• 12 فروردین 1399 ساعت: 1:41
  • 5471 بازدید
  • 2
    ارسال توسط :
    پ
    پ

    مسائل متفرقه

    مسأله 3083) اگر ريشه درخت همسايه در ملك انسان بيايد، می‌تواند از آن جلوگيرى كند و چنانچه ضررى هم از ريشه درخت به او برسد، می‌تواند از صاحب درخت بگيرد.

    مسأله 3084) جهيزيه‌اى كه پدر به دختر می‌دهد، اگر مثلاً به واسطه صلح يا بخشش، ملك او كرده باشد، نمی‌تواند از او پس بگيرد و اگر ملك او نكرده باشد پس گرفتن آن اشكال ندارد.

    مسأله 3085) اگر كسى بميرد، ورثه بالغ او مى‌توانند از سهم خودشان خرج عزادارى ميّت نمايند ولى از سهم صغير نمی‌شود چيزى برداشت.

    مسأله 3086) اگر انسان غيبت مسلمانى را كند، احتياط مستحب آن است كه اگر مفسده‌اى پيدا نشود، از آن مسلمان خواهش كند كه او را حلال نمايد و چنانچه ممكن نباشد، بايد براى او از خدا طلب آمرزش كند، و اگر به واسطه غيبتى كه كرده توهين از آن مسلمان شده، در صورتى كه ممكن است بايد آن توهين را برطرف نمايد.

    مسأله 3087) انسان نمی‌تواند بدون اذن حاكم شرع از مال كسى كه می‌داند خمس نمی‌دهد، خمس را بردارد و به حاكم شرع برساند.

    مسأله 3088) كشتن حيوانى كه اذيت مى‌رساند و مال كسى نيست اشكال ندارد.

    مسأله 3089) جايزه‌اى را كه بانك به بعضى از كسانى می‌دهد كه در صندوق پس‌انداز پول دارد، چون براى تشويق مردم از خودش می‌دهد حلال است.

    مسأله 3090) اگر چيزى را به صنعت‌گرى بدهند كه درست كند و صاحب آن نيايد آن را ببرد، چنانچه صنعت‌گر جست‌وجو كند و از پيدا كردن صاحب آن نا اميد شود، بايد آن را به نيت صاحبش به فقير صدقه بدهد، و احوط اين است كه از حاكم شرع استجازه كند.

    مسأله 3091) سينه زدن در كوچه و بازار با این‌که زنها عبور مى‌كنند اشكال ندارد، ولى بنا بر احتياط سينه زن بايد، پيراهن پوشيده باشد و نيز اگر جلو جمعيت عزادارى بيرق و مانند آن ببرند، مانعى ندارد، ولى بايد آلات لهو استعمال نشود.

    مسأله 3092) استمنا يعنى با خود يا ديگرى غير زن و كنيزش كارى كند كه منى از او بيرون آيد، حرام است.

    مسأله 3093) تراشيدن ريش و ماشين كردن آن اگر مثل تراشيدن باشد، بنا بر احتياط واجب در حال اختيار حرام است.

    مسأله 3094) اگر پدر و مادر فقير باشند و نتوانند كاسبى كنند، فرزند آنان اگر بتواند، بايد خرجى آنان را بدهد.

    مسأله 3095) اگر كسى فقير باشد و نتواند كاسبى كند پدر او بايد خرجى او را بدهد، اگر پدر ندارد يا نمی‌تواند خرجى او را بدهد، چنانچه فرزندى هم نداشته باشد كه بتواند خرجى او را بدهد، مشهور آن است كه جدّ پدرى او بايد خرجى او را بدهد. اگر جدّ پدرى ندارد، يا نمی‌تواند خرجى او را بدهد، مادرش بايد خرجى او را بدهد و اگر مادر هم ندارد، يا نمی‌تواند خرج او را بدهد؛ بايد مادر پدر، و مادر مادر، و پدر مادر، با هم خرجى او را بدهند. اگر بعضى از اينها نباشند يا نتوانند بايد بعضى ديگر خرجى او را بدهند و قول مشهور موافق احتياط است.

