پیش گفتار
الحمد لله ربِّ العالمین و الصلاة و السلام علی اشرف الأنبیاء و المرسلین محمد(ص) و آله الطاهرین.
قال الله تعالی:
{أفَلایَتَدَبَّرُونَ الْقُرْءَآنَ أمْ عَلىَ قُلُوبٍ أقْفَالُهَا}[1]
آیا آنها در قرآن تدبّر نمیکنند، یا بردلهایشان قفل نهاده شده است؛
قال رسول الله(ص): «اَلقرآن مَأدَبَةُ اللهِ، فَتَعَلَّمُوا مَأدَبَتَهُ مَا استَطَعتُم»؛ قرآن سفرۀ ضیافت خداست تا میتوانید از ضیافت او فرا گیرید».[2]
قال علی(ع) «وَ تَعَلَّمُوا الْقرآن فَإِنَّهُ أحْسَنُ الْحَدِیثِ وَ تَفَقَّهُوا فِیهِ فَإِنَّهُ رَبِیعُ الْقُلُوبِ وَاسْتَشْفُوا بِنُورِهِ فَإِنَّهُ شِفَاءُ الصُّدُورِ وَ أحْسِنُوا تِلَاوَتَهُ فَإِنَّهُ أَنْفَعُ الْقَصَصِ»[3] قرآن را بیاموزید، که آن نیکوترین سخن است، در آن اندیشه کنید، که بهار دلهاست، از نورش شفا جویید، که آن شفابخش سینههاست و نیکو بخوانید؛ زیرا که آن سودمندترین داستان (تاریخ) است.
آزادی اندیشه، در قالب امر به تفکّر، تعقل، تدبّر و مانند آن، در بیش از سیصد آیه از آیات قرآن کریم مطرح شده است و مهمتر آن که خداوند نزول قرآن را برای هدف تعقّل و تدبّر معرفی مینماید:
{إِنَّا أنزَلْنَاهُ قُرْءَانًا عَرَبِیًّا لَّعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ}[4]
ما کتاب خود را به صورت قرآن عربی نازل کردیم تا شاید شما تعقّل کنید.
در آیه 29 از سوره ص میفرماید:
{کِتَابٌ أنزَلْنَاهُ إِلَیْکَ مُبَارَکٌ لِّیَدَّبَّرُوا آیَاتِهِ وَ لِیَتَذَکَّرَ أوْلُوا الالْبَابِ}
این کتابی است پر برکت که بر تو نازل کردهایم تا در آیات آن تدبّر کنند و خردمندان متذکر شوند.
قرآن کریم، گشودن بند و زنجیرها را از دست و پای مردم و آزاد کردن آنان را یکی از بهترین نعمتها وره آورد رسالت پیامبر اسلام میداند: {وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتی کانَتْ عَلَیْهِمْ}.[5]
و بارهای سنگین، و زنجیرهایی را که بر آنها بود (از دوش و گردنشان) بر میدارد.
بدترین، زنجیرها، زنجیر جهل و نادانی است که انسان گرفتار آن نمیتواند حقایق را بشناسد.
لذا قرآن کریم و معصومین(ع) تأکید فراوان به سؤال کردن از دانشمندان نمودهاند، امام محمد باقر(ع) میفرماید:
«وَ قَالَ: الْعِلْمُ خَزَائِنُ وَ مَفَاتِیحُهُ السُّؤَالُ فَاسْألُوا رَحِمَکُمُ اللهُ فَإِنَّهُ یوجرفی العلم أرْبَعَةٌ السَّائِلُ وَ الْمُتَکَلِّمُ وَ الْمُسْتَمِعُ وَ الْمُحِبُّ لَهُمْ».[6]
دانش گنجینههایی است و کلیدهای آن پرسش است، بپرسید خدایتان رحمت کند چرا که درباره دانش به چهار نفر پاداش داده میشود: پرسنده، پاسخ دهنده، شنونده، و دوستداران آنان.
خدا را سپاسگذارم، یکی از آرزوهای دیرین بنده بر آورده شد، از سالیان پیش هر موقع قرآن کریم را تلاوت میکردم به بعضی از مطالبی سؤال بر انگیز بر میخوردم، علاقه داشتم علت و جهت آن را بدانم هر انسانی دارایی این حس کنجکاوی است، میخواهد مجهولات برایش روشن شود، مخصوصاً در مسائل قرآنی، این کتاب آسمانی ومعجزه خالده رسول گرامی اسلام که در یایی از معارف و مطالب ارزشمند در آن نهفته است آن مطالب را در مرور زمان جمعآوری و به صورت سؤال و جواب باذکر منابع و مدارک، تهیه و تنظیم نمودم و در اختیار علاقهمندان و دانش پژوهان قرآنی قرار دادم، هدف عمده در همه نوشتههایم حل مشکلات و پاسخگویی به سؤالاتی است که در زمینه مسائل اسلامی (حوزوی وغیره) مطرح است خصوصاً برای جوانانی که حسّ کنج کاوی و تحقیق برای آگاهی به مسائل دینی و قرآنی دارند.
3 شعبان المعظم 1434
حوزه علمیه قم
محمد باقر فاضلی بهسودی (کوه بیرونی)
[1]. محمد(ص)، آیه: 24. [2]. بحار الأنوار، 92ـ 19ـ 18. [3]. نهج البلاغۀ، خطبۀ 110. [4]. یوسف، آیه: 2. [5]. اعراف، آیه: 157. [6]. کتاب الخصال، ص245.
بخش اول: قرآن کریم
1) قرآن کریم دارای چند سوره، آیه، کلمه، حرف... است؟
پاسخ: دربارۀ تعداد آیات، کلمات، حروف و دیگر اطلاعات آماری قرآن، زحمات و تحقیقات فراوانی به وسیلۀ محققان علوم قرآنی صورت گرفته است؛ ولی به عللی، در تعـداد آنها اختلاف شده که از جمله میتوان به علل زیر اشاره کرد:
الف) عدهای در تمام سورهها (بجز توبه) بسم الله را آیهای مستقل و عدهای دیگر تنها بسم الله را در ابتدای سورۀ حمد یک آیه محسوب کردهاند که باعث اختلاف در آیات، کلمات و حروف قرآن میشود؛
ب) تفاوتهای چاپی و گاه اشتباه نویسندگان و خطّاطان قرآن در محلآیه، موجب کم و زیاد شدن آیات میشود؛
ج) به خاطر اختلاف قرائتها گاهی تعداد حروف کم و زیاد میشود؛ مثلاًدر {مَالِکِ یَوْمِ الدِّینَ} که {ملِکِ یَوْمِ الدِّینَ} نیز خوانده میشود.
