شـكـيات
شكيات نماز (23) قسم است: هشت قسم آن شكهايى است كه نماز را باطل میکند، و به شش قسم آن نبايد اعتنا كرد و نه قسم ديگر آن صحيح است.
شكهاى باطل كننده
مسأله 1211) شكهاى كه نماز را باطل میکند از اين قرار است:
اول: شك در شمارة ركعتهاى نماز دو ركعتى واجب مثل نماز صبح و نماز مسافر، ولى شك در شمارة ركعتهاى نماز مستحب و نماز احتياط، نماز را باطل نمیکند؛
دوم: شك در شمارة ركعتهاى نماز سه ركعتى؛
سوم: آنکه در نماز چهار ركعتى شك كند كه يك ركعت خوانده يا بيشتر؛
چهارم: آنکه در نماز چهار ركعتى پيش از تمام شدن ذكر سجدة دوم، شك كند كه دو ركعت خوانده يا بيشتر؛
پنجم: شك بين دو و پنج يا دو و بيشتر از پنج؛
ششم: شك بين سه و شش يا سه و بيشتر از شش؛
هفتم: شك در ركعتهاى نماز كه نداند چند ركعت خوانده است؛
هشتم: شك بين چهار و شش يا چهار و بيشتر از شش.
مسأله 1212) اگر يكى از شكهاى باطل كننده براى انسان پيش آيد، بهتر آن است كه نماز را بههم نزند، بلكه به قدرى فكر كند كه صورت نماز بههم نخورد، يا از پيدا شدن يقين يا گمان نااميد شود.
شكهایی كه نبايد به آنها اعتنا كرد
مسأله 1213) شكهاى كه نبايد به آنها اعتنا كرد از اين قرار است:
اول: شك در چيزى كه محل بهجا آوردن آن گذشته است: مثل آنکه در ركوع شك كند كه حمد را خوانده يا نه؛
دوم: شك بعد از سلام نماز؛
سوم: شك بعد از گذشتن وقت نماز؛
چهارم: شك كثير الشك؛ يعنى كسى كه زياد شك میکند؛
پنجم: شك امام در شمارة ركعتهاى نماز، در صورتى كه مأموم شمارة آنها را بداند، و همچنين شك مأموم در صورتى كه امام شمارة ركعتهاى نماز را بداند؛
ششم: شك در نمازهاى مستحبى و نماز احتياط.
1ـ شك در چيزى كه محل آن گذشته است
مسأله 1214) اگر در بين نماز شك كند كه يكى از كارهاى واجب آن را انجام داده يا نه، مثلاً شك كند كه حمد را خوانده يا نه، چنانچه مشغول كارى كه بايد بعد از آن انجام دهد نشده، بايد آنچه را كه در انجام آن شك كرده بهجا آورد. اگر به كارى كه بايد بعد از آن انجام دهد مشغول شده، مثلاً در حال خواندن سوره، شك كند حمد را خوانده يا نه، به شك خود اعتنا نكند.
مسأله 1215) اگر در بين خواندن آيه شك كند كه آية پيش را خوانده يا نه، يا وقتى كه آخر آيه را مىخواند شك كند كه اول آن را خوانده يا نه، بايد به شك خود اعتنا نكند.
مسأله 1216) اگر بعد از ركوع يا سجود شك كند كه كارهاى واجب آن مانند ذكر و آرام بودن بدن را انجام داده يا نه، بايد به شك خود اعتنا نكند.
مسأله 1217) اگر در حالى كه به سجده مىرود شك كند كه ركوع كرده يا نه، لازم نیست برگشته و بايستد و ركوع را بهجا آورد، و اگر شك كند كه بعد از ركوع ايستاده يا نه، به شك خود اعتنا نكند، ولی بنا بر احتیاط مستحب دوباره نماز بخواند.
مسأله 1218) اگر در حال برخاستن، شك كند كه سجده يا تشهد را بهجا آورده يا نه، مستحب است برگردد و بهجا آورد.
مسأله 1219) كسى كه نشسته يا خوابيده نماز مىخواند، اگر موقعى كه حمد يا تسبيحات مىخواند، شك كند كه سجده يا تشهد را بهجا آورده يا نه، بايد به شك خود اعتنا نكند و اگر پيش از آنکه مشغول حمد يا تسبيحات شود، شك كند كه سجده يا تشهد را بهجا آورده يا نه، بايد بهجا آورد.
