• 12 فروردین 1399 ساعت: 17:53
  • 5999 بازدید
  • 1
    ارسال توسط :
    پ
    پ

    نجـاسات

    مسأله 121) نجاسات «یازده» چيز است: (اول) بول، (دوم) غائط، (سوم) منى، (چهارم) مردار، (پنجم) خون، (ششم و هفتم) سگ و خوك، (هشتم) كافر، (نهم) شراب، (دهم) فقاع، (يازدهم) عرق شتر نجاست‌خوار.

    1ـ 2ـ بول و غائط

    مسأله 122) بول و غائط انسان و هر حيوان حرام گوشتى كه خون جهنده دارد؛ يعنى اگر رگ آن را ببرند، خون از آن جستن می‌کند، نجس است. بول و غائط حيوان حرام گوشتى كه خون آن جستن نمی‌کند مثل ماهى حرام گوشت، همچنين فضله حيوانات كوچك مثل پشه و مگس كه گوشت ندارد پاك است.

    مسأله 123) بول و فضله پرندگان حرام گوشت پاك و بهتر اجتناب از آنها است.

    مسأله 124) بول و غائط حيوان نجاست‌خوار نجس است. همچنين است بول و غائط گوسفندى كه شير خوك خورده به تفصيلى كه خواهد آمد يا حيوانى كه انسان با آن نزديكى نموده است.

    3ـ منى

    مسأله 125) منى انسان و هر حيوانى كه خون جهنده دارد نجس است.

    4 ـ مردار

    مسأله 126) مردار انسان و هر حيوانى كه خون جهنده دارد نجس است چه خودش مرده باشد يا به غير دستورى كه در شرع معين شده آن را كشته باشند و ماهى چون خون جهنده ندارد اگرچه در آب بميرد پاك است.

    مسأله 127) چيزهایى از مردار مثل پشم و مو و كرك و استخوان و دندان كه روح ندارد پاك است.

    مسأله 128) اگر از بدن انسان يا حيوانى كه خون جهنده دارد در حالى كه زنده است گوشت يا چيز ديگرى را كه روح دارد جدا كنند نجس است.

    مسأله 129) اگر پوست‌هاى مختصر لب و جاهاى ديگر بدن را كه روح حلول نكرده باشد بكنند پاك است.

    مسأله 130) تخم مرغی كه از شكم مرغ مرده بيرون می‌آید، اگر پوست روى آن سفت شده باشد پاك است ولى ظاهر آن را بايد آب كشيد.

    مسأله 131) اگر بره و بزغاله پيش از آن‌که علف‌خوار شوند بميرند، پنيرمايه‌اى كه در شيردان آنها می‌باشد پاك است، ولى ظاهر آن را بايد آب كشيد.

    مسأله 132) دواجات روان و عطر و روغن و واكس و صابون كه از خارجه مى‌آورند اگر انسان يقين به نجاست آنها نداشته باشد پاك است.

    مسأله 133) گوشت و پيه و چرمى كه احتمال می‌رود از حيوانى باشد كه به دستور شرع كشته شده، پاك است. ولى اگر از دست كافر گرفته شود يا اين‌كه در دست مسلمانى باشد كه از كافر گرفته و رسيدگى نكرده كه از حيواني‌ است كه به دستور شرع كشته شده يا نه، خوردن آن گوشت و پيه حرام است، و نماز در آن چرم جایز نيست و نجس است. اما آنچه از بازار مسلمانها يا از مسلمانى گرفته شود و معلوم نباشد كه از كافر گرفته شده يا این‌که احتمال آن برود كه تحقيق كرده اگرچه از كافر گرفته باشد، نماز خواندن در آن چرم و خوردن آن گوشت و پيه نيز جایز است.

    5 ـ خون

    مسأله 134) خون انسان و هر حيوانى كه خون جهنده دارد؛ يعنى حيوانى كه اگر رگ آن را ببرند خون از آن جستن می‌کند نجس است. پس خون حيوانى مانند ماهى و پشه که خون جهنده ندارد، پاك می‌باشد.

    مسأله 135) اگر حيوان حلال گوشت را به دستورى كه در شرع معين شده بكشند و خون آن به مقدار معمول بيرون آيد خونى كه در بدنش می‌ماند پاك است، ولى اگر به علت نفس كشيدن يا به واسطه این‌که سر حيوان در جاى بلند بوده، خون به بدن حيوان برگردد، آن خون نجس است.