د) اختلاف رسم الخطها که موجب ازدیاد یا نقصــان حـروف میشود؛ مثل: «مَلآئِکه» و «مَلئکه» و «شیطان» و «شیطن».
ز) اختلاف در نوع کلمات، مثلاً: {مَا اَصبَرَهُم} را عدّهای یک کلمه و عدّهای دو کلمه میدانند؛ ولی آنچه در ذیل میآید، از بقیه اقوال صحیحتر به نظر میرسد.
تعداد سورههای قرآن 114سوره، تعداد آیات قرآن 6236 یا 6218آیه ـ تعداد کلمات قرآن، 77437 (77439) کلمه[1]، تعداد حروف قرآن321180 و بقولی 323015 یا 340740 یا 322770 حرف[2] این تذکر لازم است که بنا به گفتۀ مفسر بزرگ قرآن، علامه طبرسی، قول کوفیین منسوب به حضرت علی(ع) بوده و صحیحترین اقوال است.
گفته شده قرآن دارای 39243 فتحه و دارای 40804 ضمه و 39586 کسره است و تعداد تشدیدهای قرآن 19253 است.[3] از این سورهها 87 سوره مکی و 27 سوره مدنی میباشند.
[1]. دایرة المعارف شیعه، شیخ محمد حسین اعلمی حائری، ج14، ص301، نشر اعلمی، بیروت.
[2]. دایرة المعارف، همان / مرآت العقول، ج2، ص536.
[3]. دایرة المعارف، همان / مجله تراثنا، شماره9، ص100، مقاله التحقیق فی نفی التحریف.
2) اولین و آخرین سورۀ قرآن کریم که بر پیامبر(ص) نازل شد ؟
▲ 2) اولین و آخرین سورۀ قرآن کریم که بر پیامبر(ص) نازل شد ؟
ج: اولین سوره، سوره«علق» یا «مزّمل» یا «مدّثر» و یا «حمد» است. آخرین سوره طبق روایات منقول از اهل بیت(ع) سوره «نصر» میباشد.
3) اولین وآخرین آیهای که بر پیامبر اکرم(ص) نازل شد کدام است؟
3) اولین وآخرین آیهای که بر پیامبر اکرم(ص) نازل شد کدام است؟
ج: اولین آیه نازل شده بر پیامبر(ص) آیه نخست سوره علق است که در مکه و در غار حرا نازل شده، {اقْرَأ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِى خَلَقَ} «بخوان به نام پرودگارت که (که جهان را) آفرید.» و آخرین آیهای که برآن حضرت نازل شده آیه3 از سوره مائده است:
{الْیَوْمَ أکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ}؛
«امروز دین شما را کامل کردم».
ویا آیه281 از سوره بقره است:
{وَ اتَّقُوا یَوْمًا تُرْجَعُونَ فِیهِ إِلىَ اللهِ ثُمَّ تُوَفىَ کلُُّ نَفْسٍ مَّا کَسَبَتْ وَ هُمْ لایُظْلَمُونَ؛}
«از آن روز که به سوى خدا بازمىگردید و به هر کس پاداش عملش به تمامى داده مىشود و ستمى نمىبیند، بیمناک باشید».
البته در این مورد، اقوال دیگری هم وجود دارد که جهت آگاهی بیشتر به کتابهای مربوطه رجوع کنید.[1]
[1]. پژوهشی در تاریخ قرآن کریم، سید محمد باقر حجتی، ص54 ـ 62، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ سوم.
4) اولین و آخرین آیه در کجا و در چه موضوعی وارد شده است؟
4) اولین و آخرین آیه در کجا و در چه موضوعی وارد شده است؟
ج: اولین آیه در غار حرا و در رابطه با بعثت پیامبر اکرم(ص) نازل شد و آخرین آیه در خم غدیر در رابطه با امامت امیرالمؤمنین علی(ع) نازل شده است.
5) طولانیترین و کوتاهترین سوره و آیه قرآن کریم کدام است؟
ج: طولانیترین سورهی قرآن سورهی بقره با 286 آیه، کوتاهترین سورهی قرآن سورهی کوثر با 3 آیه میباشد؛ بزرگترین آیهی قرآن آیهی 282 از سوره بقره است و کوچکترین آیهی قرآن آیه اول سورهی یس یا آیه 62 از سورهی الرحمن (مدهامتان) میباشد.
6) آیات قرآن در مدت چند سال بر پیامبر اکرم نازل شد؟
ج: در مدت 23 سال به طور تدریجی و یکبار به طور دفعی در شب قدر بر پیامبر اعظم(ص) نازل شده است.
7) تقسیمبندی قرآن به جزء و حزب از چه زمانی و به وسیله¬ی چه کسی انجام شد؟
ج: تقسیم قرآن به سی جزء وبه 120 حزب از کارهایی است که توسط متصدیان امر قرائت قرآن انجام گرفته است تا مردم بتوانند قرآن را در مدت معینی (مثلاً یک ماه) ختم کنند البته در برخی از روایات آمده است که تقسیم قرآن به جزء در زمان پیامبر(ص) نیز سابقه داشته و مصحف علی(ع) دارای هفت جزء بوده است.[1]
عدهای نیز معتقدند به دستور مأمون عباسی قرآن به اعشار، اخماس، جزء و حزب تقسیم شد.[2]
[1]. کلیات علوم قرآن، محسن اسماعیلی، نشر بنیان، ص60.
[2]. دانستنیهای علوم قرآن، سید محمد حسن جواهری، نشر امین، ص70 و آن از التمهید، ج1، ص312.
8) پیشینۀ ترتیب نزول وترتیب کنونی قرآن
ج: مرحوم آیت الله معرفت(ره) میفرمایند: طبق روایات که مورد اتفاق است و اکثر دانشمندان به آن وثوق دارند، مبنای کار خود قرار دادیم که مهمترین آن روایت ابن عباس و جابر بن زید و چند تن دیگر است.
ما در ترتیب و تنظیم نزول، اوائل و آغاز سورهها را ملاک قرار دادهایم، بنا بر این اگر چند آیه اول سورهای، قبل از سوره دیگر نازل شده و آیات دیگر آن پس از این سوره نازل شده باشد، همان سورهای که آیات اولیه آن قبلاً نازل شده، در این ترتیب، مقدم خواهد بود.
تعداد سورههای مکی که فهرست آن ذیلاً آمده، 86 سوره است و فهرست سوره مدنی که پس از آن ذکر شده 28 سوره است، صرف نظر از سورههایی که مورد اختلاف و مورد بحث قرار گرفته است.
