شرایط لباس نمازگزار
مسأله 843) لباس نمازگزار شش شرط دارد:
اول: آنکه پاك باشد.
دوم: آنکه مباح باشد.
سوم: آنکه از اجزای مردار نباشد.
چهارم: آنکه از حيوان حرام گوشت نباشد.
پنجم و ششم: آنکه اگر نمازگزار مرد است لباس او ابريشم خالص و طلاباف نباشد و تفصيل اينها در مسائل آينده گفته میشود.
(شرط اول)
مسأله 844) لباس نمازگزار بايد پاك باشد. اگر كسى در حال اختيار با بدن و لباس نجس نماز بخواند، نمازش باطل است.
مسأله 845) كسى كه از روى تقصير نمیداند با بدن و لباس نجس نماز باطل است، اگر با بدن و لباس نجس نماز بخواند، نمازش باطل میباشد.
مسأله 846) اگر به واسطه ندانستن مسأله از روى تقصير چيز نجس را نداند نجس است، مثلاً نداند شراب نجس است، و با آن نماز بخواند نمازش باطل است.
مسأله 847) اگر نداند كه بدن يا لباسش نجس است و بعد از نماز بفهمد نجس بوده نمازش صحيح است.
مسأله 848) اگر فراموش كند كه بدن يا لباسش نجس است، و در بين نماز يا بعد از آن يادش بيايد، نماز را دوباره بخواند، و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
مسأله 849) كسى كه در وسعت وقت مشغول نماز است، اگر در بين نماز بدن يا لباسش نجس شود، و پيش از آنکه چيزى از نماز را با نجاست بخواند، ملتفت شود كه نجس شده يا بفهمد كه بدن يا لباسش نجس است، و شك كند كه همان وقت نجس شده، يا از پيش نجس بوده، در صورتى كه آب كشيدن بدن يا لباس، يا عوض كردن لباس يا بيرون آوردن آن، نماز را بههم نمىزند، در بين نماز بدن يا لباس را آب بكشد، يا لباس را عوض نمايد، يا اگر چيز ديگر عورت او را پوشانده، لباس را بيرون آورد، ولى چنانچه طورى باشد كه اگر بدن يا لباس را آب بكشد، يا لباس را عوض كند يا بيرون آورد، نماز بههم مىخورد يا اگر لباس را بيرون آورد برهنه مىماند، بايد نماز را بشكند، و با بدن و لباس پاك نماز بخواند.
مسأله 850) كسى كه در تنگى وقت مشغول نماز است، اگر در بين نماز لباس او نجس شود، و پيش از آنکه چيزى از نماز را با نجاست بخواند، بفهمد كه لباس نجس شده يا بفهمد كه لباس او نجس است و شك كند كه همان وقت نجس شده يا از پيش نجس بوده، در صورتى كه آب كشيدن يا عوض كردن يا بيرون آوردن لباس نماز را بههم نمىزند و میتواند لباس را بيرون آورد، بايد لباس را آب بكشد يا عوض كند يا اگر چيز ديگرى عورت او را پوشانده لباس را بيرون آورد و نماز را تمام كند، اما اگر چيز ديگرى عورت او را نپوشاند و لباس را نمیتواند آب بكشد يا عوض كند، بايد با همان لباس نجس نماز را تمام كند.
مسأله 851) كسى كه در تنگى وقت مشغول نماز است، اگر در بين نماز بدن او نجس شود، پيش از آنکه چيزى از نماز را با نجاست بخواند، ملتفت شود كه نجس شده، يا بفهمد بدن او نجس است و شك كند كه همان وقت نجس شده يا از پيش نجس بوده، در صورتى كه آب كشيدن بدن نماز را بههم نمىزند بدن را آب بكشد و اگر نماز را بههم مىزند، بايد با همان حال نماز را تمام كند، و نماز او صحيح است، و احتياطاً با لباس پاك قضاء نمايد.
مسأله 852) كسى كه در پاك بودن بدن يا لباس خود شك دارد، چنانچه نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد كه بدن يا لباسش نجس بوده، نماز او صحيح است. ولى اگر بدون فحص نماز خوانده باشد احتياط در اعاده نماز است و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
مسأله 853) اگر لباس را آب بكشد و يقين كند كه پاك شده است و با آن نماز بخواند، و بعد از نماز بفهمد پاك نشده نمازش صحيح است.