    مسأله 3096) ديوارى كه مال دو نفر است، هيچ كدام آنان حق ندارند بدون اذن شريك ديگر، آن را بسازد و يا سر تير يا پايه عمارت خود را روى آن ديوار بگذارد يا به ديوار ميخ بكوبد ولى كارهاى كه معلوم است شريك راضى است مانند تكيه دادن به ديوار و لباس انداختن روى آن اشكال ندارد، اما اگر شريك او بگويد به اين كارها هم راضى نيستم، انجام اينها جايز نيست.

    مسأله 3097) نماز جمعه در عصر غيبت حضرت صاحب الامر(ع) واجب تخييرى است، و اگر كسى نماز جمعه را جامع الشرایط اقامه كند از نماز ظهر كفايت می‌کند اگرچه خواندن نماز ظهر بعد از آن موافق با احتياط استحبابى است.

    مسأله 3098) در شب‌هاى كه نور مهتاب قوى است (از 12 تا 20) يا 13 تا بيست و يا 14 تا بيست به حسب اختلاف فصول احتياط مستحب آن است كه نماز صبح را به مجرد كه اذان صبح گفته می‌شود نخوانند، و صبر كنند تا سفيده صبح از مشرق نمايان شود و آن وقت بخوانند، ولى احتياط واجب، در ماه مبارك رمضان اين است كه به مجرد اذان صبح امساك كنند اگرچه سفيده صبح از جهت نور مهتاب نمايان نيست.

    مسأله 3099) وضو مستحب نفسى است و هر وقت كه به قصد قربت وضو بگيرد و آن وضو باقى باشد بعد از داخل شدن وقت نماز، می‌تواند با آن وضو نماز بخواند، اگر فاصله زياد باشد تجديد وضو بعد از دخول وقت نماز مستحب است.

    مسأله 3100) اشخاصى كه جهت طلب علم و يا كسب و كار از وطن اصلى خويش مهاجرت مى‌نمايند و در حوزات علميه يا غير آن قصد اقامت طولانى مى‌نمايند پنج سال، ده سال، پانزده سال، بيست سال مثلاً آنجا مى‌مانند، آن محل اگرچه وطن محسوب نيست ولى حكم وطن را دارد. پس اگر از مسافرت برگردند نماز را تمام نموده و روزه را بگيرند اگرچه قصد اقامت جديد نكنند.

    مسأله 3101) اشخاصى كه مسكن و منزلشان در محلّى است مثل قم و محلّ كارشان در جاى ديگر است مثل تهران و در آنجا به طبابت يا تعليم يا تعلّم يا كارهاى ديگر اشتغال دارند، و هر روز مسافرت مى‌كنند حكمشان در نماز و روزه حكم كسى است كه شغلش سفر می‌باشد. پس بايد نماز را تمام و روزه را بگيرند. بنابراين، فرق نيست بين كسى كه شغل و كارش سفر كردن است مثل راننده ماشين و هواپيما و كشتيبان و چاروادار؛ يعنى كسانى كه اسب و اولاغ و يابو و امثال آن را به كرايه مى‌دهند و خودشان با آنها مسافرت می‌کنند و بين كسى كه شغلش در سفر است مثل طبيب و معلّم و متعلّم و چوبدار؛ يعنى چوپان.

    مسأله 3102) اگر پدر يا مادر به فرزند امر كند كه مثلاً نماز را به جماعت بخوان، يا امر كند كه روزة مستحبى را افطار نمايد يا از مسافرت نهى كند، در صورتى كه مخالفت فرزند موجب اذيت پدر يا مادر شود مخالفت‌شان حرام است.

    مسأله 3103) اگر پدر با فرزندان يك‌جا به كسب و كار اشتغال داشته باشند، خوب است در اول سهميه هر كدام به حساب نصف، ثلث، ربع مثلاً معين باشد، تا هنگام قسمت منافع مبتلى به نزاع و تشاجر نشوند. همچنين اگر چند برادر به نحو شركت كار كنند، و اگر در اول سهميه‌ها را معين نكنند در اغلب موارد تشخيص سهميه مشكل، و احتياج به مصالحه می‌باشد.

    مسأله 3104) شخصى كه با هواپيما مسافرت می‌کند، اگر می‌داند كه وقت نماز تا هنگام فرود آمدن هواپيما باقى مى‌ماند بايد صبر كند و بعد از پياده شدن نماز بخواند، اگر وقت نماز تنگ است بايد در هواپيما نماز بخواند، اگر يقين يا گمان به جهت قبله دارد، نماز را به همان جهت بخواند، وگرنه اگر می‌تواند به چهار سمت نماز بخواند و اگر نمی‌تواند به هر سمتى بخواند صحيح است.