مسأله 1220) اگر شك كند كه يكى از ركنهاى نماز را بهجا آورده يا نه، چنانچه مشغول كارى كه بعد از آن است نشده بايد آن را بهجا آورد، مثلاً اگر پيش از خواندن تشهد شك كند كه دو سجده را بهجا آورده يا نه، بايد بهجا آورد، و چنانچه بعد يادش بيايد كه آن ركن را بهجا آورده بوده، چون ركن زياد شده نمازش باطل است.
مسأله 1221) اگر شك كند عملى را كه ركن نيست بهجا آورده يا نه، چنانچه مشغول كارى كه بعد از آن است نشده، بايد آن را بهجا آورد، مثلاً اگر پيش از خواندن سوره شك كند كه حمد را خوانده يا نه، بايد حمد را بخواند، و اگر بعد از انجام آن يادش بيايد كه آن را بهجا آورده بوده، چون ركن زياد نشده نمازش صحيح است.
مسأله 1222) اگر شك كند كه ركنى را بهجا آورده يا نه، مثلاً مشغول تشهد است اگر شك كند كه دو سجده را بهجا آورده يا نه، و به شك خود اعتنا نكند، و بعداً يادش بيايد كه آن ركن را بهجا نياورده، در صورتى كه مشغول ركن بعد نشده بايد آن را بهجا آورد، و اگر مشغول ركن بعد شده نمازش باطل است، مثلاً اگر پيش از ركوع ركعت بعد يادش بيايد كه دو سجده را بهجا نياورده بايد بهجا آورد، و اگر در ركوع يا بعد از آن يادش بيايد نمازش باطل است.
مسأله 1223) اگر شك كند كه سلام نماز را گفته يا نه، چنانچه مشغول نماز ديگر شده، يا به واسطه انجام كارى كه نماز را بههم مىزند، از حال نمازگزار بيرون رفته، بايد به شك خود اعتنا نكند، و اگر پيش از اينها شك كند، بايد سلام را بگويد اگرچه مشغول تعقيب باشد. اگر شك كند كه سلام را درست گفته يا نه، به شك خود اعتنا نكند هرچند مشغول تعقيب هم نشده باشد.
2ـ شك بعد از نماز
مسأله 1224) اگر بعد از سلام نماز شك كند كه نمازش صحيح بوده يا نه، مثلاً شك كند ركوع كرده يا نه، يا بعد از نماز چهار ركعتى شك كند كه چهار ركعت خوانده يا پنج ركعت، به شك خود اعتنا نكند ولى اگر هر دو طرف شك او باطل باشد، مثلاً بعد از سلام نماز چهار ركعتى شك كند كه سه ركعت خوانده يا پنج ركعت، نماز باطل است.
3ـ شك بعد از وقت
مسأله 1225) اگر بعد از گذشتن وقت نماز، شك كند كه نماز خوانده يا نه، يا گمان كند كه نخوانده، خواندن آن لازم نيست، ولى اگر پيش از گذشتن وقت شك كند كه نماز خوانده يا نه، اگرچه گمان كند كه خوانده است، بايد آن نماز را بخواند.
مسأله 1226) اگر بعد از گذشتن وقت شك كند كه نماز را درست خوانده يا نه، به شك خود اعتنا نكند.
مسأله 1227) اگر بعد از گذشتن وقت نماز ظهر و عصر بداند چهار ركعت نماز خوانده، ولى نداند به نيت ظهر خوانده يا به نيت عصر، بايد چهار ركعت نماز قضا به نيت نمازى كه بر او واجب است بخواند.
مسأله 1228) اگر بعد از گذشتن وقت نماز مغرب و عشاء بداند كه يك نماز خوانده، ولى نداند سه ركعتى خوانده يا چهار ركعتى، بايد قضاى نماز مغرب و عشاء را بخوانند.
4 ـ كثيرالشك (كسى كه زياد شك میکند)
مسأله 1229) كثيرالشك كسى است كه عرفاً بگويند زياد شك میکند، يا اینکه حال او به نحوى باشد كه در هر سه نماز لااقل يك مرتبه شك میکند، چنين شخصى به شك خود اعتنا نكند.
مسأله 1230) كثيرالشك اگر در بهجا آوردن چيزى از اجزای نماز شك كند بايد بنا بگذارد كه آن را بهجا آورده مثلاً اگر شك كند كه ركوع كرده يا نه، بايد بنا بگذارد كه ركوع كرده است. اگر در بهجا آوردن چيزى شك كند كه نماز را باطل میکند، مثل اين كه شك كند كه نماز صبح را دو ركعت خوانده يا سه ركعت، بنا را به صحت مىگذارد.