مسأله 854) اگر خونى در بدن يا لباس خود ببيند و يقين كند كه از خونهاى نجس نيست، مثلاً يقين كند كه خون پشه است، چنانچه بعد از نماز بفهمد از خونهاى بوده كه نمیشود با آن نماز خواند، نمازش صحيح است.
مسأله 855) اگر يقين كند خونى كه در بدن يا لباس اوست خون نجسى است كه نماز با آن صحيح است، مثلاً يقين كند خون زخم و دمل است، چنانچه بعد از نماز بفهمد خونى بوده كه نماز با آن باطل است، بنا بر احتياط واجب در داخل وقت اعاده و در خارج وقت قضا کند.
مسأله 856) اگر نجس بودن چيزى را فراموش كند و بدن يا لباسش با رطوبت به آن برسد، و در حال فراموشى نماز بخواند و بعد از نماز يادش بيايد نمازش صحيح است. ولى اگر بدنش با رطوبت به چيزى كه نجس بودن آن را فراموش كرده برسد و بدون اینکه خود را آب بكشد، غسل كند و نماز بخواند، غسل و نمازش باطل است، مگر اینکه طورى باشد كه به غسل نمودن، بدن نيز پاك شود، و نيز اگر جایى از اعضای وضو با رطوبت به چيزى كه نجس بودن آن را فراموش كرده برسد و پيش از آنکه آنجا را آب بكشد، وضو بگيرد و نماز بخواند، وضو و نمازش باطل میباشد، مگر اینکه طورى باشد كه به وضو گرفتن اعضای وضو نيز پاك شود و آب هم نجس نشود مثل آب کر یا جاری.
مسأله 857) كسى كه يك لباس دارد، اگر بدن و لباسش هر دو نجس شود و به اندازه آب كشيدن يكى از آنها آب داشته باشد، احوط اين است كه بدن را آب بكشد و دو مرتبه نماز بخواند، يك مرتبه با لباس نجس و مرتبه ديگر برهنه و اگر وقت تنگ باشد و يا جهت سرما و يا وجود ناظر نتواند لباس را درآورد با همان لباس نماز بخواند، نمازش صحيح است، و احتياط مستحب در قضاء آن است.
مسأله 858) كسى كه غير از لباس نجس، لباس ديگرى ندارد، بايد با لباس نجس نماز بخواند، و نمازش صحيح است، ولى اين در صورتى است كه لباس را نمیتواند درآورد، و الاّ تفصيل مسألة گذشته میآید.
مسأله 859) كسى كه دو لباس دارد، اگر بداند كه يكى از آنها نجس است و نداند كدام يك آنها است، چنانچه وقت دارد، بايد با هر دو لباس نماز بخواند، مثلاً اگر میخواهد نماز ظهر و عصر را بخواند بايد با هر كدام يك نماز ظهر و يك نماز عصر بخواند، ولى اگر وقت تنگ است، با هر كدام نماز بخواند كافى است.
(شرط دوم)
مسأله 860) لباس نمازگزار بايد مباح باشد. كسى كه میداند پوشيدن لباس غصبى حرام است، يا اینکه از روى تقصير حكم مسأله را نداند اگر عمداً در آن لباس نماز بخواند، باطل است، ولى در چيزهایى كه به تنهایى عورت را نمىپوشاند، و همچنين چيزهایی كه فعلاً نمازگزار آنها را نپوشيده، مانند دستمال بزرگ يا لنگى كه در جيب گذاشته شود، اگرچه بشود عورت را با آنها پوشانيد، و همچنين چيزهایى كه نمازگزار آنها را پوشيده ولى ساتر مباح ديگرى دارد، در تمام اين صور صحت نماز خالى از وجه نيست ولى احتياط در ترك است.
مسأله 861) كسى كه میداند پوشيدن لباس غصبى حرام است، ولى نمیداند نماز را باطل میکند، اگر عمداً با لباس غصبى نماز بخواند بنا بر احتياط واجب نمازش باطل است.
مسأله 862) اگر نداند كه لباس او غصبى است يا فراموش كند در صورتى كه خود، غاصب نباشد و با آن لباس نماز بخواند، نمازش صحيح است.
