• 12 فروردین 1399 ساعت: 3:03
  • 4959 بازدید
  • پ
    پ

    مسائل متفرقه زكات

    مسأله 2004) بنا بر احتياط موقعى كه گندم و جو را از كاه جدا مى‌كنند و موقع خشك شدن خرما و انگور، انسان بايد زكات را به فقير بدهد، يا از مال خود جدا كند. زكات طلا و نقره و گاو و گوسفند و شتر را بعد از تمام شدن ماه يازدهم به فقير بدهد، يا از مال خود جدا نمايد، ولى اگر منتظر فقير معينى باشد يا بخواهد به فقيرى بدهد كه از جهتى برترى دارد، می‌تواند زكات را جدا نكند.

    مسأله 2005) بعد از جدا كردن زكات لازم نيست فوراً آن را به مستحق بدهد ولى اگر به كسى كه می‌شود زكات داد، دسترسى دارد، احتياط واجب آن است كه دادن زكات را تأخير نيندازد، مگر این‌که انتظار شخصى بهتر يا مصرف ارجح را داشته باشد.

    مسأله 2006) كسى كه می‌تواند زكات را به مستحق برساند، اگر ندهد و به واسطه كوتاهى كردن او از بين برود، بايد عوض آن را بدهد.

    مسأله 2007) كسى كه می‌تواند زكات را به مستحق برساند، اگر زكات را ندهد و بدون آن‌که در نگهدارى آن كوتاهى كند از بين برود، چنانچه دادن زكات را قدرى به تأخير انداخته كه نمى‌گويند فوراً داده است، بايد عوض آن را بدهد و اگر به اين مقدار تأخير نينداخته مثلاً دو يا سه ساعت تأخير انداخته و در همان دو سه ساعت تلف شده، در صورتى كه مستحق حاضر نبوده، چيیز بر او واجب نيست و اگر مستحق حاضر بوده بنا بر احتياط واجب بايد عوض آن را بدهد.

    مسأله 2008) اگر زكات را از مال خود كنار بگذارد، می‌تواند در بقيه آن تصرف كند. اگر از مال ديگرش كنار بگذارد، می‌تواند در تمام مال تصرف نمايد.

    مسأله 2009) انسان نمی‌تواند زكاتى را كه كنار گذاشته براى خود بردارد و چيز ديگرى به جاى آن بگذارد.

    مسأله 2010) اگر از زكاتى كه كنار گذاشته منفعت حاصل شود، مثلاً گوسفندى را كه براى زكات گذاشته بره بياورد، مال فقير است.

    مسأله 2011) اگر موقعى كه زكات را كنار مى‌گذارد مستحقى حاضر باشد، احتياط آن است که زكات را به او بدهد، مگر كسى را در نظر داشته باشد كه دادن زكات به او از جهتى بهتر باشد.

    مسأله 2012) اگر بدون اجازة حاكم شرع با مالى كه براى زكات كنار گذاشته تجارت كند و ضرر نمايد، نبايد چيزى از زكات كم كند، ولى اگر منفعت كند، بايد آن را به مستحق بدهد.

    مسأله 2013) اگر پيش از آن‌که زكات بر او واجب شود، چيزى بابت زكات به فقير بدهد، زكات حساب نمی‌شود و بعد از آن‌که زكات بر او واجب شد اگر چيزى را كه به فقير داده از بين نرفته باشد و آن فقير هم به فقر خود باقى باشد، می‌تواند آن چيز را زكات حساب كند.

    مسأله 2014) فقيرى كه می‌داند زكات بر انسان واجب نشده، اگر چيزى بابت زكات بگيرد و پيش او تلف شود ضامن است، پس موقعى كه زكات بر انسان واجب می‌شود، اگر آن فقير به فقر خود باقى باشد، می‌تواند عوض چيزى را كه به او داده بابت زكات حساب نمايد.

    مسأله 2015) فقيرى كه نمی‌داند زكات بر انسان واجب نشده اگر چيزى بابت زكات بگيرد و پيش او تلف شود، ضامن نيست و انسان نمی‌تواند عوض آن را بابت زكات حساب كند.

    مسأله 2016) مستحب است زكات گاو و گوسفند و شتر را به فقيرهاى آبرومند بدهد و در دادن زكات، خويشان خود را بر ديگران، و اهل علم و كمال را بر غير آنان و كسانى را كه اهل سؤال نيستند بر اهل سؤال مقدم بدارد. ولى اگر دادن زكات به فقيرى از جهت ديگر بهتر باشد، مستحب است زكات را به او بدهد.

    مسأله 2017) بهتر است زكات را آشكار و صدقة مستحبى را مخفى بدهند.

    مسأله 2018) اگر در شهر كسى كه می‌خواهد زكاتى بدهد مستحقى نباشد و نتواند زكات را به مصرف ديگرى هم كه براى آن معين شده برساند، چنانچه اميد نداشته باشد كه بعداً مستحق پيدا كند بايد زكات را به شهر ديگر ببرد و به مصرف زكات برساند، و می‌تواند مخارج بردن به آن شهر را از زكات بردارد و اگر زكات تلف شود ضامن نيست.

    مسأله 2019) اگر در شهر خودش مستحق پيدا شود، می‌تواند زكات را به شهر ديگر ببرد. ولى مخارج بردن به آن شهر را بايد از خودش بدهد و اگر زكات تلف شود ضامن است، مگر آن‌که به امر حاكم شرع برده باشد.