    مسأله 3105) اگر شخصى روزه‌دار در ماه رمضان بعد از ظهر با هواپيما مسافرت كند، و به جایى برسد كه ظهر نشده نمی‌تواند افطار كند؛ زيرا او از محل خود بعد از ظهر مسافرت نموده، و بر چنين شخصى واجب است این‌که روزه بگيرد.

    مسأله 3106) اگر شخصى كه شغلش مسافرت می‌باشد، و روزه در سفر بر او واجب است، نيّت روزه بنمايد و بعد از طلوع صبح، با هواپيما سفر كند و در جایى برسد كه شب است، امساك نمودن در شب بر او واجب نيست و بايد بعد از طلوع صبح امساك كند.

    مسأله 3107) اگر با هواپيمایى كه سرعتش مقدار حركت زمين است، مسافرت كند از شرق به غرب، و ابتدای سفرش اول طلوع آفتاب باشد، معلوم است تا بيست و چهار ساعت همه، روز است بلكه همه مسافرتش هنگام طلوع آفتاب است، اگر ماه رمضان باشد و شغل اين شخص مسافرت باشد، آيا روزه گرفتن بر او واجب است يا نه؟ ظاهر واجب نبودن روزه است، به جهت این‌که دليل وجوب روزه چنين فرضى را شامل نمی‌شود. اما نمازهاى پنجگانه را در بيست و چهار ساعت بخواند و قضای آن را نيز احتياطاً انجام دهد، و قضای روزه هم بر او واجب است، و در حال اختيار بايد از چنين سفرى پرهيز كند.

    مسأله 3108) اگر انسان زمينى را احيا كند، در سر سال بايد آن زمين را قيمت كند هر مقدار ارزش دارد مخارج احيا را كسر نموده خمس بقيه آن را بدهد. اگر مورد ضرورت است پرداخت خمس آن واجب نیست.

    مسأله 3109) اگر انسان مالى را از كسى مى‌خرد كه خمس آن را نداده است، براى مشترى جایز است در تمام آن مال تصرف كند و اجازه گرفتن از حاكم شرع در مقدار خمس آن مال مبنى بر احتياط است. همچنين است اگر كسى كه خمس مال خود را نمی‌دهد مالى را به كسى هبه كند خمس آن مال به ذمّه هبه كننده است و براى موهوب‌له جایز است در تمام آن مال تصرف كند.

    مسأله 3110) اگر انسان از ارباح بين سال، خانه بخرد و در آن سكنى كند بلا اشكال خمس به آن تعلق نمى‌گيرد، ولى اگر آن منزل را بفروشد به جهت این‌که منزل بزرگتر بخرد باز هم به قيمت آن خمس تعلّق نمى‌گيرد، بلكه اگر تا سر سال قيمتش بماند خمس ندارد. ولى اگر آن را به قيمت زاید بر خريدش بفروشد، آن زاید را تخميس كند بعد از رسيدن سر سال.

    مسأله 3111) اگر انسان ماشين را بخرد، تا این‌که براى امرار معاش با آن كار كند، و در آخر سال مثلاً بيست هزار تومان فایده کند، ولى قيمت ماشين به مقدار پنج هزار تومان از جهت استهلاك تنزل كند، بايد مقدار تنزل قيمت ماشين را از ربح كسر كند، و خمس پانزده هزار را بدهد. همچنين است بقيه آلات و اسباب كه در اثر استهلاك قيمتش تنزل كند. اگر قیمت آنها ترقی کند، خمس ترقی قیمت را در سر سال پرداخت کند.

    مسأله 3112) اگر از ارباح مكاسب مبلغى را به عنوان سرقفلى پيش از سر سال بدهد، وقتى كه سر سال رسيد بايد خمس آن را بدهد، ولى اگر سر قفلى ترقّى كند در هر سال لازم نيست ترقى را حساب كند بلكه وقتى كه دكان را مى‌فروشد و سر قفلى زياد مى‌گيرد، هر مقدار زاید شود بر مقداری كه خمس آن را داده، خمس آن را بدهد.

