سرشناسه | : | فاضلیبهسودی، محمدباقر، ۱۳۳۷ – |
عنوان و نام پديدآور | : | آموزش احکام : مطابق با فتاوای حضرتآیتالله العظمی فاضلی بهسودی مدظلهالعالی و خلاصه از اصول عقاید/ تدوین کنندگان محمد (زکی) احمدی…[و دیگران] ؛ [برای] مرکز مطالعات و تحقیقات علوم اسلامی. |
مشخصات نشر | : | قم: اثر قلم |
مشخصات ظاهری | : | ل، |
شابک | : | |
وضعیت فهرست نویسی | : | فیپا |
يادداشت | : | تدوین کنندگان محمد (زکی) احمدی، احمد اخلاقی، محمدرضا امینی،حسین زاهدی، حبیب الله صالحی (روحانی)،محمدحسن فصیحی. |
یادداشت | : | کتابنامه:ص.[۲۶۱]-۲۶۲. |
موضوع | : | فقه جعفری — رساله عملیه *Islamic law, Ja’fari — Handbooks, manuals, etc. فتواهای شیعه — قرن ۱۴Fatwas, Shiites — 20th century |
شناسه افزوده | : | احمدی، محمد، |
شناسه افزوده | : | حوزه علمیه قم. مرکز مطالعات و تحقیقات علوم اسلامی |
رده بندی کنگره | : | BP۱۸۳/۹ |
رده بندی دیویی | : | ۲۹۷/۳۴۲۲ |
شماره کتابشناسی ملی | : |
.
نام کتاب: آموزش احکام
تدوین: جمعی از نویسندگان
ناشر: اثر قلم
چاپ: احسان
نوبت چاپ: سوم/بهار 1403
شابک: 0-08-5450-622-978
تیراژ: 1000 نسخه
قیمت: 100000 تومان
مرکز پخش: قم ـ مرکز مطالعات و تحقیقات علوم اسلامی
09375767972ـ37743793 (0251)
حق چاپ محفوظ است.
آموزشاحکام
مطابق با فتاوای
حضرت آیت اللّ العظمی فاضلی بهسودیمدظلهالعالی
و خلاصه از اصول عقاید
مرکز مطالعات و تحقیقات علوم اسلامی
تدوینکنندگان:
محمد(زکی) احمدی⬥احمد اخلاقی⬥محمدرضا امینی
حسین زاهدی⬥حبیبالله صالحی(روحانی) ⬥محمدحسن فصیحی
فهرست
درس 1: جایگاه انسان در نظام هستی 5
الف- راههای اثبات ذات خداوند 8
ب- آثار عدل در زندگی فردی و اجتماعی 17
ب- راههای اثبات نبوت پیامبران 19
د- پیامبران صاحب کتاب و شریعت 21
بول، غائط، مردار و…………………………………………….43
الف- واجبات وضو……………………………………………57
ب – شرایط صحیح بودن وضو…………………………………57
ج- روش وضو گرفتن………………………………………….58
د- موجبات وضو………………………………………………61
درس 15: احکام اختصاصی بانوان 66
کفن، نماز و دفن میت …………………………………………72
الف- موجبات تیمم…………………………………………..76
ب- شرایط صحت تیمم……………………………………….76
ج- چیزهایی که تیمّم بر آنها صحیح است …………………..77
د- واجبات تیمّم……………………………………………….77
اول: اوقات نمازهای پنجگانه 82
1. نیت ………………………………………………………..90
2.تکبیرة الاحترام ………………………………………………91
6. سجود………………………………………………………94
7. تشهید………………………………………………………96
درس 22: مبطلات و شکیات نماز… 98
درس 23: نماز مسافر، قضاء و جماعت 103
الف- شرایط حج…………………………………………….125
ب- شرایط استطاعت………………………………………..125
ج- میقاتهای پنجگانه………………………………………126
د- شرایط و مقدمات طواف………………………………….127
هـ اقسام حج…………………………………………………127
و- محرمات احرام……………………………………………129
ز- دعای قربانی………………………………………………130
درس 28: موارد وجوب و نصاب زکات 133
الف- موارد وجوب خمس 140
چهارم: مال حلال مخلوط به حرام 146
د- انواع معاملات نسبت به زمان عقد 150
الف- اقسام خیار در معاملات 151
درس34: مسائل بانکی، اجاره و… 154
ج- فروش طلا و نقره به طلا و نقره 155
هــ– وکالت 163
درس37: احکام شرکت، مضاربه و… 169
درس38: احکام مزارعه، مساقات و… 173
درس 39: احکام صدقه، هبه و… 177
درس40: احکام عهد، نذر و کفارات 183
درس 42: اسباب محرمیت و رضاع 193
درس 45: ذبح و شکار حیوانات 208
ب- شکار……………………………………………………208
ج ـ احکام و دعای عقیقه ……………………………………209
الف- انواع حیوانات حلالگوشت و حرامگوشت 212
ب- اعضای حرام در حیوان حلالگوشت 213
درس 47: امربهمعروف و نهی از منکر و… 216
الف- امربهمعروف و نهی از منکر 216
بخش ششم: احکام معاشرت با غیرمسلمانان 219
درس 48: زندگی و عبادات در بلاد غیر اسلامی 221
درس 51: احکام خوردنیها و نوشیدنیها 230
درس 52: احکام خوردنیهای گوشتی 234
درس53: ازدواج باغیرمسلمانها 237
درس 54: احکام روابط اجتماعی 239
درس 55: احکام لباس و وسایل خانه 243
درس 56: احکام کسب و کار … 246
درس 60: احکام قوانین در بلاد غیر اسلامی 257
مقدمه
خداوند حکیم انسان را اشرف مخلوقات و گل سرسبد هستی آفرید، و راه و رسم زندگی سعادتمندانه را نیز به وسیله پیامبرانش برای او روشن ساخت. برای سعادت و تعالی انسان، برنامه جامع و کامل را در عرصههای مختلف زندگی برای او عرضه نمود تا در پرتو آن، بتواند راه درست را از نادرست، خوبی را از زشتی و خیر را از شر تشخیص داده و از افتادن در کجیها و انحرافات نجات پیدا کند.
امروزه پیمودن این راه فقط در پرتو مکتب و فقه اهلبیت ممکن است. از این رو فقیهان، به عنوان متولیان امور دینی، جایگاه بس رفیع داشته که به تناسب آن، وظایف سنگینی را در ترویج معارف و ارزشهای اسلامی، هدایت و ارشاد مردم بر عهدهدارند. در این میان نقش حضرت آیتالله العظمی محقق کابلی(ره) در جامعه اسلامی ما بسیار برجسته و بارز بوده و آثار و برکات مادی و معنوی بسیاری بر جای گذاشته است که با مسئولیتپذیری خلف صالح آن مرجع فقید، حضرت آیتاللهالعظمی فاضلی بهسودی(مدظلهالعالی) این مسیر پرنور و بابرکت به لطف الهی ادامه دارد.
از آن جای که مقام مرجعیت، اهتمام ویژه به ارائه مسائل شرعی، اعتقادی و اخلاقی مؤمنان، به شیوههای نوین دارد، لذا در پی تقاضای مکرر متدینان و مقلدان معظم له به ویژه نسل جوان، مجموعه آموزش احکام مطابق با فتاوای ایشان و خلاصه از اصول عقاید، توسط جمعی از نویسندگان تدوین گردیده است. امید است که این مجموعه، پاسخگوی بخشی از نیازهای دینی برادران و خواهران مسلمان به ویژه مؤمنان که در خارج از کشور زندگی میکنند، قرار گیرد.
در پایان از نویسندگان که در تدوین و تنظیم کتاب آموزش احکام، تلاش مجدّانه نمودهاند، قدردانی و سپاس گذاری میگردد.
مرکز مطالعات و تحقیقات علوم اسلامی
پائیز1401
1
بخش اول: اصول عقاید
اعتقاد، پایه جهت گیری و معیار سنجش حرکات و رفتارهای انسان است. اندیشه درست و عمل شایسته، به درستیِ باور وابسته است. به این جهت اسلام، بیش از هر چیز بر نقش بنیادین باورهای آدمی توجه نموده است. از این رو، اصول اعتقادی باید با یقین و استدلال پذیرفته شود و تقلید در این حوزه راه ندارد.
در این بخش به مهمترین اصول اعتقادی اسلام به شیوه آموزشی و به گونه فشرده پرداخته میشود.
درس 1:جایگاه انسان در نظام هستی
خدا، انسان و جهان، سه محور اساسی اندیشه بشری است. در این میان شناخت انسان و رازهای نهفته در او، از اهمیت ویژۀ برخوردار است. همین ویژگیهای روحی منحصر به فرد انسان، مانند: عقل، خلاقیت، کرامت، مسئولیت و هدفمندی در زندگی، سبب امتیاز او از سایر موجودات شده و در آیات و روایات توجه زیادی به آنها گردیده است.
الف- آفرینش انسان
قرآن کریم دربارۀ آفرینش انسان در آیات متعددی، سخن گفته است که انسان از خاک، آب و نطفه آفریده شده است:
1 . مبدأ پیدایش همۀ انسانها را زمین میداند(طه/55).
2 . منشأ پیدایش انسان را خاک میداند(روم/ 20).
3 . انسان را از گِل آفریده است(انعام /2).
4. انسان را از آب و نطفه آفریده است(مؤمنون/13، سجده /8).
ب- هدف و راز آفرینش انسان
به گواهی قرآن کریم، هدف از آفرینش انسان، بندگی خداوند و رسیدن او به سعادت و کمال است. اما دست یافتن به چنین مقامی، تنها از طریق عبادت و اطاعت از خداوند متعال امکانپذیر است. بر همین اساس قرآن کریم هدف از خلقت انسان را تنها عبادت و بندگی میداند(ذاریات /56).
ج- مختار و مسئول بودن انسان
انسان موجودی است که از فطرت و سرشت الهی برخوردار بوده و از راه بندگی، کسب درجات معنوی و مکارم اخلاقی، به مقام خلافت الهی میرسد. از این رو انسان با بهرهگیری از عقل و وحی، برای رسیدن به کمالات باید تلاش نماید.
از منظر قرآن کریم، انسان صاحب اراده و اختیار است تا یکی از دو راه سعادت و شقاوت را انتخاب نماید(دهر/3). با توجه به این ویژگیها، قرآن کریم انسان راموجود مسئول میداند که در برابر خود، خدای خود و خلق خدا، مسئولیت دارد و پاسخگو است.
1. مسئولیت انسان نسبت به خود
انسان به صورت فطری خود را دوست دارد و همهای اعمال او بر اساس حب ذات است؛ بنابر این او در برابر خود و تمامی نیروهای که برای او دادهشده است، مسئولیت دارد تا آنها را شکوفا و درست مدیریت نموده، و در میسر که خداوند میخواهد، به کار گیرد. با تقویت ایمان و تقوا، هواهای نفسانی و غرایز خود را تعدیل و کنترل کند(اسراء /36، تحریم/6).
2. مسئولیت انسان نسبت به خدا
بر اساس مبانی توحیدی تنها خداوند آفریننده همه موجودات است؛ بنابر این انسان آفریدهشده و بنده اوست. این بندگی، در ضمن این که بزرگترین نشان افتخار و بالاترین کمال انسان است، اقتضای این را دارد که او در برابر خداوند مکلف و مسئول باشد.
3. نسبت به خلق خدا
انسان موجود مدنی و اجتماعی است، از این رو نمیتواند بهتنهایی نیازهای زندگی خود را تأمین کند، بلکه ناگزیر است با همکاری همنوعان خود نیازیهای خود را برآورده سازد. بنابر این انسان در برابر جامعه و هم نوعان خود مسئولیت پیدا میکند که روابط و تعاملات اجتماعی خود را بر اساس فرمانهای الهی، ارزشهای انسانی و بر معیار عدالت تنظیم کند. عرصه این تعاملات گسترده است که شامل رابطه زوجین نسبت به همدیگر، مسئولیت پدر و مادر در برابر فرزندان، رابطه استادی و شاگردی، رابطه همسایگی، رابطه شهروندی، و رابطه حکومت و مردم میشود.
پرسش
1. آفرینش انسان را توضیح دهید؟
2. مسئولیت انسان نسبت به خودش را بیان کنید؟
3. انسان در برابر خلقخدا چگونه مسئولیت دارد؟
4.مسئولیت انسان در برابر خداوند چگونه است؟
درس2: خداشناسی
مراد از اصول دین، باورهای بنیادین اسلام است که هر فرد تنها با پذیرش آنها مسلمان به شمار میآید.
اصول دین پنجتا است:
1.توحید
2.عدل
3. نبوت
4. امامت
5 .معاد
اصل اول: توحید
از آنجا که در بحث خداشناسی، توحید اصل اول از اصول دین و دارای اهمیت فراوان است، بنابر این مقدم بر سایر اصول مطرحشده است.
توحید، به معنای آن است که خداوند یگانه خالق جهان هستی است و شریک ندارد(شورا /11،انعام/102).
الف- راههای اثبات ذات خداوند
1. برهان فطرت
اگر انسان در درونش توجه و تأمل کند، خود را موجودی ضعیف و وابسته مییابد که بدون تکیهگاه به یک موجودی دانا و توانا، نمیتواند زندگی کند. این بدان معنا است که انسان یک نوع شناخت و گرایش فطری نسبت به خداوند دارد و او را میخواند(روم/30).
2. برهان نظم
به همه پدیدههای عالم که بنگریم، یک نوع نظم و هماهنگی دقیق را در بین اجزای آن مشاهده میکنیم. وجود این نظم در پدیدههای عالم، بر وجود ناظم دانا و حکیم دلالت دارد(آلعمران/190).
ب- راههای اثبات توحید
1. همان گونه که انسان توسط فطرت خود، اصل وجود خدا را مییابد و او را
میخواند، وحدت و یگانگی مطلق او را نیز درک مینماید، زیرا تجربه نشان میدهد که انسان در حال اضطرار تنها به یک مبدأ غیبی پناهنده میشود.
2. از سوی دیگر نظم حاکم بر جهان هستی نیز از نظم دهنده یگانه حکایت
دارد(انبیاء/22).
ج- اقسام توحید
توحید، اقسام و مراتبی دارد؛ اولین مرتبه آن توحید ذاتی، سپس توحید صفاتی و افعالی، و نهاییترین مرتبه آن، توحید در عبادت است.
ارکان توحید
1. توحید ذاتی
2. توحید صفاتی
3. توحید افعالی
4. توحید عبادی
1. توحید ذاتی
اصلیترین قسم از انواع توحید، توحید ذاتی است، یعنی ذات خداوند متعال، یگانه و بیهمتاست، و هیچ شبیه و مانندی ندارد. از منظر قرآن کریم؛ فرشتگان و
صاحبان دانش بر یگانگی خداوند گواهی میدهند(آلعمران/ 18).
2. توحید صفاتی
توحید صفاتی، یعنی صفاتی مانند علم و قدرت را که به خداوند متعال نسبت میدهیم، عین ذات اوست، چنین نیست که ذات خداوند از یکجهت عالم باشد، و از جهت دیگر قادر.
3. توحید افعالی
توحید افعالی، یعنی تنها مؤثر حقیقی و مستقل در عالم هستی، خداوند است. هر فعل، حرکت و پدیدهای که در جهان رخ دهد، تنها با اراده و اذن خداوند مؤثر است.
4. توحید عبادی
توحید عبادی به این معناست که غیر از خدا معبودی نیست، فقط خدا، شایسته عبادت و پرستش است(بینه/5).
د ـ صفات ذات و صفات فعل
صفات ثبوتی بر دو قسم صفات ذاتی و صفات فعلی تقسیم میشود.
1. صفات ذاتی
صفات ذات آن است که در توصیف خداوند به آنها، به چیزی دیگر نیاز نیست، مانند: حیات، علم و قدرت.
2. صفات فعلی
صفات فعل آن دسته از صفاتی است که در توصیف خداوند به آنها به چیزی دیگری نیاز است، مانند خالقیت و رازقیت، زیرا تا فعلی به نام «خلقت» و «روزی دادن» از خداوند صادر نگردد، نمیتوانیم او را به صفت «خالق» و «رازق» توصیف کنیم.
پرسش
1. دو مورد از راههایی شناخت ذات خداوند را بنویسید؟
2. اقسام توحید را نام ببرید؟
3. صفات ذات خداوند را توضیح دهید؟
4. صفات فعل خداوند را بیان نمایید؟
درس3: صفات خداوند
اقسام صفات خداوند
صفات خداوند به دو قسم؛ صفات ثبوتی و سلبی یا صفات جمال و جلال تقسیم میشود. صفات جمال و جلال خداوند بسیار است که در این درس به مهمترین آن اشاره میگردد.
الف- صفات ثبوتی
صفات ثبوتی، آن دسته از صفات است که وجود کمالات خداوند را بیان میکند، یعنی جنبهی ثبوتی دارند که نبود آنها نقص محسوب میگردد؛ مانند علم، قدرت، حیات و … این نوع صفات، چون وجود کمالات را برای خداوند ثابت میکند، مایه جمال و زیبایی میگردد، لذا «صفات جمالیه» نیز میگویند.
1. عالم: یعنی خداوند به تمام رمز و راز جهان هستی آگاه است و کارهایش از روی علم و حکمت است(ملک/ 14،حجرات/8).
2. قادر: یعنی خداوند هر کاری را بخواهد، میتواند انجام دهد. (بقره/20)
3. حی: یعنی خداوند زنده است. او منشأ حیات و زندگی تمام موجودات است(بقره /255).
4. مرید: یعنی خداوند دارای اراده است، هر چیزی را که او اراده کند و
خیر و مصلحت داشته باشد، خلق میکند(یس/ 82).
5. مدرک: یعنی خداوند موجودی دارای درک و شعور است. جهان با تمام چهرههای گوناگون خودش پیش او حاضر است و خداوند با علم نامتناهی خود، از آن آگاهی دارد.[1]
6. سرمدی (ازلی و ابدی): یعنی خدای تعالی همیشه بوده و همیشه هم خواهد بود. وجود خداوند، نه آغاز دارد و نه پایان، او هم «اوّل» است و هم «آخر»(حدید /3).
7. متکلم: یعنی خدای سبحان سخن میگوید. اگرچه سخن گفتن خدا مانند ما انسانها به واسطه عضو جسمی نیست(نساء/ 164).
8. صادق: یعنی خداوند در وعدهها و وعیدهایش صادق است و آن چه را که وعده داده، حتماً تحقق پیدا میکند.
ب- صفات سلبی
آن دسته از صفاتی که بر نقص و کاستی دلالت میکند، از خداوند نفی و سلب میگردد.
1. خداوند شریک ندارد: یعنی کسی در کار خدایی با او شریک و مانندی نیست(شوری/11).
2. خداوند مرکب نیست: یعنی ذات خدا از هر جهت بسیط است، لازمه ترکیب، احتیاج به اجزاء است و خداوند چون بسیط است، محتاج به غیر نیست.
3. خداوند جسم نیست؛ زیرا جسم مرکب از اجزاء است و به مکان
نیاز دارد و قابلرؤیت خواهد بود، و خداوند منزه از این صفات و بینیاز از آن است.
4. دیده نمیشود: زیرا لازمه دیده شدن، جسم بودن و مکان داشتن است، چون خداوند جسم نیست، پس چشمها او را نمیبیند، ولی او همۀ چشمها را میبیند(انعام/103).
5. مکان ندارد: او آفریننده مکان و زمان است. مشرق و مغرب از آن خداست. خداوند همه جا حضور دارد(بقره/115).
6. محتاج نیست: یعنی نه در ذاتش و نه در صفاتش و نه در افعالش به هیچکسی احتیاج ندارد. نیازمندی نقص است و خداوند منزه از آن است.
7. محل حوادث نیست: یعنی حالات تولد، مردن، خواب، بیداری، سهو و نیسان، بر ذات مقدّس، راه ندارد، زیرا محل حوادث بودن، مستلزم تغییر، انفعال و حدوث ذات الهی است که همگی ملازم با محدودیت و نیازمندی به غیراست.
الف- صفات ثبوتی
1. عالم
2. قادر
3. حی
4. مرید
5. مدرک
6. سرمدی
7. متکلم
8. صادق
ب- صفات سلبی
1. شریک ندارد.
2. مرکب نیست.
3. جسم نیست.
4. دیده نمیشود.
5. مکان ندارد.
6. محتاج نیست.
پرسش
1. صفات ثبوتی و سلبی خداوند را نام ببرید؟
2. عالم و قادر بودن خداوند را توضیح دهید؟
3. سه مورد از صفات سلبی خداوند را بنویسید؟
4. فرق بین صفات ثبوتی و سلبی را بیان کنید؟
درس4: عـــدل
دومین اصل از اصول دین «عدل» است. عدل یکی از صفات الهی است. عدل در لغت، به معنی تساوی و رعایت حد وسط آمده است. امام علی در تعریف عدل میفرماید: عدل عبارت است از: قراردادن هر چیزی در جای خودش.[2] بنابر این عدل به معنای آن است که خداوند متعال چه در نظام تکوین و چه در نظام تشریع بر اساس عدل رفتار میکند و به هیچکس ستم نمیکند و هر چیزی را در جای خویش نگه میدارد و با هر موجودی، چنانکه شایسته اوست رفتار میکند.
الف- دلایل عدل الهی
1. دلیل عقلی: هرکسی بهحکم عقل و وجدان خود درک میکند که عدل
حَسن و نیکو است و ظلم قبیح و زشت است، چون خداوند حکیم است، مقتضای حکمت این است که بر اساس عدل رفتار کند، هیچ فعل قبیح از خداوند حکیم سر نمیزند.
2. دلیل نقلی: آیات و روایات زیادی وجود دارد که بر عدالت خداوند،
گواهی داده و ذات مقدّس او را از ظلم و ستم بری میداند.
1. قرآن کریم میفرماید: خداوند به هیچکسی ستم نمیکند، ولی اینمردمند که به خویشتن ستم میکنند(نحل/118).
2. امیر مؤمنان امام علی میفرماید: «خداوند برتر از آن است که بر بندگانش ظلم کند، در میان بندگانش قیام به قسط و عدل نموده و در حکمش عدالت را نسبت به آنها مراعات کرده است».[3]
ب- آثار عدل در زندگی فردی و اجتماعی
1. انجام دادن کار حکیمانه: مقتضای حکمت و عدل الهی این است که
هر انسانی را به اندازه توانش مکلف سازد و بر اساس اعمالی که انجام میدهد، او را پاداش میدهد و یا مجازات میکند(بقره / 286).
2. رعایت حقوق دیگران: کسانی که خداوند را عادل دانسته و از او انتظار
عدالت دارند، خودشان نیز در زندگی فردی و اجتماعی با دیگران از روی عدل و انصاف رفتار کرده و حقوق همدیگر را مراعات مینمایند.
پرسش
1.مفهوم عدل را بیان نمایید؟
2. دلیل عقلی عدل را بنویسید؟
3. دلیل نقلی عدل را توضیح دهید؟
4. اعتقاد به عدل چه اثری در زندگی انسان دارد؟
درس5: پیامـبر شـناسی
سومین اصل از اصول دین، نبوت است. خداوند برای هدایت بشر پیامبران از میان خود آنها برگزیده است، تا پیام الهی را به انسانها برسانند. بنابر این، انبیاء دلیل و حجت الهی برای بشریت هستند(اسراء/15).
الف- ضرورت بعثت پیامبران
در مورد ضرورت بعثت انبیاء دلایل مختلف وجود دارد ازجمله:
1. اجرای عدالت
انسانها به تنهایی نمیتواند عدالت را در جامعه بر پا کنند؛ چراکه تحقق عدالت در همه شئون زندگی، نیازمند وجود قانون عادلانه و تطبیق درست آن در جامعه است، از این رو اجرای عدالت نیازمند یک مجری عادل و دادگر است که هرگز تحت تأثیر تمایلات نفسانی و خواستههای شخصی قرار نگیرد. به این جهت بشر نیاز به پیامبران الهی دارد(حدید/25).
2. نارسایی عقل و محدودیت دانش انسان
ابعاد مختلف زندگی انسان و مسائل پیچیده که در زمینههای گوناگون برای او پیش میآید، در حدی است که دانش نسبی و عقل محدود انسان، از درک و دست رسی به همه ابعاد آنها عاجزاست، بنابر این، نیاز به نبوت و رسالت پیامبران یک امر ضروری است تا با دریافت معارف الهی، عقل و استعدادهای آدمی را شکوفا و فطرت او را بیدار نموده و
بشر را در مسائل دشوار زندگی راهنمایی کنند.
3. نیازمندی انسان به تعلیم و تربیت
انسان خودش نمیتواند راه سعادت و کمال را بشناسد، بنابر این برای رسیدن به سعادت و کسب کمالات، از یک سو، نیازمند یک سلسله تعلیمات صحیح و خالی از اشتباه و متّکی به واقعیات وجود انسان است. از سوی دیگر، نیاز دارد به مربیانی که صالح و الگو باشند. بنابر این برای رسیدن به کمالات، نیازمند تعلیم و تربیت انبیاء است(جمعه/2).
ب- راههای اثبات نبوت پیامبران
نبوت پیامبران برای مردم در صورتی قابلقبول است که مدعی رسالت برای صدق ادعایش موارد ذیل را با خود داشته باشد:
1. تصریح پیامبر پیشین
پیامبران قبلی که نبوّت آنها با دلایل قطعی ثابت شده است، بر نبوّت پیامبر بعدی تصریح کرده باشد.
2. معجزه
معجزه از راههای اثبات پیامبران حقیقی از مدعیان دروغین نبوت است. از این رو پیامبران برای اثبات درستی نبوت خود معجزه میآورند. معجزه کاری است خارقالعاده، که از جانب خدا به دست پیامبر انجام میشود؛ به گونۀ که دیگران از انجام مانندش عاجز باشند.[4]
3. قراین و شواهد
راه دیگر اثبات پیامبران حقیقی از مدعیان دروغین پیامبری، آن است که انسان با نظر به مجموعهای از قراین و شواهد، مانند کمالات اخلاقی، فضائل انسانی، امانتداری و راستگویی، به حقانیت یک پیامبر یقین پیدا کند که او فرستاده خداوند است.
ج- ویژگیهای پیامبران
پیامبران الهی، وظایف و مسئولیتهای سنگین را بر عهدهدارند که انجام آن از سوی افرادی عادی غیرممکن است، از این رو پیامبران باید دارای ویژگیها و امتیازات باشند که دیگران از آن محروماند؛ ازجمله دریافت وحی الهی، آوردن معجزه و برخورداری از عصمت و علم.
1. وحی
از ویژگیهای مشترک همه پیامبران، دریافت وحی از جانب خداوند است.
2. عصمت
عصمت، نیرویی است که آدمی را از افتادن به ورطه گناهان و اشتباهات بازمیدارد[5]. پیامبران در دریافت و ابلاغ وحی به بشر باید معصوم و از هر گناه، اشتباه و خطا مصون باشند تا مردم به سخن و رفتار پیامبر اطمینان پیداکرده و به خداوند ایمان آورند.
دلایل بر عصمت پیامبران عبارتند از:
1. دلیل عقلی: پیامبران باید مورد اعتماد مردم باشند تا مردم به گفتهها و تعالیم آنان اطمینان پیدا کنند. اگر عمل پیامبران با گفتارشان مطابقت نداشته نباشد، مردم به گفتههای شان اعتماد نمیکنند، بنابر این، حکمت و لطف الهی اقتضا دارد که پیامبران، افرادی پاک و معصوم باشند، تا هدف بعثت آنان حاصل آید.[6]
2. دلیل نقلی: قرآن کریم در مورد پیامبر اکرم میفرماید: پیامبر تنها از وحی سخن میگوید نه از روی هوا و هوس(نجم/3و4).
امام باقر میفرماید: «انبیا گناه نمیکنند؛ چون همگی معصوم و پاکاند و آنان مرتکب گناه کوچک یا بزرگ نمیشوند.».[7]
3. علم به غیب
مهمترین ویژگیهای پیامبران علم به غیب است که برای انجام رسالت خویش به آن نیاز دارند. خداوند پیامبرانش را با وحی از آینده و گذشته آگاه میکند(جن/26-27).
د- پیامبران صاحب کتاب و شریعت
پیامبران الهی 124 هزار بودند، ولی مقام و جایگاه پیامبران یکسان نیستند، برخی از آنان بر دیگران برتری داشتند. بنابر این، انبیاء به دو گروه تقسیم میشوند: برخی دارای کتاب و شریعت مستقل نبودند، بلکه شریعت پیامبر قبل از خود را تبلیغ و ترویج میکردند. برخی پیامبران دارای کتاب و شریعت مستقل بودند. این گروه به پیامبران اولوالعزم معروفاند و تعدادشان پنجتا هستند:
1.حضرت نوح
2.حضرت ابراهیم
3.حضرت موسی
4 .حضرت عیسی
5.حضرت محمد
هـ نبوت حضرت پیامبر اکرم
آخرین پیامبر الهی حضرت محمد مصطفی است. قرآن کریم، پیامبر اکرم را بهعنوان خاتمالنبیین معرفی کرده است(احزاب/40). بنابر این پس از او، پیامبر و شریعت دیگری نخواهد آمد، زیرا دین او کامل، جامع و جاودانه است(مائده/3).
کتاب آن حضرت، قرآن کریم و شریعتش اسلام است. کسانی که به پیامبر اکرم ایمان آورده و از شریعت او پیروی میکنند، مسلمان نامیده میشوند.
و- اثبات رسالت پیامبر اکرم
برای اثبات نبوت پیامبر اکرم سهراه وجود دارد: معجزه، بشارت پیامبر قبلی و شواهد و قرائن:
1. بشارت عیسی نسبت به نبوت رسول اکرم
پیامبرانی قبل از پیامبر اکرم ازجمله حضرت عیسی در قرآن کریم، به ظهور و بعثت آن حضرت در آینده بشارت دادند که بعد از من پیامبری میآید که نام او «احمد» است(صف/ 6).
2. معجزه
مهمترین معجزۀ جاودانه و دلیل قاطع پیامبر اکرم قرآن کریم است که بهصراحت اعلام میکند که هیچکسی توانایی آوردن مانند آن را ندارد(اسراء/88).
3. قرائن و شواهد
قراین و شواهد در ارتباط با رسالت رسول اکرم عبارت است از: امانتداری و راستگویی، ظلمستیزی و دفاع از مظلوم، دوری از بتپرستی و خرافات.
پرسش
1. دو مورد از ضرورت بعثت را بنویسید؟
2. دو مورد از راههای اثبات پیامبران را بیان نمایید؟
3. مهمترین معجزۀ پیامبر اسلام را توضیح دهید؟
4. کدام پیامبر در قرآن کریم، به آمدن پیامبر اسلام بشارت داده است؟
درس6: امام شـناسی
در اعتقاد شیعه، امامت، امتداد رسالت پیامبر اکرم است. مقام امامت همانند نبوت یک منصب الهی است که از طرف خدای متعال تعیین میشود.
الف- مفهوم امامت
امامت در لغت به معنای پیشوایی و رهبری است،[8] اما در اصطلاح به معنای نیابت از پیامبر برای رهبری جامعه اسلامی در همه امور دینی و دنیوی است.[9]
ب- اهمیت امامت
امامت، از مهمترین ارکان دین اسلام است. جانشینی امام از پیامبر اکرم، زمانی مشروعیت دارد که از جانب خداوند تعیین و معرفیشده باشد. بهتصریح آیات و روایات بسیاری از پیامبر اکرم ازجمله حدیث ثقلین، منزلت[10] و غدیر[11]، امام علی بهعنوان وصـی و جانشـین پیـامبر
انتخاب گردید و دین اسلام کامل شد(مائده/3).
ج- ضرورت امامت
به همان دلیل که بعثت و رسالت پیامبران برای رشد و تکامل بشر لازم و ضروری است، امامت نیز برای حفظ دین و ادامه برنامه پیامبر ضرورت دارد. از این رو رسول خدا در حدیث معروفی ثقلین، مقام اهلبیت را در کنار قرآن قرارداده است: «من دو شیء گرانبها در میان شما باقی میگذارم: کتاب خدا و عترتم (اهلبیت) پس به آن دو تمسک کنید تا گمراه نشوید».[12]
د- شرایط امام
از منظر مکتب شیعه برای امام بهعنوان جانشین پیامبر و تداومبخش
راه و اهداف عالی او، شرایط و ویژگیهای لازم است ازجمله:
1.عصمت
امام باید همانند پیامبر از هرگونه گناه و خطا مصون و معصوم باشد، زیرا خـداوند مقـام امامـت را به کسـانی کـه به گنـاه آلـوده باشند نمیدهد(بقره/124). از این رو در آیه «اولیالامر»(نساء/59) به طور صریح و مطلق، امر به اطاعت اولیالامر شده است.
2. نصب
امام از جانب خداوند تعیین و توسط پیامبر منصوب میگردد، چون خداوند میداند که چه کسی شایستگی مقام امامت را دارد.
3. افضلیت
امام مانند پیامبر از همه کمالات اخلاقی، انسانی برخوردار بوده و در
ابعاد گوناگون علمی، عبادی، اجتماعی، سیاسی، نظامی، حکومتی و مردم داری، سرآمد همه انسانها و واجد همه آن ویژگیها و صفات انسانی به نحو کامل است.
4. علم امام
بر اساس عقیده قطعی شیعه، امامان معصوم دارای دانش، حکمت و معرفت بوده و هیچ یک از آحاد امت را توان درک مقام برتر علمی آنان را ندارند. رسول خدا فرمود: «من شهر علمم و علی، درِ آن است».[13]
هـ امامان معصوم
امامان معصوم دوازده نفر از اهلبیت پیامبرند. نخستین امام، حضرت علی بن ابیطالب است. پس از ایشان، یازده تن دیگر از نسل آن حضرت، از طرف امام پیشین تعیین شدند.
امامان معصوم
1. امیر مؤمنان علی 7. امام موسی کاظم
2. امام حسن 8. امام علی بن موسیالرضا
3. امام حسین 9. امام محمدتقی
4. امام علی بن الحسین 10. امام علی النقی
5. امام محمّد باقر 11. امام حسن عسکری
6. امام جعفر صادق 12. حضرت مهدی
آخرین امام، حضرت مهدی(عج) است که هماکنون به امر خداوند، در غیبت کبرا قرار دارد و مأموریت دارد به هنگام آمادگی کافی در جهان، پرچم عدالت را بر افرازد و جهان را پر از صلح و عدالت نماید.
پرسش
1. مفهوم امامت را توضیح دهید؟
2. شرایط امام را بنویسید؟
3. طریق نصب و انتخاب امام را توضیح دهید؟
4. جانشینان پیامبر اسلام(امامان) را نام ببرید؟
درس7: معاد و عالم آخرت
ایمان به معاد و حیات پس از مرگ، مهمترین اصل اعتقادی اسلام است. پیامبران الهی؛ همگی پس از اصل توحید، ایمان به معاد را از مردم خواستهاند. بخش عمده از آیات قرآن کریم و سخنان پیامبران با مردم، اختصاص به موضوع معاد دارد.
معاد به معنای بازگشت روح به بدن در قیامت و زنده شدن دوباره انسان است تا به اعمال او رسیدگی شود. بنابر این اعتقاد به اصل معاد، نقشی مهم در رفتار انسان و میل او به نیکوکاری و دوری از زشتیها دارد.
الف- اهمیت اعتقاد به معاد
اعتقاد به معاد، از دو جهت در زندگی انسان تأثیر دارد.
1. در زندگی فردی
زندگی در این جهان بدون اعتقاد به آخرت، پوچ و بیمعنی خواهد بود؛ امّا ایمان به معاد به زندگی انسان معنی میدهد و او را از «اضطراب» و «نگرانی» و «پوچی» رها میسازد. قرآن نیز آفرینش انسان را هدفمند بیان کرده است(مؤمنون/115). اگر کسی معتقد به معاد نباشد و زندگی را فقط در همین دوره کوتاه دنیا بداند، چنین کسی به ناچار گرفتار پوچی و بیهدفی خواهد شد و جز یک زندگی رنجآور نخواهد داشت. بنابر این زنـدگی این دنیـا در صورتی معنا پیدا میکند کـه این جهـان را مزرعهای
برای جهان دیگر، و گذرگاهی برای حیات جاودانه آخرت بدانیم.
2. در زندگی اجتماعی
اعتقاد به حیات پس از مرگ، نقش مهمی در زندگی اجتماعی و رفتارهای متقابل افراد نسبت به یکدیگر و رعایت حقوق دیگران دارد. ایمان به معاد، روح مسئولیت پذیری را در انسان ایجاد نموده و او را در برابر انحرافات، گمراهیها، ظلمها و تجاوزها کنترل میکند. در جامعهای که چنین اعتقادی زنده باشد، برای اجرای قوانین و مقررات عادلانه و جلوگیری از ظلم و تجاوز به دیگران، کمتر نیاز به اِعمال زور و فشار دارد.[14]
ب- دلایل اثبات معاد
خداوند حکیم است، از این رو فعل او نیز دارای هدف و حکمت بوده و از هر لغو و باطلی منزّه است. خدای متعال جهان را هدفمند آفریده که همه مخلوقات بهغایت و کمال ذاتی خود برسند. از آنجاییکه آفرینش انسان، فعلی از افعال الهی است و از روح جاودان برخوردار است، اهداف متناسب با خود را میطلبد و آن رسیدن به کمالات ابدی است. تحقق این هدف، در گرو وجود حیات اخروی است؛ زیرا اگر حیات آدمی در این دنیا محدود گردد و با مرگ، هستی او نابود شود، هدف خداوند از آفرینش انسان و جهان تأمین نمیشود، چون به کمال نهایی نمیرسد، این با حکمت الهی سازگار نخواهد بود. بنابر این حکمت الهی اقتضا دارد حیات اخروی را که آدمی به آنجا منتقل شده تا به کمالات نهایی برسد و حکمت و هدف خداوند از آفرینش تأمین شود. در قرآن کریم نیز به این برهان اشاره نموده که نظام هستی بیهوده و بیهدف آفریده نشده، بلکه هدف مند آفریده شده است(دخان/38).
2. اقتضای عدالت
یکی از صفات خداوند، عدالت است. آفرینش او نیز بر اساس عدالت است. انسان در این دنیا در انتخاب و انجام کارهای خوب و بد آزاد است؛ درنتیجه برخی از انسانها کارهای نیکویی و برخی دیگر کارهای زشت انجام میدهد. بهحکم عقل، باید هر کس نتیجه عمل خود را بهصورت کامل ببیند؛ اما این دنیا ظرفیت تحقق عدالت را ندارد تا انسانهای خوب به پاداش و انسانهای بد به مجازات برسند. از این رو عدالت خداوند ایجاب میکند که پس از مرگ، دادگاهی باشد تا هر انسانی، پاداش و کیفر مناسب خود را ببیند. اگر قیامت نباشد، قانون عدالت پروردگار که برجهان هستی حاکم است نقض خواهد شد. از این رو قرآن کریم به مساوی نبودن نیکوکار و بدکار در قیامت اشاره نموده که هر کس در برابر اعمالی که انجام داده است، جزا داده میشود(جاثیه/22).
3. اقتضای فطرت
میل به بقاء و جاودانگی، یک خواست فطری در انسان است، زیرا همه انسانها زندگی را دوست دارند و میخواهند زندگی آنان با مرگ پایان نپذیرد، اما این دنیا جاودانه نیست، بلکه زود گذر است. بنابر این، لازم است جهانی ابدی وجود داشته باشد تا میل به بقای انسان، در آن برآورده شود، این میل به جاویدان طلبی، جزء خواستههای فطری انسان بشمار میرود که دلالت بر وجود معاد دارد و با حکمت الهی سازگار است.