مسأله 863) اگر نداند، يا فراموش كند كه لباس او غصبى است و در بين نماز بفهمد، چنانچه چيز ديگرى عورت او را پوشانده است و میتواند فوراً يا بدون اینکه موالات (يعنى پى در پى بودن نماز) بههم بخورد، لباس غصبى را بيرون آورد، بايد آن را بيرون آورد، و اگر چيز ديگرى عورت او را نپوشانده، يا نمیتواند لباس غصبى را فوراً بيرون آورد، يا اگر بيرون آورد پى در پى بودن نماز بههم مىخورد، در صورتى كه به مقدار يك ركعت هم وقت داشته باشد، بايد نماز را بشكند و با لباس غير غصبى نماز بخواند، اگر به اين مقدار وقت ندارد، بايد در حال نماز لباس را بيرون آورد و به دستور نماز برهنگان نماز را تمام نمايد.
مسأله 864) اگر كسى براى حفظ جانش با لباس غصبى نماز بخواند، يا مثلاً براى اینکه دزد لباس غصبى را نبرد با آن نماز بخواند، نمازش صحيح است.
مسأله 865) اگر با عين پولى كه خمس آن را نداده لباس بخرد، حكم نماز خواندن در آن لباس، حكم نماز خواندن در لباس غصبى است.
(شرط سوم)
مسأله 866) لباس نمازگزار بايد از اجزای حيوان مردهاى كه خون جهنده دارد؛ يعنى حيوانى كه اگر رگش را ببرند خون از آن جستن میکند نباشد، بلكه اگر از حيوان مردهاى مانند ماهى و مار که خون جهنده ندارد لباس تهيه كند، احتياط مستحب آن است كه با آن نماز نخوانند.
مسأله 867) هرگاه چيزى از مردار مانند گوشت و پوست آن که روح داشته، همراه نمازگزار باشد، بعيد است نمازش صحيح باشد، و احتياط واجب در ترك است.
مسأله 868) اگر چيزى از مردار حلال گوشت ـ مانند مو و پشم كه روح ندارد ـ همراه نمازگزار باشد يا با لباسى كه از آنها تهيه كردهاند، نماز بخواند نمازش صحيح است.
(شرط چهارم)
مسأله 869) لباس نمازگزار بايد از حيوان حرام گوشت نباشد، و اگر مویى از آن همراه نمازگزار باشد، نماز او باطل است.
مسأله 870) اگر آب دهان يا بينى يا رطوبت ديگرى از حيوان حرام گوشت مانند گربه بر بدن يا لباس نمازگزار باشد، چنانچه تر باشد، نماز باطل است و اگر خشك شده و عين آن برطرف شده باشد نماز صحيح است.
مسأله 871) اگر مو، عرق و آب دهان كسى بر بدن يا لباس نمازگزار باشد، اشكال ندارد. همچنين است اگر مرواريد و موم و عسل همراه او باشد.
مسأله 872) اگر شك داشته باشد كه لباس از حيوان حلال گوشت است يا حرام گوشت، چه در داخله تهيه شده باشد چه در خارجه، جایز است كه با آن نماز بخواند، ولى اگر آن لباس از جلد حيوان باشد، تا تذكيه آن احراز نشود، نمیشود با آن نماز خواند.
مسأله 873) معلوم نيست كه صدف از اجزای حيوان حرام گوشت باشد، پس جایز است كه انسان با آن نماز بخواند.
مسأله 874) پوشيدن خز خالص در نماز اشكال ندارد، و امّا سنجاب در نماز خالى از اشكال نيست ولى احتياط واجب آن است كه با پوست سنجاب نماز نخواند.
مسأله 875) اگر با لباسى كه نمیداند از حيوان حرام گوشت است نماز بخواند، بنا بر احتياط مستحب آن نماز را دوباره بخواند. اگر فراموش كرده باشد احتياط واجب اعاده است. همچنين اگر حكم مسأله را نداند و در ياد گرفتن كوتاهى كرده باشد بايد اعاده و قضا كند.
(شرط پنجم)
مسأله 876) پوشيدن لباس طلاباف براى مردان حرام است و نماز با آن باطل است، ولى براى زنان در نماز و غير نماز اشكال ندارد.