    مسأله 3113) اگر انسان مقدار پولى از ارباح مكاسب به دست آورده كه اگر مصرف كند مؤنه يك‌ساله او می‌باشد، و اگر آن را سرمايه قرار دهد از ارباح آن امرار معاش می‌تواند، احتياط در خمس دادن از آن ترك نشود. مگر این‌که تخميس آن مستلزم حرج باشد.

    مسأله 3114) يكى از چيزهاى كه اكثر مكلّفين از آن غفلت دارند، جهر در قرائت نمازهاى جهريّه است در بسيار از موارد ديده شده كه قرائت در نماز مغرب و عشاء و صبح را تماماً يا مقدار آن را مخفى انجام مى‌دهند، حتى بعضى طلاّب علوم دينيه، بايد توجّه داشته باشند كه اگر يك كلمه آن را عمداً مخفى قرائت كند نمازش باطل است.

    مسأله 3115) اگر سر سال انسان برسد، مبلغ هزار تومان فایده كرده و مقدار هزار تومان مديون است: اگر دينش جهت مؤنه سال بوده، و يا از جهت مؤنه نبوده، خمس هزار تومان فایده را بدهد، و اگر دينش از جهت مؤنه سنوات قبل بوده، و ادا نكرده باشد، از فایده اين سال كسر نمی‌شود، بلى اگر همين هزار تومان فایده اين سال را پيش از رسيدن سر سال به طلب‌كار بدهد، خمس ندارد اگرچه دينش از سنوات قبل باشد.

    مسأله 3116) ماهى‌هايى را كه طبخ شده و دسته بندى شده‌اند و از بلاد كفر مى‌آورند، اگر ثابت شود كه زنده از آب بيرون كرده، ولى نداند از قسم حلال است يا حرام، محكوم به حليّت است. اگر ثابت نشود كه از آب زنده بيرون كرده‌اند حرام است.

    مسأله 3117) كفش‌هاى چرمى را كه از خارج مى‌آورند، اگر احتمال بدهد حيوانش ذبح شرعى شده ولو از جهت اين باشد كه چرمهاى بلاد مسلمانان را در بلاد كفر به عنوان تجارت مى‌برند، محكوم به نجاست است و نماز با آن چرمها جایز نيست.

    مسأله 3118) ابتدای حساب مسافت در سفر براى صحرانشينها، خارج شدن از منزل است و براى اهل قريه، خارج شدن از قريه می‌باشد، و براى اهل شهر خارج شدن از سور شهر است، اگر سور داشته باشد، و اگر سور نداشته باشد، خارج شدن از آخر خانه‌هاى شهر است.

    سجده بر مهر نقش دار

    مسألۀ 3119) در صورتی که پیشانی به مقداری که سجده صحیح است به مهر برسد، سجده کردن بر مهرهایی که نقش «گنبد» یا نوشته‌هایی مانند: «تربت اعلا مال کربلا» یا «تربت مشهد» دارد اشکال ندارد.

    نماز وُسطی

    نماز وُسطی که در قرآن کریم بر آن تأکید شده است(حافظوا عَلیَ الصَّلَواتِ وَالصَّلَاةِ الوُسطی)؛ بر نمازها مواظبت کنید مخصوصاً نماز وسطی.[1] در این نماز بین علما اختلاف است، ولی آنچه معروف بین علمای شیعه و اهل سنت است و روایات صحیحه بر آن دلالت دارد، مانند صحیحه زراره[2] و صحیحه ابو بصیر[3] که از امام باقر و امام صادقc نقل شده است؛ این است که مراد از نماز وسطی، نماز ظهر است، و اولین نمازی است که بر پیامبر اکرم(ص)  نازل شده است.

    حُکم پشیمانه

    مسألۀ 3120) اگر هنگام معامله قرار بگذارند که چنانچه فروشنده یا خریدار پشیمان شود، (20) درصد به طرف مقابل به عنوان پشیمانی بپردازد. این کار شرعاً صحیح نیست، ممکن است این قرارداد به صورت شرعی درآید؛ به این معنا که مثلاً خانه‌ای را به مبلغ یک میلیون بفروشد و قرار بگذارند که اگر فروشنده بعد از انجام معامله پشیمان شود، همان خانه را از خریدار به مبلغ یک میلیون و دویست هزار بخرد، و اگر خریدار پشیمان شود، همان منزل را به هشتصد هزار تومان به فروشنده بفروشد. این قرارداد هیچ اشکال شرعی ندارد. (یا فروشنده و خریدار با هم قرار بگذارند که هر کدام پشیمان شدند مثلاً ده هزار افغانی بدهد و معامله را فسخ کند، این نوع قرارداد هم اشکال ندارد).