پرسش
1. مفهوم معاد را بنویسید؟
2. آثار اعتقاد به معاد را بنویسید؟
3. اقتضای حکمت خداوند در مورد معاد را توضیح دهید؟
4. اقتضای عدالت خداوند در مورد معاد را بیان نمایید؟
2
بخش دوم: احکام عبادی
در بخش نخست با مباحث اعتقادی آشنا شدیم و بیان شد که ایمان و عقیده درست باید بر اساس استدلال و شناخت باشد. اما انسان هر نوع عقیده و اندیشه را انتخاب کند، آثار آن در عمل و رفتارهایش بروز و ظهور پیدا میکند. پس از ایمان به خداوند، نوبت به انجام دستورات الهی میرسد. بنابر این بخش دوم کتاب درباره آشنایی با احکام عملی دین اختصاص دارد.
از آنجا که انسان در احکام عملی، باید از مجتهد جامع شرایط، تقلید کند، ابتدا احکام تقلید، سپس احکام نماز بیان میشود. چون طهارت و نظافت شرط صحت نماز و اعمال عبادی است، احکام طهارت مقدم بر عبادات ارائه میگردد.
1
فصل اول: تقلید
درس 8: احکام تـقلید
بر هر مکلفی، بهحکم عقل واجب است، در عبادات واجبه و معاملات، بلکه در هر فعلی که احتمال وجوب و یا حرمت در آن میرود، مجتهد باشد، یا مقلّد، و یا از راه احتیاط تکلیف خود را به گونه انجام دهد که یقین به فراغ ذمه حاصل کند، اما احتیاط عسر آور است. پس مکلف باید از مجتهد جامعالشرایط تقلید کند.(مسئله 1و21)
الف- تقلید
1. تقلید عبارت از عمل به فتوای مجتهد است.(مسئله7)
2. تقلید در اصول دین، مانند: توحید، نبوت،عدالت، امامت و معاد جایز نیست.(مسئله20)
3. تقلید در احکام ضروری مثل اصل وجوب نماز، روزه ماه رمضان، حج، زکات و مانند آن، لازم نیست.(مسئله۵)
4. در احکام یقینی مثل حرمت زنا و شرب خمر تقلید لازم نیست.(مسئله۵)
ب- مرجع تقلید
به مجتهدی که مردم برای یادگیری احکام دینی به او مراجعه نموده و از او تقلید میکنند، مرجع تقلید گفته میشود.
1. شرایط مجتهد، عبارت است:
1. بلوغ
2. عقل
3. مرد بودن
4. عدال
5. دوازدهامامی بودن
6. مجتهد مطلق بودن
7. حلالزاده بودن
8.زندهبودن.(مسئله۲۵)
2. راههای اثبات عدالت:
1. معاشرتی که مفید علم یا اطمینان باشد.
2. شهادت عدلین
3. شیاعی که مفید علم یا اطمینان باشد.(مسئله۴۸)
3. راههای شناخت اجتهاد و اعلمیت:
1. علم وجدانی خود مقلد
2. شهادت دو نفر عادل دانا
3. شیاعی که مفید علم باشد.(مسئله 22و23)
4. راههای به دست آوردن فتوای مجتهد:
1. شنیدن از خود مجتهد
2. شنیدن از دو نفر عادل
3 شنیدن از انسان مطمئن
4. دیدن در رساله مجتهد
5. گرفتن فتوا از طریق استفتاء
6. شیاع مفید اطمینان.(مسئله۳۹)
5. اگر مجتهدی فوت کند، وکلا و مأذونین او، عزل میشوند.(مسئله۵۰)
6. تقلید ابتدایی از مجتهد میت جایز نیست.(مسئله9)
7. اقوی جواز بقا بر تقلید میت است. اگر میت اعلم باشد، احتیاط واجب، بقا بر تقلید اوست.(مسئله۸)
8. احتیاط واجب، تقلید از اعلم است.(مسئله۱۲)
9. اعلم کسی است که در استنباط احکام شرعیِ از کتاب، سنت، اجماع و عقل، از مجتهدین دیگر استادتر باشد.(مسئله ۱۹)
10. اگر بین اعلم و غیر اعلم اختلاف در فتوا باشد، و فتوای غیر اعلم موافق احتیاط و یا موافق فتوای اعلم نباشد، تقلید از اعلم متعین است.(مسئله ۱۲)
11. راههای جواز تقلید از مجتهد غیر اعلم:
1. غیر اعلم با اعلم در فتوا اختلاف نداشته باشد.
2. بین اعلم و غیر اعلم، اختلاف در فتوا است، ولی قول غیر اعلم موافق احتیاط است.
3. بین اعلم و غیر اعلم، اختلاف در فتوا باشد، ولی فتوای غیر اعلم موافق با فتوای میت اعلم است.
4. هرگاه برای اعلم فتوا در مسئله نباشد، اخذ حکم آن مسئله از غیر اعلم جایز است.(مسئله ۱۵)
ج- مقلد
مقلد: کسی است، که درباره شناخت احکام شرعی به مجتهد مراجعه میکند.
1. اعمال شخص جاهل بدون تقلید باطل است، مگر مطابق با واقع یا فتوای مرجعی باشد که وظیفه او تقلید از آن بوده و نیز عمل عبادی از روی قصد قربت انجام گرفته باشد.(مسئله۶)
2. مسائلی را که انسان غالباً به آنها احتیاج دارد واجب است یاد بگیرد.
3. علم به اجزاء، شرایط و مقدمات عبادات، واجب است.(مسئله۳۰)
استفتاء
سؤال: کسی که قبلاً از آیتاللهالعظمی محقق کابلی(ره) تقلید داشته تکلیفشان چیست؟
جواب: مؤمنین مجازند بر تقلید از ایشان باقی بمانند.
پرسش
1. تقلید را تعریف کنید؟
2. در چه موارد تقلید جایز نیست؟
3. شرایط مجتهد جامع شرایط کدامند؟
4. راهای جواز تقلید مجتهد غیر اعلم را بیان کنید؟
2
فصل دوم: طهارت
طهارت و نظافت جزء ایمان است و خداوند پاکان را دوست دارد. در فقه اسلامی، طهارت، شرط اساسی عبادت است.
درس9: اقسـام آبها
آب یکی از مهمترین مطهرات است که هم خودش پاک است و هم باعث پاکیزگی چیزهای دیگر میگردد.
آبها دو نوع است: مطلق و مضاف.
الف- آب مطلق
آب مطلق شش قسم است:
1. آب کر
2. آب قلیل
3. آب جاری
4. آب باران
5. آب چاه
6. آب که از زمین میجوشد.(مسئله51)
1. آب کر آبی است که از نظر حجم، اندازه طول، عرض و عمق آن، هر یک سه وجب و نیم باشد که تقریباً برابر با 384 لیتر میشود.(مسئله۵۲)
2. اگر عین نجس، مانند: بول و خون یا شیء که با آن نجس شده است، مانند: لباس نجس، به آب کر برسد، ولی بو یا رنگ یا مزه آب تغییر کند، نجس میگردد. اگر آن سه ویژگی تغییر نکند نجس نمیشود.(مسئله۵۳)
3. اگر چیز نجس را زیر شیری که متصل به کر است بشویند، آبی که از آن چیز میریزد به سه شرط پاک است:
1. متصل به کر باشد.
2. بو یا رنگ یا مزه نجاست نگرفته باشد.
3. عین نجاست هم در آن نباشد.(مسئله۵۷)
1. آب قلیل آبی است که از زمین نجوشد و از کر کمتر باشد. مسئله۶۱)
2. اگر آب قلیل روی چیز نجس بریزد، یا چیز نجس به آن برسد، نجس میشود.(مسئله۶۲)
3. باید آب قلیل روی شئ نجس ریخته شود و بعد از برطرف شدن عین نجاست، اگر محل بهمجرد شستن یکمرتبه پاک شود، غساله[15] آب قلیل پاک است. اگر دومرتبه شستن لازم دارد، از غساله اول بنابر احتیاط واجب اجتناب و غساله دوم پاک است. (مسئله۶۳)
آب جاری از زمین میجوشد و جریان دارد، مانند آب چشمهها و کاریزها. اما اگر از زمین بجوشد و جریان نداشته باشد، در حکم آب جاری است.
1. اگر آب جاری با نجاست ملاقات کند، بو یا رنگ یا مزه آن تغییر کند، نجس میشود.(مسئله66-۶۵)
2. آب لولههای حمام و خانهها که از شیرها و دوشها میریزد، اگر متصل به کر باشد حکم کر را دارد.(مسئله۷۱ و215)
1. چیزی که نجس است و عین نجاست در آن نیست، به هر جای آن یکمرتبه باران برسد پاک میشود. در فرش، لباس و مانند اینها فشار لازم نیست.(مسئله۷۳)
2. اگر بر فرش پاکی در روی زمین نجس، باران ببارد و بر زمین جاری شود، فرش نجس نمیشود و زمین هم پاک میگردد.(مسئله۷۹)
3. اگر بر سقف یا روی بام ساختمان، عین نجاست باشد، زمان باریدن باران روی بام، آب جاری از سقف یا ناودان پاک است، بعد از قطع شدن باران اگر آبی که میریزد، به چیز نجس برسد، نجس است.(مسئله۷۵)
1. آب چاه که از زمین میجوشد، اگرچه کمتر از کر باشد، چنانچه نجاستی به آن برسد، تا وقتیکه بو یا رنگ یا مزه آن به واسطه نجاست تغییر نکرده باشد آن آب پاک است.(مسئله۸۰)
2. اگر نجاستی در چاه بریزد، بو، رنگ و یا مزه آن را تغییر دهد، با زایل
شدن این سه نشانه، آب چاه پاک میشود.(مسئله۸۱)
آبی که از زمین میجوشد و جریان ندارد، در حکم آب جاری است؛ یعنی با ملاقات نجاست، نجس نمیشود مگر اینکه رنگ یا بو یا مزه آن تغییر کند.(مسئله۸۳)
ب-آب مضاف
آبی که از چیزی گرفته شده باشد مانند آبمیوه یا با چیزی مخلوط شده باشد مثل، آب با گِل و مانند آن.(مسئله۵۱)
احکام آب مضاف
1. آب مضاف، هرقدر زیاد باشد چیزی نجس را پاک نمیکند.
2. اگر ذرهای نجاست به آن برسد نجس میشود.
3. وضو و غسل با آن باطل است.(مسئله۸۴-85)
پرسش
1. اقسام آبها را بیان کنید؟
2. حکم آب جاری را بیان کنید؟
3. فرش و اشیای نجس چگونه با آب باران پاک میشود؟
4. آب چاه نجس چگونه پاک میشود؟
درس10:نجاسات
نجاسات «یازده» چيز است:
1. بول
2.غائط.
3. منى
4. مردار
5. خون
6. كافر
7. سگ
8. خوك
9. شراب
10. فقاع
11. عرق شتر نجاستخوار.(مسئله۱۲۱)
اول و دوم: بول و غائط[16]
1. بول و غائط جانداران زیر نجس است:
1. انسان
2. حیوان حرامگوشتی که خون جهنده دارد.
3. حیوان نجاستخوار
4. گوسفندی که شیر خوک خورده است.
5. حیوانی که انسان با آن نزدیکی نموده است.(مسئله 122و۱۲۴)
2. فضله پرندگان حرامگوشت پاک و بهتر اجتناب از آن است.(مسئله۱۲۳)
منی انسان و هر حیوانی که خون جهنده دارد نجس است.(مسئله۱۲۵)
1. مردار انسان و هر حیوانی که خون جهنده دارد نجس است؛ چه خودش مرده باشد یا ذبح شرعی نشده باشند.(مسئله۱۲۶)
2. اگر از بدن انسان یا حیوانی زنده که خون جهنده دارد، گوشت یا چیز دیگری که روح دارد جدا گردد، نجس است.(مسئله۱۲۸)
3. دواجات روان، مانند: عطر، روغن، واکس و صابون که از خارج میآورند، اگر انسان یقین به نجاست آنها نداشته باشد، پاک است. (مسئله۱۳۲)
خون انسان و هر حیوانی که خون جهنده دارد، نجس است.(مسئله۱۳۴)
1. کافر یعنی کسی که منکر خدا یا معاد است یا برای خدا شریک قرار دهد، نجس است.
2. اهل کتاب مثل یهودیان و مسیحیان اقوی محکوم به طهارت هستند. (مسئله۱۴۴)
هفتم و هشتم: سگ و خوک
سگ و خوکی که در خشکی زندگی میکنند، تمام اجزای آن نجس است. اما سگ و خوک دریایی پاک است.(مسئله۱۴۳)
نهم: شراب
شراب و نبیذی که مسکر است، بنابر احتیاط واجب، هر چیزی که مستکننده باشد، نجس است.(مسئله149)
فقاعی که از آب جو گرفته شده و موجب مستی میگردد، نجس است. (مسئله۱۵۳)
عرق شتر نجاست خوار و هر حیوانی که به خوردن نجاست انسان عادت دارد، بنابر احتیاط واجب، نجس است.(مسئله۱۵۸)
احکام نجاسات
1. راههای اثبات نجاست
1. خود انسان به نجاست شئ یقین کند.
2. اقرار دارنده شئ نجس
3. شهادت دو مرد عادل.)مسئله۱۵۹)
2. اگر یکی از دو ظرف یا دو لباسی که از هردوی آنها استفاده میکند، نجس شده و نداند کدام است، باید از هر دو اجتناب گردد.(مسئله۱۶۲)
3. خوردن و آشامیدن نجس و چیزیِ متنجس حرام است. اگر کسی چیزیِ نجسی را میخورد و یا با لباس نجس نماز میخواند، لازم نیست به او گفته شود.(مسئله۱۷۹و181)
4. اگر صاحبخانه در بین غذا خوردن بفهمد که غذا نجس است، باید به مهمانها بگوید.(مسئله۱۸۳)
5. اگر یکی از دو شئ نجس و پاک، مرطوب باشد و رطوبتش به دیگری سرایت کند، چيز پاك نيز نجس میشود.(مسئله ۱۶۳)
استفتاء
سؤال: اگر موقع استنجا، قطرات آب از اطراف محل طهارت به پا، یا لباس اصابت کند، حکمش چیست ؟
جواب: اگر عین نجاست همراه آن نباشد، پاک است.
پرسش
1. اقسام نجاسات را نام ببرید؟
2. خونهای نجس را نام ببرید؟
3. راههای اثبات نجاست را نام ببرید؟
4. نظر آیت الله العظمی فاضلی در باره طهارت اهل کتاب چیست؟
درس11: مـطهرات (1)
مطهرات سیزده مورد است
1. آب
2. زمین
3. آفتاب
4. استحاله
5. انقلاب
6. انتقال
7. اسلام
8. تبعیت
9. بر طرف شدن عین نجاست
10. استبراء حیوان نجاست خوار
11. غایب شدن مسلمان
12. خارج شدن خون متعارف ذبیحه
13. سنگ و کهنه استنجاء
اول: آب
1. آب با چهار شرط شئ نجس را پاک میکند:
1. آب مطلق باشد.
2. آب پاک باشد.
3. وقتی چیز نجس را میشویند آب مضاف نشود.
4. عین نجاست در آن نباشد.(مسئله۱۸۷)
الف- تطهیر اشیای نجس با آب
برای تطهیر اشیای نجس باید عین نجاست را برطرف کرد، سپس به تعداد معین، آن را آب کشید. اگـر نـیاز به فشـردن داشـت بـعد از آب کشیدن باید فشرده شود. شیوه تطهیر اشیاء نجس عبارت از:
الف- تطهیر ظرف
1. با آب کثیر: یکمرتبه
2. با آب قلیل: سه مرتبه
3. ظرف نجس به شراب یا سگ یا خوک با شیوه دیگری تطهیر می شود.
ب- تطهیر غیرظرف : چه با بول نجس شود یا غیر بول:
1. با آب کثیر: یکمرتبه
2. با آب قلیل: دو مرتبه
1. شئ نجس به بول پسر شیرخوار که غذا خور نشده است، با یکمرتبه ریختن آب روی تمام قسمت آن، پاک میشود. در لباس، فرش و مانند اینها فشار لازم نیست.(مسئله۱۹۹)
2. اگر ظاهر گندم، برنج، صابون و مانند اینها نجس شود، با فروبردن در آب کر و جاری پاک میگردد. اگر باطن آنها نجس شود، تطهیر آنها مثل تطهیر کوزه، باید به قدری در آب کر یا جاری بماند، تا آب به تمام آن، فرو رود.(مسئله۲۰۲)
3. اگر ظاهر گوشت، دنبه و مانند اینها، نجس گردد، در ظرفی قرارداده شود و سه مرتبه روی آن، آب ریخته و خالی کند، پاک میشود و ظرف هم پاک میگردد. ولی در لباس و مانند آن در هر مرتبه، فشار لازم است تا غساله اش، بیرون بریزد.(مسئله۲۰۴)
4. از چیزِ نجس، تا عین نجاست برطرف نگردد، پاک نمیشود. اگر عین نجاسـت با تطـهیر از بین رفـت، ولی بو یا رنـگ نجاسـت در آن
باقیمانده باشد، اشکال ندارد.)مسئله۲۰۸)
5. آبی که پاک بوده و معلوم نیست نجس شده یا نه، پاک است، و آبی
که نجس بوده و معلوم نیست پاکشده یا نه، نجس است.(مسئله۹۲)
6. شیوه تطهیر مخرج بول و غائط:
1. مخرج بول: فقط با آب پاک میشود.(مسئله۱۰۳)
2.مخرج غائط
1. چیزی از غائط نماند.(مسئله۱۰۴)
2.مخرج غائط با سنگ، کلوخ و پارچه خشک پاک میشود.(مسئله۱۰۵)
7. در سه صورت مخرج غائط، فقط با آب پاک میشود:
1. با غائط نجاست دیگری مثل خون بیرون آمده باشد.
2. نجاستی از خارج به مخرج غائط رسیده باشد.
3. اطراف مخرج از حد معمول بیشتر آلوده گردد.(مسئله۱۰۲)
ب- احکام تخلّی
یک: واجبات تخلی
1. واجب است انسان عورت خود را از کسانی که مکلّفاند، و نیز از دیوانه و بچههای ممیز بپوشاند.(مسئله۹۴)
2. جلوی بدن یعنی شکم و سینه رو به قبله و پشت به قبله نباشد. (مسئله۹۶)
دو: محرمات تخلی
مکانهای که تخلی در آن حرام است:
1. در کوچههای بنبست که صاحبانش اجازه نداده باشند.
2. در ملک کسی که اجازه تخلی نداده است.
3. جایی که برای عده خاصی وقف شده است، مانند مدارس.
4. روی قبر مؤمنین در صورتی بیاحترامی.
5. جای که سبب هتک حرمت مقدسات دین یا مذهب شود.(مسئله۱۰۱)
ج- استبراء
استبراء عملی مستحبی برای مردها است تا یقین حاصل شود که بول در مجری بول نمانده است. اگر رطوبتی بعداً دیده شود پاک است و وضو را باطل نمیکند.(مسئله۱۱۰)
دوم: زمین
1. زمین کف پا و ته کفش نجس را با سه شرط پاک میکند:
1. زمین پاک باشد.
2. زمین خشک باشد.
3. عین نجاست از کف پا و ته کفش با راه رفتن روی زمین برطرف شود.(مسئله۲۲۱)
2. راه رفتن روی فرش، حصیر، سبزه، آسفالت و روی زمینی که با چوب فرش شده، کف پا و ته کفش نجس را پاک نمیکند.(مسئله221و۲۲۲)
3. ته عصا، ته پای مصنوعی، نعل چهارپایان، چرخ اتومبیل، درشکه و مانند اینها احوط بقای نجاست است.(مسئله۲۲۶)
سوم: آفتاب
1. آفتاب، موارد زیر را پاک میکند:
1. زمین
2. ساختمان
3. اشیاء متصل به ساختمان مثل در و پنجره و میخ
5. درخت و گیاه پیش از چیدن آن. (مسئله۲۲۹)
2. آفتاب به پنج شرط شئ نجس را پاک میکند:
1. آن شئ نجس مرطوب باشد.
2. عین نجاست پیش از خشک شدن و تابیدن آفتاب، برطرف گردد.
3. چیزی، مانع تابیدن آفتاب بر شئ نجس نگردد.
4. آفتاب بهتنهایی رطوبت شئ نجس را خشک کند.
5. آفتاب مقداری از بنا و ساختمان نجس را خشک کند. (مسئله۲۲۹)
استفتاء
سؤال: قسمت از زمین با بول نجس شده، چگونه میتوان نجاست آن را تطهیر کرد؟
جواب: اگر آفتاب برآن بتابد، پاک میشود.
پرسش
1. شرایط پاک کردن اشیای نجس با آب را بیان کنید؟
2. شیوه تطهیر شئ نجس به بول و غایط را توضیح دهید؟
3. شرایط پاک کردن زمین را بیان کنید؟
4. موارد که آفتاب پاک میکند، نام ببرید؟
درس 12: مطهرات (2)
1. استحاله آن است که جنس چیزِ نجس به گونه تغییر کند که حالت اول آن باقی نماند، مانند: چوب نجس بسوزد و خاکستر گردد، پاک میشود. ولی اگر جنس آن عوض نشود، مثل گندم نجس را آرد کنند یا نان بپزند، پاک نمیشود.(مسئله۲۳۳)
2. کوزۀ گلی و مانند آن که از گل نجس ساخته شده و زغالی که از چوب نجس درستشده، نجس است.(مسئله۲۳۴)
1. انقلاب عبارت است از تغییر حالت یک شئ به حالت دیگر، مثلاً اگر شراب بهخودیخود یا به واسطه ریختن چیزی مثل سرکه و نمک در آن، تبدیل به سرکه شود، پاک میگردد.(مسئله۲۳۶)
2. آب انگوری که به آتش یا بهخودیخود جوش بیاید، حرام میشود. اگر آنقدر در آتش بجوشد که دو قسمت آن کم شود و یک قسمت آن بماند، حلال میشود. (مسئله۲۴۰)
انتقال:عبارت است از منتقل شدن نجس از جاندار به جاندار دیگر، مثل
خون از بدن حیوانی که خون جهنده دارد به بدن حیوانی که خون جهنده
ندارد، به شرط که خون حیوان منتقلشده گفته شود، پاک میگردد، اما خون که زالو از انسان میمکد، نجس است.(مسئله۲۴۷)
اگر کافر شهادتین بگوید؛ یعنی به یگانگی خدا و نبوت خاتمالانبیاء اقرار نماید. پاک میگردد و تمامی احکام یک مسلمان بر او جاری میشود، البته وسایل نجس او پاک نمیگردد.(مسئله۲۴۹و250)
تبعیت یعنی چیزِ نجسی به واسطه پاکی چیز دیگر، پاک شود، مانند اینکه اگر شراب، سرکه شود، ظرف آنهم بهتبع پاک میشود. وسایل چاه با تطهیر چاه، پاک میشود. تخته یا سنگی که میت را روی آن غسل داده، بعد از غسل پاک میشود.(مسئله252و۲۵۳ و255)
برطرف شدن عین نجاست در دو موضع موجب پاکی است:(مسئله۲۵۹)
1. اگر عین نجاست از حیوانات برطرف شود، بدن آن حیوان پاک میشود.
2. اگر عین نجاست از باطن برطرف شود، مثل خونی لای دندان، با
آب دهان از بین برود، آب کشیدن داخل دهان لازم نیست.(مسئله۲۶۰)
بول و غائط حیوانی که به خوردن نجاست انسان عادت کرده، نجس است. برای پاک شدن حیوان نجاستخوار، باید آن را استـبراء کنند؛ یعنی تـا مدتی نگذارد نجاست بخورد و غذای پاک به آن بدهد.
مدت استبراء حیوانات
1. شتر نجاستخوار 40 روز
2. گاو 20 روز
3. گوسفند 10 روز
4. مرغابی 7 یا 5 روز
5. مرغ خانگی 3 روز.(مسئله۲۶۳)
اگر بدن یا لباس مسلمان، یا چیز دیگری مانند ظرف و فرش که در اختیار او است، نجس شود، و آن مسلمان غایب گردد، با شش شرط پاک است:
1. آن مسلمان چیزی را که بدن یا لباسش را نجس کرده، نجس بداند.
2. آگاهی از نجاست بدن یا لباس.
3. استفاده از شئ که شرط آن پاکی است مثل لباس پاک در نماز.
4. آگاهی مسلمان غایب از شرط پاک بودن شئ در یک عمل.
5. احتمال آب کشیدن شئ نجس توسط مسلمان.
6. آن مسلمان بنابر احتیاط، بالغ باشد.(مسئله۲۶۴)
خونی که در جوف ذبیحه حلالگوشت، بعد از کشتن شرعی باقی میماند، چنانچه خون متعارف خارجشده باشد، پاک است.(مسئله۲۶۸)
مخرج غائط، با سه سنگ یا سه کلوخ یا سه پارچه کهنه که عین نجاست را از مخرج برطرف کند، پاک میشود. اگر به سه سنگ پاک نشود، باید تکرار گردد تا پاک شود. ولی مخرج بول بهجز آب، به چیزی دیگر پاک نمیشود.(مسئله۲۷۰)
احکام ظرفها
یک- زینت و نگهداری ظروف طلا و نقره
ساختن ظرف طلا، نقره، خرید و فروش آنها برای زینت نمودن اتاق یا نگاهداشتن آن احوط ترک است.(مسئله ۲۷۲)
دو- استفاده از ظرف طلا و نقره
استفاده از ظرف طلا و نقره برای خوردن و آشامیدن، بنابر احتیاط حرام است.(مسئله۲۷۲)
سه- نحوه تطهیر ظروف
1. ظرف شراب: سه مرتبه بشوید، فرقی بین آب قلیل و کثیر نیست. (مسئله۱۹۱)
2. ظرف که سگ لیسیده :
1. بنابر احتیاط واجب باید پیش از شستن خاک مالی گردد و آب روی آن ریخته شود.
2. یک مرتبه با أب کثیر و یا دو مرتبه با آب قلیل بشوید. (مسئله188)
3. سایر ظروف نجس
1. با آب قلیل سه مرتبه شسته شود؛ یعنی:
1.سه مرتبه پر و خالی شود.
2. سه دفعه مقداری آب در آن ریخته شود تا به تمام جای نجس آن رسیده و بیرون ریخته شود.(مسئله۱۹۳)
2. با آب کر و جاری یکمرتبه شسته شود.
4. ظرف بزرگ نجس، به دو قسم پاک میشود:
1. سه مرتبه از آب پر و خالی شود.
2. اگر سه مرتبه آب از بالا در آن ریخته و بیرون شود. در مرتبه دوم و سوم، ظرف که با آن، آب را بیرون آورده، باید تطهیر شود
.(مسئله۱۹۴)
چهار- ظرف ساخته شده از مردار، سگ و خوک
آشامیدن و خوردن در ظرف ساخته شده از پوست سگ یا خوک یا مردار که موجب نجاست میشود، حرام است.(مسئله۲۷۱)
استفتاء
سؤال: خانۀ با آجر، ماسه و سایر مصالح نجس ساخته شده است، آفتاب نیز اصلاً بر آن نمیتابد، کسی که از این خانه استفاده میکند چه تکلیف دارد؟
جواب: در فرض سؤال، طرف بیرون و داخل این خانه را دو مرتبه با آب قلیل به گونه بشوید که آب جاری شود.
پرسش
1. تفاوت استحاله و انقلاب را بیان نمایید؟
2. حیوانات نجاست خوار چگونه پاک میشود؟
3. شیوه تطهیر ظروف با آب قلیل را بیان نمایید؟
4. ظرف بزرگ چگونه با آب قلیل پاک میشود؟
درس13: وضـو
الف- واجبات وضو
1. نیت و قصد وضو
2. شستن صورت
3. شستن دستها
4. مسح سر
5. مسح پاها
6. ترتیب
7. موالات.(مسئله۲۸۰)
ب – شرایط صحیح بودن وضو
یک- شرایط آب وضو
1. آب پاک باشد.
2. آب مطلق باشد.
3. آب وضو مباح باشد.
دو- شرایط ظرف آب
4. ظرف آب وضو، مباح باشد.
5. ظرف آب وضو، طلا و نقره نباشد.
سه- شرایط مکان وضو
6. فضای وضو گرفتن باید مباح باشد.
چهار- شرایط اعضایوضو
7. پاکی اعضای وضو موقع شستن و مسح کردن.
8. مانعی از رسیدن آب در اعضای وضو، نباشد.
پنج: شرایط وضو گیرنده
9. وجود وقت کافی برای وضو و نماز.
10. داشتن قصد قربت در وضو.
11. استعمال آب برای او، ضرر نداشته باشد.
12. ترتیب: وضو را به ترتیب، بجا آورد.
13. موالات: کارهای وضو پشت سرهم باشد.
14. مباشرت: مکلف خود کارهای وضو را انجام دهد نه کسی دیگر.(مسئله 309-342)
وضو گرفتن به دو گونه ترتیبی و ارتماسی انجام میشود.
یک: شستن صورت
از بالای پیشانی جایی که موی سر میروید تا آخر چانه و پهنای آن به مقداری بین انگشت وسط و شست، باید شسته شود. اگر مختصری از این مقدار را نشوید، وضو باطل است.(مسئله۲۸۱)
دو: شستن دستها
بعد از شستن صورت، باید دست راست و بعد از آن، دست چپ را از آرنج تا سرانگشتها، بشوید.(مسئله۲۸۹)
1. در وضو باید صورت و دستها را از بالا به پایین بشوید و اگر از پایین به بالا بشوید، وضو باطل است.(مسئله۲۸۷)
2. در وضو، شستن صورت و دستها مرتبه اول واجب، مرتبه دوم جایز و مرتبه سوم و بیشتر از آن، حرام است. اگر یک کف یا
دو کف آب بریزد، و تمامصورت را فراگیرد، یک شستن محسوب میشود. اگر همینگونه مرتبه دوم آب بریزد، شستن دوم تحقق پیدا میکند.(مسئله۲۹۲)
سه: مسح سر
بعد از شستن هر دو دست، باید جلوی سر را با تری آب وضوی دست راست از بالای سر به پایین مسح کند.(مسئله 295و۲۹۳)
چهار: مسح پاها
بعد از مسح سر، با تری آب وضوی دست، روی پاها را از سر یکی از انگشتها، تا برآمدگی روی پا یا مفصل مسح کند. پای راست، با دست راست و پای چپ، با دست چپ مسح شود. (مسئله۲۹۶و 303)
جای مسح باید خشک باشد و اگر به قدریتر باشد که رطوبت کف دست به آن اثر نکند، مسح باطل است.(مسئله۳۰۰)
ابتدا صورت را از طرف پیشانی و دستها را از طرف آرنج به قصد وضو در آب فروببرد. ولی مسح سر و پاها با رطوبت دست در وضوی ارتماسی اشکال دارد، بنابر این دست چپ را در آب فروبرده و قسمتی از کف را باقی گذاشته و آن را با دست راست بهصورت ترتیبی شسته، سپس با آن مسح کرد.(مسئله۳۰۵ و306)
چیزی که با آن زخم و شکستگی بسته میشود، و دوایی که روی زخم و مانند آن گذاشته میشود، جبیره گوید.
حالتهای جبیره:
یک- زخم باز
1. آب ضرر ندارد، به طور معمول وضو بگیرد.(مسئله۳۶۸)
2. آب ضرر دارد، باید اطراف زخم یا دمل را از بالا به پایین بشوید، اگر کشیدن دستتر بر آن ضرر ندارد، دستتر بر آن بکشد و بعد پارچه پاکی روی آن بگذارد، و دستتر را روی پارچه نیز بکشد.(مسئله ۳۶۹)
3. اگر زخم یا شکستگی در جلو سر یا روی پاها است، مسح امکان ندارد، باید تیمم کرد و بنابر احتیاط وضو نیز گرفته و پارچه پاکی روی آن بگذارد و روی پارچه را نیز مسح کند.(مسئله۳۷۰)
دو- زخم بسته
حالت اول- بتوان زخم را باز کرد:
1.اگر آب، ضرر ندارد. باید باز کند و وضو بگیرد.(مسئله۳۷۱)
2.آب ضرر دارد، اطراف زخم را شسته و روی جبیره مسح گردد. (مسئله۳۷۲)
حالت دوم- نتوان زخم را باز کرد:
1. جبیره پاک است و رساندن آب ضرر ندارد، باید آب را به روی زخم از بالا به پایین، برساند.(مسئله۳۷۳)
2. جبیره نجس است. اگر رساندن آب روی زخم، امکان دارد، باید آن را آب بکشد و موقع وضو، آب را به زخم برساند.
3. جبیره نجس است. رساندن آب امکان ندارد یا ضرر دارد، باید تیمم کند.(مسئله ۳۷۳)
1. برای نمازهای واجب، غیر از نماز میت
2. برای سجده و تشهد فراموششده
3. برای طواف واجب خانه خدا
4. برای وضوی نذر یا عهد
5. اگر نذر کرد که جایی از بدن خود را به خط قرآن برساند.
6. برای آب کشیدن قرآنی که نجس شده است.(مسئله۳۶۰)
1. بول
2. غائط
3. باد معده که از مخرج غائط خارج شود.
4. خوابی که به واسطه آن چشم نبیند و گوش نشنود.
5. چیزهایی که عقل را از بین میبرد، مانند دیوانگی، مستی و بیهوشی.
6. استحاضه زنان
1. کسی که شک دارد وضو گرفته یا نه، باید وضو بگیرد.(مسئله345)
2. اگر بعد از نماز شک کند که وضو گرفته یا نه، اگر به حالش توجه داشته، نمازش صحیح و برای نمازهای بعدی، وضو بگیرد.(مسئله۳۴۸)
3. اگر در بین نماز شک کند که آیا وضو گرفته یانه، نماز باطل است. (مسئله۳۴۹)
پرسش
1. شرایط وضو را بیان نماید؟
2. موجبات وضو را ذکر کنید؟
3. مبطلات وضو را نام ببرید؟
4. اقسام وضو را توضیح دهید؟
درس14: احکام غسل
الف- اقسام و موجبات غسلهای واجب
1. غسل جنابت
2. غسل حیض
3. غسل نفاس
4. غسل استحاضه
5. غسل میت
6. غسل مس میت
7. غسلی که به واسطه نذر و قسم و مانند اینها واجب میشود.
1. غسل جنابت
1. به دو چیز انسان جنب میشود:
1. جماع
2. بیرون آمدن منی از طریق استمناء و یا احتلام.(مسئله۳۸۹)
2. شرایط بیرون آمدن منی:
1. با شهوت باشد.
2. با جستن باشد.
3. همراه با سستی بدن باشد.(مسئله290)
دو: پنج چیزی که بر جنب حرام است
1. رساندن جایی از بدن به خط قرآن، اسم خدا به هر لغت باشد، بهتر نرساندن به اسم پیامبران، ائمه و حضرت زهرا(علیهاالسلام) است.
2. رفتن در مسجدالحرام و مسجد پیغمبر.
3. توقف در مساجد دیگر و بنابر احتیاط واجب در حرم امامان.
4. گذاشتن و برداشتن چیزی از مسجد، یا داخل شدن در آن.
5. خواندن آیات سجده واجب قرآن کریم.
سجده های واجب قرآن کریم
1. سوره «فصلت»، آیه۳۷.
2. سوره «حم سجده»، آیه۱۵.
3. سوره «نجم»، آیه۶۲.
4. سوره «علق»، آیه۱۹.(مسئله۳۹۹)
1. غسل جنابت برای خواندن نماز واجب و مانند آن، واجب میشود، ولی برای نماز میت، سجده سهو، سجده شکر و سجدههای واجب قرآن، غسل جنابت لازم نیست.(مسئله۴۰۱)
2. کسی که چند غسل بر او واجب است، میتواند به نیت همه آنها یک غسل بجا آورد.(مسئله۴۳۳)
3. کسی که غسل جنابت کرده است، نباید برای نماز وضو بگیرد.
1. آب مطلق باشد.
2. بدن هنگام غسل پاک باشد.(مسئله ۴۱۶)
3. پاک بودن آب.(مسئله ۴۲۴)
4. مباح بودن آب و مکان.(مسئله ۴۲۴)
1. نیت و قصد قربت.(مسئله ۴۰۵و۴۱۲)
2. شستن سرو گردن
3. شستن طرف راست بدن
4. شستن طرف چپ بدن
5. موالات در غسل ترتیبی.(مسئله ۴۰۵)
6. عدم وجود مانع در بدن.(مسئله ۴۲۱)
1. غسل به دو گونه ترتیبی و ارتماسی انجام میشود.(مسئله۴۰۴)
الف- غسل ترتیبی: در غسل ترتیبی، به نیت غسل، اعضای بدن به ترتیب زیر شسته شود.
1. شستن سر و گردن
1. شستن طرف راست
ب- غسل ارتماسی: به نیت غسل ارتماسی، تمام بدن یکباره در آب فرو رود.(مسئله411)
2. در غسل ترتیبی، پاک بودن تمام بدن، پیش از غسل لازم نیست. اگر هر عضو را پیش از غسل، تطهیر کند کافی است. اما در غسل ارتماسی،
مقتضای احتیاط واجب، پاک بودن بدن پیش از غسل. (مسئله۴۱۶)
ج- غسل جبیره ای: غسل جبیرهای مثل وضوی جبیرهای است. (مسئله383)
استفتاء
سؤال: آیا لباسهای آغشته به عرق بعد از جنابت، نجس است یا پاک؟ آیا میشود با آن لباس بعد از غسل جنابت نماز خواند؟
جواب: عرق جنب پاک است، در صورت عدم سرایت نجاست در نماز اشکال ندارد.
پرسش
1. اقسام غسل را بیان کنید؟
2. موجبات جنابت را ذکر کنید؟
3. کارهای را که بر جنب حرام است، نام ببرید؟
4. روش غسل کردن را توضیح دهید؟
درس15: احکام اختصاصی بانوان
2. استحاضه
یکی از خونهای که از زن خارج میشود خون استحاضه است.
یک: نشانه استحاضه
1. در بیشتر اوقات خون استحاضه زردرنگ و سرد است و بدون فشار و سوزش بیرون میآید و غلیظ هم نیست.
2. گاهی سیاه یا سرخ و گرم و غلیظ و با فشار و سوزش بیرون آید. (مسئله۴۳۶)
دوم: انواع استحاضه
استحاضه سه قسم است:(مسئله۴۳۷)
1. استحاضه قلیله: خون فقط روی پنبه را آلوده نماید و در آن فرو نرود.
2. استحاضه متوسطه: خون در پنبه فرو برود، ولی به دستمالی که معمولاً زنها برای جلوگیری از خون میبندند، نرسد.
3. استحاضه کثیره: خون پنبه را فراگرفته و به دستمال میرسد.