سورههای مکی: 86
ترتیب نزول |
نام سوره |
ترتیب در قرآن |
|
ترتیب نزول |
نام سوره |
ترتیب در قرآن |
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 |
العلق القلم المزمل المدثر الفاتحة المسد التکویر الاعلی اللیل الفجر الضحی الشرح العصر العادیات الکوثر التکاثر الماعون |
96 68 73 74 1 111 81 87 92 89 93 94 103 100 108 102 107 |
18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 |
الکافرون الفیل الفلق الناس التوحید النجم عبس القدر الشمس البروج التین قریش القارعة قیامة الهمزة المرسلات ق |
109 105 113 114 112 53 80 97 91 85 95 106 101 75 104 77 50 |
ترتیب نزول |
نام سوره |
ترتیب در قرآن |
|
ترتیب نزول |
نام سوره |
ترتیب در قرآن |
35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 |
البلد الطارق القمر ص الاعراف الجن یس الفرقان فاطر مریم طه الواقعة الشعراء النمل القصص الإسراء یونس هود یوسف |
90 86 54 48 7 72 36 25 35 19 20 56 26 27 28 17 10 11 12 |
54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 |
الحجر الأنعام الصافّات لقمان سبأ الزمر غافر فصّلت الشوری الزخرف الدّخان الجاثیه الاحقاف الذّاریات الغاشیه الکهف النحل نوح ابراهیم |
15 6 37 31 34 39 40 41 42 43 44 45 46 51 88 18 16 71 14 |
ترتیب نزول |
نام سوره |
ترتیب در قرآن |
|
ترتیب نزول |
نام سوره |
ترتیب در قرآن |
73 74 75 76 77 78 79 |
الانبیاء المؤمنون السّجدة الطور الملک الحاقة المعارج |
21 23 32 52 68 69 70 |
80 81 82 83 84 85 86 |
النبأ النازعات الإنفطار الإنشقاق الروم العنکبوت المطفّفین |
78 79 82 84 20 29 83 |
1ـ سوره فاتحه از روایات ابن عباس ساقط شده و به استناد روایت جابر بن زید به نقل از الاتقان سیوطی، ص 25، ج1، و تصریح تاریخ یعقوبی، ج2، ص26 به آن اضافه کردیم.
سورههای مدنی: 28
ترتیب نزول |
نام سوره |
ترتیب در قرآن |
|
ترتیب نزول |
نام سوره |
ترتیب در قرآن |
87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 |
البقره الأنفال آل عمران الاحزاب الممتحنة النساء الزلزال الحدید محمد الرعد الرحمن الانسان الطلاق البینة |
2 8 3 33 60 4 99 57 27 13 55 76 65 98 |
101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 |
الحشر النصر النور الحج المنافقون المجادلة الحجرات التحریم الجمعه التغابن الصف الفتح المائدة برائة |
59 110 24 22 63 58 29 66 62 64 61 48 5 9 |
9) کیفیت نزول قرآن کریم
ج: شکی نیست که کیفیت نزول قرآن با چگونگی ترتیب فعلی آن فرق دارد زیرا اولین آیات نازل شده بر پیامبر(ص) آیات نخستین سوره علق بود و بیشتر سورههای کوچک که در پایان قرآن آمده است قبل از هجرت و در مکه نازل شدهاند. با توجه به آنچه گذشت پیش از پاسخ به فلسفه ترتیب فعلی قرآن باید به این نکته توجه شود که آیا قرآن توسط پیامبر(ص) به ترتیب فعلی جمعآوری شد یا توسط دیگران؟
بسیاری از محققان عقیده دارند که قرآن کریم بوسیله پیامبر اکرم(ص) به ترتیب فعلی جمعآوری شده است که یکی از حکمتهای آن ارتباط خاصی است که بین انتهای هر سوره با ابتدای سوره دیگر وجود دارد وعلامه طبرسی در مجمع البیان در ابتدای سورهها به برخی از آنها اشاره کرده است.
ولی دانشمندانی که بر این باورند که قرآن مجید پس از رحلت پیامبر(ص) جمعآوری شده است؛ گویند: چون به سوره حمد فاتحة الکتاب گفته میشد و این نام در زمان پیامبر(ص) نیز مشهور بود. اصحاب پیامبر(ص) سوره حمد را در ابتدای قرآن و سپس سایر سورهها را تقریباً به ترتیب بزرگی سوره گرد آوردهاند.[1]
[1]. دانشمندانی چون آیت... خویی، آیت... حسن زاده آملی، سید مرتضی و... معتقدند که قرآن توسط پیامبر جمع آوری شده و اندیشمندانی چون طباطبایی، ایت ا.. معرفت، سیوطی و... معتقدند که قرآن پس از رحلت پیامبر(ص) جمع آوری شد. برای کسب اطلاع بیشتر وادله طرفین ر.ک: قرآن در اسلام، علامه طباطبایی، التمهید، آیت ا... معرفت، ج1، الاتقان، سیوطی، ج1، البیان، آیت ا... خویی و تاریخ قرآن، دکتر رامیار و... .
10) چگونگی جمع آوری قرآن کریم
ج) در این زمینه دو نظریه مهم بین محققین وجود دارد:
1ـ جمعآوری ومرتب کردن سورهها در یک جلد، پس از رحلت پیامبر(ص) انجام گرفته است. دوره پیامبر پایان یافت و آیات قرآن که بر قطعاتی از چوب، سنگ، پوست، استخوان، حریر و کاغذ ضبط شده بود، همچنان بطور پراکنده، موجود بود و گروهی از حافظان قرآن نیز آن رادرسینه داشتند. در دوره پیامبر(ص) آیات سورهها مرتّب و سورهها تکمیل و نامهای آنها تعیین شده بود، ولی جمع آنها در یک مجلد در اوراق به هم پیوسته بعداً انجام گرفت؛ زیرا در زمان پیامبر، هر آن در انتظار نزول آیهای بودندو تا وقتی وحی قطع نشده بود، جمعآوری آیات و سورهها در یک مجلّد کار درستی به شمار نمیآمد و انجام آن، جز با انقضاء دوره پیامبری و تکمیل وحی میّسر نبود.
