• 12 فروردین 1399 ساعت: 2:42
  • 5303 بازدید
  • 1
    ارسال توسط :
    پ
    پ

    احكام ضامن شدن

    مسأله 2458) اگر انسان بخواهد ضامن شود كه بدهى كسى را بدهد ضامن شدن او در صورتى صحيح است كه به هر لفظى اگرچه عربى نباشد يا به عملى به طلب‌كار بفهماند كه من ضامن شده‌ام طلب تو را بدهم و طلب‌كار هم رضايت خود را بفهماند، و راضى بودن بدهكار شرط نيست.

    مسأله 2459) ضامن و طلب‌كار بايد مكلّف و عاقل باشند و كسى هم آنها را مجبور نكرده باشد و نيز بايد سفيه و مفلس نباشد، ولى اين شرط‌ها در بدهكار نيست، مثلاً اگر كسى ضامن شود كه بدهى بچه يا ديوانه يا سفيه را بدهد صحيح است.

    مسأله 2460) هرگاه كسى ضمانت مى‌کند چنين بگويد: اگر بدهكار قرض تو را نداد، من مى‌دهم، به اين معنى كه بالفعل عهده دار قرض شود كه در صورت ندادن بدهكار، بتواند از ضامن مطالبه نمايد. بعيد نيست كه اين ضمانت صحيح باشد.

    مسأله 2461) اگر كسى بخواهد از ديگرى قرض نمايد و شخصى به قرض دهنده بگويد كه من ضامن قرض هستم، بعيد نيست در صورتى كه قرض گيرنده اداء نكند طلب‌كار بتواند از ضامن مطالبه كند.

    مسأله 2462) در صورتى انسان می‌تواند ضامن شود كه طلب‌كار و بدهكار و جنس بدهى همه در واقع و نفس الامر معين باشد، پس اگر دو نفر از كسى طلب‌كار باشند و انسان بگويد من ضامن هستم كه طلب يكى از شماها را بدهم، چون معيّن نكرده كه طلب كدام را می‌دهد، ضامن شدن او باطل است. همچنین اگر كسى از دو نفر طلب‌كار باشد و شخص بگويد من ضامن هستم كه بدهى يكى از آن دو نفر را به تو بدهم، چون معين نكرده كه بدهى كدام را می‌دهد، ضامن شدن او باطل می‌باشد، همچنين اگر كسى از ديگرى مثلاً ده سير گندم و ده تومان پول طلب‌كار باشد و شخصى بگويد من ضامن يكى از دو طلب تو هستم و معين نكند كه ضامن گندم است، يا ضامن پول، صحيح نيست.

    مسأله 2463) اگر طلب‌كار طلب خود را به ضامن ببخشد، ضامن نمی‌تواند از بدهكار بگيرد و اگر مقدارى از آن را ببخشد. نمی‌تواند آن مقدار را مطالبه نمايد.

    مسأله 2464) اگر انسان ضامن شود كه بدهى كسى را بدهد، نمی‌تواند از ضامن شدن خود برگردد.

    مسأله 2465) ضامن و طلب‌كار بنا بر احتياط نمى‌توانند شرط كنند كه هر وقت بخواهند ضامن بودن ضامن را به‌هم بزنند.

    مسأله 2466) هرگاه انسان در موقع ضامن شدن بتواند طلب طلب‌كار را بدهد اگرچه بعد فقير شود، طلب‌كار نمی‌تواند ضامن بودن او را به‌هم زند و طلب خود را از بدهكار اول مطالبه نمايد. همچنين است اگر در آن موقع نتواند طلب او را بدهد ولى طلب‌كار بداند و به ضامن شدن او راضى شود.

    مسأله 2467) اگر انسان در موقعى كه ضامن می‌شود نتواند طلب طلب‌كار را بدهد و طلب‌كار چگونگى را نمى‌دانسته و بعد از التفات بخواهد ضامن بودن او را به‌هم بزند، اشكال ندارد. در صورتى كه ضامن پيش از این‌که طلب‌كار ملتفت شود قدرت پيدا كرده باشد به‌هم زدن ضمانت اشكال دارد و احتياط واجب آن است كه به‌هم نزند.

    مسأله 2468) اگر كسى بدون اجازة بدهكار ضامن شود كه بدهى او را بدهد، نمی‌تواند چيزى از او بگيرد.

    مسأله 2469) اگر كسى با اجازة بدهكار ضامن شود كه بدهى او را بدهد، می‌تواند مقدارى را كه ضامن شده پس از دادن از او مطالبه نمايد ولى اگر به جاى جنس كه بدهكار بوده جنس ديگرى به طلب‌كار او بدهد، نمی‌تواند چيزى را كه داده از او مطالبه نمايد، مثلاً اگر ده كيلو گندم بدهكار است و ضامن ده كيلو برنج بدهد، نمی‌تواند برنج را از او مطالبه نمايد، اما اگر خودش راضى شود كه برنج بدهد اشكال ندارد.

    نوشته های مشابه

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.