سوم: احکام استحاضه
1. استحاضه قلیله: برای هر نماز باید یک وضو بگیرد، و پنبه را عوض کند. ظاهر فرج را اگر خون به آن رسیده باشد، آب بکشد.(مسئله۴۳۸)
2. استحاضه متوسطه: برای نماز صبح غسل نماید، تا صبح دیگر برای
نمازهای خود، عمل استحاضه قلیله را انجام دهد.(مسئله۴۳۹)
3. استحاضه کثیره: علاوه بر کارهای استحاضه متوسطه، باید برای هر نماز بنابر احتیاط، دستمال را عوض یا آب بکشد و یک غسل برای نماز صبح و یک غسل برای ظهر و عصر و یک غسل برای مغرب و عشاء بجا آورد. بین نماز ظهر و عصر و نیز بین نماز مغرب و عشار فاصله نیندازد.(مسئله۴۴۰)
4. اگر استحاضه قلیله به متوسطه و یا کثیره و بهعکس تبدیل شود، باید برای نماز بعدی، حکم استحاضه نوع آخر را انجام دهد. (مسئله465 و 467 و 469)
3. حیـض
یک: مشخصات حیض
1. تعریف حیض: حیض خونی است که غالباً در چند روزی هرماه از رحم زنها خارج میشود. زن را در موقع دیدن خون حیض، حائض میگویند.
2. نشانههای حیض: خون حیض در بیشتر اوقات غلیظ، گرم و رنگ آن، سیاه یا سرخ است و با فشار و کمی سوزش بیرون میآید.(مسئله۴۷۸)
3. مدت حیض: مدت حیض کمتر از سه روز و بیشتر از ده روز نمیشود. باید سه روز اول حیض پشت سر هم باشد.(مسئله۴۸۴و ۴۸۵)
4. یائسگی: زنهایی که سیده نیستند، بعد از تمام شدن پنجاه سال بنابر مشهور یائسه میشوند.(مسئله۴۷۹)
دو: احکام حائض
1. بر حائض چند چیز حرام است:
1. عبادتهای که به وضو، غسل و یا تیمم نیاز دارد، حرام است.
2. تمام چیزهای که بر جنب حرام بود بر حائض حرام است.
3. جماع کردن حرام است.(مسئله۴۹۴)
2. طلاق در حال حیض، باطل است.(مسئله۵۰۶)
3. نمازهای که زن در حال حیض نخوانده، قضا ندارد، ولی روزههای واجب را که در حال حیض نگرفته، باید قضا نماید.(مسئله544 و۵۱۳)
سه: اقسام زنهای حائض
زنهای حائض شش قسم است:
الف- صاحب عادت
1. صاحب عادت وقتیه و عددیه
1. زنی که دو ماه پشت سر هم در وقت معین، خون حیض ببیند.
2. شماره روزهای حیض او هم در هر دو ماه یک اندازه باشد.
3. در ایام عادت، حکم حیض را دارد و اگر بیشتر از ده روز خون ببیند، حکم استحاضه دارد.(مسئله523)
2. صاحب عادت وقتیه
1. زنی که دو ماه پشت سر هم در وقت معین خون حیض ببیند.
2. عدد روزهای حیض او در هر دو ماه یک اندازه نباشد. مثلاً دو ماه پشت سر هم روز اول ماه خون ببیند ولی ماه اول روز هفتم و
ماه دوم روز هشتم از خون پاک شود.
3. باید روز اول ماه را عادت حیض خود قرار دهد.(مسئله ۵۳۱)
3. صاحب عادت عددیه
1. زنی که شماره روزهای حیض او در دو ماه پشت سر هم به یک اندازه باشد.
2. وقت دیدن آن دو خون یکی نباشد، مثل آن که ماه اول از پنجم تا دهم و ماه دوم از دوازدهم تا هفدهم خون ببیند.
3. تمام روزهای که خوندیده تا ده روز عادت حیض محسوب میشود و بیشتر از آن استحاضه است.(مسئله۵۳۷)
ب- غیر صاحب عادت
4. مضطربه
1. زنی که چند ماه خون دیده، ولی عادت معینی پیدا نکرده، یا عادتش بههمخورده است.
2. اگر بیش از ده روز خون ببیند و همه خونهایی که دیده دارای نشانههای حیض باشد، شش یا هفت روز را حیض قرار دهد و بقیه استحاضه است.(مسئله۵۳۸)
5. مبتدئه
زنی که دفعه اول خون ببیند. اگر بیشتر از ده روز خون ببیند و همه خونهای که دیده دارای نشانههای حیض باشد، باید عادت خویشان خود را حیض و بقیه را استحاضه قرار دهد.(مسئله541و۵۴۰)
6. ناسیه
زنی که مقدار عادت خود را فراموش کرده است. اگر خونی به نشان حیض بین سه تا ده روز ببیند حکم حیض را دارد و بیشتر از ده روز حکم استحاضه را دارد.(مسئله۵۴۳)
4. نفاس
خون نفاس با تولد بچه از مادر بیرون میآید.
یک: مدت نفاس
از وقتیکه اولین جزء بچه از شکم مادر بیرون میآید، خونی که زن میبیند تا لحظهِ قطع شدن که از ده روز بیشتر نباشد، خـون نفاس است.(مسئله۵۵۲)
دو: احکام نفاس
1. بنابر احتیاط توقف در مسجد و کارهای دیگری که بر حائض حرام است، بر نفساء هم حرام است، و آنچه بر حائض واجب است بر نفساء هم واجب است.(مسئله۵۵۷)
2. طلاق زن در حال نفاس باطل است.(مسئله۵۵۸)
3. نزدیکی کردن شوهر با او حرام است.(مسئله۵۵۸)
4. وقتی زن از خون نفاس پاک شد، باید غسل کند، و عبادتهای خود را بجا آورد.(مسئله۵۵۹)
پرسش
1. اقسام استحاضه را بیان نمایید؟
2. اقسام زن حائض را شرح دهید؟
3. چیزهای که بر زن حائض حرام است توضیح دهید؟
4. احکام نفاس را توضیح دهید؟
درس16: احکام میت
5. غسل میت
غسل، کفن، نماز و دفن مسلمان اگرچه دوازده امامی نباشد، بر هر مکلفی واجب است.(مسئله۵۸۶)
یک: شیوه غسل میت
روش غسل میت مثل غسل جنابت است، بنابر احتیاط واجب تا غسل ترتیبی ممکن باشد، میت را غسل ارتماسی ندهد.(مسئله۶۰۹)
دو: احکام غسل میت
1. واجب است میت سه غسل داده شود:
1. با آب مخلوط با سدر
2. با آب مخلوط با کافور
3. با آب خالص.(مسئله۵۹۴)
2. اگر سدر و یا کافور پیدا نشد، باید میت را با آب خالص غسل داده و تیمّم نیز بدهد.(مسئله۵۹۸)
3. کسی که میت را غسل میدهد، باید مسلمان، دوازده امامی، بالغ، عاقل و عالم به احکام غسل باشد و در غسل دادن قصد قربت کند. (مسئله۵۹۹ و600)
4. بچّه سقط شده اگر چهار ماه یا بیشتر دارد، باید غسل داده شود، و اگر چهار ماه ندارد، بنابر احتیاط در پارچهای پیچیده و بدون غسل دفن گردد.(مسئله۶۰۲)
سه: کفن میت
میت مسلمان، با سه پارچه یعنی لنگ، پیراهن و سرتاسری کفن شود. لنگ باید از ناف تا زانو، اطراف بدن را بپوشاند. پیراهن باید، از سر شانه تا نصف ساق پا تمام بدن را بپوشاند. درازی سرتاسری، باید به قدری باشد که بستن دو سر آن ممکن گردد.(مسئله۶۱۴ و ۶۱۵)
چهار: حنوط میت
بعد از غسل، واجب است میت را پیش از کفن کردن، حنوط کند؛ یعنی به پیشانی، کف دستها، سر زانوها و سر دو انگشت بزرگ پاهای او کافور ساییده و تازه، بمالد.(مسئله۶۲۹)
پنج: نماز میت
1. نمازخواندن بر میت مسلمان یا بچهای که محکوم به اسلام و شش سال او تمامشده باشد، واجب است.(مسئله۶۳۸)
2. بعد از غسل، حنوط و کفن، نماز میت خوانده شود. (مسئله۶۴۰)
3. کسی که میخواهد نماز میت بخواند، لازم نیست با وضو یا غسل یا تیمّم باشد.
4. نمازگزار رو به قبله و میت مقابل او طوری به پشت خوابانده شود که سر او بهطرف راست و پای او به طرف چپ نمازگزار باشد. (مسئله۶۴۱ و ۶۴۲)
5. نماز میت پنج تکبیر دارد که به دو گونه مختصر و مفصل خوانده میشود.
1. نماز میت به صورت مختصر
1. بعد از نیت و گفتن تکبیر اول، بگوید: «اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاّ اللهُ و َاَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللهِ».
2. بعد از تکبیر دوم، بگوید: «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد».
3. بعد از تکبیر سوم، بگوید: «اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤَمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ».
4. بعد از تکبیر چهارم، اگر میت مرد است بگوید: «اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِهذا المَیتِ» و اگر زن باشد بگوید: «اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِهذِهِ الْمَیتِ».
5. بعد تکبیر پنجم «الله أکبر» را بگوید.(مسئله۶۵۳)
2. نماز میت به صورت مفصل
1. بعد از تكبير اول، بگويد: «اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ، و َاَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ و َرَسُولُهُ اَرْسَلَهُ بِالحَقِّ بَشِيراً وَ نَذِيراً بَيْنَ يَدَىِ السّاعَةِ».
2. بعد از تكبير دوم، بگويد: «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَ بارِكْ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَارْحَمْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد، كَاَفْضَلِ ما صَلَّيْتَ وَ بارَكْتَ وَ تَرَحَّمْتَ عَلى اِبْراهِيمَ وَآلِ اِبْراهِيمَ اِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ، وَصَلِّ عَلى جَمِيعِ الاَنْبِياءِ وَالْمُرْسَلِينَ، وَالشُّهَداءِ وَالصِّدِيقِينَ، وَجَمِيعِ عِبادِ اللهِ الصّالِحِينَ».
3. بعد از تكبير سوم، بگويد: «اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِناتِ وَالْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِماتِ الاْحْياءِ مِنْهُمْ وَالاَمْواتِ تابِع بَيْنَنا وَ بَيْنَهُمْ بِالخَيْراتِ اِنَّكَ مُجِيبُ الدَّعَواتِ اِنَّكَ عَلى كُلِّ شَىْء قَدِيرِ».
4. بعد از تكبير چهارم اگر ميّت مرد باشد، بگويد: «اَللّهُمَّ اِنَّ هذا عَبْدُكَ وَابْنُ عَبْدِكَ وَابْنُ اَمَتِكَ نَزَلَ بِكَ وَاَنْتَ خَيْرُ مَنْزُول بِهِ، اَللّهُمَّ اِنّا لا نَعْلَمُ مِنْهُ اِلاّ خَيْراً وَاَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنّا، اَللّهُمَّ اِنْ كانَ مُحْسِناً فَزِدْ فِى احِسانِهِ، وَاِن كانَ مُسِيئاً فَتَجاوَزْ عَنْهُ وَاغْفِرْ لَهُ، اَللّهُمَّ اَجْعَلْهُ عِنْدَكَ فِى اَعْلى عِلِّيِينَ وَاخْلُفْ عَلى اَهْلِهِ فِى الغابِرِينَ وَارْحَمْهُ بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمِينَ». اگر ميّت زن است بعد از تكبير چهارم، بگويد: «اَللّهُمَّ اِنَّ هذِهِ أَمَتُكَ وَابْنَتُ عَبْدِكَ وَابْنَةُ أَمَتِكَ نَزَلَتْ بِكَ وَاَنْتَ خَيْرُ مَنْزُول بِهِ، اَللّهُمَّ اِنّا لا نَعْلَمُ مِنها اِلاّ خَيْراً، وَاَنْتَ اَعْلَمُ بِها مِنّا، اَللّهُمَّ اِنْ كانَتْ مُحْسِنَةً فَزِدْ فِى اِحسانِها، وَاِنْ كانَتْ مُسِيئَةً فَتَجاوَزْ عَنْها وَاغْفِرْلَها، اَللّهُمَّ اَجْعَلْها عِنْدَكَ فِى اَعلى عِلِّيِينَ وَاخْلُفْ عَلى اَهْلِها فِى الْغابِرِينَ، وَارْحَمْها بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ».
5. تكبير پنجم «الله أکبر» را بگوید.(مسئله۶۵۳)
كسى كه نماز ميّت را به جماعت مىخواند، اگرچه مأموم باشد بايد دعاها و تكبيرها را هم بخواند (مسأله ۶۵۴)
شش: دفن میت
1. واجب است میت را طوری در زمین دفن کند که بوی او بیرون نیاید، و درندگان هم نتوانند بدنش را بیرون آورند، و اگر ترس آن باشد که جانور، بدن او را بیرون آورد، باید قبر را با آجر و مانند آن محکم کنند. (مسئله۶۵۸)
2. میت را باید در قبر به پهلوی راست، طوری بخواباند که جلوی بدن او رو به قبله باشد.(مسئله۶۶۰)
هفت: نماز لیلة الدفن
در شب اول قبر، دو رکعت نماز وحشت برای میت مستحب است. در رکعت اول بعد از حمد یکمرتبه «آیة الکرسی» و در رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره «اِنّا أنزلنا» را بخوانند و بعد از سلام نماز بگویند: «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآل مُحَمَّد وَابْعَثْ ثوابها اِلی قَبْرِ فَلانٍ» و به جای کلمه فلان اسم میت را بگویند.(مسئله۶۸۳)
6. غسل مس میت
اگر کسی بدن انسان مردهای را که سرد شده و غسلش ندادهاند، مس کند، باید غسل مس میت انجام دهد. اما کسی که بعد از مس میت غسل نکرده است، توقف در مسجد، نزدیکی با زن و خواندن آیههایی که سجده واجب دارد، مانعی ندارد؛ ولی برای نماز و مانند آن باید غسل کند.(مسئله۵۶۵ و ۵۷۶)
احکام مس میت
1. بچه سقط شده اگر چهار ماه او تمامشده باشد، غسل مس میت بر مادر و افراد مس کننده واجب است.(مسئله ۵۶۸)
2. اگر از بدن زنده یا مردهای که غسلش ندادهاند، قسمتی که دارای استخوان است جدا شود، اگر انسان آن را مس کند، باید غسل مس میت نماید، ولی اگر قسمتی که جداشده، استخوان نداشته باشد، برای مس آن غسل واجب نیست.(مسئله ۵۷۲و573)
استفتاء
سؤال: اگر در بین غسل میت از میت نجاست خارج شود، آیا غسل از اول انجام گیرد یا ادامه داده شود؟
جواب: تطهیر کنند و غسل را ادامه دهند، غسل باطل نمیشود.
پرسش
1 . میت با چند آب غسل داده میشود؟
2. کفن میت چند پارچه است؟
3. حنوط میت را توضیح دهید؟
4. غسل مس میت بر چه کسی واجب است؟
درس 17: احکام تیمّم
الف- موجبات تیمم
در هفت مورد به جای وضو و غسل باید تیمّم کرد:
1. تهیه آب به اندازه وضو یا غسل ممکن نباشد.(مسئله684)
2. دسترسی به آب ممکن نباشد.(مسئله۷۱۰)
3. ترس از ضرر استعمال آب داشته باشد.(مسئله۷۱۵)
4. برای حفظ جان نیاز به آب داشته باشد.(مسئله۷۲۰)
5. برای تطهیر بدن یا لباس نیاز به آب داشته باشد.(مسئله۷۲۲)
6. آب یا ظرف آن غصبی باشد.(مسئله۷۲۳)
7. وقت برای وضو و غسل تنگ باشد.(مسئله۷۲۴)
ب- شرایط صحت تیمم
1. تیمّم به قصد قربت و انجام فرمان الهی باشد.
2. ترتیب را رعایت نماید.
3. اعضای تیمّم را از بالا به پایین مسح نماید.
4. در هنگام مسح، عضوی که مسح میشود، ثابت باشد.
5. موالات را رعایت نماید.
6. خود مکلف کارهای تیمّم را انجام دهد.
7. در اعضای تیمّم مانعی نباشد.
8. نجاست سرایت کننده، در اعضای تیمّم نباشد.
ج- چیزهایی که تیمّم بر آنها صحیح است:
1. خاک
2. کلوخ
3. سنگ شامل: 1. گچ،2. سنگآهک، 3. سنگ مرمر و سایر اقسام سنگها.(مسئله731
4. ریگ
5. اگر خاک، ریگ، کلوخ و سنگ پیدا نشود، باید به گرد و غباری که در فرش و لباس و مانند اینها است تیمّم نماید. اگر هیچیک از اینها پیدا نشود، بنابر احتیاط واجب، نماز بدون تیمّم بخواند، واجب است بعداً قضایی آن را بخواند.(مسئله ۷۳۲)
د- واجبات تیمّم
در تیمّم چهار چیز واجب است:
1. نیت بدل از غسل یا وضو.
2. زدن کف دو دست باهم بر چیزی که تیمّم به آن صحیح است.
3. کشیدن کف هر دو دست به تمامی پیشانی و دو طرف آن، از جایی که موی سر میروید، تا ابروها و بالای بینی.
4. کشیدن کف دست چپ به تمام پشت دست راست و بعد از آن کشیدن کف دست راست به تمام پشت دست چپ. (مسئله۷۴۷و746)
هـ- احکام تیمّم
1. اگر مختصری از پیشانی یا پشت دستها مسح نگردد تیمّم باطل است.(مسئله۷۴۸)
2. پیشانی و پشت دستها را باید از بالا به پایین و پشت سرهم مسح نماید. (مسئله۷۵۰)
3. در موقع نیت باید معین کند که تیمّم او بدل از کدام غسل است یا بدل از وضو.(مسئله۷۵۱)
4.در تیمم، مانع در مواضع تیمم نباشد، مثل انگشتر و چسب که مانع است.(مسئله۷۵۳)
5. کسی که نمیتواند غسل کند، اگرچند غسل بر او واجب باشد، احتیاط واجب آن است که بدل از هر غسل تیمّم کند.(مسئله ۷۶۷)
6. تیمم جبیره
اگر در اعضای تیمم، یعنی پیشانی یا پشت دستها زخم است که با پارچه بسته شده و نمیتواند آن را باز کند، باید به کیفیت وضوی جبیره، تیمم جبیره کند، یعنی دست را روی آن بکشد.(مسئله۷۵۴)
و- مبطلات تیمم
چیزهای که وضو را باطل میکند، تیمّم بدل از وضو را هم باطل میکند و چیزهای که غسل را باطل مینماید، تیمّم بدل از غسل را هم باطل میکند.(مسئله۷۶۶)
ز- کفایت تیمم از وضو در غسل جنابت
اگر بدل از غسل جنابت تیمّم کند، لازم نیست برای نماز وضو بگیرد. اگر بدل از غسلهای دیگر تیمّم کند، کفایت از وضو نمیکند. اگر نتواند وضو بگیرد، باید بدل از وضو تیمّم کند.(مسئله۷۶۹)
استفتاء
سؤال: در جایی که آب نباشد، زمین هم در اثر باران طوری خیس باشد که تیمم به خاک، امکان نداشته باشد، وقت نماز نیز تنگ باشد، تکلیف چیست؟
جواب: اگر امکان تیمّم به گرد و غبار فرش یا لباس باشد به آن تیمّم شود و در غیر آن به زمین تر، تیمّم گردد نماز صحیح است.
پرسش
1. موارد وجوب تیمم را بیان کنید؟
2. چیزهای که تیمم بر آنها صحیح است توضیح دهید؟
3. روش تیمم کردن را بیان کنید؟
4. شرایط صحیح بودن تیمم را بیان کنید؟
فصل سوم: نماز
نماز ستون دین، معراج مؤمن و گفتگو با خداست که نهال ایمان را تنومند ساخته و انسـان را به ساحـل آرامش میرساند و باعث پاکی و صفای دل میگردد. باب رحمت و مغفرت را گشوده و انسان را از گناه و پلیدیها حفظ مینماید.
نماز کلید قبول سایر اعمال است. اگر نماز قبول درگاه حق قرار نگیرد، اعمال دیگر نیز قبول نخواهد شد؛ بنابر این اهتمام به نماز، رعایت شرایط، آداب و احکام آن باید مورد توجه قرار بگیرد.
درس18: مقدمات نماز (1)
1. نماز یا واجب است یا مستحب. نمازهای واجب شش قسم است:
1. نمازهای یومیه
2. نماز آیات
3. نماز میت
4. نماز طواف واجب خانه کعبه
5. نمازهای پدر بر پسر بزرگتر
6. نمازی که به واسطه اجاره و نذر و قسم و عهد واجب میشود.
2. نمازهای واجب دو قسم است:
1. در هر شبانه روز خوانده میشود.
2. گاهی از اوقات خوانده میشود.
3. نمازهای واجب شبانه روزی
نمازهای شبانه روزی پنج قسم است:
1. نماز صبح 2 رکعت
2. نماز ظهر 4 رکعت
3. نماز عصر 4 رکعت
4. . نماز مغرب 3 رکعت
5. نماز عشاء 4 رکعت
مقدمات نمازهای پنجگانه
مقدمات نمازهای پنجگانه عبارت است از:
اول: اوقات نمازها
اوقات نمازهای یومیه عبارت است از:
1. فجر: نزدیک اذان صبح از طرف مشرق، سفیدهای رو به بالا حرکت میکند که آن را فجر اول گویند، موقعی که آن سفیده پهن شد، فجر دوم یا فجر صادق گویند و اول وقت نماز صبح است، و آخر وقت نماز صبح موقعی است که آفتاب طلوع میکند.(مسئله ۷۸۶)
2. ظهر: اگر چوب یا چیزی مانند آن عمود بر زمین قرارداده شود، وقتیکه سایه آن به کمترین مقدار رسید و رو به افزایش گذاشت «ظهر شرعی» اتفاق میافتد.(مسئله۷۷۴)
3. مغرب: زمان که سرخی طرف مشرق که بعد از غروب آفتاب پیدا میشود، از بین برود، وقت نماز مغرب فرامیرسد.(مسئله۷۸۰)
4. نیمهشب: آخر وقت نماز عشاء نصف شب است و شب از اول غروب است تا اول طلوع آفتاب.(مسئله ۷۸۴)
الف- اوقات مشترک و مخصوص نمازهای پنجگانه
1. وقت نماز صبح
وقت سفیده از طرف مشرق، رو به بالا حرکت کند آن را فجر اول گویند، موقعی که آن سفیده پهن شد، فجر دوم و اول وقت نماز صبح است، و آخر وقت نماز صبح هنگام طلوع آفتاب است.(مسئله۷۸۶)
2. وقت نماز ظهر و عصر
نماز ظهر و عصر، دو وقت دارد؛ یکی وقت مخصوص و دیگری مشترک.
وقت مخصوص نماز ظهر: از اول ظهر است تا وقتیکه بهاندازه خواندن نماز ظهر بگذرد. خواندن نماز عصر در این وقت باطل است. (مسئله775)
وقت مخصوص نماز عصر: موقعی است که بهاندازه خواندن نماز عصـر، به مغرب وقت مانده باشد. اگر کسی در این وقت، نماز ظهر را نخوانده، نمازی ظهر او قضا شده و باید نماز عصر را بخواند.(مسئله۷۹۴)
وقت مشترک نماز ظهر و عصر: وقت نماز ظهر و عصر بعد از زوال تا غروب آفتاب است.(مسئله ۷۷۵)
3. وقت نماز مغرب و عشاء
نماز مغرب و عشاء دو وقت دارد؛ یکی وقت مخصوص و دیگری مشترک.
وقت مخصوص نماز مغرب: از اول مغرب است تا به مقدار خواندن یک نماز سه رکعتی بگذرد. خواندن نماز عشاء در این وقت باطل است. (مسئله۷۸۰)
وقت مخصوص نماز عشاء: زمانی که به مقدار خواندن نماز عشاء، به نصف شب باقیمانده باشد. اگر کسی در این وقت، نماز مغرب را نخوانده باید نماز عشاء را بخواند، بعد نماز مغرب را قضا کند. (مسئله۷۸۴و۷۹۴)
وقت مشترک نماز مغرب و عشاء: فاصله بین این دو وقت مخصوص، وقت مشترک بین نماز مغرب و عشاء است.(مسئله۷۸۱)
ب- احکام وقت نماز
1. زمانی میتوان نماز خواند که به رسیدن وقت نماز یقین حاصل شود، یا دو مرد عادل به آن شهادت دهند.(مسئله787)
2. انسان باید نماز عصر را بعد از نماز ظهر، و نماز عشاء را بعد از نماز مغرب بخواند. اگر عمداً نماز عصر را پیش از نماز ظهر، و نماز عشاء را پیش از نماز مغرب بخواند، نمازش باطل است.(مسئله۸۰۰)
3. اگر پیش از خواندن نماز ظهر، سهواً مشغول نماز عصر شود، باید نیت را به نماز ظهر برگرداند. همینگونه در اشتباه بین مغرب و عشاء، اگر به رکوع رکعت چهارم نرفته است، باید نیت را به نماز مغرب برگرداند، و نماز را تمام کند.(مسئله۷۷۶ و ۷۸۳)
دوم: لباس نمازگزار
از مقدمات نماز، لباس پاک و مباح است که اگر رعایت نشود نماز باطل است.
الف- مقدار پوشش در نماز
1. پوشش مرد نمازگزار: مرد باید در حال نماز عورتین خود را بپوشاند، بهتر آن است که از ناف تا زانو را نیز بپوشاند.(مسئله۸۳۳)
2. پوشش زن نمازگزار: زن نمازگزار باید تمام بدن حتی سر و موی خود را بپوشاند، به جز صورت به مقداری که در وضو شسته میشود و پوشیدن دستها و روی پاها تا مچ پا، لازم نیست.(مسئله۸۳۴)
ب- شرایط ششگانه لباس نمازگزار
1. پاک باشد.
2. مباح باشد.
3. از اجزای حیوان مردهای که خون جهنده دارد نباشد.
4. از حیوان حرامگوشت نباشد.
5. از طلا باف نباشد اگر نمازگزار مرد است.
6. اجزاء لباس مرد نمازگزار از ابریشم خالص نباشد.(مسئله۸۴۳)
ج- طهارت لباس و بدن
1. اگر کسی در حال اختیار با بدن و لباس نجس نماز بخواند، نمازش باطل است.(مسئله۸۴۴)
2. اگر نداند که بدن یا لباسش نجس است و بعد از نماز بفهمد نجس بوده، نمازش صحیح است.(مسئله۸۴۷)
3. اگر فراموش کند که بدن یا لباسش نجس است و در بین نماز یا بعد از آن یادش بیاید، نماز را دوباره، بخواند.(مسئله۸۴۸)
4. اگر در بین نماز، بدن یا لباسش نجس شود، اگر بدن یا لباس را آب بکشد، یا لباس را عوض کند، نماز به هم میخورد، باید نماز را بشکند، و با بدن و لباس پاک نماز بخواند.(مسئله۸۴۹)
5. کسی که در تنگی وقت در بین نماز، لباس او نجس شود، باید با همان لباس نجس نماز را تمام کند.(مسئله۸۵۰)
6. کسی که غیر از لباس نجس، لباس دیگری ندارد، با لباس نجس نمازش صحیح است.(مسئله۸۵۸)
7. اشیای نجس، مثل عرقچین، جوراب، دستمال، کلید و چاقو در
نماز اشکال ندارد.(مسئله۹۰۶ و ۹۰۷)
8. در سه صورت نماز با بدن یا لباس نجس، صحیح است:
1. به واسطه زخم یا جراحت یا دمل، لباس یا بدن خون آلود شده باشد.
2. بدن یا لباس به مقدار کمتر از سرانگشت سبابه به خون آلوده باشد.
3. ناچار باشد با بدن یا لباس نجس نماز بخواند.(مسئله۸۹۳)
استفتاء
سؤال: نماز گزاری بعد از گذشت وقت نماز، متوجه میشود که در اعضای وضویش مانعی بوده است آیا نماز او قضا دارد؟
جواب: در داخل وقت باید اعاده و در خارج وقت قضا نماید.
پرسش
1. اقسام نماز را نام ببرید؟
2. اوقات اختصاصی نماز را توضیح دهید؟
3. مقدار پوشش نمازگزار را بیان کنید؟
4. شرایط لباس نمازگزار را بیان کنید؟
درس19:مقدمات نماز (2)
سوم: مکان نمازگزار
مکان نمازگزار هفت شرط دارد:
1. مکان مباح باشد یعنی غصبی نباشد.(مسئله۹۱۲)
2. مکان نمازگزار بیحرکت باشد.(مسئله۹۲۵ و 926)
3. احتمال بدهد که نماز در آن مکان تمام میشود.(مسئله۹۲8)
4. قیام، رکوع و سجود در آن مکان ممکن باشد.(مسئله929)
5. مکان نمازگزار نجس نباشد.(مسئله931)
6. مرد از زن جلوتر باشد.(مسئله۹۳۲)
7. جای پیشانی از جای سرانگشتان پاها، بیش از چهار
انگشت بسته بلندتر یا پایینتر نباشد.(مسئله۹33)
احکام مسجد
1. نجس کردن زمین، سقف، بام، طرف داخل دیوار مسجد و حرم امامان حرام است. اگر نجس شود، فوراً باید تطهیر گردد.(مسئله۹۴۵و۹۴۹)
2. اگر تطهیر جای نجس مسجد، بدون کندن یا خراب کردن ممکن نباشد، باید آنجا را بکند یا خراب نماید.(مسئله۹۴۷)
3. بردن عین نجس و شئ نجس، در مسجد اگر بیاحترامی به مسجد باشد، حرام است. (مسئله۹۵۱)
4. فروختن در، پنجره و چیزهای دیگر مسجد حرام است، اگر مسجد خراب شود، باید صرف تعمیر همان مسجد شود.(مسئله۹۵۵)
چهارم: قبله
1. نمازخواندن، دفن میت و ذبح حیوانات باید رو به قبله باشد.(مسئله۸۲۱)
2. رو به قبله بودن نمازگزار در حال اختیار و اضطرار:
1. در حال ایستاده، باید صورت، سینه و شکم رو به قبله باشد.
2. در حال نشسته، باید صورت، سینه و شکم رو به قبله باشد.
3. در حال خوابیده به پهلوی راست و یا چپ، باید جلوی بدن رو به قبله باشد.
4. در حال خوابیده به پشت، باید کف پاها رو به قبله باشد.(مسئله و822 و823 و824)
3. راههای تشخیص قبله:
1. خود انسان یقین کند.
2. دو نفر عادل بگویند.
3. از روی محراب مسجد و قبرهای مسلمانان
4. از گفته فاسق یا کافری که با قواعد علمی قبله را میشناسد، گمان پیدا کند.(مسئله۸۲۷)
4. در صورت معلوم نبودن جهت قبله، بنابر احتیاط واجب به چهار طرف نماز بخواند. اگر یقین یا گمان کند که قبله در یکی از دو طرف است، باید به هر دو طرف نماز بخواند.(مسئله۸۲۹ و830)
پنجم: اذان و اقامه
1. برای مرد و زن مستحب است، پیش از نمازهای واجـب شبانه روزی،
اذان و اقامه بگویند.(مسئله۹۶۱)
2. دستور اذان و اقامه اذان18جمله اقامه17جمله
1. «اَللّهاَکبَر» 4 مرتبه 2مرتبه
2. «أَشْهَدُ أَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ» 2 مرتبه 2مرتبه
3. «أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللهِ» 2 مرتبه 2مرتبه
4. «حَیّ عَلَی الصَّلاةِ» 2 مرتبه 2مرتبه
5. «حَیّ عَلَی الْفَلاحِ» 2 مرتبه 2مرتبه
6. «حَیّ عَلی خَیرِ الْعَمَلِ» 2 مرتبه 2مرتبه
7. «قَد قامَتِ الصَّلاةُ» ندارد 2مرتبه
8.«اَللّهاَکبَر» 2 مرتبه 2مرتبه
9. «لَا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ» 2 مرتبه 1مرتبه
3. جمله «أَشهَدُ أَنَّ عَلِیاً وَلِیُاللّه» بعد از «أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُاللّه» به قصد قربت گفته شود.
4. مستحب است در روز اولی که بچه به دنیا میآید، در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه بگویند.(مسئله۹۶۲)
پرسش
1. شرایط مکان نمازگزار را توضیح دهید؟
2. حالتهای اختیار و اضطرار جهت قبله را بنویسید؟
3. احکام مسجد را شرح دهید؟
4. تفاوت اذان و اقامه را بیان نمایید؟
درس20: واجبات نماز (1)
1. واجبات نماز دوازده چیز است:
1. نیت
2. قیام و ایستادن
3. تکبیرة الاحرام
4. رکوع
5. سجود
6. قرائت
7. ذکر
8. تشهد
9. سلام
10. ترتیب
11. موالات
12. آرامش بدن
2. واجبات نماز به دو دسته تقسیم میشود:
1. واجبات رکنی: اگر عمداً و یا اشتباهاً بجا نیاورد، نماز باطل است.
2. واجبات غیر رکنی: اگر اشتباهاً کم گردد، نماز باطل نمیشود. (مسئله۹۸۷)
3. ارکان نماز پنج تا است:
1. نیت
2. تکبیرة الاحرام
3. قیام متصل به رکوع؛ یعنی ایستادن پیش از رکوع
4. رکوع
5. دو سجده از یک رکعت.(مسئله988)
1. انسان باید نماز را به نیت قربت و انجـام فرمان خداوند بجا آورد. اگـر
کسی در نمازخواندن ریا کند؛ یعنی برای نشان دادن به مردم نماز بخواند، نمازش باطل است.(مسئله۹۸۸ و 991)
2. نمازگزار در نیت خود باید معین کند کدام نماز را میخواند. (مسئله۹۸۹)
3. انسان باید از اول تا آخر نماز به نیت خود باقی باشد.(مسئله990)
3. برگرداندن نیت از قضاء به نماز اداء، و از نماز مستحب به نماز واجب جایز نیست.(مسئله۸۰۷)
2. تکبیرة الاحرام
گفتن جمله «اللهاکبر» در اول هر نماز واجب و رکن است. بدن باید موقع گفتن تکبیرة الاحرام آرام باشد.(مسئله۹۹۳)
1. قیام در موقع گفتن تکبیرة الاحرام و قیام پیش از رکوع که آن را قیام متصل به رکوع میگویند، رکن است.(مسئله۱۰۰۳)
2. ایستادن مقداری پیش از گفتن تکبیر و بعد از آن، واجب است. (مسئله۱۰۰۴)
3. آرامش و بدون حرکت بودن بدن در زمان تکبیرةالاحرام و قرائت. (مسئله۱۰۰۶)
4. قرائت
1. در رکعت اول و دوم نمازهای واجب یومیه، اول حمد و بعد از آن، یک سوره تمام بخواند.(مسئله۱۰۲۳)
2. اگر عمداً سوره را پیش از حمد بخواند، نمازش باطل است.(مسئله۱۰۲۵)
3. بر مرد واجب است حمد و سوره نماز صبح، مغرب و عشاء را بلند بخواند و بر مرد و زن واجب است، حمد و سوره نماز ظهر و عصر را آهسته بخواند.(مسئله۱۰۳۷و1038)
4. اگر نمازی را که باید بلند بخواند، عمداً آهسته بخواند، یا نمازی را که باید آهسته بخواند عمداً بلند بخواند، نمازش باطل است، ولی از روی فراموشی و ندانستن مسئله، نمازش صحیح است.(مسئله۱۰۴۰)
5. بر مرد و زن واجب است که در رکعت سوم و چهارم نماز، یک مرتبه تسبیحات اربعه را به گونهای آهسته بخواند: «سُبْحانَ اللهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ وَلا اِلهَ اِلاَّ اللهُ وَاللهُ اَکبَرْ» و مستحب است سه بار خوانده شود، و یا این که یک حمد را بخواند.(مسئله۱۰۵۰و1052)
5. رکوع
1. بعد از قرائت، بهاندازهای خم شود که بتواند دست را به زانو بگذارد. این عمل را رکوع میگویند.(مسئله۱۰۶۷)
2. واجبات رکوع
1.بهاندازهای خم شود که بتواند دست را به زانو بگذارد. در رکوع نشسته به قدری خم شود که صورتش مقابل زانوها برسد. (مسئله۱۰۷۲و1067)
2. خم شدن باید به قصد رکوع باشد.
3. ذکر رکوع باید دنبال هم و به عربی صحیح گفته شود.(مسئله۱۰۷۴)
4. در رکوع باید به مقدار ذکر واجب، بدن آرام باشد.(مسئله۱۰۷۸)
5. بعد از تمام شدن ذکر رکوع، ایستاده و بدن آرام بگیرد.(مسئله۱۰۸۵)
6. سه مرتبه «سبحانالله» یا یکمرتبه «سُبْحانَ رَبِّی الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهْ» بخواند.(مسئله۱۰۷۴)
7. سر را از رکوع بردارد و بایستد و بگوید: «سَمِعَ اللهُ لِمَنْ حَمِدَه».
استفتاء
سؤال: اگر نمازگزار در یکی از رکعتهای نماز، رکوع را فراموش کند، حکم آن چیست؟
جواب: نماز باطل میشود، دوباره بخواند.
پرسش
1. واجبات نماز را بیان کنید؟
2. قیام متصل به رکوع را توضیح دهید؟
3. احکام بلند و آهسته خواندن قرائت را بیان نمایید؟
4. واجبات رکوع را بیان کنید؟
درس21: واجبات نماز (2)
6. سجـود
نمازگزار در هر رکعت از نمازهای واجب و مستحب بعد از رکوع باید دو سجده کند.(مسئله۱۰۹۰)
یک: واجبات سجده
1. گذاشتن پیشانی به زمین به قصد خضوع.(مسئله۱۰۹۰)
2. گذاشتن کف دو دست، دو زانو و دو انگشت بزرگپاها، بر زمین. (مسئله۱۰۹۹)
3. گفتن ذکر: سه مرتبه: «سبحانالله» یا یکمرتبه «سُبْحانَ رَبِّی الاْعْلی وَبِحَمْدِهِ» به عربی صحیح.(مسئله۱۰۹۴)
4. آرامش بدن به مقدار ذکر واجب در سجود.(مسئله۱۰۹۵)
5. بعد از تمام شدن ذکر سجده اول، باید بنشیند تا بدن آرام گیرد و دوباره به سجده رود.(مسئله۱۱۰۱)
6. جای پیشانی نمازگزار از جای انگشتانش پستتر یا بلندتر از چهار انگشت بسته نباشد.(مسئله۱۱۰۲)
7. گذاشتن پیشانی بر چیزی که سجده بر آن صحیح است.
8. مهر یا چیزهایی که بر آن سجده میکند، باید پاک باشد.(مسئله۱۱۱۰)
دو: احکام سجده
1. دو سجده رویهم یک رکن است، اگر عمداً یا سهواً در یک رکعت هر دو را ترک یا اضافه کند، نماز باطل است.(مسئله۱۰۹۳)
2. اگر پیشانی را عمداً یا سهواً به زمین نگذارد، سجده نکرده است. (مسئله۱۰۹۳)
3. فاصله نبودن بین پیشانی و چیزی که بر آن سجده میشود.(مسئله۱۱۰۵)
4. اگر پیشانی سهواً از جای سجده بلند شود، نباید دوباره سجده برود. اینیک سجده حساب میشود، چه ذکر سجده را گفته باشد یا نه. (مسئله۱۱۱۶و1100)
5. کسی که نمیتواند سجده نماید، باید برای سجده با سر اشاره کند، اگر نتواند باید با چشم اشاره نماید.(مسئله۱۱۱۵)
سه: چیزهای که سجده بر آنها صحیح است:
1. بر زمین و چیزهای غیرخوراکی و پوشاکی که از زمین میروید، مانند چوب، برگ درخت، علف، کاه و گلهای غیرخوراکی، سجده صحیح است.(مسئله۱۱۲۱و1123)
2. سجده بر سنگآهک و سنگ گچ صحیح است.(مسئله۱۱۲۶)
3. سجده بر کاغذ صحیح است.(مسئله۱۱۲۷)
4. سجده بر سنگ مرمر و امثال آن جایز است.(مسئله۱۱۲۸)
چهار: چیزهای که سجده بر آنها صحیح نیست:
1. خوراکی و پوشیدنی.