سیوطی میگوید: تمام قرآن در زمان پیامبر(ص) نوشته شده بود، ولی سورهها مرتّب نشده و آنها را در محل واحدی جمع نیاورده بودند.[1]
امام صادق(ع) نیز گفته است که پیامبر(ص) به علی(ع) فرمود: قرآن در صفحاتی در وراء فراش من است آن را بگیر و جمعآوری کن و از بین مبر.[2]
اول کسی که پس از در گذشت پیامبر(ص) و حسب وصیت او، مستقیماً به جمعآوری قرآن قیام کرد، امام علی بن ابی الطالب(ع) بود پس از وی زید بن ثابت به امر ابوبکر به این کار پرداخت و چندتن دیگر از جمله ابن مسعود و ابی بن کعب و ابوموسی اشعری نیز به این کار دست زدند، تا اینکه زمان عثمان فرا رسیدو او به یکی کردن مصحفهای مختلف دستور داد و نسخه هائی از آن را به نقاط دیگر فرستاد، تا مردم تنها از این مصحف استفاده کنندو مصحفهای دیگر را کنار بگذارند.
قرآنی را که حضرت علی(ع) جمعآوری نمود. حسب ترتیب نزول مرتّب بود و آنچه در مکه نازل شده بر آنچه در مدینه فرود آمده، تقدم داشت و ناسخ بر منسوخ تأخر، با اشاره به زمان و علل و مناسبتهای نزول اما جمعآوری صحابه دیگر، به ترتیبی دیگر بود، تقدم سورههای بزرگ برسورههای کوچک، هفت سوره بزرگ (بقره، آلعمران، نساء، مائده، انعام، اعراف و انفال) در اول و پس از آنها، سورههای 100 آیهای (برائت، نحل، هود، یوسف، کهف، اسراء، انبیاء، طه، مؤمنون و شعراء) و مثانی (سورههایی باکمتر از صد آیه که در حدود20 سوره است) و سپس از آنها «حم ها» (سورههایی که با «حم» آغاز میشود) و در آخر مفصلّیات (سورههایی با آیات کوتاهتر به علت کثرت فواصل، آنها را مفصلیات میگویند) قرار گرفته اندکه به ترتیب فعلی نزدیک است.
آنچه گفته شد نظر راویان اخبار و محققانی است که درباره علوم قرآن از صدر اول تا امروز بحث و تحقیق کردهاند و تقریباً تمام نویسندگان و محققان سیره و تاریخ نسبت به آن متفقند.[3]
2ـ و در مقابل نظریهی اول کسانی هستند که درباره جمع قرآن منکر این تفصیلند و معتقدند که قرآن با همین نظم و ترتیب موجود مربوط به زمان پیامبر(ص) است و گروهی از علماء پیشین مانند: قاضی و ابن انباری و کرمانی و طیبی[4] بر همین عقیدهاند.
سید مرتضی(ره) نیز در این نظر با آنان همراه است و میگوید: قرآن به کیفیتی که هم اکنون در دست است در زمان پیامبر(ص) جمعآوری و تألیف شده است، به دلیل اینکه در همان زمان تمام قرآن را تدریس وحفظ میکردند، تا آنجا که گروهی از صحابه برای حفظ آن تعیین شده بود و قرآن در نزد حضرتش میخواندند و گروهی دیگر از اصحاب مانند عبد الله بن مسعود و اُبّی بن کعب به کرات قرآن را در نزد پیامبر(ص) ختم کردندو این همه، بیگمان دلیل بر آن است که قرآن در همان وقت جمعآوری شده و مرتّب و و بدون پراکندگی بوده است.[5]
و مرحوم آیت الله العظمی خوئی(ره) نظر گروه اخیر را ترجیح دادهاند.[6]
[1]. سیوطی، الاتقان، ج1، ص57 و الزرقانی، مناهل العرفان، ج1، ص240.
[2]. مجلسی، بحار الانوار ج92، ص48به نقل از تفسیرعلی بن ابراهیم.
[3] آیت الله معرفت، تلخیص التمهید، ج1، ص109.
[4]. مجمع البیان، ج1، ص15.
[5]. الاتقان، ج1، ص62.
[6] البیان فی تفسیر القرآن ص278 ـ 257.
11) واژگان سوره و آیه در چه زمانی و به وسیله چه کسی بیان شده است؟
ج: آیه به معنای علامت است؛ زیرا هر آیه از قرآن، نشانهای بر درستی سخن حق تعالی است؛ یا آنکه هر آیه مشتمل بر حکمی از احکام شرعی یا حکمت و پندی است.
سوره، از سور بلد (دیوار بلندی و محیط به شهر) گرفته شده؛ زیرا هر سوره آیاتی را در برگرفته و به آن احاطه دارد؛ مانند حصار (سور) شهر که خانههایی را دربرگرفته است.[1]
آیه در اصطلاح عبارت از بخشی از حروف و یا کلمات و یا جملههایی است که طبق اشاره و ارشاد پیامبر اکرم(ص) حدود آن مشخص شده است و سوره بخشی از آیات قرآنی است که میان دو «بسمله» قرار دارد. یادآوری میشود که میان دو سوره انفال و برائت «بسم الله الرحمن الرحیم» وجود ندارد. و «بسم الله» در آیه 30 سوره نمل، فاصلۀ میان دو سوره نشان نمیدهد.[2]
آیه و سوره در عصر پیغمبر(ص) و در اصطلاح قرآن نیز به همین معنایی است که در زمان ما مراد است؛ همان گونه که در برخی از آیات شریفه و روایات، بدین معنا آمده است؛ {الر * کِتَابٌ أحْکِمَتْ ءَایَاتُهُ ثمَُّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَکِیمٍ خَبِیرٍ} (هود/1)؛
«این کتابی است که آیاتش استحکام یافته؛ سپس تشریح شده و از نزد خداوند حکیم و آگاه [نازل گردیده] است»
{یَتلُوا عَلَیهِم آیَاتِهِ}؛ «که آیاتش را بر آنها میخواند.» (جمعه/2)؛
{وَ إِن کُنتُمْ فىِ رَیْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلىَ عَبْدِنَا فَأتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ...} (بقره/23)؛
«و اگر درباره آنچه بر بنده خود [پیامبر] نازل کردهایم شک و تردید دارید، (دست کم) یک سوره همانند آن بیاورید و گواهان خود را ـ غیر خدا ـ براى این کار، فرا خوانید اگر راست مىگویید!».
{وَ إِذَا مَا أنزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُم مَّن یَقُولُ أیُّکُمْ زَادَتْهُ هَذِهِ إِیمَانًا فَأمَّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ فَزَادَتهُْمْ إِیمَانًا وَ هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ}؛ (توبه/124)؛
«و هنگامى که سورهاى نازل مىشود، بعضى از آنان (به دیگران) مىگویند: «این سوره، ایمان کدام یک از شما را افزون ساخت؟!» (به آنها بگو:) اما کسانى که ایمان آوردهاند، بر ایمانشان افزوده و آنها (به فضل و رحمت الهى) خوشحالند».
