1676) اگر روزهدار در روز محتلم شود، واجب نيست فوراً غسل كند.
مسأله 1677) هرگاه در ماه رمضان بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شده، اگرچه بداند پيش از اذان محتلم شده، روزة او صحيح است.
مسأله 1678) كسى كه میخواهد قضاى روزة رمضان را بگيرد، هرگاه تا اذان صبح جنب بماند، اگرچه از روى عمد نباشد روزة او باطل است.
مسأله 1679) كسى كه میخواهد قضاى روزة رمضان را بگيرد، اگر بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شده و بداند پيش از اذان محتلم شده است روزة او باطل است ولى چنانچه وقت قضاى روزه تا آمدن ماه رمضان ديگر تنگ است؛ مثلاً پنج روز روزة قضاى رمضان دارد و پنج روز هم به رمضان مانده است، روزة آن روز صحیح است.
مسأله 1680) اگر در روزة واجبى غير قضاى روزة رمضان از روزههاى كه مثل روزة كفاره وقت معينى ندارد عمداً تا اذان صبح جنب بماند، احوط اين است كه روزهاش باطل است و غير از آن روز روز ديگرى را روزه بگيرد.
مسأله 1681) اگر زن پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود و عمداً غسل نكند، در روزة ماه رمضان، روزهاش باطل است و در غير آن نيز، بنا بر احتياط باطل است و زنى كه وظيفهاش نسبت به حيض يا نفاس تيمّم است، در روزة ماه رمضان اگر عمداً پيش از اذان صبح تيمّم نكند روزهاش باطل است. همچنين است روزة غير ماه رمضان بنا به احتياط واجب.
مسأله 1682) اگر زن پيش از اذان صبح در ماه رمضان از حيض يا نفاس پاك شود و براى غسل وقت نداشته باشد، بايد تيمّم نمايد و بنا بر احتياط واجب بايد تا اذان صبح بيدار بماند. همچنين است حكم جنب در صورتى كه وظيفهاش تيمّم باشد.
مسأله 1683) اگر زن نزديك اذان صبح در ماه مبارك رمضان از حيض يا نفاس پاك شود و براى هيچ كدام از غسل و تيمّم وقت نداشته باشد، روزهاش صحيح است. همچنين است روزة نذر معيّن.
مسأله 1684) اگر زن بعد از اذان صبح از خون حيض يا نفاس پاك شود، يا در بين روز خون حيض يا نفاس ببيند، اگرچه نزديك مغرب باشد، روزة او باطل است.
مسأله 1685) اگر زن غسل حيض يا نفاس را فراموش كند و بعد از يك روز يا چند روز يادش بيايد روزههایى كه گرفته صحيح است.
مسأله 1686) اگر زن پيش از اذان صبح در ماه رمضان از حيض يا نفاس پاك شود و در غسل كردن كوتاهى كند و تا اذان غسل نكند، روزهاش باطل است، ولى چنانچه كوتاهى نكند مثلاً منتظر باشد كه حمام زنانه باز شود. اگرچه سه مرتبه بخوابد و تا اذان غسل نكند روزة او صحيح است.
مسأله 1687) اگر زنى كه در حال استحاضه كثيره است، غسلهاى خود را به تفصيلى كه در احكام استحاضه در مسئله (440) گفته شد بهجا آورد، روزة او صحيح است و اظهر اين است كه در استحاضة متوسطه اگرچه غسل نكند روزهاش صحيح است.
مسأله 1688) كسى كه مس ميت كرده؛ يعنى جایى از بدن خود را به بدن ميت رسانده، میتواند بدون غسل مس ميت روزه بگيرد، اگرچه در روزه هم ميت را مس نمايد، روزة او باطل نمیشود.
8 ـ اماله كردن
مسأله 1689) اماله كردن با چيز روان اگرچه از روى ناچارى و براى معالجه باشد روزه را باطل میکند، و استعمال شيافهايى كه براى معالجه است اشكال ندارد.
9ـ قى كردن
مسأله 1690) هرگاه روزهدار عمداً قى كند اگرچه به واسطة مرض و مانند آن ناچار باشد، روزهاش باطل میشود ولى اگر سهواً يا بىاختيار قى كند اشكال ندارد.
مسأله 1691) اگر در شب چيزى بخورد كه میداند به واسطه خوردن آن در روز بىاختيار قى میکند، احتياط مستحب آن است که روزة آن روز را قضاء نمايد.
مسأله 1692) اگر روزهدار بتواند از قى كردن خوددارى كند، چنانچه براى او ضرر و مشقت نداشته باشد، بايد خوددارى نمايد.
مسأله 1693) اگر مگس در گلوى روزهدار برود، چنانچه ممكن باشد، بايد آن را بيرون آورد و روزة او باطل نمیشود، ولى اگر بداند كه به واسطه بيرون آوردن آن قى میکند، واجب نيست بيرون آورد. بلكه جايز نيست بيرون آوردن و اگر بيرون آورد و قى كند روزهاش باطل میشود.
مسأله 1694) اگر سهواً چيزى را فرو ببرد و پيش از رسيدن به شكم يادش بيايد كه روزه است، بيرون آوردن آن لازم نيست و روزة او صحيح میباشد.
مسأله 1695) اگر يقين داشته باشد كه به واسطه آروغ زدن، چيزى از گلو بيرون میآید، بنا بر احتياط نبايد عمداً آروغ بزند ولى اگر يقين نداشته باشد اشكال ندارد.
مسأله 1696) اگر آروغ بزند و چيزى در گلو يا دهانش بيايد، بايد آن را بيرون بريزد و اگر بىاختيار فرو رود، روزهاش صحيح است.
احكام چيزهایى كه روزه را باطل میکند
مسأله 1697) اگر انسان عمداً و از روى اختيار كارى كه روزه را باطل میکند انجام دهد، روزة او باطل میشود و چنانچه از روى عمد نباشد اشكال ندارد، ولى جنب اگر بخوابد و به تفصيلى كه در مسأله (1674) گفته شد تا اذان صبح غسل نكند روزة او باطل است.
مسأله 1698) اگر روزهدار سهواً يكى از كارهایى كه روزه را باطل میکند انجام دهد و به خيال اینکه روزهاش باطل شده، عمداً دوباره يكى از آنها را بهجا آورد، روزة او باطل میشود.
مسأله 1699) اگر چيزى به زور در گلوى روزهدار بريزند، يا سر او را به زور در آب فرو برند، روزة او باطل نمیشود، ولى اگر مجبورش كنند كه روزه خود را باطل كند مثلاً به او بگويند اگر غذا نخورى ضرر مالى يا جانى به تو مىزنيم خودش براى جلوگيرى از ضرر چيزى بخورد، روزة او باطل میشود.
مسأله 1700) روزهدار نبايد جایى برود كه میداند چيزى در گلويش مىريزند يا مجبورش مىكنند كه خودش روزه خود را باطل كند، و اگر برود و چيزى در گلويش بريزند، يا از روى ناچارى خودش كارى كه روزه را باطل میکند انجام دهد، روزة او باطل میشود.
ثبت دیدگاه