2. از اجزای زمین بهحساب نمیآید مثل طلا، نقره و قیر.(مسئله1122)
3. برگ درخت انگور قبل از خشک شدن.
4. گیاه که خوردن آن در بعض شهرها معمول است.
5. میوه نارس.(مسئله1126)
6. عقیق و فیروزه.(مسئله1129)
7. سجده بر گِل و خاک سستی که پیشانی روی آن آرام نمیگیرد. (مسئله۱۱۳۰)
پنج: سجدههای واجب قرآن
در چهار سوره: 1. نجم، 2. علق، 3. فصلت، 4.حم سجده، آیات سجده وجود دارد که با خواندن و یا شنیدن آن، سجده واجب میگردد. (مسئله۱۱۳۸و1142)
7. تشـهد
1. بعد از سجده دوم رکعت دوم تمام نمازهای واجب و مستحب، رکعت سوم نماز مغرب، رکعت چهارم نماز ظهر، عصر و عشاء، نمازگزار بنشیند و در حال آرامش بدن، تشهد را به عربی صحیح بخواند، یعنی: «اَشْهَدُ أَنْ لَا اِلهَ اِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ، وَاَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد».(مسئله۱۱۴۵)
2. اگر تشهد را فراموش کند؛ در صورت که پیش از رکوع یادش بیاید که تشهد را نخوانده، باید بنشیند و تشهد را بخواند و دوباره بایستد، بعداً دو سجده سهو را بنابر احتیاط برای ایستادن اضافی به جا آورد.(مسئله۱۱۴۷)
8. سلام نماز
بعد از تشهد رکعت آخر نماز، سلام بگوید، یعنی: «اَلسَّلامُ عَلَیک اَیهَا النَّبِی وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُه* اَلسَّلامُ عَلَینا وَعَلی عِبادِ اللهِ الصّالِحِین* اَلسَّلامُ عَلَیکمْ وَرَحَمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ».(مسئله۱۱۵۰)
9. ترتیب
1. در نماز واجب است که واجبات نماز پشت سرهم بجا آورده شود.
2. اگر عمداً ترتیب نماز را به هم بزند، مثلاً سوره را پیش از حمد بخواند، یا سجده را پیش از رکوع بجا آورد، نماز باطل است.(مسئله۱۱۵۳)
10. موالات
واجبات نماز با موالات یعنی پشت سر هم بجا آورده شود، اگر فاصله غیرمعمول باشد، نماز باطل است.(مسئله۱۱۵۹)
11. طمأنینه(آرامش)
واجب است در هنگام تکبیرة الاحرام، قرائت، ذکر رکوع، سجود، تسبیحات اربعه، تشهّد و سلام، بدن نمازگزار آرام باشد.(مسئله۱۱۶۲)
قنوت
دعای قنوت، در تمام نمازهای واجب و مستحب، پیش از رکوع رکعت دوم مستحب است، خوانده شود.(مسئله۱۱۶۳)
سؤال: در هواپیما و قطار اگر امکان سجده نباشد، تکلیف چیست؟
جواب: در صورت امکان روی صندلی و در غیر آن، با سر برای سجده اشاره شود.
پرسش
1. واجبات سجده را بیان کنید؟
2. چیزهای که سجده بر آنها صحیح است بیان کنید؟
3. ترتیب نماز را شرح دهید؟
4. موالات چیست؟
درس22: مبطلات و شکیات نماز
الف- مبطلات نماز
1. دوازده چیز نماز را باطل میکند:
1. یکی از شرطهای نماز از بین برود.(مسئله۱۱۷۲)
2. وضو یا غسل باطل شود.(مسئله۱۱۷۲)
3. دست را روهم گذاشتن به قصد جزء نماز.(مسئله ۱۱۷۶)
4. آمین گفتن بعد از حمد به قصد جزء نماز.(مسئله ۱۱۷۶)
5. عمداً یا از روی فراموشی پشت به قبله کند یا به طرف راست یا چپ برگردد.(مسئله۱۱۷۷)
6. عمداً کلمهای را بگوید که یک حرف یا بیشتر که معنادار باشد. (مسئله۱۱۷۸)
7. خنده عمدی با صدا.(مسئله۱۱۹۷)
8. گریه کردن برای کار دنیایی.(مسئله۱۱۹۷)
9. هر کاری که صورت نماز را به هم بزند.(مسئله۱۱۹۷)
10. خوردن و آشامیدن.(مسئله۱۲۰۰)
11. شک در رکعتهای نماز دورکعتی یا سه رکعتی، یا در دو رکعت اول نمازهای چهار رکعتی.(مسئله1201)
12. کم یا زیاد کردن رکن عمداً یا سهواً.(مسئله1201)
2. موارد که شکستن نماز جایز است.
1. برای حفظ جان انسان.(مسئله1205)
2. برای جلوگیری از ضرر مالی یا حفظ مالی
که نگهداری آن واجب است.(مسئله۱۲۰۵)
3. برای ادای دین.(مسئله۱۲۰۷)
4. برای تطهیر مسجد.(مسئله۱۲۰۸)
ب- شکیات نماز
شک در رکعتهای نماز سه دسته است:
1. شکهای که نماز را باطل میکند.(8 قسم)
2. شکهای که صحیح است.(9 قسم)
3. شکهای که نباید به آنها اعتناء کرد.(6 قسم)
قسم اول: شکهای باطل کننده نماز
شکهای باطل کننده نماز 8 مورد است:
1. شک در نمازهای دورکعتی واجب مثل نماز صبح و نماز مسافر.
2. شک در شماره نمازهای سه رکعتی.
3. شک در نماز چهار رکعتی بین یک رکعت و یا بیشتر.
4. شک بین دو و یا بیشتر در نماز چهار رکعتی پیش از ذکر سجده دوم.
5. شک در رکعات بین 2 و 5 یا 2 و بیشتر از 5.
6. شک در رکعات بین 3 و 6 یا 3 و بیشتر از 6.
7. شک در رکعتهای نماز که نداند چند رکعت خوانده است.
8. شک در رکعتهای بین 4 و 6 یا 4 و بیشتر از 6.(مسئله۱۲۱۱)
در شکهای باطل کننده، بهتر است که نماز را به هم نزند، بلکه به قدری
فکر کند که صورت نماز به هم بخورد.(مسئله۱۲۱۲)
شکهای صحیح در نماز چهار رکعتی 9 مورد است.(مسئله۱۲۴۴)
مهمترین شکهای صحیح عبارت است از:
1 | شک بین2و3
بعد سجده دوم |
بنا را بر سه گذاشته و یک رکعت دیگر خوانده و بعد از سلام، یک رکعت نماز ایستاده یا دو رکعت نشسته بخواند. |
2 | شک بین2و4
بعد سجده دوم |
بنا را بر چهار گذاشته بعد از سلام، دو رکعت نماز احتیاط ایستاده خوانده شود. |
3 | شک بین2و3و4
بعد سجده دوم |
بنا را بر چهار گذاشته و نماز را تمام کند، بعد از نماز، دو رکعت نماز احتیاط ایستاده و دو رکعت نشسته بخواند. |
4 | شک بین3و4
در هرحال |
بنا را بر چهار گذاشته و نماز را تمام کند، سپس یک رکعت نماز احتیاط ایستاده یا دو رکعت نشسته بخواند. |
5 | شک بین4و5
بعد سجده دوم |
بنا را بر چهار گذاشته و نماز را تمام کند، بعد دو سجده سهو بجا آورد. |
قسم سوم: شکهایی غیرقابل اعتناء
شکهایی که نباید به آنها اعتناء کرد: (مسئله۱۲۱۳)
1. شک بعد از سلام نماز.
2. شک بعد از محل، مثلاً در حال رکوع شک کند که حمد را خوانده یا نه! (مسئله۱۲۲۰و1221)
3. شک بعد از گذشتن وقت نماز.(مسئله۱۲۲۵و1226)
4. شک کثیرالشک.(مسئله۱۲۲۹)
5 شک امام و مأموم در صورت که دیگری شماره رکعتها را بداند.
6. شک در نمازهای مستحبی و نماز احتیاط.
ج- نماز احتیاط
در مواردی که نماز احتیاط واجب است، بعد از سلام، باید فوراً نیت نماز احتیاط نموده به زبان نیاورد. تکبیر بگوید. حمد را خوانده، رکوع و دو سجده نماید. بعد از دو سجده تشهد و سلام دهد. نماز احتیاط آهسته خوانده شود.(مسئله۱۲۶۰)
د- سجده سهو
یک: موجبات سجده سهو:
1. در بین نماز سهواً حرف بزند.
2. سلام بیجا بدهد، مثلاً در رکعت اول سهواً سلام بدهد.
3. تشهّد را فراموش کند.
4. شک بین 4و5 در نماز چهار رکعتی بعد از تمامی ذکر سجده دوم.
5. یک سجده را فراموش کند یا به جای ایستان بنشیند یا برعکس. (مسئله۱۲۸۱)
دو- دستور خواندن سجده سهو
1. پس از سلام نیت نموده و به سجده برود.
2. ذکر: «بسمالله وَبِاللهِ اَلسَّلامُ عَلَیک اَیهَا النَّبِی وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ»بگوید.
3. سر از سجده برداشته و بنشیند.
4. دوباره به سجده برود و ذکر بگوید.
5. سپس بنشیند و تشهد را بخواند و بگوید: «اَلسَّلامُ عَلَیکمْ وَرَحَمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ».(مسئله۱۲۹۵)
هـ قضای سجده و تشهد فراموششده
1. سجده و تشهّدی را که انسان فراموش کرده، بعد از نماز، قضای آن را، به ترتیب بجا آورد.(مسئله۱۲۹۸)
2.برای سجده و تشهّدی فراموش شده، باید تمام شرایط نماز موجود باشد.(مسئله۱۲۹۶)
استفتاء
سؤال: نمازگزار در رکعت سوم نماز شک کند که تشهد را گفته یا خیر وظیفهاش چیست؟
جواب: اگر در حال قیام شک کند، برگردد و تشهد را بخواند و در آخر نماز، دو سجده سهو به خاطر قیام بیجا بجا آورد و اگر بعد از رکوع شک کند به شک خود اعتناء نکند.
پرسش
1. اقسام شکها را بیان کنید؟
2. شکهای باطل کننده را نام ببرید؟
3. دو مورد از شکهای صحیح را توضیح دهید؟
4. شیوه نماز احتیاط و سجده سهو را توضیح دهید؟
درس23: نماز مسافر، قضاء و جماعت
الف- نماز مسافر
یک: شرایط قصر شدن نماز
نماز ظهر، عصر و عشاء با هشت شرط قصر میشود:
1. سفر او کمتر از هشت فرسخ شرعی(45کیلومتر)نباشد.(مسئله۱۳۱۷)
2. از اول مسافرت قصد سفر به هشت فرسخ را داشته باشد.(مسئله۱۳25)
3. در بین راه از قصدش برنگردد.(مسئله۱۳۳۲)
4. قبل از رسیدن به هشت فرسخ از وطن خود عبور نکند و نخواهد ده روز یا بیشتر در میان راه توقف کند.(مسئله۱۳۳7)
5. برای کار حرام سفر نکند.(مسئله۱۳39)
6. از صحرانشینهایی خانهبهدوش نباشد.(مسئله۱۳49)
7. شغل او مسافرت نباشد .(مسئله۱۳51)
8. به حد ترخص[17] برسد (مسئله۱۳62)
دو: موارد قطع کننده سفر
1. قصد اقامت ده روز درجایی.(مسئله۱۳۳۸)
2. رسیدن به وطن
3. توقف بیش از یک ماه بدون قصد.(مسئله۱۳9۸)
سه: موارد تمام بودن نماز مسافر
1. سفر برای کار حرام.(مسئله۱۳39)
2. سفری که سبب اذیت پدر و مادر شود.(مسئله۱۳۴۰)
3. سفر برای ترک کاری واجب باشد.(مسئله۱۳۴۲)
4. کسی که با ظالم از روی اختیار مسافرت کند.(مسئله۱۳۴۴)
5. سفر برای لهو و خوشگذرانی، در حال رفتن نماز تمام و در برگشتن در حد مسافت شرعی، قصر است.(مسئله۱۳۴۶)
6. کسی که در شهرها سیاحت میکند، برای خود وطنی اختیار نکرده است.(مسئله۱۳۶۰)
7. اقامت ده روز پشت سرهم در یک محل.(مسئله۱۳۸۰)
8. کسی که شغلش مسافرت است.(مسئله1357)
9. مسافری اگر پیش از تمام شدن وقت، به وطن یا محل اقامت گاه خود برسد.(مسئله۱۴۱۲)
10. کسی که سفرش کمتر از هشت فرسخ است.(مسئله 1319)
چهار: احکام مسافر
1. وطن: محلی را که انسان برای اقامت وزندگی خود اختیار کرده وطن اوست و نمازش تمام است.(مسئله۱۳۷۴)
2. حد ترخص: یعنی به جای برسد که اذان شهر را نشنود و اهل شهر او را نبیند و او اهل شهر را نبیند.(مسئله1328)
پنج: راههای شناخت هشت فرسخ
1. یک نفر عادل یا شخص موثق خبر دهد.(مسئله۱۳۲۰)
2. خود مکلف یقین به هشت فرسخ پیدا کند.(مسئله۱۳۲۱)
ب- نماز قضاء
نماز قضای دو دسته است: نماز قضایی خود انسان و والدین.
قسم اول: نماز قضای خود انسان
1. نمازهای واجب که نخوانده باید قضای آن را بجا آورد.(مسئله۱۴۱۵)
2. نمازی را که در حال بیهوشی اختیاری نخوانده، باید قضا کند. (مسئله۱۴۱۵)
3. بعد از وقت بفهمد نمازش باطل بوده، باید قضای آن را بخواند. (مسئله۱۴۱۶)
4. واجب نیست فوراً نماز قضای را بجا آورد.(مسئله۱۴۱۷)
5. در قضای نمازهای یومیه، ترتیب لازم نیست مگر در ادای آن ترتیب باشد، مثل نماز ظهر و عصر، یا مغرب و عشاءِ یک روز.(مسئله۱۴۲۰)
6. تا انسان زنده است نمیتواند کسی دیگر نمازهای او را قضا نماید، هرچند خودش عاجز باشد.(مسئله۱۴۳۲)
قسم دوم- نماز قضایی والدین بر پسر بزرگتر
1. نمازهای واجب را که پدر و یا مادر نخوانده است، بر پسر بزرگتر واجب است که بعد از مرگ آنان قضای نمازها را بجا آورد. (مسئله۱۴۳۵)
2. اگر پسر بزرگتر نماز مادر را بخواند، باید در جهر و اخفات به
تکلیف خود عمل کند.(مسئله۱۴۴۰)
3. اگر میت وصیت کرده که برای نماز او اجیر بگیرند، بر پسر بزرگتر چیزی واجب نیست.(مسئله۱۴۳۹)
4. در همه مسائل بنابر احتیاط قضای نماز و روزه مادر نیز حکم نماز و روزه پدر را دارد.(مسئله۱۴۴۳)
ج- نماز جماعت
مستحب است که نمازهای واجب را با جماعت بخوانند. حاضر نشدن به نماز جماعت از روی بیاعتنایی جایز نیست.(مسئله۱۴۴۴و1446)
یک: شرایط نماز جماعت
1. بین امام و مأموم و نیز بین مأموم و مأموم متصل به امام مانند: پرده یا دیوار یا حائلی نباشد.(مسئله۱۴۵۶)
2. جای ایستادن امام باید از جای مأموم به اندازه یک وجب متعارف بلندتر نباشد.(مسئله۱۴۶۰)
3. امام جماعت واجد شرایط باشد.(مسئله۱۴۹۸)
4. مأموم نباید جلوتر از امام بایستد.(مسئله۱۴۷۷)
5. مأموم نباید تکبیرةالاحرام را پیش از امام بگوید.(مسئله۱۵۱۲)
دو: شرایط امام جماعت
1. بالغ
2. عاقل
3. شیعه دوازدهامامی
4. حلالزاده
5. اگر مأموم مرد است، امام باید مرد باشد.
6. نماز را به طور صحیح بخواند.
7. حد شرعی بر او جاری نشده باشد.
8. عادل باشد.(مسئله۱۴۹۸)
سه: حالتهای که اقتدا کردن صحیح است:
1. بعد از تکبیر امام، اگر مأموم از اول نماز یا بین حمد و سوره اقتدا کند و پیش از آنکه به رکوع رود، امام سر از رکوع بردارد، نماز او صحیح است.(مسئله ۱۴۷۵)
2. اگر مأموم در حال رکوع امام اقتدا کند، نمازش صحیح است. اگر خم شود و به رکوع امام نرسد، نمازش باطل است.(مسئله1472)
3. اگر در رکعت دوم اقتدا کند، موقع خواندن تشهد، روی انگشتان دست و پا قرار گرفته و تشهد بخواند. بعد از تشهد امام، برخواسته، حمد و سوره را خوانده و با امام رکوع کند. بعد از دو سجده، نشسته، تشهد را خوانده، برخیزد و تسبیحات اربعه را گفته، با امام رکوع نماید. (مسئله۱۴۸۴و1485)
4. اگر امام در حال رکعت سوم یا چهارم است، اگر بداند با خواندن حمد به رکوع امام نمیرسد، باید صبر کند تا امام به رکوع برود، بعد اقتدا نماید.(مسئله۱۴۸۶)
5. اگر در حال قیام رکعت سوم یا چهارم امام اقتدا کند، باید حمد و سوره را بخواند، با امام به رکوع برود، اگر در رکوع به امام نرسد، بنابر احتیاط واجب قصد فرادا کند.(مسئله۱۴۸۷)
چهار: وجوب نماز جماعت
نماز جماعت بر گروههای زیر واجب است:
1. انسان وسواس، باید نماز را با جماعت بخواند.(مسئله۱۴۵۰)
2. با امر پدر یا مادر، نماز جماعت بر فرزند واجب است در صورت که
ترک آن موجب عقوقش شود.(مسئله۱۴۵۱)
3. کسی که برخی واجبات نماز مثل حمد را بهخوبی نمیداند، اگر وقت تنگ است، در صورت امکان نمازش را باید به جماعت بخواند. (مسئله ۱۰۴۳)
پنج: احکام جماعت
1. مأموم باید به امام معین اقتدا نماید، ولی دانستن اسم او لازم نیست. (مسئله۱۵۰۵)
2. مأموم غیر از حمد و سوره، باید افعال نماز را انجام دهد.(مسئله۱۵۰۶)
3. اگر سهواً پیش از امام سر از رکوع یا سجده بردارد، چنانچه امام در رکوع یا سجده باشد، باید مأموم به رکوع یا سجده برگردد. زیاد شدن رکوع که رکن است، نماز را باطل نمیکند.(مسئله۱۵۱۶ و1517)
استفتاء
سؤال: کسی سه سال در یک کشوری زندگی کند، آیا حکم وطن در آن کشور صدق میکند؟
جواب: اگر بیش از سه سال زندگی کند، حکم وطن را دارد.
پرسش
1. شرایط قصر شدن نماز را نام ببرید؟
2. در چه موارد نماز مسافر تمام است؟
3. نماز قضایی والدین بر کدام فرزندان واجب است؟
4. شرایط نماز جماعت را نام ببرید؟
درس24: نمازهای واجب دیگر
الف- نماز آیات
یک: موجبات نماز آیات
نماز آیات به واسطه چهار چیز واجب میشود:
1. گرفتن خورشید
2. گرفتن ماه
3. زلزله
4. رعد و برق و بادهای سیاه و سرخ که مردم بترسند.(مسئله۱۵۳۶)
دو: وقت نماز آیات
1. از آغاز گرفتن خورشید یا ماه، انسان باید نماز آیات را بخواند. بعد از تمام شدن خورشید یا ماه گرفتگی باید نیت قضاء نماید.(مسئله۱۵۴۰و1541)
2. موقعی که زلزله، رعد و برق، و مانند: اینها اتفاق میافتد، انسان باید فوراً نماز آیات را بخواند، در صورت تأخیر، نیت ادا و قضا نکند. (مسئله۱۵۴۳)
3. اگر گرفتگی کامل آفتاب یا ماه را نداند، باید قضای نماز آیات را بخواند، ولی در گرفتگی جزئی، قضا بر او واجب نیست.(مسئله۱۵۴۴)
سه: احکام نماز آیات
1. اگر موجبات نماز آیات متعدد شود، باید برای هر یک از آنها یک نماز آیات بخواند.(مسئله۱۵۳۷)
2. کسی که قضای چند نماز آیات بر او واجب است، لازم نیست قضای آنها را معین کند.(مسئله۱۵۳۸)
3. هر یک از رکوعهای نماز آیات رکن است که اگر عمداً یا اشتباهاً کم یا زیاد شود، نماز باطل است.(مسئله۱۵۶۰)
چهار: دستور نماز آیات
نماز آیات دو رکعت است و در هر رکعت پنج رکوع دارد:
1. نیت کند.
2. تکبیر بگوید.
3. یا یک حمد خوانده و یک سوره پنج قسمت گردد، بعد از هر قسمت به رکوع رود و بایستد. (مسئله۱۵۵۳)
4. یا یک حمد و یک سوره کامل را خوانده، به رکوع رود. دوباره بر خواسته و یک حمد و سوره دیگر بخواند و به رکوع برود تا پنج رکوع کامل گردد. (مسئله۱۵۵4)
5. رکعت دوم را هم مثل رکعت اول بجا آورد و تشهد و سلام دهد.
ب- نماز جمعه
نماز جمعه در زمان غیبت، واجب تخییری است.
یک: شرایط وجوب نماز جمعه
1. داخل شدن وقت: از زوال آفتاب تا برابر شدن سایه شاخص با خود شاخص است، بعد از آن باید نماز ظهر را خواند.
2. نمازگزار از هفت نفر کمتر نباشد.
3. وجود امامجمعه واجد شرایط.(مسئله۷۷۷)
دو: شرایط صحیح بودن نماز جمعه
1. با جماعت خوانده میشود.
2. دو خطبه پیش از نماز خوانده میشود.
3. مسافت بین دو نماز جمعه کمتر از یک فرسخ نباشد.(مسئله۷۷۷)
سه: شرایط وجوب حضور در نماز جمعه
1. مکلف مرد باشد، برزنان واجب نیست.
2. آزاد بودن؛ بر بردگان واجب نیست.
3. در حضر بودن، بر مسافر واجب نیست.
4. سلامت از بیماری و نابینایی.
5. بر پیرمردان نماز جمعه واجب نیست.
6. بین دو نماز جمعه، بیش از دو فرسخ فاصله نباشد.(مسئله۷۷۸)
چهار: احکام نماز جمعه
1. هنگام خطبهها حرف زدن جایز نیست.
2. گوش دادن به دو خطبه واجب است.
3. اذان دوم، روز جمعه بدعت است.
4. نماز گزار در خطبه امام، حاضر شود.
5. خرید و فروش هنگام برگزاری نماز جمعه حرام است.
6. اگر نماز جمعه را ترک کرد خواندن نماز ظهر صحیح است. (مسئله۷۷۹)
7. نماز جمعه مانند: نماز صبح دو رکعت است، ولی دو خطبه پیش از نماز جمعه خوانده میشود.(مسئله۷۷۷)
ج- نماز عید فطر و قربان
1. وقت نماز از اول طلوع آفتاب روز عید تا ظهر است.(مسئله۱۵۶۲)
2. نماز عید فطر و قربان مثل نماز صبح دو رکعت است؛ در رکعت اول بعد از خواندن حمد و سوره، باید پنج مرتبه تکبیر بگوید، بعد از هر تکبیر یک قنوت خوانده، بعد از قنوت پنجم، تکبیر گفته، به رکوع رود، دو سجده بجا آورده، برخیزد. در رکعت دوم چهار تکبیر گفته، بعد از هر تکبیر قنوت را خوانده، تکبیر پنجم را بگوید و به رکوع رود، بعد از رکوع دو سجده نموده، و تشهد خوانده، سلام دهد.(مسئله۱۵۶۴)
3. بعد از نماز عید فطر و قربان دو خطبه بخواند.(مسئله۱۵۶۶)
د- نماز استجاری
کسی که در زندگی خود نماز و عبادتهای را بجا نیاورده، بعد از مرگ او میشود کسی دیگر را اجیر گرفت. (مسئله۱۵۷۷)
وظیفه اجیر
1. اجیر باید مسائل نماز را به گونه صحیح انجام دهد.(مسئله۱۵۷۹و1582)
2.اجیر باید موقع نیت، میت را معین نماید.(مسئله۱۵۸۰)
3. اجیر باید عمل را به قصد آنچه در ذمه میت است بجا آورد. (مسئله۱۵۸۱)
4. اجیر زن یا مرد، در بلند خواندن و آهسته خواندن نمازهای میت، به تکلیف خود عمل نماید.(مسئله۱۵۸۶)
5. در قضای نمازهای میت ترتیب واجب نیست، مگر در نمازهای که ادای آنها ترتیب دارد، مثل نماز ظهر و عصر.(مسئله۱۵۸۷)
6. اجیر طبق قرارداد، کیفیت عمل را بجا آورد.(مسئله1589)
هـ نماز نافله
در اسلام بر نمازهای نافله شبانه روزی بسیار تأکید شده است. نافلهها، دو رکعتی است.
یک: نافله نمازهای روزانه
1. نافله نماز ظهر، 8 رکعت پیش از نماز ظهر خوانده میشود.(مسئله۸۱۳)
2. نافله نماز عصر 8 رکعت پیش از نماز عصر خوانده میشود.(مسئله۸۱۴)
3. نافله نماز مغرب 4 رکعت بعد از نماز مغرب خوانده میشود.(مسئله۸۱۵)
4. نافله عشاء دو رکعت بعد از نماز عشاء خوانده میشود.(مسئله ۸۱۷)
5. نافله صبح دو رکعت پیش از نماز صبح خوانده میشود.(مسئله817)
دو: نافله شب
وقت نافله شب از نصف شب است تا اذان صبح، ابتدا هشت رکعت به صورت چهار نماز دو رکعتی مانند نماز صبح خوانده میشود، دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر خوانده میشود.(مسئله ۸۱۸)
سه: نماز غفیله
نماز غفیله بین نماز مغرب و عشاء خوانده میشود.
پرسش
1. موجبات نماز آیات را نام ببرید؟
2. دستور خواندن نماز آیات را بیان کنید؟
3. شرایط نماز جمعه را توضیح دهید؟
4. شیوه خواندن نماز عید فطر و قربان را شرح دهید؟
4
فصل چهارم: روزه
درس25: احکام روزه (1)
روزه آن است که انسان برای انجام فرمان خداوند عالم، از اذان صبح تا اذان مغرب، کارهای که روزه را باطل میکند انجام ندهد.
الف- اقسام روزه
روزه چهار قسم است: روزههای واجب، روزههای حرام، روزههای مستحب و روزههای مکروه.
1. روزه ماه مبارک رمضان
2. روزه قضا
3. روزه کفاره
4. روزه استجاری
5.روزه روز سوم ایام اعتکاف
6. روزه بدل قربانی حج
7. روزه نذر و عهد و قسم
8. روزه قضای پدر بر پسر بزرگتر
1. روز عید فطر برابر با اول ماه شوال
2. روزه عید قربان برابر با دهم ماه ذیالحجه
3. روزه آخرشعبان به نیت اول ماه رمضان
4. روزه مستحب فرزند که سبب اذیت والدین یا پدر بزرگ شود.
5. روزه مستحب فرزند که پدر یا مادر یا پدربزرگ، او را نهی کرده.
6. روزه مستحب زن که سبب از بین رفتن حق شوهرش شود. (مسئله۱۷۸۴و1785و1786و1787)
روز عاشورا و روزی که انسان شک دارد؛ روز عرفه است یا عید قربان، روزه مکروه است.(مسئله۱۷۹۲)
روزه در تمام روزهای سال غیر از روزههای حرام و مکروه، مستحب است. برای برخی روزها بیشتر سفارش شده است، مانند اول، نیمه و آخر هرماه، تمام ماه رجب و شعبان، روز میلاد پیامبر، روز عید غدیر در ۱۸ ذیالحجه، 25 و 29 ذیالقعده، روز اول تا نهم ذیالحجه.
ب- واجبات روزه
1. به قصد انجام فرمان خداوند نیت کند.(مسئله۱۵۹۴)
2. انسان میتواند هم برای کل ماه رمضان و هم برای هرروز آن، از اول شب تا نماز صبح نیت کند.(مسئله۱۵۹۵ و1596)
3. کسی که روزه قضا یا روزه واجب دیگری دارد، نمیتواند روزه مستحبی بگیرد.(مسئله۱۶۰۷)
4. در شک بین آخر شعبان و اول رمضان روزه، واجب نیست، ولی به نیت روزه قضاء یا روزه مستحبی، میتواند روزه بگیرد. اگر در بین روز بفهمد که ماه رمضان است، باید نیت روزه ماه رمضان کند.
(مسئله۱۶۱۲ و 1613)
ج- مبطلات روزه
1. خوردن و آشامیدن
2. جماع
3. استمناء
4. فروبردن تمام سر در آب
5. دروغ بستن به خدا، پیامبر و امامان معصوم
6. باقی ماندن بر جنابت، حیض و نفاس تا اذان صبح.
7. اماله کردن با چیزهای روان
8. رسانیدن غبار به حلق
9. قی کردن.(مسئله۱۶۱۶)
1. خوردن و آشامیدن عمداً روزه را باطل میکند.(مسئله۱۶۱۷)
2.اگر روزهدار سهواً چیزی بخورد یا بیاشامد، روزه باطل نمیشود.(مسئله۱۶۱۹)
3. اگر روزه دار بترسد که از تشنگی بمیرد، به اندازهای نجات از مردن میتواند، آب بیاشامد، ولی روزه او باطل میشود، در ماه رمضان، بقیه روز از کارهای باطل کننده روزه، خودداری کند.(مسئله۱۶۲۵)
جماع روزه را باطل میکند.(مسئله۱۶۲۸)
استمناء روزه را باطل میکند.(مسئله۱۶۳۲)
اگر روزهدار به خدا، پیغمبران و امامان معصوم عمداً دروغ را نسبت دهد، روزه او باطل است.(مسئله۱۶۴۰)
رسانیدن غبار غلیظ یا غیر غلیظ به حلق، روزه را باطل میکند. (مسئله۱۶۴۷)
اگر روزهدار عمداً تمام سر را در آب فروبرد، روزه او باطل میشود.(مسئله۱۶۵۲)
۷. باقی ماندن بر جنابت، حیض و نفاس تا اذان صبح
یک: باقی ماندن بر جنابت
1. اگر جنب عمداً در ماه رمضان تا اذان صبح غسل نکند، روزهاش باطل است.(مسئله۱۶۶۳)
2. کسی که در شب ماه رمضان برای غسل و تیمّم وقت ندارد، خود را جنب کند، روزهاش باطل است، قضا و کفاره بر او واجب میشود. (مسئله۱۶۶۷)
3. شخصی جنب اگر پیش از غسل بخوابد و میداند که تا صبح بیدار نمیشود، روزهاش باطل، قضا و کفاره بر او واجب است.(مسئله۱۶۶۹)
دو: حیض و نفاس
1. اگر زن پیش از اذان صبح در ماه رمضان از حیض یا نفاس پاک شود و برای غسل وقت نداشته باشد، باید تیمّم نماید. روزهاش صحیح است.(مسئله۱۶۸۲)
2. زنی که غسل حیض یا نفاس را فراموش کند، بعد از یک روز یا چند روز یادش بیاید، روزههایی که گرفته صحیح است.(مسئله۱۶۸۵)
3. کسی که مس میت کرده، میتواند بدون غسل مس میت روزه بگیرد، روزه او باطل نمیشود.(مسئله۱۶۸۸)
1. اماله کردن[18] با چیز روان اگرچه از روی ناچاری و برای معالجه باشد، روزه را باطل میکند، استعمال شیافهایی که برای معالجه است، اشکال ندارد.)مسئله۱۶۸۹)
2. آمپولی که عضو را بیحس میکند، برای روزهدار اشکال ندارد، اما از استعمال آمپولی تقویتی بهتر است، اجتناب گردد.(مسئله۱۶۲۰)
۹. قی کردن[19]
1. هرگاه روزهدار عمداً قی کند، روزهاش باطل میشود، ولی اگر سهواً یا
بیاختیار قی کند، اشکال ندارد.(مسئله1690)
2. اگر چیزی بهزور در گلوی روزهدار بریزند، یا سر او را بهزور در آب فروبرند، روزه او باطل نمیشود.(مسئله۱۶۹۹)
استفتاء
سؤال: اگر کسی بعد از نماز صبح محتلم شود، آیا روزهاش باطل میشود؟
جواب: روزه صحیح است، با احتلام در خواب باطل نمیشود.
پرسش
1. اقسام روزههای واجب را بیان کنید؟
2. واجبات روزه را نام ببرید؟
3. مبطلات روزه را بیان کنید؟
4. حکم جنابت را در ماه رمضان توضیح دهید؟
درس 26: احکام روزه (2)
الف- کفاره روزه
کفار افطار روزه ماه رمضان عبارت است از:
1. یک بنده آزاد کند.
2. دو ماه روزه بگیرد.
3. شصت فقیر را سیر کند، یا به هرکدام یک مُد که تقریباً «ده سیر» طعام از گندم یا جو یا نان و مانند اینها بدهد.(مسئله۱۷۰۴)
یک: واجب شدن قضا و کفاره واجب
1. اگر کسی کارهایی که روزه را باطل میکند، عمداً و با آگاهی انجام دهد، روزهاش باطل است، قضا و کفاره هر دو واجب میگردد. (مسئله۱۷۰۲)
2. اگر انسان در ندانستن مبطلات روزه جاهل باشد، کفاره برای او واجب نیست. (مسئله۱۷۰۳)
3. اگر ندانستن مسئله از جهت کوتاهی باشد، مقتضای احتیاط واجب، کفاره است.(مسئله۱۷۰۳)
4. اگر روزهدار آروغ[20] بزند و چیزی در دهانش بیاید اگر عمداً آن را فرو ببرد، روزهاش باطل است، قضا و کفاره بر او واجب میشود.(مسئله۱۷۱5)
5. اگر روزه ماه رمضان را عمداً نگیرد، باید قضای آن را بجا آورد و برای هرروز دو ماه روزه بگیرد، یا به شصت فقیر طعام بدهد یا یک بنده را آزاد کند.(مسئله۱۷۵۴)
دو: کفاره جمع
اگر به چیز حرامی روزه خود را باطل کند، کفاره جمع بر او واجب میشود، یعنی: آزاد کردن یک بنده، دو ماه روزه گرفتن، و اطعام شصت فقیر.(مسئله۱۷۰9)
سه: موارد وجوب قضای روزه
1. بقاء بر جنابت تا اذان صبح بعد از خواب دوم در ماه رمضان.
2. عملی که روزه را باطل میکند بجا نیاورد ولی نیت روزه نکند، یا ریا کند یا قصد کند روزه نباشد.
3. فراموش کردن غسل جنابت در ماه رمضان.
4. بدون تحقیق، کاری که روزه را باطل میکند در ماه رمضان انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.
5. به قول کسی که گفته صبح نشده، کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.
6. به گفته کسی که بگوید صبح شده یقین نکند، کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.
7. افطار کردن نابینا و مانند آن به گفته شخص دیگر، بعد معلوم شود مغرب نبوده است.
8. افطار کردن در هوای صاف، به واسطه تاریکی، با یقین کردن به مغرب، بعد معلوم شود مغرب نبوده است.
9. فرو رفتن بیاختیار آب مضمضه، برای خنک شدن دهان یا بیجهت.
10. افطار کردن از روی اضطرار یا تقیه.(مسئله۱۷۳۲)
ب- احکام روزه قضا
1. اگر از چند ماه رمضان، روزه قضایی داشته باشد، قضای هرکدام را اول بگیرد مانعی ندارد.(مسئله۱۷۴۲(
2. اگر به واسطه مرض، حیض، نفاس، روزه رمضان را نگیرد و پیش از تمام شدن رمضان بمیرد، لازم نیست روزههایی را که نگرفته، برای او قضا کند.(مسئله۱۷۴۶)
3. اگر مرض انسان چند سال طول بکشد بعد از آنکه خوب شد، باید قضای رمضان آخر را بگیرد و برای هرروز از سالهای پیش، یک مُد طعام به فقیر بدهد.(مسئله۱۷۵۱)
4. اگر روزه رمضان را عمداً نگیرد، باید قضای آن را بجا آورد. (مسئله۱۷۵۴)
ج- احکام روزه مسافر
1. روزه و نماز مسافر در قصر و تمام حکم یکسان دارد.(مسئله۱۷۵۸)
2. احکام روزه مسافرِ که سفر را آغاز کرده و یا از سفر بر میگردد، به شرح ذیل است:
یک- آغـاز سـفر
1. قبل از ظهر به مسافرت برود: زمانی به حد ترخص رسید، روزه باطل است. اگر پيش از رسيدن به حد ترخص روزه را باطل كند، كفاره بر او واجب است.(مسئله۱۷۶۵)
2. بعدازظهر مسافرت نماید، باید روزه را تمام کند.
دو- پایان سفر
1. پيش از ظهر به وطن يا جایى كه بنا دارد ده روز بماند، برسد:
1.اگر روزه را باطل نکرده، بايد نیت نموده و روزه را بگيرد.(مسئله۱۷۶۶)
2. اگر روزه را باطل کرده است، باید قضا کند.
2. بعدازظهر برسد: روزهاش باطل است، باید قضا نماید.
د- کسانی که روزه بر آنها واجب نیست
1. کسی که به واسطه پیری نمیتواند روزه بگیرد.(مسئله1769)
2. مرضی که باعث تشنگی زیاد میشود و روزه مشقت دارد.(مسئله1771)
3. زنی که زایمانش نزدیک است و روزه برای حملش ضرر دارد، برای هرروز یک مُد طعام به فقیر بدهد.(مسئله1772(
4. زنِ شیرده که شیر او کم است و روزه ضرر دارد، برای هرروز یک مد طعام به فقیر دهد.(مسئله1772)
1. خود انسان ماه را با چشم غیرمسلح ببیند.
2. یقین یا اطمینان پیدا کردن از گفتن عدهای و یا هر چیزی دیگر.
3. شهادت دو مرد عادل در دیدن ماه.
4. گذشتن سی روز از اول ماه شعبان یا رمضان.
5. حکم حاکم شرع.(مسئله۱۷۷۴)
استفتاء
سؤال: آیا افق افغانستان و کشورهای همسایه مثل: پاکستان و ایران یکی است یا فرق دارد؟
جواب: فرق دارند، ولی وحدت افق شرط نیست.