قال رسول الله(ص):
«مَنْ قَرَأ أربَعَ آیَاتٍ مِنْ أوَّلِ الْبَقَرَةِ، وَ آیَةَ الْکُرْسِیِّ، وَ آیَتَیْنِ بَعْدَهَا، وَ ثَلاثَ آیَاتٍ مِنْ آخِرِهَا، لَمْ یَرَ فِی نَفْسِهِ وَ مَالِهِ شَیْئاً یَکْرَهُهُ، وَ لایَقْرَبُهُ شَیْطَانٌ، وَ لَایَنْسَى الْقرآن»؛
«کسى که چهار آیه از اول سوره بقره و آیة الکرسى و دو آیه بعدش و سه آیه آخر آن سوره را بخواند، در خود و مالش چیز ناخوشایندى نخواهد دید و شیطان به او نزدیک نشده، قرآن را نیز فراموش نخواهد کرد».
از این روایت معلوم میشود که آیه، در همان معنای مصطلح زمان ما استعمال شده که دارای مبدأ و منتها است.[3]
دربارۀ این که نام گذاری سورهها به وسیله چه کسی بوده ودر چه زمانی واقع شده، بین علماء نظرهای متفاوتی وجود دارد؛ عدهای بر این عقیدهاند که: نام سورهها توقیفی بوده است و بوسیلۀ شخص پیامبر اکرم(ص) نامگذاری شده است. در مقابل عدهای بر این عقیدهاند که: نامها بر حسب مناسبتهایی که در خود سورهها وجود داشته بر آنها گذاشته شده است، مثلاً قصه و یا کلمه خاصی که در سورهای وجود داشته، منشأ نامگذاری شده است.
عدهای نیز عقیده دارند سورههای قرآن همزما ن با حیات پیامبر اکرم(ص) دارای نام و یا نامهایی بوده است که از طریق وحی مشخص شده بود. پس از وفات پیامبر(ص) نیز با مرور زمان، بعضی از سورهها و حتی برخی از آیات، بخاطر داشتن خصوصیات و مزایا، مسایل و موضوعات خاصی، دارای عناوین و اسامی دیگر گردیده که از جانب علما به آن سوره، داده شده است.[4]
از سه قول مذکور، قول سوم قویتر به نظر میآید، چرا که بعید است هیچ نامی بر سورههای قرآن از طرف مسلمین، در طول گذشت زمان گذاشته نشده باشد و همچنین بعید است که هیچ سورهای از همان ابتدا از جانب وحی و پیامبر(ص) دارای نامی نباشد.
[1]. تاریخ قرآن، آیت الله معرفت، ص75، سمت.
[2]. پژوهشی در تاریخ قرآن کریم، دکتر سید محمد باقر حجتی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ص65و84.
[3]. ر.ک: تاریخ و علوم قرآن، ابوالفضل میر محمدی، دفتر انتشارات اسلامی، ص129و130.
[4]. ر.ک: تاریخ قرن، سید محمد باقر حجتی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ص95 ـ 100.
12) نقطه گذاری قرآن کریم در چه زمانی و توسط چه کسی انجام گرفت؟
ج) مصحفها در صدر اسلام از هر نشانه و علامتی که حروف نقطه دار و بینقطه را مشخص کند، خالی بود و لذا بین «با»«یا»«ثا»تفاوتی نبود و نیز «ج» و «ح» و «خ» از یکدیگر تشخیص داده نمیشدند. همچنین حرکت و اعراب حروف و کلمات، به وسیله فتحه، کسره، ضمه و تنوین نشان داده نمیشدو خواننده خود باید، به هنگام قرائت با توجه، به قرائنی آنها را از یکدیگر تمیز دهد و وزن کلمه و چگونگی اعراب آنرا شخصا بشناسد. از این رو، در صدر اوّل قرائت قرآن فقط به سماع و نقل موکول بود و جز از طریق شنیدن، خواندن و قرائت قرآن تقریبا ممتنع بود و تنها از روی مصحف، قرائت قرآن میسر بود.
مثلاً: بین کلمههای «تبلو»، «نبلو»، «تتلو»و«یتلو»هیچ فرقی داده نمیشد. ذیلاً نمونههایی از قرائتهای مختلف را که در اثر خالی بودن مصحفها از نقطه، واقعا رخ داده، آورده میشود:
1ـ سوره بقره، آیهی 259: «نُنشُزُها»«نُنشِرُها»«نَنشُزهاُ» «نَنشُرُها»[1]
2ـ سوره آل عمران، آیه 48: «یعلّمه»«نعملّه»[2]
3ـ سوره یونس، آیه 30: «تبلو»«تتلو»[3]
4ـ سوره عنکبوت، آیه58: «لَنُبَوّئَنَّهُم»«لَنُثوینّهم»[4]
5ـ سوره سبأ، آیه17: «نجازی»«یجازی»[5]
6ـ سوره حجرات، آیه 6: «فتبیّنوا»«فتشبتوا»[6]
این چند مورد بعنوان نمونه ذکر شدوگرنه از این قبیل اختلافات، بسیار است علاوه برآنکه نفوذ و رخنه اقوام غیر عرب در جزیره العرب و گسترش تعداد و جمعیت آنان، با گسترش قلمرو اسلام، خود موجب وجود اختلاف در قرائت میشد این کار ادامه داشت تا زمان حجاج بن یوسف ثقفی که از جانب عبدالملک بن مروان (86 ـ 75) حاکم عراق بود، مردم بابکار بردن نقطه در خط، حروف نقطه دار را از حروف بینقطه تمیز میدادند
و این کار توسط یحیی بن یعمر و نصربن عاصم، شاگردان ابوالاسوددئلی «که از شاگردان امیرالمومنین(ع) بود»متداول شد.[7]
ابو احمد عسکری[8] حکایت میکند که مردم، چهل و چند سال، تازمان عبدالملک بن مروان با قرآن عثمان سروکار داشتند، در این وقت تغییراتی زیاددر قرآئت قرآن رخ دادو در عراق منتشر شد. حجاج بن یوسف، نگرانی خود را از این امر به کتّاب و نویسندگان خود اظهار کرد و از آنان خواست که برای حروف مشابه یکدیگر، علائم ونشانه هائی وضع کنند تا تشخیص آنها از یکدیگر ممکن باشد. گفته شده است که نصربن عاصم این امر را بعهده گرفت و نقطه را در حروف بکاربرد.[9]
و به گفته بیشتر مورّخان نخستین کسی که قرآن را بین سالهای50الی 53هجری قمری، اعراب گذاری کرد_ابوالاسود دئلی_یکی از شاگردان امام علی(ع) بود.[10]
[1]. مجمع البیان، ج2، ص368.
