• 12 فروردین 1399 ساعت: 3:12
  • 5031 بازدید
  • 1
    ارسال توسط :
    پ
    پ

    احكام روزة قضا

    مسأله 1738) اگر ديوانه عاقل شود، واجب نيست روزه‌هاى وقتى را كه ديوانه بوده قضاء نمايد.

    مسأله 1739) اگر كافر مسلمان شود، واجب نيست روزه‌هاى وقتى كه كافر بوده قضا نمايد ولى اگر مسلمانى كافر شود و دوباره مسلمان گردد، روزه‌هاى وقتى را كه كافر بوده بايد قضا نمايد.

    مسأله 1740) روزه‌اى كه از انسان به واسطه مستى فوت شده، بايد قضا نمايد، اگرچه چيزى را كه به واسطه آن مست شده، براى معالجه خورده باشد.

    مسأله 1741) اگر براى عذرى چند روز روزه نگيرد و بعد شك كند چه وقت عذر او برطرف شده، واجب نيست مقدار بيشترى را كه احتمال می‌دهد روزه نگرفته قضا نمايد، مثلاً كسى كه پيش از ماه رمضان سفر كرده، و نمی‌داند پنجم رمضان از سفر برگشته يا ششم، يا این‌که مثلاً در آخرهاى ماه رمضان مسافرت كرده، و بعد از رمضان برگشته و نمی‌داند بيست و پنجم رمضان مسافرت كرده يا بيست و ششم، در هر دو صورت می‌تواند مقدار كمتر؛ يعنى پنج روز را قضا كند، اگرچه احتياط مستحب آن است كه مقدار بيشتر، يعنى شش روز را قضا نمايد.

    مسأله 1742) اگر از چند ماه رمضان روزة قضا داشته باشد، قضاى هر كدام را كه اول بگيرد مانعى ندارد. ولى اگر وقت قضاى رمضان آخر تنگ باشد بهتر آن است كه اول قضاى رمضان آخر را بگيرد. اگر قضای رمضان اول را بگیرد روزه صحیح است ولی فدیه واجب می‌شود.

    مسأله 1743) اگر قضاى روزة چند ماه رمضان بر او واجب باشد، و در نيت معين نكند روزه‌اى را كه مى‌گيرد قضاى كدام ماه رمضان است. قضاى سال آخر حساب نمی‌شود، ولى احتياط آن است كه معين كند كدام قضا را انجام می‌دهد.

    مسأله 1744) در قضاى روزة رمضان می‌تواند پيش از ظهر روزة خود را باطل نمايد، ولى اگر وقت قضا تنگ باشد احوط آن است كه باطل ننمايد.

    مسأله 1745) اگر قضاى روزة ميتى را گرفته باشد، احتياط واجب آن است كه بعد از ظهر روزه را باطل نكند.

    مسأله 1746) اگر به واسطه مرض، يا حيض، يا نفاس، روزة رمضان را نگيرد و پيش از تمام شدن رمضان بميرد، لازم نيست روزه‌هایى را كه نگرفته براى او قضا كند. ولی بنا براحتیاط برای هر روز یک مد طعام باید فدیه بدهد.

    مسأله 1747) اگر به واسطه مرضى روزة رمضان را نگيرد، و مرض او تا رمضان سال بعد طول بكشد، قضاى روزه‌هایى را كه نگرفته بر او واجب نيست و بايد براى هر روز يك مد كه تقريباً سه ربع كيلو است طعام، يعنى گندم يا جو يا نان و مانند اينها، به فقير بدهد، ولى اگر به واسطه عذر ديگرى مثلاً براى مسافرت روزه نگرفته باشد و عذر او تا رمضان بعد باقى بماند روزه‌هایى را كه نگرفته بايد قضا نمايد و احتياط واجب آن است كه براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد.

    مسأله 1748) اگر به واسطه مرضى روزة رمضان را نگيرد، و بعد از رمضان مرض او برطرف شود، ولى عذر ديگرى پيدا كند كه نتواند تا رمضان بعد قضاى روزه را بگيرد، بايد روزه‌هایى را كه نگرفته قضاء نمايد. و نيز اگر در ماه رمضان غير از مرض عذر ديگرى داشته باشد و بعد از رمضان آن عذر برطرف شود و تا رمضان سال بعد به واسطه مرض نتواند روزه بگيرد، روزه‌هایى را كه نگرفته بايد قضا كند، و بنا بر احتياط واجب براى هر روز يك مد طعام نيز به فقير بدهد.

    مسأله 1749) اگر در ماه رمضان به واسطه عذرى روزه نگيرد، و بعد از رمضان عذر او برطرف شود و تا رمضان آينده عمداً قضاى روزه را نگيرد، بايد روزه را قضا كند و براى هر روز يك مد طعام هم به فقير بدهد.

    مسأله 1750) اگر در قضای روزه كوتاهى كند تا وقت تنگ شود و در تنگى وقت عذر پيدا كند، بايد قضا را بگيرد و براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد. همچنين است بنا بر احتياط واجب اگر بعد از برطرف شدن عذر تصميم داشته باشد كه روزه‌هاى خود را قضا كند ولى پيش از آن‌که قضا نمايد در تنگى وقت عذر پيدا كند.

    مسأله 1751) اگر مرض انسان چند سال طول بكشد بعد از آن‌که خوب شد، بايد قضاى رمضان آخر را بگيرد و براى هر روز از سال‌هاى پيش يك مد طعام به فقير بدهد.

    مسأله 1752) كسى كه بايد براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد می‌تواند كفارة چند روز را به يك فقير بدهد.

    مسأله 1753) اگر قضاى روزة رمضان را چند سال تأخير بيندازد بايد قضا را بگيرد و از جهت تأخير در سال اول براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد. اما از جهت تأخير چند سال بعدى چيزى بر او واجب نيست.

    مسأله 1754) اگر روزة رمضان را عمداً نگيرد بايد قضاى آن را به‌جا آورد و براى هر روز دو ماه روزه بگيرد، يا به شصت فقير طعام بدهد يا يك بنده را آزاد كند. چنانچه تا رمضان آينده قضاى آن روزه را به‌جا نياورد، براى هر روز يك مد طعام نيز كفاره بدهد.

    مسأله 1755) اگر روزة رمضان را عمداً نگيرد و در روز مكرّر جماع يا استمنا كند، كفاره هم بنا بر احتیاط واجب مكرّر می‌شود. ولى اگر چند مرتبه كار ديگرى كه روزه را باطل می‌کند انجام دهد، مثلاً چند مرتبه غذا بخورد يك كفاره كافيست.

    مسأله 1756) بعد از مرگ پدر و بنا بر احتياط واجب مادر پسر بزرگتر بايد قضاى روزة آنها را به تفصيلى كه در نماز در مسأله (1434) گفته شد به‌جا آورد.

    مسأله 1757) اگر پدر و مادر غير از روزة رمضان، روزة واجب ديگرى را مانند نذر نگرفته باشند، احتياط واجب آن است كه پسر بزرگتر قضاء نمايد، ولى اگر براى روزه‌اى اجير شده و نگرفته باشند، قضاى آن بر پسر بزرگ لازم نيست.

    نوشته های مشابه

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.