پرسش
1. موارد کفاره روزه را بیان کنید؟
2. موارد که فقط قضای روزه واجب است نام ببرید؟
3. حکم روزه مسافر قبل و بعد از ظهر را توضیح دهید؟
4. اول ما به چند راه ثابت میشود؟
5
فصل پنجم: حـج
درس 27: احکام حج
حج از ارکان دین و ترک آن از گناهان کبیره است، بر کسی که دارای شرایط زیر باشد، حج واجب میگردد:
۱. بالغ باشد.
۲. عاقل باشد.
3. آزاد باشد.
4. مستطیع باشد.
5. با رفتن به حج، مجبور به ترک واجب و یا فعل حرام نشود.(مسئله۲۰۷۹)
یک: شرایط استطاعت عبارت است از:
۱. داشتن هزینه سفر حج.
۲. دارا بودن سلامت روحی و جسمی برای رفتن و انجام مناسک حج
3. نبودن مانع برای رفتن
4. داشتن وقت برای انجام اعمال حج
۵. داشتن مخارج عیال واجب النفقه
6. داشتن کسب، زراعت، عایدی ملک، یا راه دیگری برای امرارمعاش بعد از بازگشت از سفر حج.(مسئله2079)
دو: ملاک استطاعت
1. کسی که بدون داشتن خانۀ شخصی، ماشینسواری و… نیازهایش بر طرف نمیشود، در مشقت و سختی قرار میگیرد، زمانی حج بر او واجب میشود که پول آنها را داشته باشد.(مسئله۲۰۸۰)
2. زنی که شوهر ندارد و خودش به تنهایی نمیتواند حج برود، در صورتی بر او حج واجب میشود که مصرف دو نفر را داشته باشد، بعد از برگشت در مشقت زندگی واقع نشود.(مسئله۲۰۸۱)
3. اگر کسی مستطیع شود، مکه نرود و فقیر گردد، باید بعداً حج را به هر نحوی که میشود بجا آورد.(مسئله۲۰۸۴)
در حج تمتّع، احرام دریکی از میقاتهای پنجگانه بسته میشود:
1. مسجد شجره، برای کسانی که از مدینه عازم شدهاند.
2.جحفه، برای کسانی که با هواپیما به جدّه میروند و اهالی شام.
3. قرن المنازل، برای کسانی که از طائف عازم شدهاند.
4. وادی عقیق، برای اهل عراق است.
5. یلملم، برای کسانی که از یمن عازم شدهاند.
پنج چیز در طواف شرط است:
1. نیّت
2. طهارت از حدث
3. طهارت از نجاست
4. ختنه برای مردان
5. ستر عورت
1. حج برسه قسم است:
1. حج قران: برای کسانی که کمتر از (۱۶) فرسخ تا مسجدالحرام فاصله دارد.
2. حج افراد: برای کسانی که کمتر از (۱۶) فرسخ تا مسجدالحرام فاصله دارد.
3. حج تمتع: برای کسانی که بیش از (۱۶) فرسخ تا مسجدالحرام فاصله دارد. (مسئله ۲۰۹۱)
حجّ تمتّع مرکب از دو عمل است: عمره و حج.(مسئله ۲۰۹۲)
یک: عمره
عمره دو قسم است: مفرده و تمتع، هرکدام یا واجب است یا مستحب:
1. عمره مفرده مستحب: انجام آن در هرماه مستحب است.
2. عمره مفرده واجب:
1. کسانی که کمتر از (۱۶) فرسخ تا مسجدالحرام زندگی میکنند و برای اولین بار مستطیع میشوند.
2. با نذر و مانند آن بر مکلف واجب میشود.
3. کسانی که وارد مکّه شوند.
3. عمره تمتّع واجب: کسانی که استطاعت مالی و جانی داشته و از مسجدالحرام بیش از(۱۶) فرسخ فاصله دارند.
4. عمره تمتع مستحب: خود حج مستحب باشد، مثل حج بار دوم.
اجزای عمره تمتع:
1. احرام از یکی از میقاتها
2. طواف دور خانۀ خدا
3. نماز طواف
4. سعی بین صفا و مروه
5. تقصیر.(مسئله ۲۰۹۴)
دو: حج تمتّع
حج تمتع سیزده جزء دارد:
1. احرام
2. وقوف در عرفات
3. وقوف در مشعرالحرام
4. رمی جمره عقبه در منی
5. قربانی کردن در منی
6. حلق و تقصیر
7. طواف خانۀ خدا
8. دو رکعت نماز طواف
9. سعی بین صفا و مروه
10. طواف نساء
11. دو رکعت نماز طواف نساء
12. ماندن شب 11و12 ذیالحجه در منی
و- محرمات احرام
برای شخص محرم (۲۷) چیز حرام است:
1. شکار حیوان صحرایی
2. بوسیدن زنان
3. نگاه کردن به زن از روی شهوت
4. کشتن جانوران بدن
5. پوشیدن لباس دوخته برای مردان
6. نگاه کردن به آینه
7. دروغ گفتن
8. فروبردن تمام سر
9. زینت کردن
10. جدا کردن مو از بدن
11. زیر سایه رفتن برای مردان
12. پوشاندن صورت برای زنها
13. کندن دندان
14. عقد بستن زن، گواه عقد شدن و خواستگاری.
15. نزدیکی با زنان
16. مسّ زنان
17. استعمال بوی خوش
18. مجادله کردن(قسم خوردن)
19. سرمه کشیدن
20.پوشیدن چکمه و جوراب برای مردان
21. کندن گیاه و درخت حرم
22. ناخن گرفتن
23. مالیدن روغن به بدن
24. پوشاندن سر برای مردان
25. بیرون آوردن خون از بدن
26. حمل سلاح
27. استمناء
از امام صادق نقل شده است که در وقت ذبح حیوان این دعا خوانده شود: «وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ حَنِیفاً مُسْلِماً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ، إِنَّ صَلاتِی وَ نُسُکِی وَ مَحْیایَ وَ مَماتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ لا شَرِیکَ لَهُ وَ بِذلِکَ أُمِرْتُ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِینَ، اللَّهُمَّ مِنکَ وَ لَکَ بِسْمِ اللَّهِ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ، اللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنِّی»[21].
پرسش
1. شرایط حج را بیان کنید؟
2. شرایط استطاعت را نام ببرید؟
3. اقسام حج را توضیح دهید؟
4. پنج مورد از محرمات احرام را نام ببرید؟
3
بخشسوم: احکاماقتصادی
آیین اسلام، تمامی عرصههای زندگی فردی، اجتماعی و اقتصادی انسان را پوشش میدهد. شریعت اسلامی به همان میزان که بر احکام عبادی و رابطه انسان با خداوند توجه نموده است، به مسائل اجتماعی و اقتصادی نیز اهمیت داده و انسان را به آبادانی دنیا، کسب روزی حلال و فراهم کردن آسایش و رفاه برای خانواده و کمک به نیازمندان، ترغیب و تشویق نموده است.
احکام اقتصادي اسلام، شامل مرحله تولید، توزیع و مصرف میگردد. اسباب مالكيت فردی و عمومی، انواع داد و ستد، کمک به نيازمندان، شیوه استفاده از مواهب طبیعى و معاملات حرام از این موارد است.
در این بخش خلاصهای از مهمترین احکام واجبات مالی، معاملات حرام و معاملات جایز بیان میشود.
1
فصل اول: زکات
زکات یکی از واجبات مالی است که در اموال معینی تعلق میگیرد. زکات به دو نوع زکات مالی و زکات بدنی تقسیم میشود. هرکدام دارای شرایط و احکام خاصی است.
… .
درس 28: موارد وجوب و نصاب زکات
الف- موارد وجوب زکات مالی
1.غلات | 1.گندم 2.جو 3.خرما 4.کشمش |
2.انعام | 1.شتر 2.گاو 3.گوسفند |
3.نقدین | 1.طلا 2.نقره |
ب- نصاب و مقدار زکات
یک: غلات
1.زکات گندم، جو، خرما و کشمش، وقتی واجب میشود که به حد نصاب برسد و نصاب آنها تقریباً (۸۴۷) کیلوگرم است.(مسئله1907)
2.مقدار زکات گندم، جو، خرما و کشمش بستگی به آبیاری آنها دارد:
1. آبیاری با آب جاری، مانند نهر،جوی و آب باران، یکدهم است.
2. آبیاری با آب دلو و یا موتور، مقدار زکات یکبیستم است.
3. آبیاری با هر دو شیوه، سه چهلم است.(مسئله1918و1919)
دو: نصاب طلا و نقره
طلا و نقره هرکدام دو نصاب دارند:
زکات | شماره | نصاب | مقدار زکات |
طلا | 1 | 15مثقالطلای معمولی | یکچهلم زکات |
2 | 18 مثقال طلای معمولی | یکچهلم زکات | |
نقره | 1 | 105 مثقال نقره معمولی | یکچهلم زکات |
2 | 121 تا 126 مثقال معمولی برسد | یکچهلم از همه 126 |
سه- نصاب زکات گوسفند، گاو و شتر
1. گوسفند پنج نصاب دارد:
1. از40 گوسفند یک گوسفند
2. از 121 گوسفند دو گوسفند
3. از 201 گوسفند سه گوسفند
4. از 301 گوسفند چهار گوسفند
5. از 400 گوسفند و بیشتر از هر صد گوسفند یکی
2.گاو دوم نصاب دارد:
ش | نصاب | مقدار زکات |
1 | 30 گاو | یک گوساله که وارد سال دوم شده باشد. |
2 | 40 گاو | یک گوساله ماده که وارد سال سوم شده باشد. |
3 | 60 گاو | دو گوساله که وارد سال دوم شده باشد. |
4 | بیشتر از 60 گاو | برای هر 30 گاو یک گوساله دوساله، هر چهل گاو یک گوساله سهساله |
3. شتر دوازده نصاب دارد:
شماره | نصاب | زکات | شماره | نصاب | زکات |
1 | 5 شتر | 1 گوسفند | 7 | 36 شتر | یک شتر که وارد سال3 شده باشد |
2 | 10 شتر | 2 گوسفند | 8 | 46 شتر | یک شتر که وارد سال 4 شده باشد |
3 | 15 شتر | 3 گوسفند | 9 | 61 شتر | یک شتر وارد سال 5 شده باشد |
4 | 20 شتر | 4 گوسفند | 10 | 76 شتر | دو شتر که وارد سال 3 شده باشد |
5 | 25 شتر | 5 گوسفند | 11 | 91 شتر | دو شتر که وارد سال 4 شده باشد |
6 | 26 شتر | یک شتر 2 سال | 12 | 121 شتر | برای هر40شتر، یک شتری که وارد سال سوم شده باشد |
ج- شرایط واجب شدن زکات
برای واجب شدن زکات فراهم شدن شرایط ذیل لازم است:
یک: شرایط مکلف
1. بالغ باشد
2. عاقل باشد
3. حق تصرف داشته باشد
4. آزاد باشد.( مسأله 1898)
دو: شرایط زکات انعام و نقدین
1. رسیدن مال به حد نصاب
2. سپری شدن 11ماه از زمان مالکیت و تصرف
3. حیوان، در تمام سال بیکار باشد.
4. حیوان، در تمام سال از علف بیابان بچرد.(مسئله1951)
د-شرایط تعلق زکات غلات و زمان ادای آن
1. زکات گندم و جو زمانی واجب می شود که به آنها گندم و جو گفته شود. زکات کشمش زمانی واجب می شود که به آن انگور گفته شود. زکات خرما زمانی واجب می شود که اعراب به آن «تمر» (خرمای خشک) بگویند.
2. وقت پرداخت زکات گندم و جو زمانی است که خرمن کوبیده شده و دانه از کاه جدا شود. وقت پرداخت زکات خرما و کشمش زمانی است که خشک شود. (مسأله 1901)
پرسش
1. موارد وجوب زکات را نام ببرید؟
2. نصاب زکات غلات را بنویسید؟
3. اولین نصاب طلا و نقره را بیان کنید؟
4. گوسفند چند نصاب دارد؟
درس29:موارد مصرف زکات
الف- موارد مصرف زکات مالی
1. فقیر که مخارج یک سال خود و عیال واجب النفقه اش را ندارد.
2. مسکین که از فقیر سختتر زندگی میگذراند.
3. مأمور جمعآوری زکات
4. کافر متمایل به اسلام
5. خریداری و آزاد کردن بردههای که در شدّت هستند.
6. بدهکارانی که نمیتواند دین خود را اداء کنند.
7. فی سبیل الله، مثل: ساختن مدرسه، مسجد، و امور عامه.
8. ابنالسبیل، کسی که در سفر درمانده شده باشد.(مسئله ۱۹۶۸)
احکام مصرف زکات
1. فقیری که زکات دریافت میکند، باید شیعه دوازدهامامی باشد، شرابخوار، معصیتکار و واجبالنفقه زکات دهنده، نباشد، زکات را در معصیت مصرف نکند. غیر سید نمیتواند برای سید زکات بدهد.
2. پدر میتواند از زکات مال خودش برای هزینه ازدواج پسرش، مصرف نماید و نیز با اجازه حاکم شرع از پول زکات خود برای پسرش کتابهای علمی و دینی تهیه نماید، و نیز میتواند قرض و دین واجبالنفقه خود را بدهد.
ب- زکات فطره
زکات فطره از نوع واجب بدنی است، در صورتی زکات فطره واجب میشود که شخص دارای شرایط ذیل باشد:
1. بلوغ
2. عقل
3. هوشیار بودن
4. فقیر نبودن
5. نانخور بودن
6. بنده کسی نبودن
مقدار زکات فطره برای هر نفر یک صاع تقریباً سه کیلو از موارد ذیل است:
نوع زکات فطره:
1.گندم
2.جو
3.خرما
4. کشمش
5. برنج
6. ذرت و مانند آنها یا قیمت آن.(مسئله2034)
1. در نانخور بودن فرقی بین کوچک، بزرگ، مسلمان، و کافر نیست و نیز فرق نمیکند، دادن خرج آنها بر او واجب باشد یا نه، در شهر خود او باشند یا در شهر دیگر.(مسئله2036)
2. نیت و قصد قربت در اداء و پرداخت زکات شرط است، چون زکات از
واجبات مالی تعبدی است.(مسئله2000)
3. اگر در محل زندگی مکلف مستحق پیدا شود، احتیاط واجب آن است که فطره را جای دیگر نبرد، اگر به جای دیگر ببرد و تلف شود، باید عوض آن را بدهد، چنانچه فقیه جامعالشرایط اجازه دهد، میتواند زکات فطره را به محل دیگر انتقال دهد.(مسئله2078)
استفتائات
1. برای وجوب زکات فطره در شب عید فطر، چه کسانی نانخور محسوب میشود؟
جواب: علاوه بر افراد واجبالنفقه، مهمان که شب در منزل صاحبخانه مانده، نیز نانخور او بوده، زکات فطره مهمان بر میزبان واجب میگردد.
2. اگر مهمان شب عید فطر خودش زکات فطرهاش را بدهد، آیا از ذمه میزبان، بری میشود؟
جواب: اگر از طرف صاحبخانه پرداخت کند، میزبان بریالذمه است.
پرسش
1. چهار مورد از مستحقان زکات را نام ببرید؟
2. شرایط وجوب زکات فطره را بنویسید؟
3. زکات مهمان شب عید فطر در چه صورتی بر میزبان واجب است؟
4. زکات فطره را در چه صورت میتوان به شهری دیگر انتقال داد؟
2
فصل دوم: خمس
درس30: احکام خمس (1)
خمس عبارت است از واجب مالی که بر مازاد درآمدها و برخی منافع که انسان آن را کسب میکند، تعلق میگیرد و باید زیر نظر مجتهد جامع شرایط مصرف شود.
موارد وجوب خمس
1. منفعت کسب
2. معدن
3. گنج
4. زمینی که کافر ذمی از مسلمان خریداری میکند.(مسئله 1796)
5. مال حلال مخلوط به حرام
6. غنیمت جنگی
7. جواهر بهدستآمده از غواصی
اول: منفعت کسب
به منفعت کسب، مانند: تجارت، صنعت، اجیر شدن برای روزه و نماز میت، قبول کردن هبه و نیز به مالی که فقیر بابت خمس و زکات و صدقه مستحبی و رد مظالم دریافت میکند، خمس تعلق میگیرد، به شرط که از مخارج سال مکلف و عیال واجبالنفقهاش اضافه بیاید. (مسئله1797و1804)
خمس مال ارثی
در اموال ارثی به دو صورت خمس تعلق میگیرد:
1. شخص با کسی خویشاوندی داشته و گمان ارث بردن از او ندارد.
2. مالی برای شخصی به ارث برسد و بداند که صاحب این مال خمس آن را نداده و یا وارث بداند که صاحب آن مال خمس بدهکار است، در این دو صورت مال ارثی، هم خمس دارد.(مسئله1799و1800)
خمس مال هبه
در دو صورت، خمس ندارد:
1. اگر از کافر یا کسی که به دادن خمس عقیده ندارد، مالی به دست مکلف، بیاید.
2. اگر چیزی را که خمس آن داده نشده به کسی ببخشند، خمس آن به عهده بخشنده است.(مسئله1808 و1809)
تعیین سال خمسی
تاجر، کاسب و صنعتگر از وقتیکه منفعت میبرند، اگر یک سـال بگذرد باید خمس مازاد بر خرج سالشان را بدهند. کسی که شغلش کاسبی نیست، اگر منفعتی ببرد، بعد از گذشت یک سال، باید خمس مازاد بر خرج سالشان را، بدهد. وهمچنین سر سال زارع و صاحب انعام(گاو، گوسفند و شتر) و درختهای میوه، هنگام حصول فایده است. (مسئله1817و1810)
خمس کسبهای مختلف
کسی که در چند رشته نزدیک به همدیگر، کسب دارد، مثلاً؛ اجاره ملک میگیرد و خرید و فروش هم میکند، اگر از یک رشته مثل اجاره نفع ببرد، ولی از رشته دیگر ضرر کند، مثل: خرید و فروش؛ میتواند ضرر یک رشته را از نفع رشته دیگر تدارک نماید، ولی احتیاط مستحب این است که باید خمس آن موردی را که نفع برده بدهد.
در صورتیکه در دو رشته مختلف، کسب دارد، مثل: تجارت و زراعت، در این صورت بنابر احتیاط وجوبی نمیشود ضرر یکرشته را از نفع رشته دیگر، تدارک نماید.(مسئله1818)
خمس افزایش قیمت منفعت
اگر شخصی مالی را برای مؤونهاش خریده باشد و قیمتش بالا رود، اگر آن را بفروشد، خمس مقداری اضافی بر قیمتش را باید بدهد.(مسئله1815 و1817)
مخارج سال
موارد زیر از مخارج سال بهحساب میآید و خمس ندارد:
1. خوراک و پوشاک
2. اثاثیه منزل
3. مصرف عروسی وجهزیه
3. هزینه سفر زیارتی
5. مخارج مهمان مطابق شأن خود.(مسئله1822و1820)
حکم تارک خمس
کسی که سالیانی زیادی از بلوغ او گذشته و در این مدت درآمدهای داشته، ولی خمس نداده است:
1. اگر از منافع کسب، چیزی که به آن احتیاج ندارد، خریده و یک سال از وقت منفعت بردن گذشته، باید خمس آن را بدهد.
2. اگر به آن احتیاج دارد و مطابق شأن خود و در بین سال خریده، لازم نیست خمس آنها را بدهد.
3. اگر بعد از تمام شدن آن سال، خریده باید با حاکم شرع مصالحه کند. (مسئله1842)
استفتاء
سؤال1: اگر شخص صغیری سرمایهای داشته باشد و از آن سودی به دست آید، آیا خمس بر مال او واجب است؟
جواب1:پرداخت خمس بر غیر بالغ واجب نیست.
سؤال2: زن و شوهر، پسر و دختر، همگی درآمد مستقل دارند، ولی باهم زندگی میکنند، مصارف و مخارج همگی مشترکاند، پرداخت خمس این خانواده چه حکم دارد؟
جواب2: اگر کار فرزندان برای پدرشان تبرعی بوده، پرداخت خمس بر پدر واجب است، اگر برای خودشان درآمد دارند، باید خمس آن را پرداخت نمایند.
سؤال3: معامله و خرید و فروش با پولی که خمس آن پرداختنشده است چه حکم دارد؟
جواب3: در فرض سؤال، معامله اشکال دارد.
سؤال4: وضو گرفتن با آبی خریداریشده از پولی که خمس آن داده نشده چه حکم دارد؟
جواب4: در فرض سؤال، اگر آب با عین متعلق خمس خریداری شده باشد، وضو و غسل باطل است.
پرسش
1. موارد وجوب خمس را نام ببرید؟
2. مالی که برای شخصی هبه میشود در چه صورتی خمس ندارد؟
3. با لباس که خمس آن را نداده آیا نماز صحیح است؟
4. کسی که از اول بلوغ با سپری شدن چندین سال خمس نداده حکمش چیست؟
درس31:احکام خمس(2)
دوم: معدن
1. مصادیق معدن
1. معدن طلا و نقره
2. سرب و مِس
3. آهن و نفت
4. زغالسنگ، نمک، فیروزه و عقیق
6. زاج و معادن دیگر که به حدنصاب برسد.(مسئله1843)
2. نصاب خمس در معدن ۱۵ مثقال معمولی طلای مسکوک یا قیمت ۱۰۵ مثقال نقره مسکوک است که پس از کم کردن مخارج، باید خمس باقیمانده را بدهد.(مسئله1844)
3. چیزی را که چندنفری مشترکا بیرون بیاورند، اقوی این است که سهم هریک باید به حدنصاب برسد.(مسئله 1849)
سوم: گنج
1. گنج مالی است که در زمین یا درخت یا کوه یا دیوار پنهان باشد و کسی آن را پیدا کند و به آن گنج گفته شود.(مسئله 1851)
2. نصاب گنج:
1. در نقره ۱۰۵ مثقال نقره مسکوک.
2. در طلا ۱۵ مثقال طلای مسکوک است.(مسئله 1853)
چهارم: مال حلال مخلوط به حرام
1. اگر مال حلال، طوری با حرام مخلوط شود که انسان نتواند آنها را از یکدیگر تشخیص دهد، صاحبمال حرام و مقدار آن هیچکدام معلوم نباشد باید خمس تمام مال را بدهد و بقیه مال حلال میگردد.(مسئله1858)
2. اگر خمس مال حلال مخلوط به حرام را بدهد و بعد بفهمد که مقدار حرام بیشتر از خمس بوده، باید آن مقدار را از طرف صاحب آن صدقه بدهد.(مسئله1861)
پنجم: جواهری بهدستآمده از غواصی
آنچه به واسطه غواصی، بیرون میآید هر مقدار باشد، باید خمس آن را بدهد، چه بیرون آورنده یک نفر یا چند نفر باشد.(مسئله1864)
ششم: غنیمت
اگر مسلمانان به امر امام با کفار جنگ کنند و چیزهای را در جنگ به دست آورند، به آنها غنیمت گفته میشود و خمس دارد.(مسئله1873)
هفتم: زمینی که کافر ذمی از مسلمان خریده
کافر ذمی غیرمسلمانی که تحت حمایت حکومت اسلامی زندگی میکند، اگر خانه، دکان و مانند آن را از مسلمانی بخرد، باید خمس آن را بدهد.(مسئله1874)
ب- موارد مصرف خمس
خمس دو قسمت میشود: سهم امام و سهم سادات، احتیاط واجب آن است که سهم سادات را به اذن مجتهد جامعالشرایط به سادات فقیر یا به مجتهد تسلیم کنند، ولی سهم امام را باید به مجتهد تسلیم و یا به مصرفی که او اجازه میدهد، برسانند.(مسئله ۱۸۷۹)
استفتاء
سؤال: اگر زن طلاهایزینتی خود را فروخته و سرمایهگذاری نماید، آیا به سود آن خمس تعلق میگیرد؟
جواب: بله، اگر سود آن از سر سال اضافه کند، خمس بر آن تعلق میگیرد.
پرسش
1. اولین نصاب معدن و مقدار خمس آن را بنویسید؟
2. در چه صورتی خمس به مال حلال مخلوط به حرام تعلق میگیرد؟
3. آیا میتوان سهم سادات را بدون اجازه حاکم شرع برای سید فقیر داد؟
4. آیا اشیایی که با غواصی به دست میآید حدنصاب دارد؟
3
فصل سوم: معاملات
درس32:اقسام معاملات
الف- اقسام احکام معاملات
در فقه اسلامی، احکام خرید و فروش، کسب و کار به پنج نوع تقسیم میشود: واجب، حرام، مکروه، مستحب و مباح.
یک: معاملات واجب
کسی که مالی ندارد و مخارجی بر عهده اوست، مثل: خرج خانواده باید کسب و کار کند.(مسئله2178)
دو: معاملات مستحب
برای کارهای مستحب مانند؛ وسعت دادن به عیالات و دستگیری از فقراء کسب کردن، مستحب است.(مسئله2178)
سه: معاملات مکروه
در اسلام چند نوع کسب و کار مکروه است:
1. ملک فروشی
2. قصابی
3. کفن فروشی
4. معامله با افراد نامعلوم که اموالشان مشکوک است.
5. معامله بین اذان صبح و اول آفتاب.
6. قراردادن شغل خرید و فروش گندم و جو و مانند آن.
7. مداخله در معامله دیگران.(مسئله2179)
چهار- معاملات باطل و حرام
خرید و فروش امور ذیل حرام است و در برخی موارد معامله باطل است:
1. خرید و فروش عین نجس، مثل: مشروبات مسکر، مردار و خوک.
2. خرید و فروش مال غصبی، مگر صاحبش اجازه دهد.
3. خرید و فروش چیزی که نزد مردم مال نیست، مثل: حشرات.
4. معامله چیزی که منافع معمولی آن تنها کار حرام باشد، مثل اسباب قمار.
5. معاملهای که در آن ربا باشد.
6. فروش جنسی که با چیزی غیر معلوم مخلوط است.(مسئله2180)
ب- شرایط فروشنده و خریدار
1. بلوغ
2. عقل
3. سفیه نباشد.
4. قصد و اختیار
5. مالک بودن یا به اذن مالک
ج- شرایط جنس و عوض آن
1. معلوم بودن مقدار و وزن
2. توانایی بر تحویل آن
3. معین بودن خصوصیات جنس
4.خالص بودن ملکیت
5. فروختن اصل جنس.(مسئله2215)
د- انواع معاملات نسبت به زمان عقد
1. نقدی: مبادله کالا و قیمت آن موقع عقد صورت میگیرد.
2. نسیه: کالا موقع عقد انتقال مییابد، ولی قیمت بعداً پرداخت میشود.
3. سلف: قیمت نقداً ولی کالا بعداً پرداخت میشود.
4. دین بدین: کالا و قیمت آن، هر دو بعد از زمان عقد پرداخت میشود.
پرسش
1. سه مورد از معاملات حرام را بنویسید؟
2. شرایط خریدار و فروشنده را بیان کنید؟
3. دو مورد از شرایط کالا و عوض را بنویسید؟
4. تفاوت خرید و فروش نسیه و سلف را بنویسید؟
درس33: اقسام خیار و ربا
در معاملات، حق به هم زدن معامله را «خیار» میگویند. در برخی مواقع خریدار و فروشنده حق خیار دارند.
الف- اقسام خیار در معاملات
1. خیار مجلس
خیارات
2. خیار غبن
3. خیار شرط
4. خیار تدلیس
5. خیار تخلف شرط
6. خیار عیب
7. خیار تبعض صفقه(شرکت)
8. خیار روئیت
9. خیار تأخیر ثمن
10.خیار حیوان
11. خیار تعذر تسلیم.(مسئله 2249)
مهمترین موارد خیار
یک: خیار شرط
در معامله بیع شرط که مثلاً خانه صد هزاری را به پنجاه هزار میفروشند و قرار میگذارند که اگر فروشنده سر مدت پول را برگرداند، معامله را به هم بزند، در صورتیکه خریدار و فروشنده قصد خرید و فروش داشته باشند معامله صحیح است.(مسئله ۲۲۵۱)
دوم- خیار عیب
اگر در جنس و یا عوض آن عیبی باشد که از آن اطّلاعی نداشته باشند، شخص متضرر حق خیار دارد.(مسئله2249)
در چهار صورت خریدار به واسطه عیبی که در مال است، نمیتواند معامله را به هم بزند یا تفاوت قیمت بگیرد:
شرایط عدم خیار عیب عبارت است از:
1. موقع خریدن، عیب مال را بداند.
2. به عیب مال راضی شود.
3. فروشنده بگوید: مال را باهر عیبی که دارد، میفروشد.
4. مشتری بگوید: اگر مال عیبی داشته باشد پس نمیدهم و تفاوت قیمت هم نمیگیرم.(مسئله2259)
ب- معاملات ربوی
یک: معاملات و خرید و فروش ربوی حرام است و باطل و از گناهان کبیره به شمار میآید. ربا به معاملی و قرضی تقسیم میشود:
1. ربای قرضی در ضمن قرض است.
2. ربای معاملی در ضمن معامله و خرید و فروش، مانند: یک مَن گندم به یک مَن و نیم گندم، تحقق مییابد.(مسئله2204)
دو: شرط تحقق ربا
1. اجناس مورد معامله از نظر عرفی از یک جنس باشد.
2. اجناس مورد معامله از چیزهای باشند که با وزن کردن یا پیمانه کردن خرید و فروش میشود.
سه: موارد استثناء از حرمت ربا
1. بین پدر و فرزند
2. بین زن و شوهر
3.بین مسلمان و کافر در صورت که گیرنده آن مسلمان شد.(مسئله2205)
استفتاء
سؤال: معاملات امروزه، بیشتر با تلفن و سایر وسایل ارتباطی مدرن انجام میشود، خیار مجلس در بیع برای معاملات تلفنی، تا چه زمانی ادامه دارد و از چه زمانی قطع میشود؟
جواب: از زمانی که معامله قطعی گردید و ارتباط بین طرفین با اختیار از طریق تلفن خاتمه پیدا کرد.
پرسش
1. انواع خیارت را نام ببرید؟
2. معنی خیار تدلیس چیست؟
3. حکم بیع الشرط را بنویسید؟
4. موارد استثناء از حرمت ربا کدامند؟
درس34:مسائل بانکی، اجاره و…
الف- بانک
پولی را که کسی در بانک به نحو سپرده ثابت یا غیرثابت میگذارد، اگر شرط سود کند، ربا است و حرام، ولی صاحب پول یا بانک میتواند به چند شیوه از پول، استفاده حلال به دست آورد.
یک: راه های حلال بودن برای صاحب پول
۱. قرار داد وکالت: مالك پول، بانك را وکالت می دهد که در معاملات با این پول، او را شريك قرار دهد، سپس بانک مبلغى را به عنوان مصالحه، به صاحب پول میدهد، اين فایده حلال است.
۲. تملیک مجانی: مالك، پول را در بانك مىگذارد، بانک مبلغى را براى مالك از منافعی كه به دست آورده، میدهد و آن مبلغ حلال است.
۳. معامله جدید در ضمن قرض: مالك پول را در بانك به عنوان قرض الحسنه مىگذارد، ولى مالی را كه قيمت آن مثلاً ده هزار است، به بيست هزار برای بانک مىفروشد. در اين معامله بانك به مالك پول، ده هزار منفعت حلال می دهد. این معامله هم اشكالى ندارد.
۴. معامله جدید در ضمن قرض: این بار، بانك براى قرض دهنده، مالی را كه بيست هزار ارزش دارد، به مبلغ ده هزار مىفروشد، در اينجا قرض دهنده، ده هزار منفعت حلال به دست میآورد.(مسئله3065)
دو: راه های حلال بودن برای بانک
۱. شریک قراردادن بانک در خرید منزل: شخص وام گيرنده، صد هزار را برای خرید منزل از بانك مىگيرد، نصف منزل را به قبض بانك میدهد، منزل بين مالك و بانك مشترك است. مالک اجرت نصف منزل را به بانك ماهانه يا سالانه مىپردازد تا تمام منزل را بخرد.
۲. معامله جدید در ضمن قرض: مالی را وام گيرنده به كمتر از قيمت واقعى آن به بانك مىفروشد و شرط میکند كه مثلاً صد هزار تا يك سال به او قرضالحسنه بدهد، اينجا ربا نيست و بانك منفعت حلال را به دست آورده است.
۳. معامله جدید در ضمن قرض: وامگيرنده مالی را به قيمت مضاعف از بانك مىخرد و در ضمن آن شرط میکند كه بانك برای او مبلغ صد هزار به عنوان قرض الحسنه بدهد. اين منفعت حلال است.
4. بانك صد هزار افغانی را به هزار دلار به مدت يك سال به صاحب پول میفروشد، سود که بانک به دست آورده، ربا نيست.(مسئله3066)
ب- احکام بختآزمایی
بلیتهای بختآزمایی که به مبلغ معینی میفروشند و به قیدقرعه مبلغ معینی به برنده میدهند، خرید و فروش آن جایز نبوده و باطل است.(مسئله2369)
ج- فروش طلا و نقره به طلا و نقره
خرید و فروش طلا به طلا و نقره به نقره با رعایت دو شرط جایز است:
1.تساوی در وزن
2. تحقق قبض و اقباض.(مسئله2245)
د- احکام سرقفلی
1. اگر مستأجر، محلی را در مدتی اجاره کند و بر اجاره دهنده شرط کند که هر وقت محل را تخلیه کند، اجاره دهنده مبلغی را بهعنوان سرقفلی برای اجارهکننده بدهد و موجر قبول کند، مانعی ندارد.(مسئله 2360)
2. اگر مستأجر برای تخلیه محل از مالک یا مستأجر دیگر، سرقفلی بگیرد حرام است.
3. بعد از تمام شدن مدت اجاره، ماندن مستأجر به آن محل بدون رضایت مالک حرام است و نمازش در آنجا باطل است.(مسئله2353)
هـ احکام قرض
قرض دادن از مستحبات مؤکد است و در قرآن و روایات به این سنت حسنه بسیار سفارش شده است.
1. قرض ربوی
1. اگر قرض دهنده شرط کند که زیادتر از مقداری که میدهد بگیرد، مثلاً یک کیلو گندم بدهد و شرط کند که یک کیلو و نیم برگرداند، این ربا و حرام است، حتی اگر قرار بگذارد که بدهکار، کاری را برای او انجام دهد بازهم حرام است.
2. اگر بدون اینکه شرط کند، خود بدهکار زیادتر ازآنچه قرض کرده برگرداند اشکال ندارد بلکه مستحب است.(مسئله2430)
2. استثناءء از وجوب پرداخت دین
اگر بدهکار غیر از خانهای که در آن نشسته و اثاثیه مـنزل و چـیزهای
دیگری که به آنها احتیاج دارد، چیزی نداشته باشد، طلبکار نمیتواند طلب خود را از او مطالبه فوری نماید.(مسئله2424)
و- اجاره
یک: تعریف اجاره: اجاره تملیک منفعت چیزی است در مقابل وجه
معینی.
دو: ارکان عقد اجاره
1. اجاره دهند(موجر)
2. اجاره گیرنده(مستأجر)
3. مال مورد اجاره(عین مستاجره)
4. اجاره بهاء(مالالاجاره).
سه: شرایط طرفین اجاره
1. بلوغ
2. عقل
3. مالک و یا مجاز بودن از طرف مالک
4. غیر سفیه
5. اختیار و قصد
چهار: شرایط مال مورد اجاره
1. معین و معلوم بودن
2. قدرت بر تحویل داشتن
3. باقی ماندن عین بعد از استفاده
4. امکان استفاده از مال مورد اجاره
5. مالک بودن موجر یا اجازه داشتن او.
6. دیدن مال. (مسئله2309)
پنج: احکام عقد اجاره
1. اگر خانه یا دکان یا اتاقی را اجاره کند و صاحبملک شرط کند که فقط خود مستأجر از آن استفاده نماید، او نمیتواند آن مکان را به دیگری واگذار نماید.(مسئله2305)
2. اگر موجر مالالاجاره را تحویل دهد، گرچه مستأجر تحویل نگیرد، یا تحویل بگیرد و تا آخر مدت استفاده نکند، باید اجارهبهای آن را بدهد.(مسئله2321)
3. با فوت و جنون هر یک از طرفین، اجاره باطل نمیشود.(مسئله2340)
4. پرداخت اجرت اجیر: اگر شخصی اجیر شود که در روز معینی کاری را انجام دهد و در آن روز برای انجام آن کار حاضر شود، موجر اگرچه آن کار را به او ارجاع ندهد، باید اجرت او را بدهد.(مسئله2322)
ز- جعاله
یک: تعریف جعاله
جعاله آن است که جاعل قرار بگذارد در مقابل کاری که برای او انجام داده، مال معینی بدهد.
دو: شرایط طرفین جعاله
1. بلوغ
2. عقل
3. قصد و اختیار
4. عمل عامل از واجبات عینی نباشد.(مسئله2344و2345)
5. معین بودن مزد عامل
6.حرام نبودن موضوع جعاله
7. اهلیت تصرف
بعد از آنکه «عامل» شروع به کارکرد، «جاعل» نمیتواند جعاله را به هم بزند مگر اینکه رضایت عامل حاصل شود.(مسئله2350)
پرسش
1. در چه صورتی به سپرده بانکی ربا تحقق پیدا میکند؟
2. سرقفلی در چه صورتی جایز است؟
3. قرض ربوی را توضیح دهید؟
4. شرایط موجر و مستأجر را بیان نمایید؟
درس35: احکام رهن، شفعه و…
الف- عقد رهن
یک: تعریف: رهن، آن است که بدهکار مقداری از مال خود را نزد طلبکار
بگذارد که اگر طلب او را ندهد، طلبش را از آن مال به دست آورد.
دو: شرایط رهن دهنده و رهن گیرنده
1. بلوغ
2. عقل
3. مالک عین مرهونه و یا مجاز از طرف مالک.(مسئله2450)
4. غیر سفیه
5. قصد و اختیار
سه: شرایط مال مورد رهن
1. راهن شرعاً مالک مال مورد رهن باشد.
2. مال مورد رهن قابل خرید و فروش باشد.
3. مالِ مورد رهن اگرچه خانه و اثاثیه و لوازم خانه باشد، در سررسید اگر راهن امتناع از پرداخت نماید، طلبکار میتواند بفروشد و طلب خود را بردارد.
ب- حواله
حواله آن است که شخصی طلبکار خود را به دیگری حواله دهد و طلب کار هم قبول نماید، کسی که به او حواله دادهشده بدهکار محسوب میشود، طلبکار نمیتواند طلب خود را از بدهکار اولی مطالبه نماید.(مسئله2437)
یک: ارکان حواله
1. حواله دهنده(محیل)
2. حواله گیرنده(محالعلیه)
3. حواله دار( محتال)
دو: شرایط موضوع حواله
1. حواله دهنده باید بدهکار باشد.(مسئله2440)
2. معلوم بودن جنس و مقدار.(مسئله2441)
3. بعد از انعقاد عقد حواله لازم میشود.(مسئله2445)
4. معین بودن موضوع حواله.(مسئله2442)
5. طلب کار ملزم به قبول نمیباشد.(مسئله2443)
سه: شرایط اطراف حواله
1.بلوغ
2.عقل
3. غیر سفیه
4. قصد و اختیار.(مسئله2438)
ج- ضمانت
یک: تعریف: ضمان اینکه شخص ضامن در برابر طلبکار متعهد میشود
که بدهی مدیون را بدهد و طلبکار هم رضایت خود را اعلام نماید.