    دندان و انگشترطلا برای مردان

    مسألۀ 3121) پوشیدن طلا، مثل آویختن زنجیر طلا به سینه، به دست کردن انگشتر طلا، ساعت مچی طلا و گذاشتن عینک طلا برای مردان حرام، و نماز خواندن با آنها باطل است. ولی برای زن در نماز و غیر نماز اشکال ندارد.

    مسألۀ 3122) اگر مردی نداند یا فراموش کند یا شک داشته باشد که انگشتر یا لباس او از طلا است و با آن نماز بخواند، نمازش صحیح است.

    مسألۀ 3123) گذاشتن دندان طلا و دندانی که روکش طلا دارد، هرچند زینت حساب شود برای زن مانعی ندارد و احتیاط واجب آن است که مردان از زینت دادن دندان به طلا اجتناب کنند، اما چنانچه برای زینت نباشد، اشکال ندارد.

    ختنه

    مسألۀ 3124) احتیاط واجب آن است که ولیّ بچه پیش از آن که بچه بالغ شود، او را ختنه نماید (چنانچه مقدار حشفه معلوم باشد، ختنه او صحیح است) و اگر او را ختنه نکند، بعد از بالغ شدن بر خود بچه واجب است که خود را ختنه کند. نماز و روزه افراد بی‌ختنه اشکال ندارد، ولی حج آنها باطل است و در نتیجه زنان بر مرد حرام می‌شوند.

    عقیم کردن

    مسألۀ 3125) عقیم کردن در غیر ضرورت برای همیشه یا به طوری که مستلزم مقدمات حرام باشد، جایز نیست ولی عقیم کردن موقت از راه مشروع اشکال ندارد.

    مسألۀ 3126) اگر پزشکان متخصص و مورد اعتماد به خانمی بگوید که حامله شدن برایش خطر جانی دارد، با رضایت شوهر می‌تواند لوله‌های خود را ببندد.

    سقط جنین

    مسألۀ 3127) سقط جنین جایز نیست، چه روح دمیده باشد (ظاهراً در چهار ماهگی روح دمیده می‌شود) یانه، مگر در صورتی که دکترهای متخصص و مورد اعتماد بگویند که اگر بچه را سقط نکند جان مادر در خطر است، در این صورت سقط جنین قبل از دمیدن روح اشکال ندارد ولی دیه دارد. (دیه سقط جنین در باب دیه ذکر شد).

    موسیقی، غِنا و احکام آن

    مسألۀ 3128) آوازی که مخصوص مجالس لهو و بازی‌گری است و با غلطاندن صدا در گلو و تحریک آمیز خوانده می‌شود، غنا و حرام است و اگر نوحه و روضه و قرآن را هم به گونة بخوانند که غنا محسوب شود و جنبة لهوی پیدا کند، حرام است ولی باصدای خوب بخوانند که غنا نباشد، اشکال ندارد.

    مسألۀ 3129) هر آهنگ و آوازی که مناسب مجالس لهو )کار بدون هدف و بازیچه) و لعب (کار بدون هدف، اگرچه هدف خیالی داشته باشد) باشد و از نظر عرف مردم صوت لهوی شمرده ‌شود، خواندن و گوش دادن به آن حرام است، هرچند در شنونده تأثیری نداشته باشد. (لهو، لعب، لغو و باطل این عبارات از نظر لغت و عرف معانی نزدیک به هم دارند و به کاری گفته می‌شوند که نفع و فایده برای دین و دنیای انسان نداشته باشد).

    مسألۀ 3130) ملاک در حرام بودن ساز، آواز و موسیقی این است که انسان را به وجد آورد، مناسب مجلس لهو و لعب باشد و باعث سبکی انسان گردد. غنا فقط برای زن‌ها تجویز شده آن هم به شرطی که با حرام‌های دیگر همراه نشود و صدای زن را مرد بیگانه نشنود.