مسأله 877) پوشيدن طلا، مثل آويختن زنجير طلا به سينه و انگشتر طلا به دست كردن، و بستن ساعت مچى طلا به دست و عينك طلا گذاشتن براى مرد حرام، و نماز خواندن با آنها باطل است، ولى براى زن در نماز و غير نماز اشكال ندارد. زينت كردن مرد به پلاتين ـ كه معروف به طلاى سفيد است ـ اشكال ندارد، اگر از جنس طلا نباشد.
مسأله 878) اگر مردى نداند يا فراموش كند كه انگشتر يا لباس او از طلا است يا شك داشته باشد و با آن نماز بخواند، نمازش صحيح است.
(شرط ششم)
مسأله 879) لباس مرد نمازگزار حتّى عرقچين و بند شلوار او بنا بر احتياط بايد ابريشم خالص نباشد و در غير نماز هم پوشيدن آن براى مردان حرام است.
مسأله 880) اگر تمام آستر لباس يا مقدارى از آن، ابريشم خالص باشد، پوشيدن آن براى مرد حرام، و نماز در آن باطل است.
مسأله 881) لباسى را كه نمیداند از ابريشم خالص است يا چيز ديگر، جایز است بپوشد، و نماز در آن نيز اشكال ندارد.
مسأله 882) دستمال ابريشمى و مانند آن، اگر در جيب مرد باشد اشكال ندارد، و نماز را باطل نمیکند.
مسأله 883) پوشيدن لباس ابريشمى براى زن، در نماز و غير نماز اشكال ندارد.
مسأله 884) پوشيدن لباس غصبى و ابريشمى خالص و طلاباف، در حال ناچارى مانعى ندارد، و نيز كسى كه ناچار است لباس بپوشد و لباس ديگرى غير از اينها ندارد، میتواند با اين لباسها نماز بخواند.
مسأله 885) اگر غير از لباس غصبى و لباسى كه از مردار تهيه شده، لباس ديگرى ندارد، و ناچار نيست لباس بپوشد، بايد به دستورى كه براى برهنگان گفته شد نماز بخواند.
مسأله 886) اگر غير از لباسى كه از حيوان حرام گوشت تهيه شده لباس ديگرى ندارد، چنانچه در پوشيدن لباس ناچار باشد، میتواند با همان لباس نماز بخواند و اگر ناچار نباشد، بايد به دستورى كه براى برهنگان گفته شد، نماز را بهجا آورد.
مسأله 887) اگر مرد غير از لباس ابريشمى خالص يا طلاباف، لباس ديگرى نداشته باشد، چنانچه در پوشيدن لباس ناچار نباشد، بايد به دستورى كه براى برهنگان گفته شد نماز بخواند، و احتياط واجب در اعاده نماز است با همان لباس.
مسأله 888) اگر چيزى ندارد كه در نماز عورت خود را با آن بپوشاند، واجب است اگرچه به كرايه يا خريدارى باشد، تهيه نمايد، ولى اگر تهيه آن به قدرى پول لازم دارد كه نسبت به دارایى او زياد است يا طورى است كه اگر پول را به مصرف لباس برساند، به حال او ضرر دارد بايد به دستورى كه براى برهنگان گفته شد نماز بخواند.
مسأله 889) كسى كه لباس ندارد، اگر ديگرى لباس به او ببخشد، يا عاريه دهد، چنانچه قبول كردن آن براى او مشقت نداشته باشد بايد قبول كند، بلكه اگر عاريه كردن يا طلب بخشش براى او سخت نيست، بايد از كسى كه لباس دارد، طلب بخشش يا عاريه نمايد.
مسأله 890) پوشيدن لباسى كه پارچه يا رنگ يا دوخت آن براى كسى كه میخواهد آن را بپوشد معمول نيست، در صورتى كه موجب هتك حرمت باشد حرام است، و اگر با آن لباس نماز بخواند ساترش فقط آن باشد، بعيد نيست نمازش باطل شود ولى اين در صورتى است كه در محضر مردم بخواند، اما اگر در اتاق نماز بخواند، و هيچ كس او را نمیبیند نمازش صحيح است.
مسأله 891) اگر مرد لباس زنانه و زن لباس مردانه بپوشد، در صورتى كه زى خود قرار دهد بنا بر احتياط حرام است، و نماز خواندن با آن حكم مسأله سابقه را دارد.