    مسأله 136) بنا بر احتياط واجب از تخم مرغى كه ذره‌اى خون در آن باشد، بايد اجتناب كرد، اگر بداند با زرده ملاقات كرده است و اگر احتمال بدهد این‌که غلاف نازك دارد و با زرده ملاقات نكرده زرده پاك است، ولى اگر خون در رگ باشد و پاره نشده باشد و یا در زرده باشد تا پوست نازك روى آن پاره نشده، زرده و سفيده پاك است.

    مسأله 137) خونى كه گاهى موقع دوشيدن شير ديده می‌شود نجس است و شير را نجس می‌کند.

    مسأله 138) خونى كه از لاى دندان‌ها می‌آید، اگر به واسطه مخلوط شدن با آب دهان از بين برود، اجتناب از آب دهان لازم نيست.

    مسأله 139) خونى كه به واسطه كوبيده شدن، زير ناخن يا زير پوست مى‌ميرد، اگر طورى شود كه ديگر به آن خون نگويند، پاك و اگر به آن خون بگويند و ظاهر شود، نجس است. در اين صورت چنانچه ناخن يا پوست سوراخ شود، اگر بيرون آوردن خون و تطهير محل، جهت وضو يا غسل مشقت زياد دارد بايد تيمم کند، و بنا بر احتياط وضو هم بگيرد، به نحوى كه وقت وضو گرفتن آب وضو نجس نشود.

    مسأله 140) اگر انسان نداند كه خون زير پوست مرده يا گوشت به واسطه كوبيده شدن به آن حالت درآمده، پاك است.

    مسأله 141) اگر موقع جوشيدن غذا ذره‌اى خون در آن بيفتد، تمام غذا و ظرف آن نجس می‌شود و جوشيدن و حرارت و آتش پاك كننده نيست.

    مسأله 142) زردابه‌اى كه در حال بهبودى زخم در اطراف آن پيدا می‌شود اگر معلوم نباشد كه با خون مخلوط است، پاك می‌باشد.

    6 و 7ـ سگ و خوك

    مسأله 143) سگ و خوكى كه در خشكى زندگى مى‌كنند حتى مو و استخوان و پنجه و ناخن و رطوبت‌هاى آنها نجس است ولى سگ و خوك دريایى پاك است.

    8 ـ كافر

    مسأله 144) كافر يعنى كسى كه منكر خدا يا معاد است يا براى خدا شريك قرار می‌دهد، و همچنين غلات يعنى آنهايى كه يكى از ائمهb را خدا خوانده يا بگويند خدا در او حلول كرده است و خوارج و نواصب؛ يعنى آنهائى كه به ائمهb اظهار دشمنى مى‌کنند نجس‌اند. همچنين كسى كه نبوت يا يكى از ضروریات دين مثل نماز و روزه را که مسلمانان جزء دين اسلام مى‌دانند، انکار کند، چنانچه بداند آن چيز ضرورى دين است و انکار کند و انکار او برگردد به انکار توحید، یا نبوت و یا معاد، نجس است. اما اهل كتاب (يعنى يهود، نصارى) كه پيغمبرى حضرت خاتم الانبياء محمد بن عبداللهJ را قبول ندارند نيز بنا بر مشهور نجس مى‌باشند و بنا بر اقوی کفار کتابی محکوم به طهارت هستند.

    مسأله 145) تمام بدن كافر حتى مو، ناخن و رطوبت‌هاى او نجس است.

    مسأله 146) اگر پدر و مادر و جدّ و جدّه بچه نابالغ، كافر کتابی باشند، آن بچه محکوم به طهارت است. کافر غیر کتابی مانند مشرک و مرتد فطری و مرتد ملی محکوم به نجاست است.

    مسأله 147) كسى كه معلوم نيست مسلمان است يا نه، پاك می‌باشد، ولى احكام ديگر مسلمانان را ندارد مثلاً نمی‌تواند زن مسلمان بگيرد و نبايد در قبرستان مسلمانان دفن شود، مگر این‌که اسلام او احراز شود و یا در بلاد اسلامی باشد.

    مسأله 148) شخصى كه به يكى از دوازده امامb از روى دشمنى و يا غير دشمنى دشنام دهد، نجس است.

    9ـ شراب

    مسأله 149) شراب و نبيذى كه مسكر است، نجس است، و بنا بر احتياط واجب هر چيزى كه انسان را مست می‌کند، چنانچه به خودى خود روان باشد نيز نجس است، و اگر مثل بنك و حشيش (چرس) روان نباشد پاك است. اگرچه چيزى در آن بريزند كه روان شود. ولى خوردن آن جايز نيست.