    مسألۀ 3131) گوش دادن به موسیقی مطرب که مناسب مجالس لهو و لعب است، حرام است(چه در ماه رمضان باشد و یا در غیر ماه رمضان ولی در ماه رمضان گناهش بیشتر است؛ زیرا روزۀ واقعی را باطل می‌کند، روزۀ واقعی آن است که تمام اعضا از گناه خودداری کند).

    رقص مردان و زنان

    مسألۀ 3132) رقص زنان برای زنان و رقص مردان برای مردان، بنا بر احتیاط واجب جایز نیست، مگر رقص زن برای شوهر که اشکال ندارد.

    تغییر جنسیت

    مسألۀ 3133) تغییر جنسیت انسان جایز نیست، مگر در مورد خنثای غیر مشکله که علایم مرد بودن و یا زن بودن در او وجود داشته باشد.

    شبیه سازی انسان و حیوانات

    مسألۀ 3134) اگر شبیه سازی انسان آثار منفی حقوقی یا اجتماعی و غیره داشته باشد، خلاف شرع است و جایز نیست، ولی شبیه سازی حیوانات اشکال ندارد.

    رشوه

    مسألۀ 3135) اگر یکی از دو طرف دعوا یا شخص سوم مالی برای قاضی بدهد که به نفع او حکم کند این رشوه و حرام است هم برای دهنده و هم برای گیرنده و اگر گرفتن حق متوقف به دادن شیرینی و رشوه شود، برای دهنده اشکال ندارد.

    عزاداری و قمه‌زنی

    مسألۀ 3136) عزاداری‌های معمولی از قبیل روضه خوانی، سینه‌زنی و زنجیرزنی بدون تیغ اشکال ندارد؛ به شرطی که ضررهای معتنابه به سینه‌زنان وارد نکند؛ همچنین شَبیَه در آوردن به شرط که باعث وهن مذهب و هتک حرمت شهدای کربلا نباشد، بلامانع است.

    ولی قمه‌زنی و لطماتی که باعث زخم و جرح می‌شوند، اگرچه اضرار بر نفس هم نباشد، چون موجب سوء استفاده دشمنان و باعث وهن مذهب حقه جعفری محسوب می‌شود، مخصوصاً در کشورهای غیر اسلامی که دنبال نقاط ضعف و بهانه‌جویی علیه مذهب می‌باشند و همه چیز را با عقل خود می‌سنجند، جایز نیست.

    مسألۀ 3137) بهتر است مردان در مقابل زنان نامحرم، برهنه سینه نزنند و زنان هم از نگاه کردن به بدن مردان نامحرم خودداری کنند.

    مسألۀ 3138) کار کردن در روز عاشورا حرام نیست، ولی کراهت دارد؛ اما اگر کار کرد لازم نیست آن را نذر کند.

    نقّاشی و مجسّمه سازی

    مسألۀ 3139) نقاشی تمام بدن انسان و حیوان حرام است، ولی عکاسی، فتوگرافی و نقاشی غیر ذی روح مانند گل، درخت، ساختمان و… اشکال ندارد. ساختن مجسّمۀ انسان و حیوان به صورت تمام تنه یا نیم تنه جایز نیست، هرچند خرید و فروش آن اشکال ندارد.

    احکام شطرنج، قمار و…

    مسألۀ 3140) بازی با آلات قمار مانند شطرنج، پاسور(پر)، گیتار، بیلیارد، تخته نرد، دایره و دف زدن و هر آنچه عرفاً به آن قمار می‌گویند و از آلت قمار بودن خارج نشده است، از بازی کردن به آنها مطلقا خودداری شود، چه برد و باخت باشد یانه. ولی بازی«شیر ـ بُز» اگر برد و باخت مالی در میان نباشد، اشکالی ندارد.

    حد حجاب در مورد زنان و مردان

    مسألۀ 3141) اصل لزوم حجاب برای زن از ضروریات دین است، ولی بعضی از جزئیات آن از ضروریات نیست. آنچه برای زن لازم نیست که از نامحرم در حال نماز و غیر نماز بپوشاند، صورت، کفین و قدمین است و اگر بداند که مرد نامحرم به قصد ریبه به او نگاه می‌کند، بنا بر احتیاط صورت، کفین و قدمین را هم بپوشاند.