مسأله 892) كسى كه بايد خوابيده نماز بخواند، اگر لحافش از اجزای حيوان حرام گوشت باشد، نماز در آن جایز نيست، هرچند برهنه نباشد. اگر نجس يا ابريشم باشد، در صورتى كه پوشيدن بر آن صدق كند، نماز در آن نيز جایز نيست، ولى مجرد روى خود كشيدن آن عيبى ندارد و ضرر به نماز نمىرساند. اما تُشك به هر حال عيب ندارد، مگر اینکه مقدارى از آن را به خود بپيچد كه در عرف پوشيدن گفته شود، در اين صورت حكم آن حكم لحاف است.
مواردى كه لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاك باشد
مسأله 893) در سه صورت كه تفصيل آنها بعداً گفته میشود، اگر بدن يا لباس نمازگزار نجس باشد، نماز او صحيح است:
اول: آنکه به واسطة زخم يا جراحت يا دملى كه در بدن او است، لباس يا بدنش به خون آلوده شده باشد.
دوم: آنکه بدن يا لباس او به مقدار كمتر از درهم (كه تقريباً به اندازه بند سرانگشت سبابه میشود) به خون آلوده باشد.
سوم: آنکه ناچار باشد با بدن يا لباس نجس نماز بخواند، و نيز در يك صورت اگر لباس نمازگزار نجس باشد نماز او صحيح است، و آن صورت اين است كه لباسهاى كوچك او، مانند جوراب و عرقچين نجس باشد. احكام اين چهار صورت مفصلاً در مسائل بعد گفته میشود.
مسأله 894) اگر در بدن يا لباس نمازگزار، خون زخم يا جراحت يا دمل باشد، چنانچه طورى است كه آب كشيدن بدن يا لباس يا عوض كردن لباس براى بيشتر مردم سخت است، تا وقتى كه زخم يا جراحت يا دمل خوب نشده است، میتواند با آن خون نماز بخواند. همچنين است اگر چركى كه با خون بيرون آمده، يا دوایى كه روى زخم گذاشتهاند و نجس شده، در بدن يا لباس او باشد.
مسأله 895) اگر خون بريدگى و زخمى كه به زودى خوب میشود و شستن آن آسان است، در بدن يا لباس نمازگزار باشد، نماز او باطل است چنانچه به قدر درهم باشد يا بيشتر.
مسأله 896) اگر جایى از بدن يا لباس كه با زخم فاصله دارد، به رطوبت زخم نجس شود، جايز نيست با آن نماز بخواند، ولى اگر مقدارى از بدن يا لباس كه معمولاً به رطوبت زخم آلوده میشود به رطوبت آن نجس شود، نماز خواندن با آن مانعى ندارد.
مسأله 897) خون بواسير كه دانههاى آن بيرون باشد يا نباشد در صورتى كه شستن آن مشقت داشته باشد مانع از نماز نيست. همچنين است خونى كه از زخم داخل بينى يا دهن، به لباس برسد، و در صورت عدم مشقت بايد آن را تطهير كرد.
مسأله 898) كسى كه بدنش زخم است اگر در بدن يا لباس خود خونى كه بيشتر از درهم است ببيند و نداند از زخم است يا خون ديگر جايز نيست كه با آن نماز بخواند.
مسأله 899) اگر چند زخم در بدن باشد و به طورى نزديك هم باشند كه يك زخم حساب شود، تا وقتى كه همه خوب نشدهاند، نماز خواندن با خون آنها اشكال ندارد، ولى اگر به قدرى از هم دور باشند كه هر كدام يك زخم حساب شود، هر كدام كه خوب شد، بايد براى نماز، بدن و لباس را از خون آن آب بكشد.
مسأله 900) اگر سر سوزنى خون سگ يا خوك يا كافر يا مردار يا حيوان حرام گوشت، در بدن يا لباس نمازگزار باشد، نماز او باطل است. بنا بر احتياط خون حيض و نفاس و استحاضه نيز چنين است، ولى خونهاى ديگر مثل خون بدن انسان يا خون حيوان حلال گوشت اگرچه در چند جاى بدن و لباس باشد، در صورتى كه روى هم كمتر از درهم باشد نماز خواندن با آن اشكال ندارد.