    مسأله 150) الكل صنعتى كه براى رنگ كردن در و پنجره و ميز و صندلى و مانند اينها به‌كار مى‌برند تمام اقسامش پاك می‌باشد. مگر این‌که مست كننده باشد كه در اين صورت نجس است.

    مسأله 151) اگر انگور و آب انگور به خودى خود يا به واسطه پختن، جوش بيايد، پاك، ولى خوردن آن حرام است.

    مسأله 152) خرما و مويز و كشمش و آب آنها اگرچه جوش بيايند، پاك و خوردن آنها حلال است.

    10ـ فقاع

    مسأله 153) فقاع كه از جو گرفته می‌شود و به آن آب‌جو مى‌گويند و کمی هم موجب مستی می‌شود، نجس است و غير فقاع مانند آبى كه به دستور طبيب از جو مى‌گيرند و به آن «ماء الشعير» مى‌گويند، پاك است.

    مسأله 154) عرق جنب از حرام پاك است و بنا بر احتياط واجب نماز با آن نخوانند، و نزديكى با زن در حال حيض حكم جنابت از حرام را دارد.

    مسأله 155) اگر انسان در اوقاتى كه نزديكى با زن حرام است؛ مثلاً در روز ماه رمضان با زن خود نزديكى كند، عرق او حكم عرق جنب از حرام را ندارد.

    مسأله 156) اگر جنب از حرام عوض غسل تيمّم نمايد و بعد از تيمّم عرق كند، حكم آن عرق، حكم عرق قبل از تيمّم است.

    مسأله 157) اگر كسى از حرام جنب شود، و بعد با حلال خود نزديكى كند، احتياط واجب آن است كه در نماز از عرق خود اجتناب نمايد، و چنانچه اول با حلال خود نزديكى كند و بعد مرتكب حرام شود، عرق او حكم عرق جنب از حرام را ندارد.

    11ـ عرق حیوان نجاست‌خوار

    مسأله 158) عرق شتر نجاست‌خوار و هر حيوانى كه به خوردن نجاست انسان عادت كرده بنا بر احتياط واجب، نجس است.

    راه ثابت شدن نجاست

    مسأله 159) نجاست هر چيزى از سه راه ثابت می‌شود:

    اول: آن‌که خود انسان يقين كند كه آن چيز نجس است. اگر گمان داشته باشد چيزى نجس است لازم نيست از آن اجتناب نمايد. بنابراين غذا خوردن در قهوه خانه‌ها و مهمانخانه‌هایى كه مردمان لاابالى و كسانى كه پاكى و نجسى را مراعات نمى‌كنند در آنها غذا مى‌خورند، اگر انسان يقين نداشته باشد غذایى را كه براى او آورده نجس است، اشكال ندارد.

    دوم: آن‌که كسى كه چيزی در اختيار او است بگويد آن چيز نجس است؛ مثلاً همسر يا نوكر يا كلفت انسان نسبت به ظرف يا چيز ديگرى كه در اختيار او است بگويد نجس می‌باشد.

    سوم: آن‌که دو مرد عادل بگويند چيزى نجس است، و نيز اگر يك نفر عادل بلكه، شخص موثق ـ اگرچه عادل هم نباشد ـ بگويد چيزى نجس است، بايد از آن چيز اجتناب كرد.

    مسأله 160) اگر به واسطه ندانستن مسئله، نجس بودن و پاك بودن چيزی را نداند، مثلاً نداند، فضله موش پاك است يا نه، بايد مسئله را بپرسد، ولى اگر با این‌که مسئله را می‌داند، در چيزى كه شك كند كه پاك است يا نه مثلاً شك كند آن چيز خون است يا نه، يا نداند كه خون پشه است يا خون انسان، پاك می‌باشد، و وارسى كردن يا پرسيدن لازم نيست.

    مسأله 161) چيز نجسى كه انسان شك دارد پاك شده يا نه، نجس است، و چيزى پاك را اگر شك كند نجس شده يا نه، پاك است. اگر هم بتواند نجس بودن يا پاك بودن آن را بفهمد لازم نيست وارسى كند.

    مسأله 162) اگر بداند يكى از دو ظرف يا دو لباسى كه از هر دوى آنها استفاده می‌کند نجس شده و نداند كدام است، بايد از هر دو اجتناب كند. ولى اگر مثلاً نمی‌داند لباس خودش نجس شده يا لباسی كه از تصرف او خارج بوده و مال ديگرى می‌باشد، لازم نيست از لباس خود اجتناب کند.

