جایى كه قضا و كفاره واجب است
مسأله 1702) اگر کارهایی که روزه را باطل میکند، عمدا و با آگاهی انجام دهد، روزهاش باطل است و قضا و کفاره هر دو واجب میگردد. چنانچه به خاطر ندانستن مسأله باشد، مانند کودکان در اوایل بلوغ، کفاره واجب نیست ولی بنا بر احتیاط باید قضا کند.
مسأله 1703) اگر به واسطه ندانستن مسأله كارى انجام دهد كه روزه را باطل میکند، ظاهر اين است كه كفاره براى او واجب نيست، ولى اگر ندانستن مسأله از جهت كوتاهى و تقصير باشد مقتضاى احتياط واجب كفاره است.
كفارة روزه
مسأله 1704) در كفارة افطار روزة ماه رمضان، بايد يك بنده آزاد كند، يا به دستورى كه در مسألة بعد گفته میشود دو ماه روزه بگيرد يا شصت فقير را سير كند يا به هر كدام يك مد كه تقريباً «ده سير» است طعام، يعنى گندم يا جو يا نان و مانند اينها بدهد. چنانچه اينها برايش ممكن نباشد، بنا بر احتياط بايد به قدر امكان تصدق و استغفار نمايد و احتياط واجب آن است كه هر وقت بتواند، كفاره را بدهد.
مسأله 1705) كسى كه میخواهد دو ماه كفارة ماه رمضان را بگيرد، سى و يك روز آن را پى در پى بگيرد و اگر بقيه آن پى در پى نباشد اشكال ندارد.
مسأله 1706) كسى كه میخواهد دو ماه كفارة روزة رمضان را بگيرد، نبايد موقعى شروع كند كه در بين يك ماه و يك روز، روزى باشد كه مانند عيد قربان روزة آن حرام است.
مسأله 1707) كسى كه بايد پى در پى روزه بگيرد، اگر در بين آن بدون عذر يك روز روزه نگيرد، بايد روزه ها را از سر بگيرد.
مسأله 1708) اگر در بين روزهایى كه بايد پى در پى روزه بگيرد، عذرى مثل حيض، يا نفاس، يا سفرى كه در رفتن آن مجبور است، براى او پيش آيد، بعد از برطرف شدن عذر، واجب نيست روزهها را از سر بگيرد، بلكه بقيه را بعد از برطرف شدن عذر بهجا آورد.
مسأله 1709) اگر به چيز حرامى روزة خود را باطل كند، چه آن چيز اصلاً حرام باشد مثل شراب و زنا، يا به جهتى حرام شده باشد، مثل خوردن غذاى حلالى كه براى انسان ضرر كلى دارد و نزديكى كردن با عيال خود در حال حيض، بنا بر احتياط كفارة جمع بر او واجب میشود؛ يعنى بايد يك بنده آزاد كند و دو ماه روزه بگيرد و شصت فقير را سير كند، يا به هر كدام آنها يك مد كه تقريباً ده سير است، گندم يا جو يا نان و مانند اينها بدهد. چنانچه هر سه برايش ممكن نباشد، هر كدام آنها كه ممكن است انجام دهد، اگرچه اظهر تخییر است.
مسأله 1710) اگر روزهدار، دروغى را به خدا و پيغمبر عمداً نسبت دهد، بنا بر احتياط یک كفاره کفایت میکند.
مسأله 1711) اگر روزهدار در يك روز ماه رمضان چند مرتبه جماع كند، براى هر دفعه، بنا بر احتیاط يك كفاره بدهد و ظاهر اين است كه استمناء نيز حكم جماع را دارد.
مسأله 1712) اگر روزهدار در يك روز ماه رمضان چند مرتبه غير جماع و استمناء كار ديگرى كه روزه را باطل میکند انجام دهد، براى همه آنها يك كفاره كافى است.
مسأله 1713) اگر روزهدار غير از جماع و استمناء كار ديگرى كه روزه را باطل میکند انجام دهد و بعد با حلال خود جماع نمايد، براى هر دو يك كفاره کافی است.
مسأله 1714) اگر روزهدار غير از جماع و استمناء كار ديگرى كه حلال است و روزه را باطل میکند انجام دهد، مثلاً آب بياشامد و بعد كار ديگرى كه حرام است و روزه را باطل میکند غير از جماع و استمناء انجام دهد، مثلاً غذاى حرامى بخورد، يك كفاره كافيست.