دو: ارکان عقد ضمان
1. ضامن(متعهد پرداخت)
2. بدهکار(مضمونعنه)
3. طلبکار (مضمون له)
4. مال و یا مبلغ مورد ضمانت(مضمون به)
سه: شرایط موضوع ضمان
1. قطعی بودن بدهکاری
2. معین بودن بدهکار
3. معلوم بودن بدهکاری.(مسئله 2462).
چهار: شرایط اطراف عقد ضمان
1. بلوغ
2. عقل
3. وجود اهلیت تصرف ضامن
4. قصد و اختیار.(مسئله2459)
پنج: احکام ضمان
1. عقد ضمان از عقود لازم است، یعنی ضامن بعد از ضمانت نمیتواند از ضامن شدن خود برگردد.
2. ضامن با اجازه بدهکار ضمانت بدهی او را نماید، میتواند مقداری را که ضامن شده از بدهکار مطالبه نماید. اگر بدون اجازه بدهکار ضمانت کند که بدهی او را بدهد، حق رجوع به بدهکار را ندارد.(مسئله2468و249)
د- کفالت
یک: تعریف: کفالت آن است که انسان متعهد میشود، هر وقت طلبکار
خواست، بدهکار را احضار نماید.(مسئله2470)
دو: ارکان کفالت
1. کفیل(متعهد به احضار بدهکار)
2. مکفولله(طلبکار)
3. مکفول عنه(بدهکار)
سه: شرایط کفیل
1. بلوغ
2. عقل
3. قبول کفالت کفیل از طرف طلبکار.(مسئله2472)
4. قدرت داشتن بر احضار مکفول عنه
5. قصد و اختیار
چهار: انحلال کفالت
1. کفیل بدهکار را به دست طلبکار بدهد.
2. طلب، طلبکار داده شود.
3. طلبکار از طلب خود بگذرد.
4. بدهکار بمیرد.
5. طلبکار کفیل را از کفالت آزاد کند.
6. کفیل بمیرد.
7. حواله به کسی دیگری واگذار شود.(مسئله2473)
هـ- وکالت
یک: تعریف: وکالت آن است که انسان کاری را به دیگری واگذار نماید، تا
از طرف او انجام دهد.
دو: شرایط وکیل و موکل
1. بلوغ
2. عقل
3. غیر سفیه
4. قصد و اختیار.(مسئله2406)
سه: شرایط مورد وکالت
موضوع وکالت باید معین و معلوم باشد، ولی اگر برای یکی از کارهای خود وکیل نماید و آن کار را معین نکند وکالت صحیح نیست.(مسئله2408)
چهار: احکام وکالت
1. اگر موکل وکیل را عزل کند؛ بعد از اطلاع وکیل، نمیتواند آن کار را انجام دهد، ولی اگر پیش از رسیدن خبر آن کار را انجام داده باشد، صحیح است.(مسئله2409).
2. وکیل نمیتواند برای انجام کاری که به او واگذارشده، دیگری را وکیل نماید، مگر با اجازه موکل باشد.(مسئله2411)
3. اگر وکیل یا موکل بمیرند، یا دیوانه شوند، یا موضوع وکالت از بین برود، وکالت باطل میگردد.(مسئله2415)
4. اگر وکیل در نگهداری مال مورد وکالت کوتاهی نکند و آن مال از بین برود، ضامن عوض نیست، ولی اگر در نگهداری کوتاهی و یا افراط و تفریط نماید، ضامن است.(مسئله 2418و2417)
و- شفعه
یک: تعریف: اگر دو نفر در چیزی که غیر منقول است، شریک باشند، بعداً
یکی از آنها سهم خود را به شخص ثالثی بفروشد شریک میتواند، آن مال را از او بگیرد و قیمتش را بدهد.
دو: شرایط اخذ به شفعه
1. شریک سهم خود را به شخص سومی بفروشد.
2. فقط دو نفر شریک باشند نه بیشتر.
3. هردو به طور مشاع شریک در جنس باشند.
4. اخذ کننده به شفعه توان پرداخت قیمت را داشته باشد.
5. گیرنده به شفعه باید مسلمان باشد.
6. شریک همه قسمت را بگیرد.(مجمع الاحکام، مسئله 568-572)
پرسش
1. شرایط طرفین عقد رهن را بنویسید؟
2. سه مورد از انحلال کفالت را بیان نمایید؟
3. سه مورد از شرایط موضوع حواله را بنویسید
4. اگر مال مورد وکالت تلف شود وکیل ضامن است؟
4
فصلچهارم:شرکت، عاریه و…
درس36:احکام حجر و ودیعه
الف- حجر
1. طبق مقررات شرعی برخی افراد در وضعیت خاصی، از تصرف در اموال خود ممنوع میشوند، مانند؛ کودک غیر بالغ، دیوانه، سفیه، یعنی: کسی که اموال خود را در کارهای بیهوده مصرف میکند، و مفلس، یعنی ورشکسته اقتصادی که به وسیله حاکم شرع از تصرف در اموالش منع میشود.
2. بچه نابالغ وقتی به سن بلوغ رسید و دیوانه عاقل گردید و سفیه رشد پیدا کرد و مفلس از حجر بیرون آمد، میتوانند در مال خودش تصرف نمایند.
3. تصرف دیوانه ادواری، موقع دیوانگی در مال خودش، صحیح نیست.(مسئله2402)
نشانههای بلوغ
1. روییدن موی درشت در زیر شکم (عانه) در پسران و دختران
2. بیرون آمدن منی برای پسر و دختر
3. تمام شدن پانزده سال قمری در پسران
4. تمام شدن نه سال قمری و یا حیض در دختران.(مسئله2399)
ب- ودیعه (امانت)
یک: تعریف: ودیعه آن است که انسانی مال خود را نزد امانتدار، بگذارد
و او هم قبول کند.
دو: شرایط امانتدار و امانتگذار
1.بلوغ
2.عقل
3. قصد و اختیار
4. غیر سفیه(مسئله2476)
سه- اقسام امانت
1. امانت شرعی: مال بدون اراده صاحبش، در دست امین قرار میگیرد، مثل: امانت از بچه.
2. امانت مالکانه: مال با اختیار و اراده مالک، در اختیار امانتدار گذاشته میشود، نظیر: ودیعه.
چهار: احکام امانت
1. اگر از بچه صغیر و دیوانه، امانتی را قبول کند، باید آن مال را به صاحبش یا به ولی آنها برگرداند.(مسئله2477)
2. اگر امین در نگهداری مال امانت کوتاهی نکند و امانت تلف شود، ضامن نیست.(مسئله2483)
2. با فوت و جنون هریک از امانتگذار و امانتدار، امانت باطل میشود. (مسئله2487و2486)
ج- عاریه
یک: تعریف: عاریه آن است که انسان مال خود را به دیگری بدهد که از آن
استفاده کند و در عوض، چیزی از او نگیرد.(مسئله2492)
دو: شرایط طرفین عاریه
1. بلوغ
2. عقل
3. قصد و اختیار
4. غیر سفیه.(مسئله2496)
سه: احکام عاریه
1. عاریه گیرنده مالی را که اجاره کرده، میتواند عاریه بدهد، ولی اگر در اجاره شرط کرده باشد که فقط خودش از آن استفاده کند، نمیتواند آن را به دیگری عاریه دهد.(مسئله2495)
2. اگر مال عاریه بدون افراط و تفریط عاریه گیرنده تلف شود، ضامن نیست، مگر اینکه عاریه طلا و نقره باشد، و یا ضامن بودن عاریه گیرنده شرط شود.
(مسئله2497)
3. اگر بداند مالی را که عاریه گرفته غصبی است، باید آن را به صاحبش برساند و نمیتواند به عاریه دهنده بدهد.(مسئله2508)
سؤال: آیا مرض موت مانع از تصرف انسان در اموالش میشود یا نه؟
جواب: خیر تا وقتی در حال عقل و شعور است تصرفش اشکال ندارد.
پرسش
1. نشانه بلوغ در دختر و پسر کداماند؟
2. فرق امانت شرعی و امانت مالکانه در چیست؟
3. شرایط امانتدار و امانتگذار را بنویسید؟
4. در چه صورتی عاریه گیرنده ضامن نیست؟
درس37: احکام شرکت، مضاربه و…
الف-شرکت
یک: تعریف: شرکت به شیوههای مختلفی شکل میگیرد که در برخی موارد
مشروع و در برخی موارد نامشروع است.
دو: اقسام شرکت:
1. شرکت اموال: موضوع آن، مال است(صحیح است).(مسئله2267)
2. شرکت اعمال: موضوع آن، عمل شرکا است(صحیح نیست). (مسئله2268)
3. شرکت در اعتبار: موضوع آن، اعتبار هریک از شرکا است(صحیح نیست). (مسئله2269)
سه: شرایط شریکان
1. بلوغ
2. عقل
3. قصد و اختیار
4. اهلیت تصرف.(مسئله2271)
اگر شرط کند کسی که کار نمیکند، یا کمتر کار میکند، بیشتر منفعت ببرد، شرط باطل است.(مسئله2271)
چهار: انحلال شرکت
1. انحلال شرکت با رضایت شرکا صحیح است. اگر انحلال شرکت، ضرر معتنابه به شرکا داشته باشد، صحیح نیست.(مسئله2281)
2. هرگاه یکی از شرکا فوت کند و یا دیوانه و یا سفیه شود، بقیه شرکا در شرکت تصرف نمیتوانند.(مسئله2282)
ب- مضاربه
یک: تعریف: مضاربه عقدی است که مالک، مقداری از مال خود را به
عنوان رأسالمال به عامل میدهد تا با آن تجارت کنند.
دو: شرایط عامل و مضارب
1. بلوغ
2. عقل
3. عامل قدرتی بر تجارت داشته باشد.
4. قصد و اختیار
5. غیر سفیه
سه: شرایط مال مورد مضارب
1. عین بودن مال
2. نقد بودن مال
3. معین بودن
4. معلوم بودن مقدار
چهار: شرایط سود
مقدار سود هرکدام به طور مشاع باید معلوم و دقیق باشد، نظیر یکدوم و یا یکسوم، و سود باید بین طرفین و ذینفع در عقد مضاربه باشد، پس اگر مقداری از سود برای شخص ثالثی باشد، قرارداد مضاربه باطل است.
پنج: احکام مضاربه
1. در مضاربه، مزد برخی کارها مانند؛ وزن کردن و حمل نمودن بار و بستهبندی کردن بار و بیرون آوردن بار به عهده متخصص کار است، پس
مزد آنان، از اصل سرمایه پرداخت میشود.
2. اگر قرارداد مضاربه مطلق باشد، یعنی: شرطی نشده باشد، عامل میتواند هرگونه که صلاح بداند تجارت نماید، اگر مشروط باشد، باید طبق شرط رفتار کند و اگر طبق شرط عمل نکرد، در صورت ضرر ضامن جبران خسارت است.
3. اگر اموالی که در اختیار عامل است تلف شود و یا خسارتی بر آن وارد شود، در صورتیکه عامل افراط و تفریط کرده باشد، ضامن است و در غیر افراط و تفریط ضامن نیست.
ج- غصب
یک: تعریف: غصب آن است که انسان با ظلم، بر مالی یا حق کسی مسلّط شود.
دو: مورد غصب
غصب اموال
1. اموال خصوصی، مانند: غصب خانه.(مسئله2709)
2. اموال عمومی، مانند: مسجد.(مسئله2698)
غصب حقوق
1. حقوق خصوصی، مانند:حق رهن.(مسئله2700)
2. حقوق عمومی، مانند: مدرسه.(مسئله2698)
سه: احکام غصب
1. اگر در اثر غصب منفعتی فوت شود، غاصب ضامن است، مثلاً: خانهای را غصب کرده باشد، اگرچه در آن ساکن نشود، باید اجاره آن را بدهد.(مسئله2702)
2. اگر قیمت مال غصبی به سبب عمل غاصب افزایش یابد، او مستحق مزد نیست.(مسئله2707)
3. اگر مال غصبی از بین برود، و قیمی باشد، باید بالاترین قیمتی را از زمان غصب تا زمان ادای قیمت، به صاحبمال بدهد.(مسئله2711)
سؤال: اگرچند نفر غاصب مالی را غصب نمایند، ولی مال غصبی در نزد یکی از غاصبان تلف شود، آیا مالک مثل و یا قیمت را از کدامیک از غاصبان میتواند دریافت نماید؟
جواب: در فرض سؤال، ضامن مال، کسی است که مال در دست او بوده و از نزد او تلف شده است، اگر او ندهد از باقی غاصبان میتواند دریافت کند.
پرسش
1. انواع شرکت رانام ببرید؟
2. شرایط طرفین مضاربه را بنویسید؟
3. انواع غصب را با ذکر مثال بیان نمایید؟
4. اگر قیمت مال غصبی تغیر کند چه حکم دارد؟
درس38:احکام مزارعه، مساقات و…
الف- مزارعه
یک: تعریف: مزارعه آن است که مالک با زارع قرارداد میکند که زمـین را
برای زراعت در اختیار او قرار داده تا وی مقداری از حاصل آن را به مالک بدهد.
دو: شرایط مالک و زارع
1. بلوغ
2. عقل
3. غیر سفیه
4. قصد و اختیار.(مسئله2376)
سه: شرایط مورد مزارعه
1. تعیین سهم هریک از مالک و زارع
2. تعیین مدت مزارعه
3. قابلیت داشتن زمین برای زراعت
4. تعیین نوع زراعت
5. تعیین زمین مورد زراعت
6. تعیین مصارف و مخارج موضوع مزارعه.(مسئله2376)
چهار: احکام مزارعه
1. اگر مدت مزارعه تمام شود و حاصل به دست نیاید، مالک میتواند
زارع را وادار به چیدن زراعت نماید.(مسئله2378)
2. اگر در اثر حوادث، زراعت در زمین ممکن نباشد، عقد مزارعه به هم میخورد.(مسئله2379)
3. اگر بعد از جمعکردن حاصل، در سال بعدی زمین حاصل دهد، حاصل سال دوم در صورتیکه شرطی در میان نباشد مال مالک زمین است.(مسئله2384)
ب- مساقات
یک: تعریف: در مساقات، صاحب باغ یا وکیل و باغبان قرارداد میکنند که
درختهای میوهای مالک، به وسیله باغبان تا مدت معینی آبیاری شود، و در مقابل آبیاری، از میوه درختان اجرت داده شود.(مسئله2385)
دو: شرایط مالک و باغبان
1. بلوغ
2. عقل
4. قصد و اختیار
5. اهلیت تصرف.(مسئله2388)
سه: شرایط مورد مساقات
1. معلوم بودن مدت
2. معین بودن سهم هرکدام از مالک و زارع
3. مشاع بودن سهم هرکدام.(مسئله2389و2390)
چهار: احکام مساقات
1. طرفین مساقات، میتوانند با رضایت معامله را به هم بزنند.(مسئله2394)
2. اگر مالک بمیرد، معامله مساقات به هم نمیخورد و ورثه او به جای او قرار میگیرد.(مسئله2395)
ج- صلح
یک: تعریف: صلح آن است که شخصی با دیگری سازش کند که مقداری
از مال یا منفعت مال خود را ملک او نماید، یا از طلب یا حق خود بگذرد که او هم در عوض، مقداری از مال، یا منفعت مال خود را به او واگذار نماید یا از طلب یاحقی که دارد، بگذرد.(مسئله ۲۲۸۵)
دو: شرایط طرفین صلح
1. بلوغ
2. عقل
3. قصد و اختیار
4. اهلیت تصرف.(مسئله2286)
سه: فسخ عقد صلح
صلح از عقود لازم، مستقل و غیرقابلفسخ است، ولی در موارد، صلح به هم میخورد:
1. با رضایت طرفین
2. در صورتیکه شرط کرده باشند.
3. مال عوض صلح معیوب باشد.(مسئله2284)
د- حکم اموال پیداشده
اگر انسان مالی گمشدهای را پیدا کند، احکام ذیل را دارد:
1. مال نشانه ندارد که صاحبش پیدا شود و قیمت آن کمتر از یک درهم (۶/۱۲نخود) نقره سکهدار باشد، بنابر اقوی میتوان تملک نمود.(مسئله2733)
2. مال نشانه دارد و قیمت آن به یک درهم میرسد، باید تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلام کند، اگر صاحبمال پیدا نشد، چند صورت دارد:
1. برای صاحبمال نگه دارد، باعدم کوتاهی ضامن نیست.
2. برای خود بردارد، ضامن است. (مسئله2738)
3. از طرف صاحبش به فقراء سید یا غیر سید صدقه بدهد.(مسئله2751)
پرسش
1. شرایط طرفین مزارعه را بنویسید؟
2. سه مورد از شرایط موضوع مساقات را بیان کنید؟
3. در چه صورتی میشود عقد صلح را به هم زد؟
4. اگر مال پیداشده نشانه نداشت، حکمش را بیان کنید؟
5
فصلپنجم: وصیت، وقف و…
درس39:احکام صدقه، هبه و…
الف-اهمیت صدقه
صدقه یک عمل مستحبی است که در آیات قرآن و روایات اسلامی مورد تأکید قرارگرفته است و ثواب بسیاری دارد، آثار صدقه تا جایی است که از حوادث ناگوار و مرگ ناگهانی جلوگیری میکند.
احکام صدقه
1. قصد قربت داشته باشد.
2. صدقه برای رضای خداوند باشد.
3. بهتر است صدقه پنهانی باشد مگر برای تشویق.
5. غیر سید میتواند به سید صدقه بدهد.
ب- هبه (بخشش)
یک: تعریف: هبه تملیک مجانی چیزی است به دیگری.(مسئله2362)
در هبه قبض و قبول شرط است، ولی فوریت لازم نیست. اگر هرکدام از طرفین عقد هبه، قبل از قبض مال مورد هبه فوت، کند و یا فاقد اهلیت شود، عقد هبه باطل میشود.(مسئله2365و2366)
دو:شرایط هبه کننده
1. بلوغ
2. عقل
3. مالک مال یا با اجازه مالک
4. قصد و اختیار
5. غیر سفیه.(مسئله2363)
سه: عدم رجوع هبه کننده
1. هبه معوض باشد.
2. قربةً الی الله به کسی هبه کند.
3. هبه به یکی از خویشان متعارف.
4. مالی هبه تلف شود یا بهکلی تغییر یابد و یا به کسی دیگر داده شود.
5. یکی از طرفین هبه بعد از قبض و اقباض بمیرد.(مسئله2367)
اگر شخصی از کسی طلبی دارد و او را بریء الذمه کند، بار دیگر نمیتواند ابراء را به هم بزند.(مسئله2368)
ج- وقف
یک: تعریف: وقف آن است که انسـان، ملکـیت خود را از مـالی سـلب و
منفعت آن را درراه خدا و امور خیر قرار دهد.
دو: شرایط واقف
1. بلوغ
2. عقل
3. قصد و اختیار
4. اهلیت تصرف.(مسئله 2852)
سه: اقسام وقف
1. وقف عام: وقف برجهت مصلحت عامه، مانند: مساجد.
2. وقف خاص: وقف بر صنف خاص، مانند: محصلین یک مدرسه
چهار: شرایط مال موقوف
1. قبض: در صحت وقف، قبض شرط است. اگر واقف پیش از خواندن صیغه وقف، پشیمان شود و بمیرد، مال وقف شده قبض نگردیده باشد؛ وقف واقع نمیشود. اما؛ در وقف عام، مانند: مدارس و مساجد قبض شرط نیست.(مسئله2848و2850و2851)
پنج: احکام موقوف علیه
1. اگر ملکی برای فقراء یا سادات وقف شود، یا منافع آن در امور خیرات وقف گردد، در صورتی عدم تعیین متولی، اختیار آن با حاکم شرع است. (مسئله2856)
2. اگر واقف ملکی را بر گروه خاصی، مانند: اولاد خود وقف کند که هر طبقهای بعد از طبقه دیگر از آن استفاده کنند، چنانچه متولی وقف، آن را
اجاره دهد و بمیرد اجاره باطل نمیشود.(مسئله2857)
شش: احکام وقف
1. مال وقف از زمان خواندن صیغه، برای همیشه وقف میشود.(مسئله2849)
2. اگر چیزی را بر خودش وقف کند صحیح نیست، ولی اگر مالی را برای فقرا وقف نماید و خودش فقیر شود، میتوان از منافع وقف استفاده کند.(مسئله2854)
هفت: فروش مال وقف
در دو صورت فروش مال وقف جایز است:
1. بین موقوف علیهم، اختلاف پیدا شود که احتمال تلف جانی برود.
2. واقف شرط کند که اگر در فروش وقف صلاح باشد بفروشند.(مسئله2220)
د- وصیت
یک: تعریف: وصیت، یعنی: سفارش کردن به دیگری در اموری بعد از مرگ
دو: انواع وصیت: وصیت یا عهدی است و یا تملیکی:
1. وصیت عهدی آن است که انسان سفارش کند بعد از مرگش برای او کارهایی انجام دهند.
2. وصیت تملیکی: انسان سفارش کند، بعد از مرگش چیزی از مال او به کسی دیگر تملیک گردد.(مسئله2864)
سه: شرایط وصیتکننده
1. بلوغ
2. عقل
3. قصد و اختیار
4. اهلیت تصرف.(مسئله2867)
چهار: شرایط وصی
1. بلوغ
2. عقل
3. قابلاطمینان بودن
5. مسلمان بودن.(مسئله2874)
پنج: احکام وصیت
1. وصیت با گفتار، نوشتار و اشاره که مقصود وصیتکننده را بفهماند صحیح است.(مسئله2865و2866)
2. اگر ذمه میت بر حج واجب و یا بدهکاری و یا حقوقی مثل خمس و زکات و مظالم، مشغول باشد، تمام آن از اصل مال میت ادا میشود، اگرچه میت برای آنها وصیت نکرده باشد. اگر مال میت از این موارد اضافه آمد یکسوم آن در مورد وصیت مصرف میشود.(مسئله2889و2890)
3. وصی امین است؛ اگر مال میت در نزد وصی به خاطر کوتاهی یا تعدی تلف شود، ضامن است، اگر چنین نباشد، ضامن نیست.(مسئله2887)
شش: موارد عدم نفوذ وصیت
1. کسی که عمداً اسباب قتل خود را فراهم و قبل از فوت وصیت کند.(مسئله2868)
2. وصیتِ اضافه بر ثلث مال میت، بدون اجازه وارث.(مسئله2879)
استفتاء
سؤال: آیا از لوازم هیئتهای مذهبی مانند: بلندگو و…، برای نیازهای شخصی مانند: فاتحه و عروسی میتوان استفاده کرد؟
جواب: اگر آن وسایل برای حسینیه و مراسم مذهبی وقف شده، نمیتوان برای امور و نیازهای شخصی استفاده کرد.
پرسش
1. موارد عدم جواز رجوع، از هبه را بیان کنید؟
2. وقف عام وقف خاص را با ذکر مثال بیان نمایید؟
3. در چه صورتی فروش مال موقوفه جایز است؟
4. مواردی که وصیت نافذ نیست کدامند؟
6
فصل ششم: عهد، ارث و…
درس40: احکام عهد، نذروکفارات
الف- نذر و عهد
نذر آن است که انسان بر خود واجب کند که کار خیری را برای خداوند بجا آورد یا کاری را که انجام ندادن آن بهتر است، برای خدا ترک نماید. در نذر و قسم و عهد باید صیغه خوانده شود، اما عربی شرط نیست.(مسئله2810و2811)
یک: شرایط نذر کننده
1. بلوغ
2. عقل
3. اهلیت در تصرف
4. قصد و اختیار.(مسئله 2812)
دو: شرایط موضوع نذر
1. ممکن و مقدور بودن موضوع نذر
2. حرام و یا مکروه نبودن موضوع نذر.(مسئله2817و2818)
سه: احکام نذر
1. اگر پدر یا مادر، فرزندش را از عملی که نذر کرده منع کنند، این نذر صحیح نیست، هم چنین نذر زن در فرض منافات با حق شوهر، بدون اجازه او صحیح نیست.(مسئله2816و2814)
2. اگر پدر یا مادر نذر کند که دختر خود را به سید شوهر دهد بعد از آنکه دختر به تکلیف رسید، اختیار با خود او است و نذر آنان اعتبار ندارد.(مسئله2836)
چهار: کفاره تخلف نذر و عهد
اگر شخصی به نذر و عهد خود عمل نکند، باید کفاره بدهد؛ یعنی شصت فقیر را سیر کند، یا دو ماه روزه بگیرد، یا یک بنده آزاد کند.(مسئله2839)
ب- قسم
یک: تعریف: سوگند خوردن برای انجام یا ترک کاری.
دو: شرایط مورد قسم
1. ممکن و مقدور بودن موضوع قسم
2. حرام و یا مکروه نبودن موضوع قسم
3. خواندن صیغه قسم در قسم یاد کردن
4. قسم به اسمهای خداوند مانند «خدا» و «الله»
5. اوصاف خداوند، مانند خالق و رازق.(مسئله2841)
سه: کفاره نقض قسم
اگر شخصی عمداً با قسم مخالفت کند، باید کفاره بدهد؛ یعنی یا ده فقیر را سیر کند، یا آنان را بپوشاند، و اگر نتوانست، باید سه روز پیدرپی روزه بگیرد.(مسئله2840)
ج- کفارات
یک: تعریف: کـفاره نوعی جزا و جریمه مـالی اسـت که به سبـب برخـی از
گناهان، واجب میشود، مانند: آمیزش در ایام عادت زن، انجام برخی رفتارهای حاجی در موقع حج، برخی کارهای روزهدار در ماه رمضان.
دو: اقسام کفارات
1. کفاره مُرتبه
2. کفاره مُخیره
3. مُخیره و مُرتبه
4. کفاره جمع
سه: احکام کفارات
1. پرداخت کفارات باید به نیت کفاره و قصد قربت باشد.
2. روزه در تمام کفارات باید 31 روز پیدرپی انجام شود.
3. مسکینی که کفارات به او میدهد، همان مسکینی است که زکات به او داده میشود.
4. دادن پول کفایت نمیکند باید غذا باشد.
استفتاء
سؤال1: یکی از کفارات، آزاد کردن یک بنده است، مانند: کفاره قتل خطا و یا کفاره افطار عمدی در روزه ماه مبارک رمضان، در شرایط فعلی نظام بردهداری برچیده شده است. تکلیف چیست؟
جواب1: در شرایط فعلی آزاد کردن بنده عملی نیست، دو مورد بعدی را انجام دهد:
1. دو ماه متوالی روزه بگیرد.
2. شصت مسکین را اطعام کند.
سؤال2: شخصی برای برگزاری عزاداری محرم، مبلغی را نذر کرده است، آیا میتواند همین مبلغ را برای فقرایی که در مشقت شدید قرار دارند مصرف نماید؟
جواب2: اگر نذر با صیغه معتبر شرعی بوده باید طبق نذر عمل شود.
پرسش
1. تعریف عهد و نذر را بنویسید؟
2. شرایط کسی که عهد و نذر میکند چیست؟
3. کفاره کسی که به نذر و عهد خود عمل نمیکند چیست؟
4. اقسام کفارات را بنویسید؟
درس41: احکام ارث
الف- طبقات ارث
کسانی که به واسطه خویشاوندی نسبی ارث میبرند سهطبقه هستند:
1. پدر، مادر و اولاد میت و با نبودن اولاد، اولاد اولاد هرچه پایینرود.
2. جدّ و جدّه، خواهر و برادر، با نبودن برادر و خواهر اولادشان.
3. عمو و عمه، دایی و خاله، با نبود آنان، اولادشان.(مسئله2898)
احکام طبقات ارث
1. در بین طبقهها تا یک نفر از طبقه اول باشد، طبقه دوم و طبقه سوم ارث
نمیبرد. در داخل طبقات نیز هر که به میت نزدیکتر است، مانع از ارث بردن دورترها میشود.(مسئله2898)
2. تقسیم ارث در طبقات
1. در طبقه اول ارث؛پدر و مادر یکششم، و ارثپسر دو برابر دختر است.
2. در طبقه دوم، پدربزرگ و مادربزرگ مثل پدر و مادر یکششم، برادر و خواهر مثل پسر و دختر تقسیم میکند. تا زمانی که برادر و خواهر مادری و پدری باهم باشند، برادر و یا خواهر پدری تنها ارث نمیبرند.
3. در طبقه سوم عمو و عمه، دایی و خاله، و فرزندان آنان است. اگر یک نفر از عموها و عمهها، داییها و خالههای میت زنده باشند، فرزندان آنان ارث نمیبرند. اگر میت پسر عمومی پدری و مادری داشته باشد عموی پدری ارث نمیبرد.(مسئله2924)
4. در همه طبقات در صورتیکه نسبتها مادری باشد، مانندی: دایی و خاله، جد و جده مادری، ارث به طور مساوی تقسیم میشود.(مسئله2924)
5. زن و شوهر از یکدیگر ارث میبرند و این طبقات مانع نمیشوند.(مسئله2900)
ب- موانع ارث
1.کافر اگرچه پدر یا پسر میت مسلمان باشد، از او ارث نمیبرد، ولی مسلمان از کافر ارث میبرد.(مسئله2952)
2. اگر کسی یکی از خویشان خود را عمداً و به ناحق بکشد، از او ارث نمیبرد. ولی اگر از روی خطا او را بکشد از او ارث میبرد.(مسئله2953)
ج- ارث زوجین
1. اگر زنی بمیرد و اولاد نداشته باشد، نصف همه مال، اگر اولاد داشته باشد، یکچهارم همه مال را شوهر و بقیه را ورثه دیگر ارث میبرند. (مسئله2939)
2. زن از اموال غیر منقول ارث نمیبرد، ولی از قیمت درخت و قیمت بنای خانه ارث میبرد.(مسئله2940)
3. اگر شوهر در حال مرض، زنش را طلاق دهد و پیش از گذشتن دوازده ماه هلالی بمیرد، زن با سه شرط از او ارث میبرد:
ارث زن مطلقه از شوهر:
1. شوهر دیگر نکرده باشد.
2. به طلاق راضی نباشد.
3.طلاق در مرض موت باشد.(مسئله2947)
4. اگر مردی بمیرد و اولاد نداشته باشد، یکچهارم مال و اگر اولاد داشته باشد، یکهشتم مال را زن و بقیه را ورثه دیگر، ارث میبرند.(مسئله2944)
قرآن، انگشتر، شمشیر و لباسهای را که میت پوشیده مال پسر بزرگ است.(مسئله2949)
دـ صاحبان فرض
گروهی از وارثین صاحبان فرض هستند که ارث و سهم ایشان در قرآن و روایات معتبر مشخصشده است. به این گروهها صاحبان فرض میگویند:
صاحبان فرض
1. یکدوم
2. یکچهارم
3. یکهشتم
4. یکسوم
5. دوسوم
6. یکششم.
یک: یک دومها
1. شوهر در صورتیکه میت فرزند و نوه نداشت باشد.
2. یک دختر در صورتیکه میت پسر نداشته باشد.
3. خواهر پدری و مادری
4. یک خواهر پدری تنها در صورت که برادر نداشته باشد.
دو: یکچهارمها
1. شوهر در صورتیکه میت فرزند یا نوه داشته باشد.
2. زن در صورتیکه میت فرزند یا نوه نداشته باشد.
سه: یک ششمها
1. پدر در صورتیکه میت یک پسر و یا چند فرزند داشته باشد.
2. مادر در صورتیکه میت دو برادر یا چهارخواهر و یا یک برادر و دو خواهر ابوینی یا پدری داشته باشد.
3. برادر یا خواهر مادری در صورتیکه متعدد نباشد.
چهار: دو سومها
1. دو دختر یا بیشتر در صورتیکه میت پسر نداشته باشد.
2. دو خواهر پدری و مادری یا بیشتر از دو در صورتیکه برادر پدر و مادری نداشته باشند.
3. دو خواهر یا بیشتری پدری در صورتیکه برادر پدری نداشته باشند.
پنج: یک سومها
1. مادر هنگامیکه میت فرزند و یا حاجب(دو برادر و یا چهار خواهر پدری و مادری و بیشتر) نداشته باشد.
2. برادران و خواهران مادری میت در صورتیکه متعدد باشند.
شش: یکهشتمها
زوجه یا زوجهها در صورتیکه میت فرزند داشته باشد.(مجمع الاحکام،م757)
برای بچهای در شکم مادر که احتمال بیشتر از یکی نرود، سهم یک پسر را کنار گذاشته و بقیه را ورثه بین خود تقسیم میکنند.(مسئله2954)
پرسش
1. طبقات سهگانه ارث را فقط نام ببرید؟
2. زن مطلقه از شوهر متوفای خود در چه صورتی ارث میبرد؟
3. اقسام صاحبان فرض را نام ببرید؟
4. آیا زن از اموال غیرمنقول ارث میبرد؟
4
بخش چهارم: احکام خانواده
در مکتب اسلام ازدواج و تشکیل خانواده مورد تأکید قرار گرفته است، تا آنجایی که اگر کسی به سبب مجرد زیستن به حرام میافتد، بر او واجب است که ازدواج کند.(مسئله2596)
خانواده بنیاد سعادت و خوشبختی انسان و زیربنای یک جامعه سالم به شمار میرود، از این رو اسلام علاوه بر اهتمام به ازدواج و تشکیل خانواده، برای استحکام بنیان آن، به رعايت احترام و حقوق متقابل زن و شوهر تأکید کرده است.
1
فصل اول: ازدواج
درس42:اسباب محرمیت و رضاع
در بحث ازدواج یکی از مسائل مهم خانواده، آگاهی از اسباب محرمیت است. زن و مرد باید محارم و غیر محارم را بشناسند تا بدانند با چه کسانی ازدواج حرام است.
الف- محارم نسبی
یک: محارم نسبی برای زنها
1. پدر و پدربزرگ هرچه بالا بروند.
2. پسر و پسر پسر هرچه پائین بروند.
3. برادر
4. پسر خواهر هرچه پائین بروند.
5. پسر برادر هرچه پائین بروند.
6. عموی خودش و عموی پدر و مادرش
7. دایی خودش، دایی پدر و مادرش.(مسئله2536)
دو: محارم نسبی برای مردها
1. مادر، مادر مادر هرچه بالا برود.
2. نوههای دختری و پسری هرچه پائین بروند.
3. خواهر
4. خواهرزادهها هرچه پائین بروند.
5. دختر برادر هرچه پائین بروند.
6. عمه خودش و عمه پدر و مادرش هرچه بالا بروند.
7. خاله خودش و خاله پدر و مادرش هرچه بالا بروند.(مسئله2531)
ب- محارم سببی
یک: محارم سببی مردها
1. مادر همسر و مادر مادر همسر
2. دختر همسر هرچند پائین برود.
3. زنپدر نامادری
4 . زن پسر یعنی عروس.(مسئله2532و2533)
دو: محارم سببی زنها
1. پدرشوهر و پدر پدرش
2. پسر شوهر هرچند پائین بروند.
3. شوهر دختر یا داماد.(مسئله2536)
احکام محارم سببی
1. خواهر همسر، محرم نیست، ولی ازدواج با او تا زمانکه همسر در
عقد شخص است حرام است.(مسئله2537)
2. زنا در عده طلاق رجعی، بنابر احتیاط موجب حرمت است. اما زنا در عدّه متعه، طلاق بائن، و عدّه وفات، احتیاط مستحب بر ترک ازدواج است. (مسئله2545)
3. زنا با زن شوهردار بنابر احتیاط واجب، موجب حرمت ابدی میشود. ولی بر شوهر خود حرام نمیشود، اگر او را طلاق دهد مهرش را بدهد. (مسئله2550)
ج- رضاع
شیر خوردن کودکی از زنی با شرایط خاصی موجب محرمیت میشود.
یک: شرایط رضاع
1. کودک شیر زن زنده را بخورد.
2. شیر زن از حرام نباشد(حامله از زنا).
3. کودک شیر را از پستان مکیده باشد.
4. شیر خالص باشد که مخلوط نشده باشد.
5. دو سال بچه تمام نشده باشد.
6. شیر از یک شوهر باشد.
7. کودک شیر را استفراغ نکرده باشد.
8. پانزده مرتبه یا یک شبانه روز شیر سیر بخورد.
9. شیر از زایمان باشد.(مسئله2627)
دو: محارم رضاعی برای پسر
1. خود زن شیر دهنده
2. مادرزن شیرده و مادر مادر هرچند بالا بروند.
3. خواهر آن زن
4. دختران و نوههای آن زن
5. عمه و خاله زن شیرده
6. مادر شوهر زن هرچند بالا رود.
7. خواهرشوهر زن
8. عمه و خاله شوهر زن شیرده
9. دختران و نوههای شوهر زن.(مسئله2637و2638)
سه: محارم رضاعی برای دختر
1. پدر و پدربزرگ زن شیرده
5. پدرشوهر زن و پدر پدر آن
2. پسران و نوههای زن شیرده
6. پسرها و نوههای شوهر زن
3. برادران زن شیرده
7. عمو و دایی شوهر زن
4. عموها و داییهای زن شیرده
8. برادران شوهر زن شیرده.(مسئله2637و2638)
د- احکام نگاه کردن (پوشش)
1. نگاه کردن زن و مرد نامحرم به بدن همدیگر حرام است، حتی دختری که نه ساله نشده ولی خوب و بد را میفهمد، نگاه کردن به موی آنان چه با قصد لذت، چه بدون آن حرام است، مگر صورت، دستها و ساق پاها که اگر به قصد لذت نگاه نکند اشکال ندارد.(مسئله2586)
2. اگر مرد برای معالجه زن نامحرم ناچار باشد که او را نگاه کند و دست به بدن او بزند اشکال ندارد.(مسئله2594)
استفتاء
سؤال: اگر نطفه مرد و تخمک زن نامحرم در رحم مصنوعی به قسمی ترتیب شود که فرزندی از این طریق متولد گردد. احکام فقهی زن و مرد و احکام فقهی فرزند متولد شده با این مرد و زن چیست؟
جواب: فرزند متولدشده از این طریق به صاحب نطفه ملحق میگردد و تمام احکام نسب جاری میشود.
پرسش
1. اسباب محرمیت چند دسته است؟
2. چهار دسته از مردان و زنانی محرم نسبی را نام ببرید؟
3. سه دسته از مردان و زنان محرم سببی را نام ببرید.؟
4. چهار مورد از شرایط رضاع را بنویسید؟
درس43: عقد نکاح
به واسطه عقد ازدواج، رابطه زناشویی بین مرد و زن حلال میشود و عقد ازدواج بر دو قسم است: دائم و غیر دائم، عقد دائم آن است که مدت زناشویی در آن معین نمیشود و عقد غیر دائم آن است که مدت زناشویی در آن معین میشود، مثل یک ماه یا یک سال یا بیشتر.
الف- عقد ازدواج
یک: عقد: در عقد ازدواج دائم و غـیر دائـم بـاید صیغه خوانـده شود و تنـها
راضی بودن زن و مرد کافی نیست. صیغه عقد را یا خود زن و مرد میخوانند، یا دیگری را وکیل میگیرند که از طرف آنان بخواند، وکیل لازم نیست مرد باشد.(مسئله2511)
دو: شرایط صحت عقد
1. عقد بنابر احتیاط و در صورت امکان به عربی صحیح خوانده شود.
2. مرد و زن، یا وکیل آنها، زمان خواندن صیغه، قصد انشاء داشته باشند.
3. کسی که صیغه را میخواند بنابر احتیاط باید بالغ و عاقل باشد.