    مسألۀ 3142) بر مرد واجب است تا عورتین و هر قسمتی از بدن که نپوشاندن آن مفسده داشته باشد از نامحرم بپوشاند.

    مسألۀ 3143) نگاه کردن به زنان مسلمان و غیر مسلمان که حجاب اسلامی را رعایت نمی‌کنند، اگر از روی عمد و ریبه (با نظر بد و شیطانی نگاه کردن) نباشد، اشکال ندارد.

    مسألۀ 3144) نگاه کردن زنان به مسابقات ورزشی از قبیل فوتبال و شنا که در آنها بیشتر اندام ورزشکاران دیده می‌شود و نگاه کردن مردان به سریال‌های تلویزیونی که غالباً خانم‌ها با آرایش در آنها نقش بازی می‌کنند، اگر از روی ریبه و شهوت باشد، جایز نیست و اگر از روی شهوت نباشد، اشکال ندارد (اگر مهیّج شهوت باشد نگاه کردن حرام است).

    ارتباط مرد و زن نامحرم

    مسألۀ 3145) ماندن یک زن و یک مرد نامحرم در یک جاه، جایز نیست؛ مگر در مواردی که از نظر شرع جایز باشد، مانند گفتگو‌های بسیار ضروری که آن نیز باید به مقدار ضرورت و بدون قصد ریبه و لذّت باشد و مانعی برای ورود افراد نباشد.

    مسألۀ 3146) دختر و پسری که می‌خواهند با هم ازدواج کنند، اگر تنها به خاطر شناخت یکدیگر باشد، صحبت کردن به قدر ضرورت در صورتی که مهیّج شهوت نباشد، اشکال ندارد؛ اما صحبت‌های عاشقانه و مهیّج قبل از اجرای عقد جایز نیست.

    مسألۀ 3147) در هنگام زایمان، اگر زنی نباشد تا در وضع حمل کمک کند و یا نیاز به دکتر متخصص مرد باشد، در حال ضرورت کمک گرفتن از دکتر مرد اشکال ندارد.

    مسألۀ 3148) بازی کردن مرد و زن نامحرم و گفتن کلمات محبت آمیز به همدیگر چه در فیلم باشد چه در غیر آن از نظر شرع جایز نیست.

    شرط بندی

    مسألۀ 31449) شرط بندی در مسابقۀ با ماشین، موتور، دوچرخه، اسب، قاطر، تیر اندازی با کمان و اسلحۀ امروزی اشکال ندارد.

    مصادیق قاعده لاتعاد

    قاعده لاتعاد در مورد نماز وارد شده است که نماز به جهت اخلال به جزء یا شرط یا مانع اعاده و قضاء نمی‌شود، مگر در پنج مورد (مدرک قاعده لاتعاد، صحیحه زراره است: لاتُعادُ الصَّلاةُ إلّا مِن خَمسٍ: الطَّهور ُ(طهارت از حدث نه از خبث)، والوَقتُ، والقِبلةُ، والرَّکوعُ والسُّجودُ).[4]

    اول: اگر کسی نماز را از روی نادانی یا سهواً بدون طهارت (وضو یا غسل یا تیمم) بخواند؛ در داخل وقت اعاده و در خاج وقت قضاء دارد؛

    دوم: اگر نمازگزار به اعتقاد این‌که وقت نماز داخل شده است و یا سهواً قبل از وقت نماز بخواند، آن نماز باطل است، باید دوباره نماز بخواند؛

    سوم: اگر برخلاف جهت قبله نماز بخواند، باید نماز را اعاده و قضا کند؛

    چهارم و پنجم: اگر نماز را بدون رکوع و دو سجده خوانده باشد، باید نماز را دوباره بخواند.

    قبلاً بیان شد که اگر ارکان نماز (نیّت، تکبیرة الاحرام، قیام متصل به رکوع، رکوع و دوسجده) را هم از روی عمد یا اشتباهاً به‌جا نیاورد، نماز باطل می‌شود.

    [1]– بقره/238.

    [2]– الوسائل 8 : 118/ أبواب بقیة الصلوات المندوبة، ب 17، ح1.

    [3]– الوسائل4 : 22 / أبواب اعداد الفرائض، ب5، ح1.

    [4]– الوسائل4 : 312 ؛ أبواب القبلة، ب9، ح1.

    نوشته های مشابه

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.