مسأله 1715) اگر روزهدار آروغ بزند و چيزى در دهانش بيايد چنانچه عمداً آن را فرو ببرد، روزهاش باطل است، و قضا و كفاره بر او واجب میشود. اگر خوردن آن چيز حرام باشد، مثلاً موقع آروغ زدن خون يا غذایی كه از صورت غذا بودن خارج است، به دهان او بيايد و عمداً آن را فرو ببرد، بايد قضاى آن روزه را بگيرد و بنا بر احتياط كفارة جمع هم بر او واجب میشود.
مسأله 1716) اگر نذر كند كه روز معينى را روزه بگيرد، چنانچه در آن روز عمداً روزة خود را باطل كند، بايد كفاره بدهد و كفارة آن به نحوى است كه در كفاره حنث نذر میآید.
مسأله 1717) اگر روزهدار به گفته كسى كه مىگويد مغرب شده و اعتماد به گفته او نيست افطار كند و بعد بفهمد مغرب نبوده است يا شك كند كه مغرب بوده است يا نه، قضا و كفاره بر او واجب میشود، اگر از حرف او اعتقاد پیدا کند، قضا کفایت میکند.
مسأله 1718) كسى كه عمداً روزة خود را باطل كرده، اگر بعد از ظهر مسافرت كند، يا پيش از ظهر براى فرار از كفاره سفر كند كفاره از او ساقط نمیشود. بلكه اگر قبل از ظهر مسافرتى براى او پيش آمد كند نيز كفاره بر او واجب است.
مسأله 1719) اگر عمداً روزة خود را باطل كند، و بعد عذرى مانند حيض يا نفاس يا مرض براى او پيدا شود، احتياط اين است كه كفاره را بدهد ولى بعيد نيست كه كفاره واجب نباشد.
مسأله 1720) اگر يقين كند كه روز اول ماه رمضان است و عمداً روزة خود را باطل كند، بعد معلوم شود كه آخر شعبان بوده كفاره بر او واجب نيست.
مسأله 1721) اگر انسان شك كند كه آخر رمضان است يا اول شوال و عمداً روزة خود را باطل كند، بعد معلوم شود اول شوال بوده، كفاره بر او واجب نيست.
مسأله 1722) اگر روزهدار در ماه رمضان با زن خود كه روزهدار است جماع كند، چنانچه زن را مجبور كرده باشد، كفارة روزة خودش و روزة زن را بايد بدهد، و اگر زن به جماع راضى بوده، بر هر كدام يك كفاره واجب میشود.
مسأله 1723) اگر زنى شوهر روزهدار خود را مجبور كند كه با او جماع نمايد، واجب نيست كفاره روزة شوهر را بدهد.
مسأله 1724) اگر روزهدار در ماه رمضان، زن خود را مجبور به جماع كند و در بين جماع، زن راضى شود، بنا بر احتياط واجب بايد مرد دو كفاره و زن يك كفاره بدهد.
مسأله 1725) اگر روزهدار در ماه مبارك رمضان با زن روزهدار خود كه خواب است جماع نمايد، يك كفاره بر او واجب میشود و روزة زن صحيح است و كفاره هم بر او واجب نيست.
مسأله 1726) اگر مرد زن خود را يا زن شوهر خود را مجبور كند كه غير جماع كارى ديگر كه روزه را باطل میکند بهجا آورد، بر هيچ يك از آنها كفاره واجب نيست.
مسأله 1727)كسى كه به واسطه مسافرت يا مرض روزه نمىگيرد، نمیتواند زن روزهدار خود را به جماع مجبور نمايد. ولى اگر مجبور نمايد كفاره بر مرد نيز واجب نيست.
مسأله 1728) انسان نبايد در بهجا آوردن كفاره كوتاهى كند، ولى لازم نيست فوراً آن را انجام دهد.
مسأله 1729) اگر كفاره بر انسان واجب شود و چند سال آن را بهجا نياورد، چيزى بر آن اضافه نمیشود.
مسأله 1730) كسى كه بايد براى كفاره يك روز شصت فقير را طعام بدهد نمیتواند به هر كدام از آنها بيشتر از يك مد كه تقريباً ده سير است طعام بدهد، يا يك فقير را بيشتر از يك دفعه سير نمايد، و زيادى را از كفاره حساب نمايد، ولى میتواند براى هر يك از عيالات فقير اگرچه صغير باشند يك مد به آن فقير بدهد.