مسأله 1231) كسى كه در يك چيز نماز، زياد شك میکند، چنانچه در چيزهاى ديگر نماز شك كند، بايد به دستور آن عمل نمايد مثلاً كسى كه زياد شك میکند سجده كرده يا نه، اگر در بهجا آوردن ركوع شك كند بايد به دستور آن رفتار نمايد؛ يعنى اگر به سجده نرفته ركوع را بهجا آورد و اگر به سجده رفته اعتنا نكند.
مسأله 1232) كسى كه در نماز مخصوصى مثلاً در نماز ظهر زياد شك میکند، اگر در نماز ديگر مثلاً در نماز عصر شك كند، بايد به دستور شك رفتار نمايد.
مسأله 1233) كسى كه فقط وقتى در جاى مخصوصى نماز مىخواند، زياد شك میکند، اگر در غير آنجا نماز بخواند و شكى براى او پيش آيد، بايد به دستور شك عمل نمايد.
مسأله 1234) اگر انسان شك كند كه كثيرالشك شده يا نه، بايد به دستور شك عمل کند، و كثيرالشك تا وقتى يقين نكند كه به حال معمولى مردم برگشته بايد به شك خود اعتنا نكند.
مسأله 1235) كسى كه زياد شك میکند، اگر شك كند ركنى را بهجا آورده يا نه، و اعتنا نكند بعد يادش بيايد كه آن را بهجا نياورده، چنانچه مشغول ركن بعد نشده، بايد آن را بهجا آورد، و اگر مشغول ركن بعد شده نمازش باطل است، مثلاً اگر شك كند ركوع كرده يا نه، و اعتنا نكند، چنانچه پيش از سجدة اول يادش بيايد كه ركوع نكرده بايد برگردد و ركوع را انجام دهد و نماز را تمام كند نمازش صحيح است، و اگر در سجدة دوم يادش بيايد، نمازش باطل است. اگر در سجدة اول يا بين هر دو سجده يادش بيايد احتياط واجب آن است كه برگردد، ركوع را بهجا آورد و نماز را تمام كند و دو سجدة سهو جهت زيادى سجده بهجا آورد و بعد اصل نماز را اعاده كند.
مسأله 1236) كسى كه زياد شك میکند، اگر شك كند چيزى را كه ركن نيست بهجا آورده يا نه، و اعتنا نكند و بعد يادش بيايد كه آن را بهجا نياورده، چنانچه از محل بهجا آوردن آن نگذشته، بايد آن را بهجا آورد و اگر از محل آن گذشته نمازش صحيح است، مثلاً اگر شك كند كه حمد خوانده يا نه، و اعتنا نكند چنانچه در قنوت يادش بيايد كه حمد نخوانده، بايد بخواند، و اگر در ركوع يادش بيايد، نمازش صحيح است.
5 ـ شك امام و مأموم
مسأله 1237) اگر امام جماعت در شمارة ركعتهاى نماز شك كند، مثلاً شك كند كه سه ركعت خوانده يا چهار ركعت، چنانچه مأموم يقين يا گمان داشته باشد كه چهار ركعت خوانده، و به امام بفهماند كه چهار ركعت خوانده است، امام بايد نماز را تمام كند، و خواندن نماز احتياط لازم نيست و نيز اگر امام يقين يا گمان داشته باشد كه چند ركعت خوانده است، و مأموم در شمارة ركعتهاى نماز شك كند، بايد به شك خود اعتنا نکند.
6ـ شك در نماز مستحبى
مسأله 1238) اگر در شمارة ركعتهاى نماز مستحبى شك كند، چنانچه طرف بيشتر شك، نماز را باطل میکند، بايد بنا را بر كمتر بگذارد، مثلاً اگر در نافلة صبح شك كند كه دو ركعت خوانده يا سه ركعت، بايد بنا بگذارد كه دو ركعت خوانده است، و اگر طرف بيشتر شك، نماز را باطل نمیکند، مثلاً شك كند كه دو ركعت خوانده يا يك ركعت به هر طرف شك عمل كند، نمازش صحيح است.
مسأله 1239) كم شدن ركن، نافله را باطل میکند، ولى زياد شدن ركن، آن را باطل نمیکند، پس اگر يكى از كارهاى نافله را فراموش كند و موقعى يادش بيايد كه مشغول ركن بعد از آن شده بايد آن كار را انجام دهد و دوباره آن ركن را بهجا آورد مثلاً اگر در بين ركوع يادش بيايد كه سورة حمد را نخوانده بايد برگردد و حمد را بخواند و دوباره به ركوع رود.
مسأله 1240) اگر در يكى از كارهاى نافله شك كند، خواه ركن باشد يا غير ركن، چنانچه محل آن نگذشته، بايد بهجا آورد و اگر محل آن گذشته به شك خود اعتنا نكند.