مسأله 901) خونى كه به لباس بىآستر بريزد و به پشت آن برسد، يك خون حساب میشود، ولى اگر پشت آن جدا خونى شود، در صورتى كه بههم نرسد بايد هر كدام را جدا حساب نمود پس اگر خونى كه در پشت و روى لباس است روى هم كمتر از درهم باشد، نماز با آن صحيح، و اگر بيشتر باشد نماز با آن باطل است، و در صورتى كه بههم برسند بنا بر احتياط همين حكم را دارند.
مسأله 902) اگر خون روى لباسى كه آستر دارد بريزد و به آستر آن برسد، يا به آستر بريزد و روى لباس خونى شود، بايد هر كدام را جدا حساب نمود پس اگر خون روى لباس و آستر كمتر از درهم باشد، نماز با آن صحيح، و اگر بيشتر باشد نماز با آن باطل است.
مسأله 903) اگر خون بدن يا لباس كمتر از درهم باشد و رطوبتى به آن برسد كه اطراف را آلوده كند، نماز با آن باطل است، اگرچه خون و رطوبتى كه به آن رسيده به اندازه درهم نباشد، ولى اگر رطوبت فقط به خون برسد و اطراف را آلوده نكند، ظاهر اين است كه نماز خواندن با آن اشكال ندارد.
مسأله 904) اگر بدن يالباس خونى نشود، ولى به واسطة رسيدن با رطوبت به خون نجس شود، اگرچه مقدارى كه نجس شده كمتر از درهم باشد، نمیشود با آن نماز خواند.
مسأله 905) اگر خونى كه در بدن يا لباس است كمتر از درهم باشد، و نجاست ديگرى به آن برسد، مثلاً يك قطره بول روى آن بريزد، در صورتى كه به بدن يا لباس برسد، نماز خواندن با آن جايز نيست و اگر نرسد نيز احوط ترك است.
مسأله 906) اگر لباسهاى كوچك نمازگزار مثل عرقچين و جوراب كه نمیشود با آنها عورت را پوشانيد نجس باشد، چنانچه از مردار و حيوان حرام گوشت درست نشده باشد، نماز با آن صحيح است، و نيز اگر با انگشتر نجس نماز بخواند اشكال ندارد.
مسأله 907) چيز نجس مانند دستمال و كليد و چاقوى نجس جایز است همراه نمازگزار باشد، و بعيد نيست كه مطلق لباس نجس كه همراه او است اگر ساتر عورت نباشد ضررى به نماز نرساند و اگر ساتر باشد، احتياط واجب در ترك حمل آن است.
مسأله 908) اگر میداند خونى كه در بدن يا لباس اوست كمتر از درهم است ولى احتمال میدهد كه از خونهاى باشد كه عفو در آنها نيست، جایز است كه با آن خون نماز بخواند و شستن لازم نيست.
مسأله 909) اگر خونى كه در لباس يا بدن است كمتر از درهم باشد و نداند كه از خونهایى است كه عفو در آنها نيست و نماز بخواند و بعد معلوم شود كه از خونهاى بوده كه عفو در آنها است، اعاده نماز لازم نيست. همچنين است اگر اعتقاد نمايد كه كمتر از درهم است و نماز بخواند، و بعد معلوم شود كه به مقدار درهم يا بيشتر بوده در اين صورت نيز حاجتى به اعاده نيست.
چيزهایى كه در لباس نمازگزار مستحب است
مسأله 910) چند چيز در لباس نمازگزار مستحب است كه از آن جمله است: عمامه با تحت الحنك، پوشيدن عبا، لباس سفيد، پاكيزه ترين لباسها، استعمال بوى خوش و دست كردن انگشتر عقيق.
چيزهایى كه در لباس نمازگزار مكروه است
مسأله 911) چند چيز در لباس نمازگزار مكروه است که از آن جمله است: پوشيدن لباس سياه، چرك، تنگ، لباس شراب خوار، لباس كسى كه از نجاست پرهيز نمیکند، و لباسى كه نقش صورت دارد، و نيز باز بودن تكمههاى لباس، و دست كردن انگشتر كه نقش صورت دارد، مكروه میباشد.
ثبت دیدگاه