[2]. مجمع البیان، ج2، ص444.
[3]. مجمع البیان، ج5، ص105.
[4]. مجمع البیان، ج5، ص130.
[5]. مجمع البیان، ج8، ص290.
[6]. مجمع البیان، ج3، ص94وج9 ص131.
[7] دائرة المعارف، قرن بیستم، ج3، ص722.
[8]. التصحیف ص399.
[9]. ابن خلکان، ج2، ص32.
[10]. تاریخ قرآن، دکتر رامیار، نشر امیرکبیر، ص532.
13) کدام سوره های قرآن کریم هم مکی وهم مدنی هستند؟
ج: بسیاری از مفسران قرآن کریم، به این سؤال پاسخ مثبت دادهاند. سیوطی در بیانی مفصل، استثنائات آیات در سورههای مکی و مدنی را ذکر کرده است؛ مثلاً گفته است: در سورۀ بقره که مدنی است، دو آیه استثناء است که آیات 109از سوره بقره:
{وَدَّ کَثیرٌ مِنْ أهْلِ الْکِتابِ لَوْ یَرُدُّونَکُمْ مِنْ بَعْدِ إیمانِکُمْ کُفَّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّى یَأتِیَ اللهُ بِأمْرِهِ إِنَّ اللهَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ}؛
«بسیارى از اهل کتاب، از روى حسد ـ که در وجود آنها ریشه دوانده ـ آرزو مىکردند شما را بعد از اسلام و ایمان، به حال کفر باز گردانند با اینکه حق براى آنها کاملا روشن شده است. شما آنها را عفو کنید و گذشت نمایید تا خداوند فرمان خودش (فرمان جهاد) را بفرستد خداوند بر هر چیزى تواناست».
و آیه 272 از همین سوره میباشد.
{لَیْسَ عَلَیْکَ هُداهُمْ وَ لکِنَّ اللهِ یَهْدی مَنْ یَشاءُ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَلِأنْفُسِکُمْ وَ ما تُنْفِقُونَ إِلاَّ ابْتِغاءَ وَجْهِ اللهِ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَ أنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ}؛
«هدایت یافتن آنان بر عهده تو نیست، بلکه خداست که هر که را که بخواهد هدایت مىکند. و هر مالى که انفاق مىکنید ثوابش از آن خود شماست و جز براى خشنودى خدا چیزى انفاق و هر چه انفاق پاداش آن به شما مىرسد و بر شما ستم نخواهد شد».
ولی التمهید (آیت الله معرفت) وجود آیات مدنی در سور مکی، و آیات مکی در سور مدنی را قبول نمیکند. آیات استناد شده (به نظر دیگران) را نقل کرده و جواب میدهد.[1]
[1]. درسنامۀ علوم قرآن، حسین جوان آراسته، ص135، دفتر تبلیغات اسلامی، 1377.
14) نامهای قرآن و دلیل شهرت آن به این نام چیست؟
ج: برای قرآن اسامی بسیاری برشمردهاند، تا جایی که به بیش ازنود نام رسیده است، فقط تعداد اندکی از این عناوین اسم قرآن است، وبقیه در واقع اوصاف قرآن به شمار میرود. اسامی معروف قرآن، که برگرفته از آیات آن است، عبارت است از: قرآن، کتاب، ذکر، فرقان، و بعضی تنزیل را نیز جزو اسامی قرآن دانستهاند. از اوصاف قرآن میتوان به کریم، هادی، نور، بیّنه، مبین، و... اشاره کرد.[1]
«قرآن» که یکی ازاسامی آخرین کتاب آسمانی است، از دیگر اسامی آن شهرت فزون تری یافته است، این شهرت میتواند به جهت استفادۀ این نام در خود قرآن و سخنان پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) باشد؛ چنانکه خدای متعال میفرماید(اسراء/9):
{إِنَّ هذَا الْقرآن یَهْدی لِلَّتی هِیَ أقْوَمُ}؛
«به طور قطع این قرآن به آیینی که محکمتر از سایر ادیان است، راهنمایی میکند».
و در سخنان پیامبر اکرم(ص) آمده است:
«فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَیْکُمُ الْفِتَنُ کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَیْکُمْ بِالْقرآن فَإِنَّهُ شَافِعٌ مُشَفَّعٌ وَ مَاحِلٌ مُصَدَّقٌ»[2]
«هنگامی که فتنهها چون شب تار شما را احاطه کرد به قرآن روی آورید، که قرآن شفاعتگرى است که شفاعتش قبول مىگردد و با هر کس بحث کند حجّت را بر او تمام مىنماید و تصدیقش مىکنند».
و امام صادق(ع) میفرماید:
«مَنْ قَرَأ فِی الْمُصْحَفِ مُتِّعَ بِبَصَرِهِ وَ خُفِّفَ عَنْ وَالِدَیْهِ وَ لَوْ کَانَا کَافِرَیْنَ»[3]؛
«کسى که از روى قرآن بخواند، عمر چشمش زیاد مىگردد و براى پدر و مادرش تخفیف داده مىشود اگر چه کافر باشند».
[1]. تاریخ قرآن محمد هادی معرفت، ص71 ـ 74.
[2]. الکافی، ج2، ص599 و بحارالانوار، ج89، ص17، حدیث 16.
[3]. کافی، محمد ابن یعقوب کلینی، دارالکتب الاسلامیة، ج4، ص417.
15) چرا سوره حمد را «سبع المثانی» میگویند؟
ج: یکی از نامهای سورۀ حمد «سبع المثانی» است. سبع به معنای هفت است و این سوره هفت آیه دارد. در وجه نامگذاری آن به الثانی گفته اند: چون در هر نماز دوبار خوانده میشود یا چون دوبار، یکی در مکه و بار دیگر در مدینه نازل شده است.[1]
بسیاری از مفسران این کلمه را که در آیه 87 سوره حجر آمده:
{وَ لَقَدْ آتَیْناکَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانی وَ الْقرآن الْعَظیمَ}؛
«ما سبع المثانى و قرآن بزرگ را به تو دادیم».
بر سوره حمد حمل کردهاند.[2] روایات نیز به همین مطلب اشاره کردهاند.[3]
[1]. ر.ک: مجمع البیان، علامه طبرسی(ره)، ج1، ص47، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات.
[2]. ر.ک: تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج12، ص201، دارالکتب الاسلامیه، /تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج11، ص129، دارالکتب الاسلامیه.
[3]. ر.ک: مستدرک الوسائل، محدث نوری، ج4، ص157، مؤسسه آل البیت.