مسأله 1731) كسى كه قضاى روزة رمضان را گرفته، اگر بعد از ظهر عمداً كارى كه روزه را باطل میکند انجام دهد، بايد به ده فقير هر كدام يك مد كه تقريباً ده سير است طعام بدهد و اگر نمیتواند سه روز روزه بگيرد.
جاهایى كه فقط قضاى روزه واجب است
مسأله 1732) در چند صورت فقط قضاى روزه بر انسان واجب است و كفاره واجب نيست:
اول: آنکه در شب ماه رمضان جنب باشد و به تفصيلى كه در مسأله (1674) گفته شد تا اذان صبح از خواب دوم بيدار نشود.
دوم: عملى كه روزه را باطل میکند بهجا نياورد، ولى نيت روزه نكند يا ريا كند، يا قصد كند روزه نباشد، يا قصد كند كارى كه روزه را باطل میکند انجام دهد.
سوم: آنکه در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش كند و با حال جنابت يك روز يا چند روز روزه بگيرد.
چهارم: آنکه در ماه رمضان بدون اين كه تحقيق كند صبح شده يا نه، كارى كه روزه را باطل میکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، همچنین اگر بعد از تحقيق با اینکه گمان دارد صبح شده كارى كه روزه را باطل میکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، قضاى آن روزه بر او واجب است. بلكه اگر بعد از تحقيق شك كند كه صبح شده يا نه، و كارى كه روزه را باطل میکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده بايد قضاى روزة آن روز را بهجا آورد.
پنجم: آن كه كسى بگويد صبح نشده و انسان به گفته او كارى كه روزه را باطل میکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.
ششم: آنکه كسى بگويد صبح شده و انسان به گفته او يقين نكند، يا خيال كند شوخى میکند و كارى كه روزه را باطل میکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.
هفتم: آنکه كور و مانند آن به گفته كسى ديگر افطار كند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است.
هشتم: آنکه در هواى صاف به واسطه تاريكى يقين كند كه مغرب شده و افطار كند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است، ولى اگر در هواى ابری به گمان اینکه مغرب شده افطار كند، بعد معلوم شود مغرب نبوده، بنا بر احتیاط واجب قضا کند و اگر شك داشته باشد مغرب شده يا نه، و افطار كند بعد معلوم شود مغرب نشده كفاره نيز لازم است.
نهم: آنکه براى خنك شدن يا بى جهت مضمضه كند؛ يعنى آب در دهان بگرداند و بىاختيار فرو رود. همچنين است بنا بر احتياط واجب اگر مضمضه براى وضوى غير نماز واجب باشد، ولى اگر فراموش كند كه روزه است و آب را فرو ببرد يا براى وضوى نماز واجب مضمضه كند، ولى بىاختيار فرو رود، قضاء بر او واجب نيست.
دهم: آنکه كسى از جهت اكراه، اضطرار يا تقيه افطار كند، لازم است قضاء نمايد و كفاره واجب نيست.
مسأله 1733) اگر غير آب چيز ديگرى را در دهان ببرد و بىاختيار فرو رود يا آب داخل بينى كند و بىاختيار فرو رود، قضاء بر او واجب نيست.
مسأله 1734) مضمضة زياد براى روزهدار مكروه است و اگر بعد از مضمضه بخواهد آب دهان را فرو برد، بهتر آن است كه سه مرتبه آب دهان را بيرون بريزد.
مسأله 1735) اگر انسان بداند كه به واسطه مضمضه بىاختيار يا از روى فراموشى آب وارد گلويش میشود، نبايد مضمضه كند.
مسأله 1736) اگر در ماه رمضان، بعد از تحقيق يقين كند كه صبح نشده و كارى كه روزه را باطل میکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده قضا لازم نيست.
مسأله 1737) اگر انسان شك كند كه مغرب شده يا نه، نمیتواند افطار كند، ولى اگر شك كند كه صبح شده يا نه، پيش از تحقيق هم میتواند كارى كه روزه را باطل میکند انجام دهد. ولى اگر بعد كشف شود كه صبح شده بوده، قضای آن روز واجب است.
ثبت دیدگاه