    چيز پاك چگونه نجس می‌شود

    مسأله 163) اگر چيز پاك به چيز نجس برسد و هر دو يا يكى از آنها طورى تر باشد كه ترى يكى به ديگرى برسد، چيز پاك نيز نجس می‌شود. همچنين اگر به چيز سومى با همان رطوبت برسد نجسش می‌کند، و مشهور فرموده‌اند كه متنجس به طور مطلق منجّس است، ولى اين حكم در غير واسطه اول محل اشكال است، اگرچه بنا بر احتياط واجب اجتناب از آن لازم است؛ مثلا در صورتى كه دست راست به بول متنجس شود، آنگاه آن دست با رطوبت با دست چپ ملاقات كند اين ملاقات موجب نجاست دست چپ خواهد بود. اگر دست چپ بعد از خشكيدن با آب قليل ملاقات كند آب نيز نجس می‌شود. اگر ترى به قدرى كم باشد كه به ديگرى نرسد چيزى كه پاك بوده نجس نمی‌شود اگرچه به عين نجس برسد.

    مسأله 164) اگر چيز پاكى به چيز نجس برسد، و انسان شك كند كه هر دو يا يكى از آنها تر بوده يا نه، آن چيز پاك، نجس نمی‌شود.

    مسأله 165) دو چيزى كه انسان نمی‌داند كدام پاك و كدام نجس است اگر چيز پاكى با رطوبت بعداً به يكى از آنها برسد، نجس نمی‌شود مگر در موردی كه حالت سابقه هر دو نجاست باشد.

    مسأله 166) زمين و پارچه و مانند اينها اگر رطوبت داشته باشد، هر قسمتى كه نجاست به آن برسد نجس می‌شود، و جاهاى ديگر آن پاك است، همچنين است خيار و خربوزه و مانند اينها.

    مسأله 167) هرگاه شيره و روغن و مانند اينها طورى باشد كه اگر مقدارى از آن را بردارند جاى آن خالى نمى‌ماند، همين كه يك نقطه از آن نجس شد، تمام آن نجس می‌شود، ولى اگر طورى باشد كه جاى آن در موقع برداشتن خالى بماند، اگرچه بعد پر شود، فقط جایى كه نجاست به آن رسيده نجس می‌باشد، پس اگر فضله موش در آن بيفتد جایى كه فضله افتاده نجس و بقيه پاك است.

    مسأله 168) اگر مگس يا حيوانى مانند آن روى چيز نجسى كه تر است بنشيند، و بعد روى چيز پاكى كه آن هم تر است بنشيند، چنانچه انسان بداند نجاست همراه آن حيوان بوده، چيز پاك، نجس می‌شود و اگر نداند پاك است.

    مسأله 169) اگر جایى از بدن كه عرق دارد نجس شود و عرق از آنجا به جاى ديگر برود، هر جا كه عرق به آن برسد نجس می‌شود، و اگر عرق به جاى ديگر نرود جاهاى ديگر بدن پاك است.

    مسأله 170) اخلاطى كه از بينى يا گلو می‌آید اگر خون داشته باشد جایى كه خون دارد نجس و بقيه آن پاك است، پس اگر به بيرون دهان يا بينى برسد مقدارى را كه انسان يقين دارد جاى نجس اخلاط به آن رسيده نجس است و محلى را كه شك دارد جاى نجس به آن رسيده يا نه پاك می‌باشد.

    مسأله 171) اگر آفتابه‌اى را كه ته آن سوراخ است روى زمين نجس بگذارند، چنانچه از جريان بيفتد و آب زير آن جمع گردد كه با آب آفتابه يكى حساب شود، آب آفتابه نجس می‌شود، ولى اگر آب آفتابه با فشار جريان داشته باشد نجس نمی‌شود.

    مسأله 172) اگر چيزى داخل بدن شود و به نجاست برسد، در صورتى كه بعد از بيرون آمدن آلوده به نجاست نباشد پاك است، پس اگر اسباب اماله يا آب آن در مخرج غائط وارد شود، يا سوزن و چاقو و مانند اينها در بدن فرو رود بعد از بيرون آمدن به نجاست آلوده نباشد نجس نيست. همچنين است آب دهان و بينى اگر در داخل به خون برسد و بعد از بيرون آمدن به خون آلوده نباشد.

    نوشته های مشابه

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.