16) کدام سوره های قرآن سجده واجب دارند؟
16) کدام سوره های قرآن سجده واجب دارند؟
ج: چهار سوره: 1ـ سوره سجده، آیه 5. 2ـ سوره فصّلت، آیه 37. 3ـ سوره نجم، آیه 62. 4ـ سوره علق، آیه 19.
17) اثبات تحریف نشدن قرآن
ج: جواب اجمالی: تحریف اقسامی دارد، یکی تحریف معنوی که همان تفسیر به رأی است و صاحبان عقاید فاسد مرتکب چنین تحریفی در قرآن شده اندو دیگری تحریف لفظی است که دو قسم است: اما تحریف به زیاده یعنی اضافه نمودن کلمه یا آیهای به قرآن که این نوع تحریف، بطلانش از ضروریات دین است و تحریف به کاهش هم نوعی دیگر از تحریف لفظی است که ادّله زیادی بر عدم آن اقامه گردیده است: مانند آیات (حجر/9) {إِنَّا نحَْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لحََافِظُونَ}؛ «ما قرآن را نازل کردیم: و مابطور قطع نگهدار آنیم»
و (فصلت/41 ـ 42) {إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِالذِّکْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ وَ إِنَّهُ لَکِتَابٌ عَزِیزٌ* لایَأتِیهِ الْبَاطِلُ مِن بَینِْ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِیلٌ مِّنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ}؛
«کسانیکه به این ذکر (قرآن) هنگامی که به سراغ شان آمد کافر شدند و این کتابی است قطعاً شکست ناپذیر، که هیچگونه باطلی، نه پیش رو و نه از پشت سر، به سراغ آن نمیآید؛ چرا که از سوی خداوند حکیم و شایستۀ نازل شده است».
و برخی روایات و ضرورت تواتر قرآن و... و اجماع مسلمین بر اینکه همین قرآنی که در دست مسلمین است به همین صورت بر قلب مبارک پیغمبر(ص) نازل شده است و یک حرف و کلمه نه به آن اضافه و نه از آن کم گردیده است.
ج: تفصیلی: قرآن معجزه و سند جاوید دین خداست و در تاریخ پرفراز و نشیب خود دست تغییر و تحریف بدان راه نیافته و بیهیچ نقص و نقصان یا افزایشی بستر زمان را به سلامت زیر پا نهاده و در این جهت نیز افتخاری بر افتخارات خویش افزوده است، چرا که قرآن مظهر عزت و حقانیت خداست و خود حفظ و صیانت آن را بر عهده گرفته است.
تحریف در لغت به معنای تغییر دادن و تبدیل نمودن است.[1] و به دو قسم کلی تقسیم میشود، یکی تحریف معنوی که همان تفسیر به رأی است یعنی تفسیر آیات قرآن به معنایی که هدف و مقصود نیست و این نوع تحریف در قرآن واقع شده است؛ زیرا اغلب بدعت گذاران و صاحبان عقاید فاسد مرتکب چنین تحریفی در قرآن شدهاند.[2] در روایات اسلامی از چنین تفسیری شدیداً نهی شده است. خداوند میفرماید: «ما آمن بی من فسّر کلامی بر أیه؛ آن کسی که کلام مرا به رأی خویش تفسیر کند به من ایمان نیاورده است».[3]
و قسم دیگر تحریف لفظی است که خود بر دو نوع است: یکی تحریف به افزایش (تحریف به زیاده)، یعنی اضافه کردن به کلمات یا آیات قرآن کریم. تحریف بدین معنا اصلاً راهی به قرآن نیافته است و بطلان آن در میان تمام مسلمانان از ضروریات و بدیهیات میباشد،[4] اهتمام فوق العاده مسلمانان در حفظ و یادگیری قرآن و قرائت، مانع از وقوع چنین تحریفی بود.
نوع دیگر تحریف لفظی، تحریف به کاهش (تحریف به نقیصه) است، به این صورت که از قرآن کلمه یا جمله و آیه یا سورهای حذف گردیده باشد، به طوری که قرآن موجود، بر آنچه از آسمان نازل گردیده است مشتمل نباشد و قسمتی از آن در موقع تدوین و یا در دورانهای بعدی از بین رفته باشد. عدم وقوع این نوع تحریف در قرآن نیز واضح است. برای نفی تحریف از قرآن دلایل و شواهدی ارائه گردیده است از جمله:
1ـ آرای دانشمدان شیعه:
مسلمانان با وجود داشتن اختلاف در بخشهایی از اصول و فروع دین در مورد عدم تحریف قرآن، اتفاق نظر دارند و معتقدند آنچه در دست ماست تمام قرآنی است که بر پیامبر(ص) نازل گشته است. مانند شیخ صدوق که عدم تحریف قرآن را جزء عقاید امامیه میداند. شیخ صدوق و شیخ مرتضی ادّله خود را پیرامون نفی تحریف میآورند، شیخ جعفر کاشف الغطاء بر نبودن چنین تحریفی (تحریف به نقیصه) در قرآن ادعای اجماع مینماید. مجاهد بزرگ شیخ محمد جواد بلاغی[5]، حضرت امام خمینی(ره)[6]، مرحوم آیت الله خویی و مرحوم علامه طباطبایی[7] بر نفی تحریف در قرآن تصریح دارند.
2ـ آیات قرآن:
در آیات متعددی از قرآن وعدههای صریح الهی بر حفظ قرآن کریم آمده است که مشهورترین این آیات دو آیه است:
الف) آیهی حفظ {إِنَّا نحَْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لحََافِظُونَ}؛ (حجر/9)
«قرآن را ما نازل کردیم و ما به طور قطع آن را پاسداری میکنیم.
مراد از ذکر قرآن است زیرا در آیات قبلی آن کلمه ذکر به معنی قرآن است؛ وحفظ شامل محافظت در برابر تحریف و تغییر به زیاده و نقصان و همچنین محافظت در برابر منطقهای گمراه کننده ضد قرآنی و در برابر فنا و نابودی تا آخر جهان میشود.[8]
پس آیه فوق حفظ قرآن را به ذات مقدس خود نسبت میدهد و هرگز کسی نمیتواند دست خیانت به سوی قرآن دراز کند و به دلخواه خود در آن تغییرو تبدیل به وجود آورد.
ب) آیه عدم اتیان باطل:
{... إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا بِالذِّکْرِ لَمَّا جاءَهُمْ وَإِنَّهُ لَکِتابٌ عَزیزٌ...}؛ (فصلت/41 ـ 42)
«و این کتابی است قطعاً شکست ناپذیر که هیچ گونه باطلی، نه از پیش رو و نه از پشت سر، به سراغ آن نمیآید...».