مسأله 1241) اگر در نماز مستحبى دو ركعتى گمانش به سه ركعت يا بيشتر برود، بايد اعتنا نكند و نمازش صحيح است، و اگر گمانش به دو ركعت يا كمتر برود، بايد به همان گمان عمل كند، مثلاً اگر گمانش به يك ركعت مىرود بايد يك ركعت ديگر بخواند.
مسأله 1242) اگر در نمازهاى نافله كارى كند كه براى آن در نماز واجب سجدة سهو واجب میشود، يا يك سجده يا تشهد را فراموش نمايد، لازم نيست بعد از نماز سجدة سهو يا قضاى سجده و تشهد را بهجا آورد.
مسأله 1243) اگر شك كند كه نماز مستحبى را خوانده يا نه، چنانچه آن نماز مثل نماز جعفر طيّار وقت معين نداشته باشد بنا بگذارد كه نخوانده است. همچنين است اگر مثل نافله يوميه وقت معين داشته باشد و پيش از گذشتن وقت شك كند كه آن را بهجا آورده يا نه، ولى اگر بعد از گذشتن وقت شك كند كه خوانده است يا نه، به شك خود اعتنا نكند.
شكهاى صحيح
مسأله 1244) در نُه صورت اگر در شمارة ركعتهاى نماز چهار ركعتى شك كند، بايد فوراً فكر نمايد، پس اگر يقين يا گمان به يك طرف شك پيدا كرد، همان طرف را بگيرد و نماز را تمام كند، وگرنه به دستورهاى كه گفته میشود عمل کند، و آن نه صورت، از اين قرار است:
اول: آنکه بعد از تمامى ذكر سجدة دوم شك كند كه دو ركعت خوانده است يا سه ركعت، بايد بنا بگذارد كه سه ركعت خوانده است و يك ركعت ديگر بخواند و نماز را تمام كند و بعد از نماز بنا بر احتياط واجب، يك ركعت نماز احتياط ايستاده بهجا آورد.
دوم: شك بين دو و چهار بعد از سجدة دوم كه بايد بنا بگذارد چهار ركعت خوانده و نماز را تمام كند و بعد از نماز دو ركعت نماز احتياط ايستاده بخواند.
سوم: شك بين دو و سه و چهار بعد از سجدة دوم كه بايد بنا را بر چهار بگذارد و بعد از نماز دو ركعت نماز احتياط ايستاده و دو ركعت نشسته بهجا آورد.
چهارم: شك بين چهار و پنج بعد از تمام كردن ذكر از سجدة دوم كه بايد بنا را بر چهار بگذارد و نماز را تمام كند، و بعد از نماز دو سجدة سهو بهجا آورد، ولى اگر بعد از سجدة اول، يا پيش از سجدة دوم، يكى از اين چهار شك براى او پيش آيد، نمازش باطل است.
پنجم: شك بين سه و چهار كه در هر جاى نماز باشد، بايد بنا را بر چهار بگذارد و نماز را تمام كند، و بعد از نماز يك ركعت نماز احتياط ايستاده يا دو ركعت نشسته بهجا آورد.
ششم: شك بين چهار و پنج در حال ايستاده كه بايد بنشيند و تشهد بخواند و سلام نماز را بدهد و يك ركعت نماز احتياط ايستاده يا دو ركعت نشسته بهجا آورد.
هفتم: شك بين سه و پنج در حال ايستاده كه بايد بنشيند و تشهد بخواند و سلام نماز را بدهد و دو ركعت نماز احتياط ايستاده بهجا آورد.
هشتم: شك بين سه و چهار و پنج در حال ايستاده كه بايد بنشيند و تشهد بخواند و بعد از سلام نماز دو ركعت نماز احتياط ايستاده و بعد دو ركعت نشسته بهجا آورد.
نهم: شك بين پنج و شش در حال ايستاده كه بايد بنشيند و تشهد بخواند و سلام نماز را بدهد و دو سجدة سهو بهجا آورد، و نيز بنا بر احتياط واجب دو سجدة سهو براى ايستادن بيجا در اين چهار صورت بهجا آورد.
مسأله 1245) اگر يكى از شكهاى صحيح براى انسان پيش آيد، نبايد نماز را بشكند، بايد به دستورى كه گفته شد عمل کند.