4. باید وکیل زن و شوهر یا ولی آنها، در موقع خواندن صیغه عقد، زن و شوهر را معین کنند.
5. زن و مرد به ازدواج راضی باشند.(مسئله2518)
سه: دستور خواندن عقد دائم
1. اگر صیغه عقد دائم را خود زن و مرد بخوانند اول زن بگوید: «زَوَّجْتُکَ نَفْسِی عَلی الْصِّداقِ المَعْلُومْ»، سپس مرد بدون فاصله بگوید: «قَبِلْتُ الْتَّزْوِیجَ هکذا»، عقد صحیح است.
2. اگر وکیل زن و مرد صیغه عقد را بخواند؛ اول وکیل زن بگوید: «زَوَّجتُ مُوَکلَک اَحَمَد، مُوَکلَتِی فاطِمَةَ عَلی الصَّداقِ الْمَعْلُومِ»، سپس وکیل مرد بدون فاصله بگوید: «قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ لِمُوَکلِی اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ المَعْلُوم»، عقد صحیح است.
3. بنابر احتیاط مستحب لفظی را که مرد میگوید، با لفظی که زن میگوید، باید مطابقت داشته باشد.(مسئله2516)
چهار: دستور عقد غیر دائم
1. اگر خود زن و مرد بخوانند بعد از آن که مدت و مهر را معین کردند؛ زن بگوید: «زَوَّجْتُک نَفْسِی فِی الْمُدَّةِ المَعْلُومَةِ عَلَی المَهِر المَعْلُومِ»، بعد بدون فاصله مرد بگوید: «قَبِلْتُ هَکذا»، عقد صحیح است.
2. اگر وکیل بخواند؛ اول وکیل زن به وکیل مرد بگوید: «زَوَّجتُ مُوَکِلَتِی مُوَکِلَک فِی المُدَّةِ المَعلُومَةِ عَلَی المَهِر المَعلُوم»، سپس وکیل مرد بدون فاصله بگوید: «قَبِلتُ التَّزْوِیجَ لمُوَّکِلِی هکذا»، عقد صحیح است.(مسئله2517)
ب- عیوب موجب فسخ عقد
یک: عیوب زن
اگر زن به یکی از این عیبها مبتلا باشد، مرد میتواند عقد را فسخ نماید.
1. دیوانگی | 5. کوری |
2. مرض خوره | 6. زمین گیر بودن |
3. مرض برص | 7.افضاء(مسئله25 و 28) |
4. گوشت یا استخوانی در فرج او باشد. |
دو: عیوب مرد
اگر مرد به یکی از این عیبها مبتلا شود زن میتواند عقد را فسخ نماید.
1. دیوانگی قبل از عقد یا بعد از آن، چه نزدیکی کرده باشد، یا بعد از آن؛ دیوانه شود.
2. آلت مردی نداشته باشد، یا بعد از عقد پیش از نزدیکی بریده شود.
3. مرضی که مانع نزدیکی است، اگرچه بعد از عقد عارض شود.
4. شوهر خصی باشد.(مسئله2529)
سؤال: پسر و دختری که هر دو شرایط و اهلیت شرعی برای عقد ازدواج را دارند با همدیگر توافق میکنند که ازدواج نمایند، حتی یک قراردادی بین خود امضاء میکنند، ولی صیغه عقد بینشان خوانده نمیشود. آیا ازدواج این زن و مرد درست است؟
جواب: بدون خواندن عقد ازدواج، محرمیت و زوجیت حاصل نمیشود، و صرف امضاء قرارداد بین آنان کفایت از عقد نمیکند.
پرسش
1. چهار مورد از شرایط صحت عقد ازدواج را نام ببرید؟
2. آیا زن و مرد میتوانند به فارسی عقد خود را بخوانند؟
3. چهار عیب زن را که سبب فسخ عقد برای مرد میشود نام ببرید؟
4. دوتا عیب مرد را که سبب فسخ عقد برای زن میشود بنویسید؟
2
فصل دوم: طـلاق
طلاق از نظر دین اسلام امری مبغوض است و بناء شارع بر این است که در حد امکان باید از طلاق اجتناب شود. اگر به هر علتی، زن و شوهر از طلاق ناگزیر بود، احکامی دارد که باید رعایت شود.
درس44:احکام طلاق
الف- شرایط طلاق
در شریعت اسلام، اختیار طلاق با شوهر است با شرایط زیر میتواند همسرش را طلاق دهد:
1. بلوغ
2. عقل
3. اختیار
4. قصد طلاق.(مسئله2651)
طلاق زن در حال حیض و نفاس
طلاق زن در حال حیض و نفاس صحیح نیست مگر در موارد ذیل:
1. شوهر با زن آمیزش نکرده باشد.
2. آبستن باشد.
3. شوهرش غایب بوده که دست رسی به زن ندارد.(مسئله2653)
ب- اقسام طلاق
طلاق دو قسم است: بائن و رجعی.
قسم اول: طلاق باین
یک: تعریف: طلاق بائن آن است که بعد از طلاق، مرد حق رجوع به زن را
ندارد.
دو: موارد طلاق باین
1. طلاق زنی که شوهرش بعد از عقد با او نزدیکی نکرده باشد.
2. طلاق سوم زنی که او را سه دفعه طلاق دادهاست.
3. طلاق زنی که نه سالش تمام نشده باشد.
4. طلاق زنی که یائسه باشد.
5. طلاق خُلع و مبارات.(مسئله2675)
سه: طلاق خلع
در طلاق خلع جدای و نارضایتی از طرف زن است، زن مهر خود و یا پولی دیگری را برای مرد میدهد تا رضایت شوهر را برای طلاق گرفتن به دست آورد.
چهار: طلاق مبارات
در طلاق مبارات، جدایی و نارضایتی از دو طرف است؛ زن مبلغی را که بیشتر از مهر نباشد، برای شوهرش میدهد که او را طلاق دهد. (مسئله2657و2677).
پنج: دستور خواندن صیغه طلاق خلع و مبارات
صیغه طلاق خلع
1. اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند، پس از بذل مال میگوید: «زَوجتِی فاطِمَة خلعتها عَلی ما بَذَلَتْ»، بنابر احتیاط مستحب نیز بگوید: «هِی طالِق».
2. اگر زن کسی را وکیل بگیرد که مهر او را به شوهرش ببخشد، و شوهر نیز وکیل زن را وکیل بگیرد، وکیل، میگوید: «عَنْ مُوَکِلَتِی فاطِمَة بَذَلْتُ مَهْرَها لِمُوکلِی مُحَمَّدِ لِیخْلَعَها عَلَیهِ»، پس از آن بدون فاصله بگوید: «زَوجَةُ مُوَکِلِی خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَت هِی طالِقُ».(مسئله2683)
صیغه طلاق مبارات
اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، بگوید: «بارَأْتُ زَوجَتِی فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلَت فَهِی طالِقُ»، اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: «عَن قِبَلِ مُوَکِلِی بارَأتُ زَوجَتَهُ فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلَت فَهِی طالِق»، در هر دو صورت اگر به جای کلمه «علی ما بَذَلَتْ»، «بما بذلت» بگوید اشکال ندارد.(مسئله2684)
احکام طلاق خلع و مبارات
1. صیغه طلاق خلع و مبارات باید به عربی صحیح خوانده شود.(مسئله2686)
2. اگر زن در بین عدّه طلاق خلع و یا مبارات از بخشش خود برگردد، شوهر میتواند رجوع کند و بدون عقد او را همسر خود قرار دهد.(مسئله2687)
قسم دوم: طلاق رجعی
در طلاق رجعی، شوهر میتواند در بین عده به زن رجوع نماید.
شیوههای رجوع:
1. حرفی بزند که معنایش برقراری ازدواج باشد.
2. کاری کند که قصد رجوع صدق کند.(مسئله2677)
قسم سوم: طلاق ولایی
طلاق ولایی، بهوسیله حاکم شرع در موارد ذیل صادر میگردد:
1. اختلاف شدید زوجین و خوف وقوع فساد، ولی شوهر بدون عذر شرعی از نفقه و طلاق خود داری کند.
2. زنی که شوهرش مفقودالاثراست و در حرج شدید به سر میبرد. (مجمع الاحکام، مسئله684)
د- عده طلاق
وضعیت زنان در عده طلاق متفاوت و دارای اقسام است.
قسم اول: زنانی که عده ندارند:
1. زنی که نه سالش تمام نشده است.
2. زنی که با او آمیزش نشده است.
3. زن یائسه گرچه آمیزش شده باشد.(مسئله2663)
قسم دوم: زنانی که عدهدارند:
1. زنی که حیض نمیبیند و در سنین حیض قرار دارد، بعد از طلاق سه ماه عده نگه دارد.(مسئله2665)
2. زنی که حیض میبیند، باید دوباره حیض ببیند و پاک شود، و همینکه حیض سوم را دید، عده او تمام میشود.(مسئله2664)
3. اگر زن حامله را طلاق دهند، عدهاش تا به دنیا آمدن یا سقط شدن بچه او است.(مسئله2667)
قسم سوم: عده وفات
1. اگر شوهر بمیرد، زن باید عده وفات بگیرد، چه یائسه باشد یا صغیره، شوهرش با او نزدیکی کرده باشد یا نه؛ مدت عده وفات چهار ماه و ده روز از زمان مرگ شوهرش است.
2. اگر زن آبستن باشد و پیش از گذشتن چهار ماه و ده روز، بچهاش به دنیا آمد، بازهم باید چهار ماه و ده روز صبر کند.(مسئله2670)
قسم چهارم: عده عقد موقت
1. عقد موقت طلاق ندارد، با انقضای مدت و یا بذل مدت از طرف شوهر عقد موقت پایان مییابد.
2. اگر زن آبستن است، با وضع حمل و یا سقط شدن بچه، عده او تمام میشود. اگر زن آبستن نیست، با سپری شدن چهل و پنج روز و یا دو حیض عده او تمام میشود.(مسئله2668)
هـ احکام حضانت
یک: تعریف: حضانت عبارت است از حفظ و پرورش نوزاد و طفل.
دو: مدت حضانت: حضانت دختر به مدت هفت سال حق مادر است. هم
چنین است پسر بنابر احتیاط.
سه: شرایط حضانت
1. عاقل بودن
2. مسلمان بودن
3. شوهر نکردن زن در صورتی که شوهرش زنده باشد. (مجمع الاحکام، مسئله677)
و- احکام نفقه
نفقه برخی افراد بر مکلف واجب است و نمیتوان زکات و خمس مال را برای این افراد بدهد.
1. افراد واجبالنفقه
1. زن دائمی
2. پدر و مادر
3. جد و جده هر چه بالا رود.
4. اولاد و نوهها هرچه پائین روند.(مجمع الاحکام، مسئله680)
2. نفقه زن به طور مطلق بر شوهرش واجب است حتی اگر زن مال و ثروت
داشته باشد و شوهر فقیر باشد.
3. نفقه پدر و مادر اگر مالی نداشته باشند و پسر تمکن مالی داشته باشد
واجب است.(مجمع الاحکام، مسئله680)
پرسش
1. حکم طلاق رجعی را بنویسید؟
2. سه دسته از زنهای که عده ندارند نام ببرید؟
3. در طلاق خلع کدام یک از زوجین رضایت ندارد؟
4. موارد طلاقهای ولایی را نام ببرید؟
5
بخش پنجم: احکام متفرقه
درس45:ذبح و شکار حیوانات
گوشت حیوان حلالگوشت با دو روش خوردنش حلال است.
1. شکار
2. ذبح شرعی گردد.(مسئله2752و2754)
الف- ذبح حیوانات
یک: تعریف: ذبح آن است که حیوانات به گونه سربریده شود که چهار رگ
بزرگ به طور کامل قطع گردد.(مسئله2760)
دو: شرایط ذبح حیوانات
1. ذبح کننده، باید مسلمان باشد.
2. سر حیوان را با آهن و یا اشیاء تیزی ببرند.
3. صورت، دست، پا و شکم حیوان، بنابر احتیاط مستحب رو به قبله باشد.
4. موقع ذبح به نیت سربریدن، نام خدا ذکر گردد.
5. بعد از سربریدن، حیوان حرکت کند در صورت که زنده بودن حیوان
در حال ذبح، مشکوک باشد.(مسئله( ۲۷۶۳)
سه: احکام ذبح
1. شتر را باید نحر کند، یعنی: شتر را رو به قبله و بهتر است در حال ایستاده قرار دهد و با بسماللّه کارد یا چیز دیگری را که از آهن و برنده باشد، در گودی بین گردن و سینهاش فرو کند.(مسئله2764)
2. اگر حیوانی وحشی شود به گونه که ذبح شرعی آن ممکن نباشد، هر جای بدنش را که زخم بزنند و در اثر زخم زدن جان بدهد حلال میشود، و رو به قبله بودن آن لازم نیست.(مسئله2767)
ب- شکار با اسلحه
یک: تعریف: حیوان حلالگوشت وحشی که با اسلحه شکار شود حلال است.
دو: شرایط شکار حیوان با اسلحه
1. اسلحه شکار برنده باشد.
2. شکار کننده مسلمان باشد.
3. سلاح را برای شکار کردن حیوان به کاربرد.
4. وقت به کار بردن سلاح نام خدا را ببرد.
5. وقتی به حیوان برسد که مرده باشد.
6. اگر زنده است به انداز سربریدن آن وقت نباشد.(مسئله2770)
سه: شکار با سگ شکاری
در صورتیکه سگ شکاری، حیوان وحشی حلالگوشت را شکار کند، با شرایط ذیل گوشت آن حیوان پاک بوده و حلال است.
1. سگ برای شکار تربیت شده باشد.
2. صاحبش آن را بفرستد.
3. کسی که سگ را میفرستد باید مسلمان باشد.
4. وقت فرستادن سگ، نام خدا را ببرد.
5. شکار به واسطه زخمی که از دندان سگ پیداکرده بمیرد.
6. کسی که سگ را فرستاده، وقتی برسد که حیوان مرده باشد.
7. اگر به اندازه سربریدن وقت داشته باشد، ولی نبرد و حیوان بمیرد، حلال نمیگردد.(مسئله2778)
چهار: صید ماهی
1. اگر ماهی فلس دار را زنده از آب بگیرند، و بیرون آب جان دهد، پاک و خوردن آن حلال است. ولی ماهی بی فلس را اگرچه زنده از آب بگیرد و بیرون آب جان دهد حرام است.(مسئله2784)
2. صیاد ماهی، لازم نیست مسلمان باشد یا نام خدا را ذکر کند، ولی مسلمان باید گرفتن آن را دیده باشد یا از راه دیگری یقین داشته باشد که زنده از آب گرفته شده است.(مسئله2786)
ج- احکام و دعای عقیقه
مستحب است برای نوزاد دختر و پسر عقیقه نماید و گوشت آن را میان مؤمنان تقسیم نموده و برای نوزاد دعا کنند. حیوانی که برای عقیقه انتخاب می شود، بهتر است سالم و بدون عیب باشد. از امام صادق نقل شده است که وقت ذبح گوسفند عقیقه، این دعا را بخواند:
«بِسْمِ اللّٰهِ وَبِاللّٰهِ، اللّٰهُمَّ عَقِيقَةٌ عَنْ فُلانٍ(نام فرزند را بگوید) لَحْمُها بِلَحْمِهِ، وَدَمُها بِدَمِهِ، وَعَظْمُها بِعَظْمِهِ، اللّٰهُمَّ اجْعَلْها وِقاءً لِآلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ وَآلِهِ السَّلامُ»[22].
استفتاء
سؤال: سگی حیوانی را شکار کرده است، زمان که صاحب حیوان میرسد، حیوان زنده است، ولی وی وسیله ذبح همراه ندارد، اما سگ شکاری در حضور صاحبش، با دندانهای خود حیوان را میکشد، آیا گوشت این حیوان حلال است؟
جواب: گوشت آن حیوان حلال نیست.
پرسش
1. خوردن گوشت حیوانات حلالگوشت در چه صورتی حلال است؟
2. دو مورد از شرایط ذبح حیوانات حلالگوشت را بنویسید؟
3. سه مورد از شرایط شکار حیوانات حلالگوشت با اسلحه را بنویسید؟
4. شرایط شکار حیوان حلالگوشت با سگ چیست؟
درس46:خوردنی و آشامیدنی
الف- انواع حیوانات حلالگوشت و حرامگوشت
حیوانات بر چهار دسته است:
یک: پرندگان
1. حلالگوشتها: مرغ خانگی و کبوتر و اقسام گنجشک.
2. حرامگوشتها: بلبل، سارو، شبپره، طاووس، کلاغها، شاهین، عقاب، کرکس، مرغی که چینهدان، سنگدان و خارپشت پا ندارد، یا هنگام پرواز بال زدنش کمتر از صاف نگهداشتن بالش باشد.(مسئله2793)
دو:چهار پایان
1. حلالگوشتها: گوسفند، گاو، شتر، حیوانات وحشی، مانند: آهو، قوچ، بزکوهی، گاو کوهی، شتر وحشی، گاومیش و گوزن.(مسئله2794)
2. حرامگوشتها: شیر، پلنگ، ببر، یوزپلنگ، گراز، کانگورو، گربه، گرگ، روباه، کفتار، شغال، خرگوش فیل، میمون، خرس، حیواناتی نجاستخوار، موش و جوجهتیغی.(مسئله2793)
گوشت اسب، الاغ، قاطر، پرستو و هدهد مکروه است.(مسئله2793)
سه: آبزیان
1. حلالگوشتها: ماهی فلس دار که زنده از آب بگیرد.(مسئله2784)
2. حرامگوشتها: ماهی بی فلس.(مسئله2784)
چهار: خزندگان و حشرات
1. حلالگوشت: ملخ بالدار که زنده بگیرد.(مسئله ۲۷۹۱)
2. حرامگوشت: همه خزندگان، مانند: ملخی که بال درنیاورده و مار، حرام است.(مسئله2793)
ب- اعضای حرام در حیوان حلالگوشت
1. خون | 9. نخودک مغز |
2. فضله | 10. زهرهدان |
3. نری | 11. مغز در میان تیره پشت |
4. فرج | 12. پی در دو طرف تیره پشت |
5. بچهدان | 13. سپرز (طحال) |
6. غدد(دشول) | 14. بول دان(مثانه) |
7. تخمدان(دنبلان) | 15. حدقه چشم.(مسئله2796) |
8. آنچه در مغز سُم(ذات الاشجاع) است |
.
ج- آداب غذا خوردن
یک: مستحبات غذا خوردن
1. هر دو دست را پیش از غذا بشوید.
2. بعد از غذا دست خود را بشوید و با دستمال خشک کند.
3. میزبان قبل از مهمان غذا خوردن را شروع و بعد از آنان دست بکشد.
4. سر سفره زیاد بنشیند و غذا خوردن را طول بدهد.
5. با سه انگشت یا بیشتر غذا بخورد و با دو انگشت نخورد.
6. لقمه را کوچک بردارد.
7. میوه را پیش از خوردن با آب بشوید.
8. در اول غذا بسمالله بگوید.
9. غذا را خوب بجود.
10. بعد از غذا خداوند عالم را حمد کند.
11و12. انگشتها را بلیسد و بعد از غذا خلال کند.
13و14. با دست راست غذاخورده و آنچه بر سفره ریخته جمع کرده و بخورد.
15و16. در اول روز و اول شب غذا بخورد و در آخر غذا نمک بخورد.
دو: مکروهات غذا خوردن
2. پرخوری
3 . نگاه کردن بهصورت دیگران در موقع غذا خوردن.
4. خوردن غذای گرم
5. فوت کردن چیزی که میخورد یا میآشامد.
6. بعد از گذاشتن نان در سفره، منتظر چیز دیگر شدن.
7. پاره کردن نان با کارد.
8. گذاشتن نان زیر ظرف غذا.
9. به دندان زدن استخوان
10. پوست کندن میوه
11. دور انداختن میوه نیمخورده.(مسئله2807)
د- آداب آشامیدن
یک- مستحبات آشامیدن
1. آب را به طور مکیدن بیاشامد.
2. در روز ایستاده آب بیاشامد.
3. پیش از آشامیدن آب، «بسماللّه» و بعد از آن «الحمداللّه» بگوید.
4. به سه نفس آب بیاشامد.
5. از روی میل آب بیاشامد.
6.یاد کردن امام حسین ویارانش و فرستادن لعن بر قاتلانش(مسئله2808).
زیاد آشامیدن آب، آشامیدن آب بعد از غذاهای چرب، در شب به حالی ایستاده، نیز آشامیدن آب با دست چپ، از جای شکسته کوزه و جایی که دسته آن است.(مسئله2809)
پرسش
1. سه مورد از پرندگان حلالگوشت غیر اهلی را نام ببرید؟
2. چهار تا از حیوانات اهلی حلالگوشت را نام ببرید؟
3. پنج تا از اجزای حرام حیوان حلالگوشت را بنویسید؟
4. چهارتا از مکروهات غذا خوردن را نام ببرید؟
درس47: امر به معروف و نهی از منکر
و دفاع مشروع و…
الف- امربهمعروف و نهی از منکر
امربهمعروف و نهی از منکر از واجبات کفایی است که با شرایط بر انسان واجب میگردد.
یک: شرایط امربهمعروف و نهی از منکر
1. آمر به معروف و ناهی از منکر باید خودش آگاه به معروف و منکر باشد.
2. احتمال متعارف بدهد که امر یا نهی او اثر دارد.
3. مفسده و ضرر در امر به معروف و یا نهی از منکر نباشد.
4. طرف اصرار بر ترک معروف و فعل منکر داشته باشد.(مسئله2109)
دو: مراتب امر به معروف و نهی از منکر
1. با عمل و رفتار خودش به طرف بفهماند که از ترک معروف و ارتکاب منکر نفرت دارد.
2. با زبان موعظه و نصیحت نماید که باید معصیت را ترک و واجب را انجام دهد.
3. اگر مراحل قبلی مؤثر واقع نشد، اقدام عملی نماید، مانند: ظرف شراب را از دست شراب خوار بگیرد.(مسئله2118و2223)
ب- احکام دفاع
هرگاه متجاوزی به قصد کشتن یا به قصد تجاوز یا کارهای دیگر بر شخصی حمله کند، آن شخص میتواند از خود دفاع کند. اگر دفاع منجر به کشتن حمله کننده شود دفاع کننده ضامن نیست.(مسئله2169)
ج- احکام تشریح
1. کالبدشکافی برای تشخیص دادن علت فوت، یا برای کشف جرم، یا برای بیرون آوردن مال غصبی از بدن میّت و برای تعلیم دانشجویان برای اینکه جان مسلمانانی را نجات دهد، اشکال ندارد.(مسئله2723)
2. در صورتیکه زنده ماندن یک فرد مسلمان متوقف باشد بر اینکه عضو بدن مرده مسلمانی را ببرند و به او پیوند بزنند، بریدن آن عضو جایز است. ولی قطع کننده باید دیه آن را بپردازد.(مسئله2726)
3. اهدای خون به بیمارانی که احتیاج به تزریق خوندارند، جایز بلکه راجح است و گرفتن مبلغی در مقابل دادن خون مانعی ندارد.(مسئله2728)
سؤال: آیا تشریح بدن مرده مسلمان جایز است؟
جواب: تشریح بدن مسلمان جایز نیست، مگر اینکه حیات مسلمانی، متوقف بر آن باشد، در این صورت، تشریح کننده ضامن دیه است، که برای خود میت مصرف میشود.
پرسش
1. شرایط وجوب امر به معروف و نهی از منکر را بیان کنید؟
2. مراتب امر به معروف و نهی از منکر را بنویسید؟
3. دفاع از جان و مال و نفس در چه صورتی واجب است؟
4. کالبدشکافی مسلمان در چه صورتی جایز است؟
6
بخش ششم: احکام معاشرت با غیرمسلمانان
با غیرمسلمانان
در دوران معاصر، ارتباطات و فناوریهای نوین، دنیا را به مثابه یک دهکده تبدیل کرده است. از سوی دیگر، مسائل مانند: جنگ، تجـارت و حـمل و نـقل، باعث مسـافرت و اقامت مسلمانان در کشورهای غیر اسلامی شده است. از این رو زندگی کردن در بلاد غیر اسلامی، مستلزم تعامل و معاشرت با غیرمسلمانان است؛ بنابر این برای یک شخص مسلمان ضروری است که احکام و آداب معاشرت با غیرمسلمان را بداند.
با توجـه به گسـتردگی احـکام فقهی معاشـرت مسـلمان با غیرمسلمانان، در این بخش سعی شده است برخی از احکام ضروری و مبتلابه بیان گردد.
درس48: زندگی و عبادات در بلاد غیر اسلامی
سؤال1: آیا مسلمانان میتوانند در فرض مصون ماندن خود، خانواده و فرزندانش از خطر انحراف، به کشورهای غیر اسلامی به قصد سیاحت، تجارت، اقامت دائم و تبلیغ احکام اسلامی خصوصاً بین مسلمانان مهاجر، مسافرت نمایند؟
جواب1: اگر چنین مسافرتهای باعث ترک وظایف شرعی خود و خانوادهاش نشود اشکال شرعی ندارد، بلکه در برخی موارد عنوان واجب کفایی یا عینی را به خود میگیرد.
سؤال2: خانم، دختر و پسری یقین دارند که مسافرتشان همراه شوهر و والدین به بلاد غیر اسلامی، موجب ضعف ایمان آنها میشود، آیا این سفر جایز است؟
جواب2: در فرض داشتن یقین به ضعیف شدن ایمان، چنین مسافرتی جایز نیست.
سؤال3: مسلمانی به کشور غیر اسلامی سفرکرده و یقین دارد، ماندنش در آنجا باعث تضعیف باورهای دینی خود و فرزندانش میگردد و برگشتن به کشورش نیز برای او خطر جانی دارد، تکلیف او چیست؟
جواب3: در فرض سؤال، از باب اضطرار، ماندنش اشکال ندارد.
سؤال4: مسلمانی جان، مال، یا آبرویش در معرض خطر قرار دارد که
حفظ آن و رسیدن به حقش، تنها با پناهندگی به یک سازمان و یا کشور غیر اسلامی، میسرمی باشد، حال تکلیفش چیست؟
جواب4: اگر ضرورت اقتضا کند و مفسده بالاتر از جان، مال و یا آبرویش نداشته باشد، اشکال ندارد.
سؤال5: مسلمانی ساکن در کـشور غیر اسـلامی میداند که از محیط دینی دور شده، دیگر آوای اذان و صدای قرآن را نمیشنود و در امور خیریه نمیتواند شرکت کند، سکونتش در چنین محیطی، چه حکم دارد؟
جواب5:اگر جان، مال و ناموسش در کشور خودش درخطر نباشد، یا مهاجرت به کشور اسلامی دیگری ممکن باشد، سکونت در چنین محیطی اشکال شرعی دارد.
سؤال6: اگر مسلمانی بدون اینکه آسیبی به جان و ایمانش برسد، بتواند غیرمسلمانانی را به اسلام فراخواند و یا اعتقاد مسلمانان را در کشور غیر اسلامی استحکام بخشد، آیا تبلیغ از دین بر او واجب میشود؟
جواب6: دعوت غیرمسلمان به دین اسلام مشروط بر این است که فسادی برای جامعه اسلامی نداشته باشد، بیتردید تبلیغ دین مبین اسلام، ارشاد و راهنمای مسلمانان واجب کفایی است.
سؤال7: مسلمانی با سفر به یک کشور غیر اسلامی، وضعیت اقتصادی خوبی پیدا کرده، ولی در مسائل دینی دچار مشکل است، اگر بخواهد به سوی کشور اسلامی کوچ نماید، دچار مشکلات اقتصادی میشود تکلیف او چیست؟
جواب7: در چنین وضعیتی اگر دچار مشقت و حرج شدید نمیشود، باید به سوی کشور اسلامی کوچ کند.
درس 49: احکام نماز
سؤال1: گاهی افق شرعی از کشوری تا کشور دیگر فرق میکند، با اینحال تکلیف چیست؟
جواب1: اگر طلوع و غروب آفتاب واضح باشد، شخص مسلمان در شناخت اوقات نماز و روزه میتواند مطابق آن عمل کند و اگرچه نمازها به سبب کوتاه بودن روز در فاصله نزدیک خوانده شود و یا زمان افطار روزه به جهت کوتاهی شب، بسیار اندک باشد.
سؤال2: افق برخی کشورها غیر متعارف است، بگونه که چند روز و یا چند ماه، خورشید، غروب و یا طلوع نمیکند، در چنین شرایطی حکم شرعی چیست؟
جواب2: مسـلمانان در ایـن کشورها میتـوانند به اوقـات شرعی نزدیکترین کشور همجوار، رجوع کنند و در هر بیست و چهار ساعت، نمازهای پنجگانه را برابر اوقات کشور مجاور به نیت قربت مطلق بجا آورند.
سؤال3: آیا مسلمانان میتوانند در تشخیص اوقات نماز به سخنان منجمان غیرمسلمان، اعتماد کنند؟
جواب3: اگر نمازگزار به کار و نظر منجمان و مسئولان رصدها اطمینان داشته باشد، میتواند به سخنان آنها اعتماد نموده و مطابق نظر آنان در تعیین اوقات، نمازشان را بجا آورد، هرچند که مسئولان آن مؤسسهها مسلمان نباشند.
سؤال4: شخصی مدت زیادی باغسل باطل، نماز، روزه و حج را انجام داده است، تکلیف این شخص چیست؟
جواب4:
1. اگر جاهل قاصر بوده و خللی به شرایط غسل و حج پیشآمده، پس عمل او صحیح است.
2. اگر جاهل مقصر بوده و در آموختن مسائل شرعی کوتاهی کرده، راهی برای تصحیح نماز و حجی که انجام داده است، وجود ندارد.
سؤال5: شخص بعد از چندین سال انجام دادن نماز، روزه و حج، متوجه میشود که غسلش باطل بوده، اگر برای او تذکر داده شود که اعمالش را قضا کند، تمرد نموده و چه بسا نماز و روزه را ترک کند، آیا لازم است، نسبت به عبادتهای گذشته این شخص تذکر داده شود؟
جواب5: اگر بیم آن میرود که در اثر چنین تذکری، او متمرّد شده و نماز و روزه را کلاً ترک کند، لازم نیست به او گفته شود نماز و عبادتهای گذشته را قضا کند.
سؤال6: شخصی پس از شنیدن صدای اذان ظهر، بدون اینکه نماز را بخواند از شهری به شهری دیگر مسافرت میکند و پس از غروب آفتاب به مقصد میرسد، تکلیف او چیست؟
جواب6: اگر میدانسته که نماز قضا میشود، معصیت کرده و قضایی نماز بر او واجب است.
سؤال7: نماز خواندن در هواپیما که رو به طرف قبله و طمأنینه حاصل نمیشود، چه حکم دارد؟
جواب7: جهت قبله و طمأنینه در صورت عدم امکان، ساقط میشود.
سؤال8: در قطار یا اتومبیل چگونه میتوان نماز خواند؟ تنها خم شدن کافی است، یا بر چیزی باید سجده کرد؟
جواب8: حتیالمقدور باید نماز، آنگونه خواند شود که شخص در حالت عادی میخواند، اگر در همه حالات نماز، رعایت قبله و سایر شرایط امکانپذیر نباشد،لازم است به قدر امکان، شرایط رعایت گردد.
سؤال9: مسلمانی در کارخانه غیرمسلمان مشغول کار است، در وقت نماز اگر برای نماز از کار دست بکشد، او را از کار اخراج میکند، تکلیف او چیست؟
جواب9: اگر مجبور است که در آن کارخانه کار کند در صورت امکان به مقدار توان مانند شخص مختار نماز بخواند، در صورت عدم امکان به ایماء و اشاره به رکوع و سجود اکتفا نموده و نمازش را بخواند و استقبال قبله هم در حال ضرورت، لازم نیست.
سؤال10: نمازخواندن و وضو گرفتن با آب شرکتها و مؤسسههای اداری و کارگری در کشورهای غیر اسلامی، چه حکم دارد؟
جواب10: در صورت جهل به غصبیت، وضو و نماز صحیح است و بررسی هم، لازم نیست.
سؤال11: پوستینهای دوخته شده از حیوانی که تذکیه آن معلوم نیست و در کشورهای غیر اسلامی ساخته میشود، حکم نماز با چنین پوستینها، چیست؟
جواب 11: از نمازخواندن در چنین پوستینها و لباسها خودداری شود.
سؤال12: اگر کسی بدون اطلاع شراب خورده باشد، آیا نمازش باطل است؟
جواب12: در فرض سؤال شراب خوردن نماز را باطل نمیکند، مگر اینکه لباس و یا بدن نمازگزار آلوده به شراب شده باشد، باید قبل از نماز خواندن آن را تطهیر کند.
سؤال13: شخصی با کمربند که از پوست حیوان مردار و یا حیوان ذبح نشده شرعی ساخته شده، نماز بخواند و در اثناء و یا پس از نماز بفهمد، حکمش چیست؟
جواب 13:
1. نماز صحیح است، اگر در اثنای نماز متوجه گردد و فوراً از خودش جدا کند.
2. نماز صحیح است، اگر بعد از نماز متوجه شود.
3. اگر فراموشی در اثر اهمال و بیمبالاتی باشد، نماز را در وقت اعاده و در خارج آن، قضا کند.
درس50: احکام روزه
سؤال1: مسلمانی در کشوری اقامت دارد که درازا و بلندی روز و شب، در آنجا شش ماه است، تکلیف او نسبت به، روزه چیست؟
جواب1: در صورت امکان در کشورهای زندگی کند که اعمالش را بتواند به طور صحیح انجام دهد، در صورت عدم امکان، طبق نزدیکترین محلی که شب و روز معتدل دارد، اعمالش را انجام دهد.
سؤال2: مسلمانی در کشوری زندگی میکند که طول روز آن، بیست و دو ساعت و طول شب دو ساعت، یا برعکس است، وظیفه مسلمانان نسبت به روزه گرفتن چیست؟
جواب2: بر او واجب است در حد توان روزه بگیرد، اگر قدرت ندارد، هرروز مسافرت نموده، بعد از طی مسافت(5/22)، کیلومتر افطار نموده برگردد، اگر مسافرت امکان ندارد، به کشورهایی که شب و روز معتدل دارد، مهاجرت کند و اگر هیچکدام امکان ندارد، افطار کرده، در آینده روزه را قضاء نماید.
سؤال3: مسلمانی به قصد اقامت طولانی برای انجام کاری به کشوری میرود، بدون اینکه از وطن اصلی خود اعراض کند و پس از انجام کار، به وطن خویش برمیگردد، حکم نماز و روزه چنین شخصی چیست؟
جواب3: تا زمانی که از وطنش اعراض نکرده است، حکم وطن جاری میشود، باید نماز را تمام و روزه را بگیرد.
سؤال4: افق برخی کشورها به گونهای است که چندین روز آفتاب طلوع و غروب نمیکند، تکلیف در تشخیص اوقات روزه چیست؟
جواب4: اوقات نزدیکترین کشور و یا شهری که در 24 ساعت شب و روز معتدل دارد را در نظر بگیرد و در امساک و افطار روزه برابر اوقات شرعی آنجا عمل نماید.
سؤال5: آیا اگر هلال ماه رمضان در یک شهر، یا کشوری دیده شود، برای شهرها و کشورهای دیگر هم کفایت میکند؟
جواب5: بلی رؤیت هلال در یک کشور برای تمام کشورها و شهرهای که یک مقداری در شب باهم مشترکاند، کفایت میکند.
سؤال6: اگر رؤیت هـلال در سـرزمینهای خـاوری ماننـد ایران، افغانستان، ثابت شود، برای بلاد باختری مثل انگلستان، فرانسه، نیز کفایت میکند؟
جواب6: بلی رؤیت هلال برای تمام کشورهای که در مقداری از شب با کشوری که ماه در آن دیده شده است، مشترک باشند ثابت میشود، مگر اینکه عرض جغرافیایی آن بسیار متفاوت باشد.
سؤال7: در کشورهای غیر اسلامی در ماه مبارک رمضان اطعام کردن یک مسلمان به غیرمسلمان حکمش چیست؟
جواب7: برای جلب قلوب آنها کار پسندیده است.
سؤال 8: اگر هلال در نزد بعضی علمای خاور زمین ثابت شود، آیا این بر کسی که در کشورهای باختری مقیم است، میتواند، حجت باشد؟
جواب8: ثبوت هلال در نزد برخی علمای خاور زمین برای کسانی در باختر زندگی میکنند، با شرایط ذیل حجت است:
1. موجب حصول اطمینان بشود.
2. دو نفر عادل بدون معارض شهادت بدهند.
3. در حد شیاع برسد.
سؤال9: فطریه افرادی که در کمپهای یونان و آلمان با غذای بخور نمیری زندگی میکنند، چه گونه و چه مبلغی حساب میشود؟
جواب9: اگر قدرت دارند به عهده خودشان است به قیمت آنجا و اگر کسی را وکیل بگیرد در پرداخت زکات در ایران و افغانستان قیمت اینجا کافی است. اگر فقیرند پرداخت زکات فطره بر آنها واجب نیست.
درس51: احکام خوردنیها و نوشیدنیها
سؤال1: ظرفی که در آن شراب بوده، مانند: ظرفها و بطریهای شراب، چطور میتوان آن را پاک کرد؟
جواب1: ظرفی را که با شراب نجس شده، با آب قلیل سه مرتبه با دست بشوید و مستحب است که هفت مرتبه شسته شود.
سؤال2: خوراکیهـا و طعـامهای که از نـزد یهود، نصاری و مجوس خریداری میشود، آیا پاکاند و خوردن آنها جایز است؟
جواب2: پیروان ادیان و کتابهای آسمانی مانند: یهود، نصاری همه پاکاند، مسلمانی که در میان آنها زندگی میکند، تا زمانی که علم به چیزهای که بر مسلمانان حرام است، نداشته باشند، میتوانند از طعامهای آنان استفاده کند، مگر از گوشت مادام که ذبح شرعی احراز نشده است.
سؤال3: آیا استفاده از غذاهای که به وسیله کافر غیر کتابی تهیه میگردد، برای مسلمان جایز است؟
جواب3: مسلمانان میتوانند، از آن غذا بخورند با دو شرط:
1. معلوم نباشد که دست مرطوب کافر به آن غذا اصابت کرده است.
2. چیز حرامی مانند شراب و گوشت خنزیر و هر گوشتی که ذبح شرعی آن احراز نشده، در آن غذا نباشد.
سؤال4: شخص مسلمان در کشور غیر اسلامی، مالک رستوران است، آیا فروش نوشیدنیهای الکلی داخل رستورانش جایز هست؟
جواب4: فروش شراب و گوشت خنزیر حتی برای کفار هم جایز نیست.
سؤال5: آیا برای مسلمانان جایز است در کشورهای غیر اسلامی، بدون تحقیق از حلال و حرام بودن انواع کنسروهای غیر گوشتی و مشتقات آنها بخورند؟
جواب5: بلی مسلمانان میتوانند به غیر از کنسروهای گوشتی انواع کنسروهای دیگر و مشتقات آنها را بخورند، حتی اگر گمان ببرند که در محتوای آنها چیزی هست که خوردن آن برای مسلمانان جایز نیست و یا گمان ببرند که دست مرطوب سازنده و تهیهکننده به آن اصابت کرده باشد؛ بههرحال بر مسلمانان تحقیق و حصول اطمینان از نبودن حرام و ناپاک در آنها، واجب نیست.