تعبیر {لایَأتِیهِ الْبَاطِلُ مِن بَینِْ یَدَیْهِ و...} کنایه از آن است که به هیچ صورتی، باطل در قرآن راه ندارد و از مصادیق بارز باطل، تحریف قرآن است که در این آیه نفی شده است.
3ـ دلیل روایی:
روایات فراوانی دال برعدم تحریف قرآن وجود دارد به یک روایت اکتفا میشود.
پیامبر(ص) فرمودند: «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی اهل بیتی انهما لن یفترقا حتی یردا علیّ الحوض»[9] (من در میان شما دو یادگار گرانبها باقی میگذارم: کتاب الهی و عترتم که اهل بیت من است و آن دو از همدیگر جدایی نا پذیرند تا در آخرت در کنار حوض کوثر به نزد من باز آیند.) این حدیث معروف به حدیث ثقلین است و از طریق شیعه و سنی نقل گردیده است. این حدیث گواه بر عدم تحریف قرآن است و با صراحت اعلام میکند که قرآن برای همیشه و تا روز قیامت محفوظ است، زیرا اگر قرآن تحریف شده باشد نه به قرآن میتوان تمسک نمود و نه به عترت، چرا که عترت جدای از قرآن به عنوان یک حجت مستقل شناخته نمیشود. اگر عترت باشد ولی قرآن نباشد مفهوم آن افتراق عترت از قرآن است، در حالی که این حدیث میگوید این دو هرگز از یکدیگر جدا نمیشود و مکمل یکدیگرند.
4ـ ضرورت تواتر قرآن:
از ضروریات دین است که مجموع قرآن و همه بخشها و سورهها وآیات آن از عهد رسالت در طی اعصار و قرون و در جمیع طبقات مسلمانان به نحو متواتر نقل و قرائت شده است و آنچه مدعیان در باب قرآنی بودن بعضی عبارات یا تحریف پذیرفتن قرآن به طور کلی میگویند خبر واحد (غیر متواتر) است. پس قرآن به صورت متواتر از هر نسلی به نسل دیگر نقل گردیده است و این امر با قول به تحریف ناسازگار است.[10]
5ـ نماز شیعه امامیه:
به دستور العمل معصوم(ع) قرائت یک سوره کامل بعد از حمد در رکعت اول و دوم نمازهای پنجگانه روزانه واجب است و این حاکی از اعتقاد امامیه به نیفتادن چیزی از قرآن است. قائلان به تحریف نمیتوانند قرائت سورهای را که محتمل به تحریف است، جایز و مجزی بدانند، زیرا باید یقین پیدا شود که یک سوره کامل قرآن خوانده شده است. بنابراین اجازه از سوی ائمه(ع) فی نفسه دلیل عدم وقوع تحریف در قرآن خواهد بود.[11]
[1]. ابن منظور، لسان العرب، (قاهره، مصر، دارالمعارف، بی تا) ج2، ص839.
[2]. سید ابوالقاسم خوئی، البیان فی تفسیر القرآن (قم مؤسسه احیاء آثار الامام الخوئی)، ص197.
[3]. شیخ صدوق، امالی ترجمه کمره ای، (تهران، انتشارات کتابخانه اسلامیه 1362) مجلس 2، ص6، ح3.
[4]. سید ابوالقاسم خوئی، البیان فی تفسیر القرآن (قم مؤسسه احیاء آثار الامام الخوئی)، ص200.
[5]. سید ابوالقاسم خوئی، البیان فی تفسیر القرآن (قم مؤسسه احیاء آثار الامام الخوئی)، ص200 ـ 211.
[6]. امام خمینی(ره)، تهذیب الاصول، ج2، ص96.
[7]. سید محمد حسین طباطبایی(ره)، المیزان فی تفسیر القرآن ج12، ص104.
[8]. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه (تهران، دارالکتب الاسلامیه) ج11، ص17.
[9]. سید ابوا لقاسم خوئی، البیان فی تفسیر القرآن، ص18و210.
[10]. محمد هادی معرفت، صیانت القرآن (قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1418ق) ص37.
[11]. سید ابو القاسم خوئی، البیان فی تفسیر القرآن، ص214.
18) آیات الاحکام در قرآن
ج: درباره آیات الاحکام اختلاف است. برخی از محققان تعداد آن را 359 آیه میدانند که دلالت بر پانصد حکم از احکام فقهیّه میکند.[1] و عدهای دیگری تعداد آن آیات را بیش از پانصد و هفتاد آیه میدانند.[2] ولی مشهور آن است که آیات الاحکام پانصد آیه است.
[1]. تفسیر شاهی او آیات الاحکام، سید میر ابوالفتح زنجانی، ج1، ص6 و 7.
[2]. احکام قرآن، دکتر محمد خزائلی، مقدمه.
20) بررسی نسخ آیات توسط آیات دیگر
ج: در تعداد آیات ناسخ و منسوخ آرای مختلفی وجود دارد. استاد محترم علوم قرآنی، آیت الله محمد هادی معرفت همۀ موارد آن را در جلد دوم، التمهید فی علوم القرآن، جمعآوری کرده و مواردی که به نظر ایشان نسخ آنها به دلیل قطعی ثابت شده، به طور جداگانه ذکر فرمودهاند که عبارتند از:
عنوان آیه |
آیات منسوخ |
آیات ناسخ |
1. آیة النجوی |
12 مجادله |
13 مجادله |
2. آیة عدد المقاتلین |
65 انفال |
66 انفال |
3. آیة الامتاع |
240 بقره |
234 بقره و12 نساء |
4. آیة جزاءالفحشا |
15 و 16 نساء |
2 نور |
5. آیة التوارث بالایمان |
72 انفال |
6 احزاب |
6. آیات الصفح |
14 جاثیه و 109 بقره و... |
39 حج، 65 انفال، 5 توبه، 29 توبه |
7. آیات المعاهده |
90 و 92 نساء و 10 ممتحنه و... |
1 برائت |
8. تدریجیةتشریع القتال |
91 نساء و 61 انفال و... |
5 برائت و... |
به عنوان نمونه تشریع قتال مراحلی داشته که هر مرحله از آن، آیات مرحلۀ قبل آن را نسخ کرده است.[1]
[1]. جهت اطلاع بیشتر رجوع کنید به: التمهید، محمد هادی معرفت، ج2، ص302ـ414، مؤسسه النشر الاسلامی ـ تاریخ و علوم قرآن، میر محمدی زرندی، دفتر انتشارات اسلامی، ص204ـ268 البیان فی تفسیر القرآن، آیة الله خویی، ص277و378، منشورات انوارالهدی ـ تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ذیل آیه 106 بقره.