    مسأله 2020) اجرت وزن كردن و پيمانه نمودن گندم و جو و كشمش و خرمایى را كه براى زكات می‌دهد با خود اوست.

    مسأله 2021) كسى كه دو مثقال و پانزده نخود نقره يا بيشتر از بابت زكات بدهكار است، بنا بر احتياط مستحب، كمتر از دو مثقال و پانزده نخود نقره به يك فقير ندهد و نيز اگر غير نقره چيز ديگرى مثل گندم و جو بدهكار باشد و قيمت آن به دو مثقال و پانزده نخود نقره برسد، بنا بر احتياط مستحب به يك فقير كمتر از آن ندهند.

    مسأله 2022) مكروه است انسان از مستحق درخواست كند كه زكاتى را كه از او گرفته به او بفروشد ولى اگر مستحق بخواهد چيزى را كه گرفته بفروشد بعد از آن‌که به قيمت برساند، كسى كه زكات را به او داده در خريدن آن بر ديگران مقدم است.

    مسأله 2023) اگر شك كند زكاتى را كه بر او واجب بوده داده يا نه و مال زكات دار موجود باشد بايد زكات را بدهد، هرچند شك او براى زكات سال‌هاى پيش بوده باشد و اگر عين تلف شده، زكاتى بر او نيست هرچند از سال حاضر باشد.

    مسأله 2024) فقير نمی‌تواند زكات را به كمتر از مقدار آن صلح كند يا چيزى را گرانتر از قيمت آن بابت زكات قبول نمايد، يا زكات را از مالك بگيرد و به او ببخشد، ولى كسى كه زكات زيادى بدهكار است و فقير شده و نمی‌تواند زكات را بدهد، چنانچه توبه كند، فقير می‌تواند زكات را از او بگيرد و به او ببخشد.

    مسأله 2025) انسان می‌تواند از زكات قرآن يا كتاب دينى يا كتاب دعا بخرد و وقف نمايد، اگرچه بر اولاد خود يا كسانى وقف كند كه خرج آنان بر او واجب است. همچنین می‌تواند توليت وقف را براى خود يا اولاد خود قرار دهد.

    مسأله 2026) انسان نمی‌تواند از زكات، ملك بخرد و بر اولاد خود يا بر كسانى كه مخارج آنان بر او واجب است وقف نمايد كه عواید آن را به مصرف مخارج خود برسانند.

    مسأله 2027) فقير می‌تواند براى رفتن به حج و زيارت و مانند اينها از سهم سبيل الله زكات بگيرد، اگرچه به مقدار خرج سالش زكات گرفته باشد.

    مسأله 2028) اگر مالك، فقيرى را وكيل كند كه زكات مال او را بدهد، چنانچه آن فقير يقين نداشته باشد كه قصد مالك اين بوده كه خود آن فقير از زكات برندارد، می‌تواند به مقدارى كه به ديگران می‌دهد براى خودش نيز بردارد.

    مسأله 2029) اگر فقير شتر و گاو و گوسفند و طلا و نقره را بابت زكات بگيرد، چنانچه شرط‌هايى كه براى واجب شدن زكات گفته شده در آنها جمع شود، بنا بر احتیاط زكات آنها را بدهد.

    مسأله 2030) اگر دو نفر در مالى كه زكات آن واجب شده با هم شريك باشند و يكى از آنان زكات قسمت خود را بدهد و بعد مال را تقسيم كنند، چنانچه بداند شريكش زكات سهم خود را نداده و بعداً نيز نمی‌دهد تصرف او در سهم خودش اشكال ندارد و بهتر است زكات شريك را تبرعاً با اذن او، و در صورت امتناع، با اذن حاكم شرع بدهد.

    مسأله 2031) كسى كه خمس يا زكات بدهكار است و كفاره و نذر و مانند اينها بر او واجب است و قرض هم دارد، چنانچه نتواند همه آنها را بدهد اگر مالى كه خمس يا زكات آن واجب شده، از بين نرفته باشد، بايد خمس و زكات را بدهد، و اگر از بين رفته باشد دادن زکات و خمس و قرض بر دادن کفاره و نذر مقدم است.

    مسأله 2032) كسى كه خمس يا زكات بدهكار است و حجة الاسلام بر او واجب است و قرض هم دارد، اگر بميرد و مال او براى همه آنها كافى نباشد، چنانچه مالى كه خمس و زكات آن واجب شده از بين نرفته باشد، بايد خمس يا زكات را بدهند و بقيه مال او را بر حج و قرض قسمت نمايند، اگر مالى كه خمس و زكات آن واجب شده از بين رفته باشد، بايد مال او را صرف ادای قرض نمايند و در صورتى كه چيزى باقى باشد به حج و خمس و زكات و قرض، قسمت نمايند.

    مسأله 2033) كسى كه مشغول تحصيل علم است و اگر تحصيل نكند می‌تواند براى معاش خود كسب كند، چنانچه تحصيل آن علم، واجب باشد می‌شود به او زكات داد. اگر تحصيل آن علم، مستحب باشد، زكات دادن به او فقط از سهم سبيل الله جایز است و اگر نه واجب و نه مستحب باشد جایز نيست به او زكات بدهند.

    نوشته های مشابه

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.