مسأله 1246) اگر يكى از شكهاى كه نماز احتياط براى آنها واجب است در نماز پيش آيد، چنانچه انسان نماز را تمام كند احتياط واجب آن است كه نماز احتياط را بخواند، و بدون خواندن نماز احتياط، نماز را از سر نگيرد، و اگر پيش از انجام كارى كه نماز را باطل میکند نماز را از سر بگيرد، نماز دومش هم باطل است، ولى اگر بعد از انجام كارى كه نماز را باطل میکند، مشغول نماز شود، نماز دومش صحيح است.
مسأله 1247) وقتى يكى از شكهاى باطل براى انسان پيش آيد و بداند كه اگر به حالت بعدى منتقل شود براى او يقين يا گمان پيدا میشود، جایز نيست با حالت شك نماز را ادامه دهد، مثلاً اگر در حال ايستادن شك كند كه يك ركعت خوانده يا بيشتر و بداند كه اگر به ركوع رود به يك طرف يقين يا گمان پيدا میکند، جایز نيست با اين حال ركوع كند.
مسأله 1248) اگر اول گمانش به يك طرف بيشتر باشد، بعد دو طرف در نظر او مساوى شود، بايد به دستور شك عمل نمايد، و اگر اول دو طرف در نظر او مساوى باشد، و به طرفى كه وظيفه او است بنا بگذارد، بعد گمانش به طرف ديگر برود، بايد همان طرف را بگيرد و نماز را تمام كند.
مسأله 1249) كسى كه نمیداند گمانش به يك طرف بيشتر است يا هر دو طرف در نظر او مساوى است، بايد احتیاط كند.
مسأله 1250) اگر بعد از نماز بداند كه در بين نماز حالت ترديدى داشته كه مثلاً دو ركعت خوانده يا سه ركعت، و بنا را بر سه گذاشته، ولى نداند كه گمانش به خواندن سه ركعت بوده، يا هر دو طرف در نظر او مساوى بوده، بايد نماز احتياط را بخواند.
مسأله 1251) اگر موقعى كه تشهد مىخواند، يا بعد از ايستادن شك كند كه دو سجده را بهجا آورده يا نه، و در همان موقع يكى از شكهایى كه اگر بعد از تمام شدن دو سجده اتفاق بيفتد صحيح میباشد، براى او پيش آيد، مثلاً شك كند كه دو ركعت خوانده يا سه ركعت، چنانچه به دستور آن شك عمل كند نمازش صحيح است.
مسأله 1252) اگر پيش از آنکه مشغول تشهد شود، يا پيش از ايستادن شك كند كه دو سجده را بهجا آورده يا نه، و در همان موقع يكى از شكهاى كه بعد از تمام شدن دو سجده صحيح است، برايش پيش آيد نمازش باطل است.
مسأله 1253) اگر موقعى كه ايستاده بين سه و چهار يا بين سه و چهار و پنج شك كند، و يادش بيايد كه يك يا دو سجده از ركعت پيش را بهجا نياورده، نمازش باطل است.
مسأله 1254) اگر شك او از بين برود، و شك ديگرى برايش پيش آيد، مثلاً اول شك كند كه دو ركعت خوانده يا سه ركعت، بعد شك كند كه سه ركعت خوانده يا چهار ركعت، بايد به دستور شك دوم عمل نمايد.
مسأله 1255) اگر بعد از نماز شك كند كه در حال نماز مثلاً بين دو و چهار، شك كرده يا بين سه و چهار، جايز است كه نماز را بههم زده و دوباره بخواند.
مسأله 1256) اگر بعد از نماز بفهمد كه در حال نماز شكى براى او پيش آمده، ولى نداند از شكهاى باطل بوده يا صحيح، و اگر از شكهاى صحيح بوده نداند كدام قسم آن بوده است، بايد بعد از اعراض از آن، نماز را دوباره بخواند.
مسأله 1257) كسى كه نشسته نماز مىخواند، اگر شكى كند كه بايد براى آن يك ركعت نماز احتياط ايستاده يا دو ركعت نشسته بخواند، بايد يك ركعت نشسته بهجا آورد. اگر شكى كند كه بايد براى آن دو ركعت نماز احتياط ايستاده بخواند، بايد دو ركعت نشسته بهجا آورد.
مسأله 1258) كسى كه ايستاده نماز مىخواند، اگر موقع خواندن نماز احتياط از ايستادن عاجز شود، بايد مثل كسى كه نماز را نشسته مىخواند كه حكم آن در مسأله پيش گفته شد، نماز احتياط را بهجا آورد.
مسأله 1259) كسى كه نشسته نماز مىخواند، اگر موقع خواندن نماز احتياط بتواند بايستد، بايد به وظيفة كسى كه نماز را ايستاده مىخواند عمل كند.
ثبت دیدگاه