احكام تشريح
مسأله 2722) جايز نيست بدن مردهای مسلمان را تشريح كردن و اگر تشريح كنند، بر گردن تشريح كننده ديه لازم میشود به طورى كه تفصيل آن در كتاب ديات بيان شده است.
مسأله 2723) اگر کالبد شکافی برای تشخیص حیات، یا برای کشف جرم، یا برای بیرون آوردن مال غصبی از بدن میّت باشد، اشکال ندارد و تعلیماتی که برای دانشجویان ضرورت دارد که هدف از آن نجات جان مسلمانان است، اشکال ندارد.
مسأله 2724) تشريح كردن مردهاى كافر غیر ذمی و مشكوك الاسلام به انواع تشريح جایز است، و فرق نمیکند تشريح بدن كافر يا مشكوك الاسلام در بلاد اسلامى بوده باشد يا غير اسلامى.
مسأله 2725) اگر زنده ماندن يك مسلمانى متوقف شود به تشريح بدن مردة مسلمانى و تشريح بدن غير مسلمان و يا مشكوك الاسلام ممكن نباشد و راه ديگرى براى زنده نگه داشتن آن فرد مسلمان نباشد، در اين صورت جايز است كه بدن مردة مسلمان را تشريح كنند و نسبت به لزوم پرداخت ديه در چنين صورتى در باب ديات ذكر شده است.
مسأله 2726) بريدن عضوى از اعضای بدن مردة مسلمان مانند چشم و يا عضو ديگر به منظور پيوند زدن آن عضو به بدن شخصى زندة ديگر، جايز نيست، اگرچه قطع كننده ملتزم شود كه دية آن عضو را به ورثة مرده بپردازد، ولى چنانچه زنده ماندن يك فرد مسلمان متوقف گردد كه عضو بدن مردة مسلمانى را ببرند و به او پيوند زنند، بريدن آن عضو جایز است. ولى قطع كننده بايد دية آن را بپردازد و در هر دو صورت پيوند زدن عضو قطع شده به بدن ديگرى اشكال ندارد و پس از پيوند چون جزء بدن شخص زنده میگردد، احكام بدن زنده بر او جارى است. ظاهر اين است كه جايز باشد شخصى در حال حيات خود وصيت كند كه پس از مردن او عضوى از اعضای او را قطع كنند و به ديگرى پيوند زنند؛ بنا بر احتیاط از این کار خودداری شود، مگر اینکه جان مسلمانی بر آن متوقف باشد و رضایت ورثه در جواز تشریح اثر ندارد، در اين صورت بريدن عضو آن ميت بنا بر احتیاط دیه دارد و دیه برای خود میت مصرف شود.
مسأله 2727) اگر شخصى راضى شود كه در حال حيات خود عضوى از اعضای او را بريده و به بدن ديگرى پيوند زنند، چنانچه عضوى كه به رضايت خود او بريده میشود از اعضای رئيسه بوده باشد كه بريدن آن صدمهاى به حيات او مىزند و يا نقص و عيبى قابل توجهی در او ايجاد میکند، بريدن آن عضو جايز نيست. اگر با بريدن آن عضو ضرر و عيبى قابل توجهی بر او وارد نمیشود مانند بريدن مقدارى از پوست و يا گوشت ران كه جاى آن رویيده میشود و یا یکی از دو کلیه و غیره، در اين صورت بريدن آن عضو به رضايت خود او جايز است و میتواند براى بريدن آن عضو مبلغى نيز دريافت كند. همچنین وصیت کردن به اعضای غیر رئیسه و اعضای که نقص و عیبی در او ایجاد نمیکند نافذ است، ولی وصیت به اعضای رئیسه و اعضای که موجب عیب و نقص میشود، نافذ نیست و ورثه هم حق ندارد که اجازه دهند.
مسأله 2728) اهدای خون به بيمارانى كه احتياج به تزريق خون دارند، جايز بلكه راجح است و گرفتن مبلغى در مقابل دادن خون مانعى ندارد، ولى در هر دو صورت بايد دادن خون به صاحب آن، ضرر جانى نداشته باشد.
مسأله 2729) بريدن عضوى از بدن مردة كافر و يا مشكوك الاسلام، به منظور پيوند زدن آن به بدن شخصى مسلمان جايز است و پس از پيوند زدن، چون جزء بدن مسلمان میشود، احكام بدن مسلمان بر او جارى است. همين طور جايز است عضوى از اعضای بدن حيوان نجس العين را به بدن شخص مسلمان پيوند بزند، چون پس از پيوند زدن جزو بدن مسلمان میگردد، احكام بدن مسلمان بر آن عضو جارى است، و نماز خواندن با آن عضو نيز جايز است، ولى اين در صورتى است كه حيات به آن حلول كند و اگر حيات حلول نكند جواز نماز با آن از جهت اضطرار میباشد.
مسأله 2730) جايز نيست نطفه و منى مرد اجنبى را به زنى اجنبيه تلقيح و تزريق نمايند. فرق نمیکند كه عمل تلقيح به وسيله شخص اجنبى انجام بگيرد يا به وسيله خود شوهر زن، و اگر عمل تلقيح انجام شود و زن تلقيح شده حامله و بچه دار گردد، آن بچه مال صاحب نطفه است و تمام احكام اولاد بر او جارى است و از يكديگر ارث هم مىبرند و فقط آنچه در مورد ارث استثناء شده است، بچهاى است كه از زنا توليد شده باشد و در عمل تلقيح گرچه خود عمل حرام میباشد، ولى زنا تحقق پيدا نكرده است. همچنين زنى كه به وسيله تلقيح بچه دار شده باشد، مادر آن بچه است و احكام اولاد بر او جارى است. از اين قبيل است اگر زنى به طور مساحقه نطفة شوهر خود را به فرج زن ديگر بريزد و آن زن از اين نطفه حامله و بچه دار شود، آن بچه مال صاحب نطفه است و آن زن هم مادر آن بچه است و احكام اولاد بر او جارى است.
مسأله 2731) گرفتن نطفة مردى در صورتى كه مقدمات حرام نداشته باشد و گذاشتن آن نطفه در رحم مصنوعى و تربيت كردن آن به منظور توليد بچه جايز است. چنانچه از اين راه بچهاى توليد گردد، آن بچه مال صاحب نطفه است و احكام پدر و فرزندى بين آنها برقرار میشود، ولى اين مجرد فرض و دور از واقعيت میباشد؛ زيرا توليد بدون تخمك زن امكان ندارد. اگر نطفة مرد و تخمك زن را در رحم مصنوعى تربيت كنند، فرزند مال همان مرد و زن میباشد.
مسأله 2732) تلقيح نمودن نطفة شوهر به زن او، توسط شوهر يا زن وى جایز است، و بچهای كه از آن متولد شود حكم بقيه اولاد را دارد، ولى تلقيح نمودن توسط غير آنها در صورتى كه مستلزم نظر و يا لمس حرام باشد جایز نيست.
ثبت دیدگاه