سؤال6: آیا برای مسلمانان رفتن و غذا خوردن در رستورانهای که همراه طعام شراب میفروشند، جایز است؟
جواب6: بلی جایزاست با سه شرط:
1. باعث ترویج کار این رستورانها نشوند.
2. غذاهای حرام استفاده نکنند.
3. بنابر احتیاط واجب سر میزی که شراب نهاده شده، ننشیند.
سؤال7: پنیرهای تهیه شده در کشورهای غیر اسلامی از مایع حیوانی مانند بزغاله که حلال گوشت بودنش معلوم، ولی ذبح شرعی آن معلوم نیست، چه حکم دارد؟
جواب7: مایع پنیر به دست آمده از حیوان که ذبح شرعی آن معلوم نیست، باید از خوردن آن خودداری گردد، مگر اینکه تذکیه حیوان احراز بشود، در این صورت خوردن آن اشکال ندارد.
سؤال8: در بازارهای کشورهای غیر اسلامی انواع خوراکیها فروخته میشود و محتویات آنها معلوم نیست، آیا خوردن آنها بدون جستجو برای مسلمانها،جایز است.؟
جواب8: اگر بداند که از مواد گوشتی تهیه شده است باید از خوردنش اجتناب گردد، اما اگر نمیداند در آنها مواد گوشتی، پیه یا چربی و مشتقات آن وجود دارد یا نه؟ خوردن آنها جایز است.
سؤال9: چیزی به نام ژلاتین که از آن در بسیاری از نوشیدنیها و خوراکیها استفاده میکنند از کشورهای غیر اسلامی وارد میشود، و معلوم نیست که از گیاه گرفته شده یا از حیوان حلال یا حرامگوشت که ذبح شرعی آن معلوم نیست، آیا استفاده از این نوشیدنیها و خوراکیها جایز است؟
جواب9: اگر نداند از گیاه گرفته شده و یا از حیوان حلالگوشت، محکوم به حلیت و طهارت است، اما اگر بداند از حیوان حلالگوشت تهیه شده و احراز تذکیه شود، بازهم پاک است.
سؤال 10: آیا روغن اعم از حیوانی و غیر حیوانی که در بلاد غیرمسلمان خرید و فروش میگردد، نجس است؟
جواب10: اگر یقین به نجس بودن آنها نباشد، پاک است.
سؤال11: در کشورهای غیر اسلامی برخی در مجالس مهمانی شراب مصرف میکنند، آیا شخص مسلمان میتواند در چنین مجالسی شرکت کند؟
جواب11: از شرکت در چنین مجالسی باید خودداری شود، خوردن و آشامیدن در این گونه مجالس حرام بوده و حضور در آنجا نیز حرام است، مگر به قصد نهی از منکر که در آن صورت مانعی ندارد.
درس52:احکام خوردنیهای گوشتی
سؤال1: با توجه به اینکه شرایط تذکیه از مذهبی نسبت به مذهب دیگر فرق میکند، آیا مسلمانان میتوانند انواع گوشتهای را که در کشورهای اسلامی وجود دارد، بخورند؟
جواب1: اگر احتمال بدهد ذبح حیوان، مطابق با احکام فقهی مذاهب اسلامی صورت گرفته است، خوردن آن گوشت، جایز است.
سؤال2: در برخی کشورهای غیر اسلامی گوشت ذبح شدهای اسلامی غیربهداشتی مضر سلامتی و گوشتهای با ذبح غیر اسلامی کاملاً بهداشتی عرضه میگردد، آیا میشود از گوشت با ذبح غیر اسلامی استفاده کرد؟
جواب2: به مقدار ضرورت از گوشتهای با ذبح اسلامی مانعی ندارد، ولی در حال غیر ضرورت، باید از هر دو اجتناب شود.
سؤال3: اگر مسلمانی، گوشتی را از کافر یا از مسلمانی بگیرد که او از کافری گرفته و از تذکیه آن تحقیق نکرده باشد، حکم چنین گوشتی چیست؟
جواب3: گرچه خوردن آن گوشت حرام است، اما اگر مسلمان نداند که تذکیه شده یا نه؟ حکم به پاک بودن آن گوشت میشود.
سؤال4: در کشور غیر اسـلامی سوپر مارکتی که صـاحب آن مسلمان است، شراب هم میفروشد، آیا میتوان گوشتی را که به عنوان گوشت تذکیه شده میفروشد از او خرید؟
جواب4: بلی، خرید آن جایز و خوردن گوشت با دو شرط حلال است:
1. فروشنده مسلمان مورداطمینان باشد.
2.احتمال داده شود که فروشنده تذکیه شرعی آن را احراز کرده است.
سؤال5: در کشورهـای اسلامی گوشتهای توسـط شـرکتهای غیر اسلامی تولید میشود، روی آن جمله (ذبح به روش اسلامی) نوشته میشود، آیا چنین گوشتهایی حلال است، اگر سفارش کننده کشور اسلامی باشد و در کشور غیر اسلامی تولید شود، سفارش کننده و تهیهکننده هر دو کشور غیر اسلامی باشد، حکم آن چیست؟
جواب5: فینفسه چنین نوشتهای اعتبار ندارد، ولی اگر تولیدکننده مسلمان باشد و یا در کشور تولید شود که غالب مردم آن مسلمان هستند، محکوم به حلیت بوده، خوردن آن جایز است، به شرطی که غیرمسلمان بودن تولیدکننده معلوم نباشد.
سؤال6: آیا هر ماهی گوشتش حلال است، مـاهی حلالگوشت و حرامگوشت چگونه تشخیص داده میشود؟
جواب6: هر ماهی با دو شرط گوشت آن حلال است:
1. ماهی که پولک داشته و صید شده باشد.
2. مسلمان بداند یا مطمئن بشوند که ماهی زنده از آب بیرون آورده شده است.
سؤال7: در برخی کشورهای غیر اسلامی گوشت گوسفند، گوساله و مرغ با ذبح اسلامی به صورت محدود، باقیمتهای دو برابر ذبح غیر اسلامی فروخته میشود که با درآمدهای کم پناهندگان تازه وارد، کفاف زندگیشان را نمیکند، در چنین شرایط آیا می تواند از گوشت با ذبح غیر اسلامی استفاده نماید؟
جواب7: استفاده از گوشتهای با ذبح غیر اسلامی جایز نیست، خوب است، مقدار کمتر از گوشت با ذبح اسلامی و سایر غذاهای حلال استفاده گردد.
سؤال8: در کشور غیر اسلامی در رستورانها هم ماهی و هم گوشت خوک سرو میشود، چنانچه توسط آشپز غیرمسلمان غذای حلال مثل ماهی درست شود، با توجه به تماس دست آشپز غیرمسلمان، آیا آن غذا حرام است یا حلال؟
جواب8: در فرض سؤال، در صورتیکه علم به تماس دست غیر کتابی نداشته باشد و نداند که در ظرف نجس درستشده، پاک است.
سؤال9: با توجه به این که در کشورهای غیر اسلامی، مرغ از طریق سوراخ کردن در گردن آن کشته می شود. خوردن گوشت مرغی که ذبح شرعی آن مجهول است چه حکمی دارد؟
جواب9: خوردن گوشت حیوانات در کشورهای غیر اسلامی تا زمانی که ذبح شرعی آن احراز نشود حرام است.
سوال10: پیتزای مرغ را در ظرف و تنور مشترک با گوشت خوک، تهیه می کند، حکم این پیتزا چیست؟
جواب10: غذای که در ظرف و تنور مشترک با گوشت خوک تهیه شود، نجس است و خوردن آن جایز نیست.
درس53:ازدواج باغیرمسلمانها
سؤال1: آیا ازدواج مسلمان با غیرمسلمان جایز است؟
جواب1: حکم ازدواج مسلمان با غیرمسلمان به قرار ذیل است:
1. ازدواج مرد مسلمان بازن یهودی و مسیحی به طور موقت، جایز است.
2. ازدواج مرد مسلمان بازن یهودی و مسیحی به طور دائم، احتیاط مستحب در ترک آن است.
3. ازدواج مرد مسلمان با زن مجوسی بنابر احتیاط واجب، جایز نیست.
4. ازدواج مرد مسلمان با زن کافر غیر کتابی به طور مطلق، جایز نیست.
5. ازدواج زن مسلمان با مرد کافر کتابی و غیر کتابی با عقد دائم و موقت، جایز نیست.
سؤال2: آیا موافقت پدر یا جد پدری، مادر، برادر، خواهر، در ازدواج دوشیزه مسلمان شرط است؟
جواب2: موافقت پدر یا جد پدری، بنابر احتیاط واجب شرط است، مگر اجازه خود را مشروط به شیربها و یا امر غیر شرعی کند، اما اجازه و رضایت مادر، برادر، خواهر و دیگر خویشاوندان نزدیک، شرط نیست.
سؤال3: اگر پدر و یا جد، دوشیزه بالغه رشیده را از ازدواج باهم کفوشان باز بدارند، آیا بازهم تحصیل رضایت پدر و جد شرط است؟
جواب3: در موارد ذیل تحصیل رضایت پدر و جد منتفی است:
1. پدر و جد، خودشان را از زندگانی دوشیزه کنار کشیده باشند.
2. مانع از ازدواج باهم کفو شوند.
3. تحصیل اجازه آن دو، میسر نباشد.
4. اگر دختری قبلاً نکاح شرعی گردیده و رابطه جنسی داشته باشد.
سؤال 4: مسلمانی که همسر دارد، آیا میتواند با یک زن دیگر کتابی مانند: یهودی و یا مسیحی ازدواج مجدد کند؟
جواب4: خیر، مسلمان متأهل نمیتواند بدون اجازه همسرش، با یک زن دیگر کتابی مانند: یهودی و یا مسیحی، ازدواج مجدد کند، بنابر احتیاط واجب، هرچند که همسر او اجازه داده باشد، باید از ازدواج موقت هم پرهیز شود، در این مسئله میان دور بودن، یا همراه بودن همسرش فرقی نیست.
سؤال5: غیر مسلمانان که مطابق قوانین دین و آیین خود ازدواج نمودهاند آیا ازدواجشان صحیح است؟
جواب5: بلی، ازدواج شان صحیح است.
سؤال 6: اگر یک زن غیر مسلمان به قصد ازدواج با مردی مسلمان، شهادتین بگوید و مرد مسلمان یقین نداشته باشد که آن شهادتین قلبی است.
آیا میتواند، با آن زن ازدواج کرد؟
جواب6: بلی، بر این شهادتین، آثار مثبت بار گردیده، با آن زن میتواند ازدواج موقت یا دائم نماید.
سؤال 7: آیا برای اجرای عقد ازدواج میتوان غیر شیعه را وکیل گرفت؟
جواب7: اگر تمام شرایط و موازین خواندن صیغه را بر اساس مذهب امامیه اجرا کند اشکال ندارد.
درس 54: احکام روابط اجتماعی
سؤال 1: آیا همسایه غیرمسلمان حق همسایگی دارد؟
جواب1: بلی، در لزوم حق رعایت همسایگی، فرقی بین مسلمان و غیرمسلمان نیست.
سؤال2: آیا جایز است، مسلمان با غیرمسلمان دوستی و مراوده داشته، همدیگر را در نیازهای دنیایی یاری رسانند؟
جواب2: بلی، مسلمان میتواند با غیرمسلمان دوست و آشنا گردیده در برآوردن نیازهای دنیوی یکدیگر را یاری رسانند، به شرطی که در میانشان صداقت و حسن نیت، حاکم باشد.
سؤال3: آیا غیرمسلمان سرپرستی طفل مسلمان را میتواند به عهده بگیرد؟
جواب3: جایز نیست.
سؤال4: آیا جایز است اعیاد و مناسبتهای مانند: سال نو، میلاد حضرت مسیح، عیدالفصح، عید گذر، عید نجات و امثال آن را به افراد یهودی، مسیحی و دیگر اهل کتاب یا حتی کفار تبریک گفت؟
جواب4: بلی، اشکال ندارد.
سؤال5: آیا شرکت نمودن در تشییع جنازه همسایه غیرمسلمان جایز است؟
جواب5: بلی، جایز است.
سؤال6: آیا جایز است غیرمسلمانان اهل کتاب و غیر اهل کتاب، وارد
مساجد و دیگر اماکن مقدس شوند؟ در فرض جواز آیا الزام زنانشان به حجاب لازم است؟
جواب6: بنابر احتیاط واجب ورود آنان به مساجد جایز نیست، اما دیگر اماکن مقدس مانع ندارد، بیحجابی زنان آنها اگر بیاحترامی تلقی شود، باید الزام به حجاب بشوند.
سؤال7: آیا صدقه دادن به بینوایان غیر مسلمان اعم از کتابی و غیر کتابی، جایز است و ثواب بر آن مترتب است؟
جواب7: هرچند بینوایان مسلمان در اولویتاند، ولی هرکسی که با اسلام و مسلمین دشمنی و عناد نداشته باشد، دادن صدقه جایز و پاداش بر آن مترتب است.
سؤال8: شخصی به اختیار خود دین مسیحیت را انتخاب کرده، حال تکلیف خانواده، اقوام و کلاً معاشرت با او چیست؟
جواب8: در فرض سؤال، مرتد است و احکام ارتداد بر او جاری است.
سؤال9: در مدارس کشورهای غیر اسلامی، پسر و دختر مختلطاند، دوسـت دختر و پسر داشتن مرسوم اسـت، بدون انتخاب دوست جنس مخالف، مورد تحقیر و محکوم به افسردگی و گوشه نشینی میشود، با توجه به این مشکل، چنانچه بچههای مسلمان اگر مدرسه نروند متضرر میشوند،
تکلیف چیست؟
جواب9: این کار شرعاً جواز ندارد، خصوصاً برای دانش آموزان که پا به سن تکلیف میگذارند.
سؤال10: در کشورهای غیر اسلامی اغلب زنان و مردان در استخرهای مختلط شنا میکنند، آیا مسلمانان میتوانند به این استخرها بروند خصوصاً زنان که پرده حیا را دریده و به تذکر هم اعتنا نمیکنند؟
جواب10: حضور در چنان مکانهای مطلقاً جواز ندارد.
سؤال11: آیا مسلمانانی که در کشورهای غیر اسلامی سکونت دارند، با علم به وجود مدارس غیر مختلط، هرچند در مکانی دور و با هزینه سنگین و یا سطح آموزش پایین، میتوانند دخترشان را برای آموزش اجباری به مدارس مختلط بفرستند؟
جواب11: اگـر مدارس مختلط موجـب انحراف دخترهـا، تضعیف اعتقادات و باورهای دینی بشود، رفتن به این مدارس،جواز ندارد باید به مدارس غیر مختلط بفرستند.
سؤال13: در اغلب کشورهای غیر اسلامی در کنار دریاها و پارکهای عمومی صحنههای خلاف عفت عمومی وجود دارد، آیا مسلمانان مقیم آنجا در روزهای آفتابی میتوانند به این مکانها بروند؟
جواب13: در صورتی عدم اطمینان و افتادن در حرام، این کار شرعاً جواز ندارد.
سؤال14: اگر در کشورهای غیر اسلامی یک مسلمان چمدانی پیدا کند، تکلیف چیست؟
جواب14: حکم چمدان، پیدا شده در کشور غیر اسلامی به قرار ذیل است:
1. از مسلمان است، تا یک سال اعلام کند، اگر صاحبش پیدا نشد، از جانب وی صدقه بدهد.
2. از غیرمسلمان است، مطابق تعهدات قانونی کشور غیرمسلمان عمل گردد.
سؤال 15: گاهی در کشورهای غیر اسلامی، لوازم گرانقیمت را با قیمت خیلی پایین و ارزان، در معرض فروش میگذارند بهگونهای که اطمینان حاصل میشود که آن مال دزدی است، اما نمیدانیم صاحب آن مسلمان بوده یا غیرمسلمان، با این حال آیا میتوان چنین مالی را خریداری کرد؟
جواب15: اگر انسان بداند و یا اطمینان داشته باشد که آن مال از یک شخصی که مالش محترم است، دزدیده شده اعم از مسلمان یا غیرمسلمان، خرید و فروش و تملک چنین مالی، جایز نیست.
سؤال 16: اگر مسلمانی توسط غیر مسلمانی دعوت شود و مورد پذیرایی قرار گیرد، حکم ظرفهای کافر چیست؟
جواب16: اگر غیرمسلمـان یهودی یا مسیحی باشـد، ظـروف و خوراکیهای آنان به جز گوشت قبل از تذکیه برای خوردن پاک است، مگر اینکه یقین داشته باشد که قبل از آن نجس بوده است.
درس55: احکام لباس و وسایل خانه
سؤال1:حکم استفاده از اشیاء و لوازم پوستی که در کشورهای غیر اسلامی از پوست مارها و تمساحها ساخته شده، مورد خرید و فروش قرار میگیرند، چیست؟
جواب1: اشیاء و لوازم پوستی نام برده شده، همه پاکاند، خرید، فروش و استعمال آنها حتی در جاهایی که طهارت و پاکی شرط است، جایز میباشد.
سؤال2: آیا کفش ساخته شده از پوست حیوانی تذکیه نشده، پا را نجس میکند؟
جواب2: پا را نجس نمیکند، مگر با رطوبت ناقل نجاست.
سؤال3: مسلمانها، در کشورهای غیر اسلامی کفش، کمربند و دیگر پوشیدنیهایی را که از پوست درستشدهاند با احتمال ورود از کشورهای اسلامی یا از کشتارگاهی مخصوص مسلمانان خریداری کنند، آیا پاکاند؟
جواب3: اگر احتمال قوی و اطمینان آور باشد، پاک است.
سؤال 4: آیا شخص مسلمان میتواند کروات ساخته شده از حریر و ابریشم را بر تن کند؟
جواب4: استفاده از کروات ولو از ابریشم و حریر خالص باشد، حرام نیست، زیرا به آن لباس صدق نمیکند و ستر عورت با آن ممکن نیست، مگر این که برای ترویج فرهنگ بیگانه باشد.
سؤال5: با توجه به بیمبالاتی غیرمسلمانها به نجاسات و پاک کردن خون با دستمال و امثال آن، حکم لباس و اشیایی غیر مسلمان، در کشورهای غربی چگونه است؟
جواب5: تا زمانی که یقین یا اطمینان به نجاست آن اشیاء حاصل نشود، محکوم به طهارت است.
سؤال6: در برخی ممالک غیر اسلامی، مسلمانان با غیر مسلمان برای شستشوی لباس از ماشین لباسشویی مشترک استفاده میکنـد، حکـم آن چیست؟
جواب6: اگر ماشین لباسشویی متصل به آب کر باشد، پاک میشود.
سؤال7: اشیایی ساخته شده از اجزاء بیروح حیوانی که ذبح شرعی نشده باشد چه حکمی دارد؟
جواب7: لباسهای پشمی، کرکی، مویی، پاک است، هرچند کافر آن را ساخته باشد و یا در بازار غیر مسلمین خرید و فروش گردد، ولی اگر از حیوان حرامگوشت باشد، نماز خواندن با آن لباس باطل است.
سؤال8: اگر منزل یا وسیلهای را از غیرمسلمان بخریم یا اجاره کنیم چه حکمی دارد؟ آیا نجس است؟
جواب8: تا وقتیکه علم یا اطمینان یا حجت شرعی به نجاست آن حاصل نگردد، پاک است.
سؤال9: آیا داروها و وسایل آرایشی و بهداشتی که توسط کشورهای غیر اسلامی تولید میشود نجس است؟
جواب9: اگر یقین یا اطمینان یا حجت شرعی به نجاست آنها ندارید محکوم به طهارت است.
سؤال10: حکم وسایل حملونقل، مبل و…، در بلاد غیر اسلامی در صورت خیس شدن یا تماس با بدن و لباس خیس، چیست؟
جواب10: تا زمانی که علم و یقین به نجاست آن نباشد، محکوم به طهارت است.
سؤال 11: اگر لباسی را کافر شسته، ولی در آفتاب خشکشده است، آیا آن لباس پاک میشود؟
جواب 11: اگر در اثر رطوبت دست کافر غیر کتابی لباس نجس شده باشد و تطهیر نشده، محکوم به نجاست است.
درس 56:احکام کسبوکار و…
سؤال 1: آیا مسلمان میتواند مستخدم و کارگر برای غیر مسلمان بشود؟
جواب1: کار کردن برای غیرمسلمان به نفسه اشکال ندارد، اما مسلمان حق ندارد خودش را در برابر انسان دیگر، خواه مسلمان و یا غیر مسلمان، خوار و ذلیل سازد.
سؤال2: آیا کار کردن در کلیسا و معابد اهل کتاب، جایز است؟
جواب2: در غیر مقام ضرورت احتیاطاً، از این کار خودداری گردد.
سؤال3: آیا یک مسلمان میتواند گوشت خوک و هر شئ را که از نظر اسلام حرام است، برای کسانی که آن را حلال میدانند، بفروشد و یا بخوراند؟
جواب3: مسلمان حق ندارد گوشت خوک و شراب را حتی به کسانی که آن را حلال میشمارند، بفروشد و یا بخوراند.
سؤال4: آیا برای مسلمان جایز است خودش را برای شراب فروشی و سرو کردن آن، در رستورانها و یا برای نظافت و شستشوی ظروف و جامهای شراب، اجیر کند؟
جواب4: چنین کاری برای مسلمان جواز شرعی ندارد، ولی نظافت و شستشوی ظروف و غیر آن، اشکال ندارد.
سؤال5: آیا مسلمانان میتوانند از بانکهای کشورهای غیر اسلامی، وام
با بهره بگیرند؟
جواب5: بلی، میتوانند به شرطی که به قصد بهره نباشد چون بهره دادن به غیرمسلمان حرام است، هرچند که میداند اصل و فرع آن پول را پس خواهند گرفت.
سؤال6: آیا مسلمانان حقدارند در بانکهای کشورهای غیر اسلامی اعم از دولتی و خصوصی حساب بازکرده و پول به ودیعه بگذارند؟
جواب6: بلی، برای مسلمانان جایز است در بانکهای کشورهای غیر اسلامی خواه دولتی یا خصوصی، حساب بازکرده هرچند به نیت سود پول به ودیعه بگذارند، به خاطر این که گرفتن ربا از غیرمسلمان جایزاست.
سؤال7: آیا مسلمان حق دارد، با غیرمسلمان اعم از یهودی و مسیحی انواع داد و ستد و بازرگانیهای حلال در شریعت را انجام بدهد؟
جواب7: بله، جایز است.
سؤال 8: آیا تصدی مقام قضاوت و وکالت در کشورهای غیر اسلامی برای مسلمان، جایز است؟
جواب8: اگر وکالت و داوری او موجب تضییع حقوق دیگران و جعل اسناد خلاف واقع و دروغ نشود، اشکال ندارد، در غیر این صورت باید خودداری گردد.
سؤال9: در برخی کشورهای غیر اسلامی، فروشگاههای وجود دارد که لوازم منزل میفروشند و مشتری تا دو هفته پس از خرید حق دارد، جنس را مسترد نموده، پولش را پس بگیرد، آیا مشتری مسلمان میتواند جنس را به نیت استفاده دو هفتگی رد و بدل نموده، سپس آن را پس بدهد؟
جواب9: چنین کاری اشکال دارد، چون به مرور زمان با برملا شدن نیتشان، موجب وهن اسلام و مسلمین میگردد، از این کار باید خودداری گردد.
سؤال10: آیا برای مسلمان، تنبلی و کمکاری در اداره دولتی کشور غیر اسلامی، در عین استیفای تمام حقوق جایز است؟
جواب10: مسلمان باید از چنین کاری خودداری نماید و گرنه بیشتر از مقدار کارش، مستحق نمیشود.
سؤال11: آیا کار کردن غیر قانونی در کشورهای اروپایی، اشکال شرعی دارد؟
جواب11: اگر اختلال در نظام به وجود آورد، اشکال دارد.
درس57:احکام جوانان
سؤال1: حکم شرعی مسافرت به کشورهای غیر مسلمان برای جوانانی که والدینشان رضایت ندارند چیست؟
جواب1: اگر رضایت والدین را نتوانند به دست بیاورند، سفـر جایز نیست.
سؤال2: پسر و دختری هم دیگر را دوست دارند و قرار است که عروسی کنند، اما قبل از عقد نکاح آنها هم دیگر را در آغوش گرفته و لمس میکنند، آیا چنین رفتارهای قبل از عقد نکاح، حرام است؟
جواب2: در فرض سؤال زن و مرد نامحرم بوده، در آغوش گرفتن و لمس کردن و مانند آن، مرتکب حرام شده و باید توبه کنند، ازدواجشان اشکال ندارد.
سؤال3: ملاک حرمت نگاه به زنان نامحرم در شریعت اسلامی چیست؟
جواب3: نگاه حرام با شرایط ذیل تحقق مییابد:
1. زن و مرد نامحرم باشند.
2. نگاه به قصد لذت باشد.
3. نگاه به قصد وقوع در حرام باشد.
4. زن معتقد و مقید به حجاب باشد.
5. زن و مرد مسلمان باشند، غیرمسلمان به مقدار که عادت به پوشش ندارند، اشکال ندارد.
سؤال 4: نگاه کردن به عکس و فیلم مستهجن حکمش چیست؟
جواب4: بنابر احتیاط واجب اگرچه با لذّت جنسی هم نباشد، نگاه کردن حرام است.
سؤال5: اگر ریش گذاشتن انسان باعث ضرر، زحمت فوقالعاده و یا استهزاء و مسخره کردن مردم در حد غیر قابل تحمل گردد، آیا تراشیدن ریش جایز است؟
جواب5: در فرض سؤال، جایز است.
سؤال6: آیا بازی و مشاهده ورزشهایی، مثل: فوتبال، بسکتبال، والیبال، کایت، پینگپنگ و امثال آنها، در میدانهای ورزش، باشگاهها و استادیومها و یا بر روی صفحه تلویزیون، جایز است؟
جواب6: بلی، جایز است اعم از آنکه پولی پرداخت شود و یا نه، به شرطی که به عمل حرام کشیده نشود، مثل نگاه شهوت آمیز و هوس آلود و یا ترک نماز.
سؤال7: حکم شرعی دست دادن با زنان نامحرم چیست؟
جواب7: مسلمان حق ندارد با زن نامحرم دست بدهد، مگر با شرایط ذیل:
1. مانعی مثل دستکش در میان باشد.
2. دست ندادن، باعث ضرر و زحمت غیر قابل تحمّل گردد.
3. دست دادن، فقط به اندازه رفع ضرورت باشد.
سؤال8: در برخی کشورهای غیر اسلامی برای دختران و پسران جوان، مضامین درسی ویژهای در زمینه مسائل جنسی همراه با تصویر غیر اخلاقی دایر میکنند، آیا شرکت در چنین کلاسهایی جایز است؟
جواب8: حضور در این نوع کلاس با سه شرط مانع ندارد:
1.حضور همراه با حرام نباشد
2.نگاه شهوانی و با قصد لذت نباشد.
3. آموزش جنسی به انحراف اخلاقی نکشاند.
سؤال9: در کشورهای غیر اسلامی که حجاب رعایت نمیشود، آیا برای مرد مسلمان جایز است، با بانوانی بدون لذّت جنسی به قصد شناخت برای ازواج همصحبت شود؟
جواب9: اگر صحبت به قصد ازدواج باشد، از اندازه نیاز و ضرورت خارج نشود، مانعی ندارد.
سؤال10: در برخی کشورهای غیر اسلامی، ایستگاههای تلویزیونی ویژه وجود دارد با کانالهای اختصاصی که ماهانه حق اشتراک دریافت میکنند، از نیمهشب به بعد فیلمهای غیر اخلاقی پخش میکنند، اما در سایر اوقات برنامههای که به فساد اختصاص ندارد، ارائه میدهند، آیا عضویت در این کانالها و پرداخت حق اشتراک جایز است؟
جواب10: اگر از برنامههای فاسد آن استفاده نکنند، اشکال ندارد و گرنه باید خودداری نمایند.
سؤال11: آیا برقراری ارتباط صوتی و تصویری، بین دختر و پسر از طریق فضای مجازی، دست دادن، گشت و گذار باهم دیگر، جهت آشنایی به مدت کوتاه یا طولانی، به قصد ازدواج بعدی جایز است؟
جواب11: دست دادن جایز نیست، صحبت کردن و راه رفتن باهم در حد که به گناه مبتلا نشوند، جایز است.
درس58: احکام پزشکی
سؤال1: تشریح و کالبد شکافی اندام مسلمان در چه صورتی جایز است؟
جواب1: کالبد شکافی با شرایط ذیل مانع ندارد:
1. قصد آموزش و تعلیم
2. قصد شناسایی علل مرگ
3. حیات یک مسلمانی متوقف بر آن باشد.
4. بیرون آوردن اموال و اشیایی غصبی.
سؤال2: آیا پیوند زدن عضوی از حیوان به بدن انسان، جایز است؟
جواب2: بله، حتی پیوند زدن سگ و خوک جایز است، آن عضو پیونده شده پاک بوده و نماز با آن جایز است.
سؤال3: آیا پزشک، خودش یا به تقاضای مریض، یا خویشاوندان او، میتواند دستگاهی را که برای ادامه حیات به بیمار وصل شده، جدا نموده و از ادامه مداوا خودداری کند؟
جواب3: جایز نیست، در صورت انجام چنین کاری قاتل محسوب میشود.
سؤال4: آیا هدیه و وصیت کردن کلیه از آدمی زنده، برای زنده دیگر جایز است؟
جواب4: هدیه و وصیت کلیه دارای احکام ذیل است:
1. هدیه مسلمان به مسلمان دیگر بدون خطر جانی اشکال ندارد.
2. هدیه مسلمان به غیرمسلمان، در غیر ضرورت اشکال دارد.
3. هدیه غیرمسلمان به مسلمان، اشکال ندارد.
4. وصیت کلیه برای مسلمان و غیرمسلمان، توسط مسلمان اشکال دارد، مگر در موارد ضرورت.
سؤال5: درمان زن مریض در کشورهای غیر اسلامی توسط پزشک معالج مرد، چه حکم دارد؟
جواب5: پزشک مرد با شرایط ذیل میتواند به معالجه زن اقدام نماید:
1. پزشک زن نباشد،یا هزینهاش خارج از توان باشد.
2. در صورت ترک معالجه، مریض به ضرر و زیان بیفتد.
3. مریض به رنجی گرفتار شود که تحمل پذیر نیست.
4. به اندازه ضرورت و ناچاری اکتفا شود.
سؤال6: در کشورهای غیر اسلامی لباسهای زیر، هنگام معاینه توسط پزشک بیرون آورده میشود، آیا برای مسلمان پرداختن به شغل پزشکی، جایز است؟
جواب6: از نگاه کردن و دست زدن اجتناب کند، مگر به مقداری ضرورت که تشخیص بیماری به آن بستگی دارد.
درس59: احکام موسیقی
سؤال1: آیا رفت و آمد مسلمانان در کشورهای غیر اسلامی به اماکن عمومی مانند: سالنهای استقبال، بدرقه مسافران و امثال آنها، که در آنها موسیقی حرام پخش میشود جایز است؟
جواب1: بلی، جایز است به شرط آنکه از روی عمد و قصد، به آن موسیقی گوش ندهند، زیرا گوش دادن به موسیقی حرام، ممنوع است.
سؤال 2: گوش دادن و کسب به و سیله غنا و آوازخوانی، حکمش چیست؟
جواب2: غنا و آوازخوانی حرام بوده و گوش دادن و کسب به و سیله آن، نیز حرام است.
سؤال3: آیا دست و کف زدن در جشن عروسی و میلادها جایز است؟
جواب3: بلی، برای همه زنان و مردان در غیر مسجدجایز است.
سؤال4:گوش دادن به موسیقیهای آرام بخش اعصاب، چه حکم دارد؟
جواب4: گوش دادن به موسیقیهای که با لهـو و لعـب همراه نباشد، اشکال ندارد.
سؤال5: آیا خواندن قصیدهها در مدح امامان معصوم به سبک موسیقی حرام، جایز است؟
جواب5: بنابر احتیاط حرام است.
سؤال6: آیا بانوان در شب عروسی میتوانند با آهنگهای متناسب با مجالس لهو و لعب، آوازخوانی کنند؟
جواب6: بنابر احتیاط واجب، چنین آوازخوانی، حتی در شب عروسی هم ترک شود.
سؤال7: در کشورهای غیر اسلامی در مدارس آلات موسیقی حرام میسازند، مینوازند و رقص یاد میدهند، جوانان مسلمان نیز مجبور به تحصیل در همان مدارساند، تکلیف چیست؟
جواب 8: در غیر ضرورت جواز ندارد.
درس60: احکام قوانین در بلاد غیر اسلامی
سؤال1: آیا سد معبر و نصب اعلانات بر در و دیوارها، در کشورهای غیر اسلامی، چه حکم دارد؟
جواب1: سد معبر سر راه عبور و مرور مردم و نصب اعلانات و آگهی بر در و دیوار، بدون رضایت صاحبانش جایز نیست.
سؤال2: فرد مسلمانی با مهاجرت به کشورهای غیر اسلامی برای قبول اقامت و دریافت مساعدت ماهیانه، اطلاعات خلاف واقع ارائه میدهد، حکم مسئله چیست؟
جواب2: دادن اطلاعات خلاف واقع و دروغ، حرام است، هیچ مسلمانی حق ندارد، در کشورهای غیر اسلامی، مساعدتهای ماهیانه را از راههای غیرقانونی دریافت کند.
سؤال3: آیا در کشورهای غیر اسلامی جایز است، مسلمانان با انواع شرکتهای بیمه قرارداد ببندند؟
جواب3: بلی، با تمامی شرکتهای بیمه میتوانند قرارداد ببندند.
سؤال4: آیا برای مسلمانانی که در کشورهای غیر اسلامی اقامت دارند عضویت حزب سیاسی یا تصاحب مقام دولتی جایز است؟
جواب4: بلی، در صورت ایجاب مصالح عالیه مسلمانان جایز است.
سؤال5: در کشور غیر اسلامی اگر مسلمانی از حساب بانکی خود مبلغی بردارد، اتفاقاً بیشتر از مبلغ تعیینشده درآید، آیا گرفتن و مصرف چنین پولی جایز است؟
جواب5: جایز نیست، باید به بانک برگرداند.
سؤال6: مسلمانی به یک شرکتی در کشورهای غیر اسلامی کالایی را فروخته، و حسابدار شرکت اشتباهاً پولی بیشتر به او داده، آیا تصرف در مبلغ اضافه جایز است؟
جواب6: جایز نیست، مبلغ اضافی را در صورت دریافت باید برگرداند.
سؤال7: آیا بر فرد مسلمان جایز است، از پاسپورتهای تقلبی و پاسپورت شخص دیگر استفاده نموده و به کشور اسلامی و غیر اسلامی مسافرت نماید؟
جواب7: چنین کاری فینفسه اشکال دارد و جایز نیست.
سؤال8: یک زن مسلمان طبق مقررات کشورهای غیر اسلامی طلاق قانونی گرفته است، آیا این طلاق اعتبار شرعی دارد؟
جواب8: طلاق طبق قوانین کشورهای غیر اسلامی اعتبار شرعی ندارد، لذا باید مطابق با قوانین شرع، طلاق جاری گردد.
درس 61: احکام میت
سؤال1: آیا دفن کردن میت مسلمان در قبـرستان غیرمسلمـانان جایز است؟
جواب1: خیر، جایز نیست، مگر اینکه قسمتی از آن به مسلمانان اختصاص داشته باشد، هم چنان دفن کردن غیرمسلمان در قبرستان مسلمانان جایز نیست.
سؤال2: در کشور غیر اسلامی اگر قبرستان اسلامی وجود نداشته باشد و دفن مسلمان در قبرستان مسلمان، ممکن نباشد و نقل جنازه به کشور اسلامی هم مسیر نباشد، با این حال آیا میتوان میت مسلمان را در قبرستان غیرمسلمانان دفن کرد؟
جواب2: در فرض سؤال، بلی، اشکال ندارد.
سؤال3: آیا غیر مسلمان میتواند میت مسلمان را غسل بدهد؟
جواب3: بنابر احتیاط واجب، در غسل میت مراتب ذیل رعایت گردد:
1. غسل دهنده میت از محرمهای میت باشد.
2. مسلمان اثنی عشری همجنس زن و مرد باشد.
3. مسلمانان غیر اثنی عشری همجنس مرد و زن، میتواند غسل دهد.
4. یهودی یا مسیحی همجنس زن و مرد میتواند غسل بدهد.
5. غسل دهنده یهودی و مسیحی اول خود غسل کند و سپس میت مسلمان را غسل دهد.
6. با نبودن هیچکدام از گروههای فوق غسل میت ساقطشده، بدون غسل به خاک سپرده میشود.
سؤال4: در برخی کشورهای غیر اسلامی متداول است، مرده را در صندوق نهاده و دفن میکنند، تکلیف مسلمانان در این کشورها چیست؟
جواب4: اگر رو به قبله و به طرف راست دفن کنند، در صورت غیر اختیار، اشکال ندارد.
سؤال5: مسلمانی در شهری فوت کرده است که قبرستان اسلامی ندارد، نقل و دفن او به کشور اسلامی هزینه لازم دارد، حکم مسئله چیست؟
جواب5: با توجه به سؤال اگر میت مال و میراث دارد حکم مسئله قرار ذیل است:
1. هزینه انتقال و دفن میت از اصل دارایی او کنار گذاشته میشود.
2 . دینهای واجب الاداء، پرداخت میشود.
3. اگر نقل جنازه را وصیت کرده باشد، از ثلث مال او جدا میشود.
4. بقیه برای وارث نگهداری میشود.
5. اگر از میت مالی باقی نمانده باشد، بر سایر مسلمانان پرداخت هزینه انتقال واجب کفایی است.
کتابنامه
• قرآن کریم
• نهجالبلاغه
- احمد بن محمد بن حنبل، أبو عبد الله، المسند، القاهرة، دار الحديث، 1416ق.
- بخاری، أبیعبدالله محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1422ق.
- حاکم نیشابوری، أبیعبدالله، مستدرک علی الصحیحین، قاهره، دار الحرمین للطباعة و النشر و التوزیع، 1417ق.
- سبحانی، جعفر، الهیات علی هدی الکتاب و السنة و العقل، قم، مرکز العالمی للدراسات اسلا میة، 1426 ق.
- صدوق، محمد بن علی بن بابویه، الخصال، قم، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، 1362 ش.
- طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، 1383ش.
- فاضلی بهسودی، محمد باقر، پاسخ به پرسشهای قرآنی، قم، دار التفسیر، 1392 ش.
ـــــــــــــــــ، توضیح المسائل، کابل، مطبعه اکبر، 1398ش.
- ـــــــــــــــــ، مجمع الاحکام، قم، دار النشر اسلام، 1395ش.
- ـــــــــــــــ، استفتائات.
- فراهیدی، خلیل بن أحمد، کتاب العین، قم، مؤسسة دار الهجرة، 1409ق.
کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، قم، دار الحدیث، 1429ق.
- مصباح، محمد تقی، آموزش عقائد، قم، شرکت چاپ و نشر بین الملل سازمان تبلیغات اسلامی، 1384ش .
- نصیرالدین طوسی، محمدبن محمد، تجرید الاعتقاد، تهران، مکتب االعالم اسلامي، 1407 ق.
- نیشابوری، مسلم بن الحجاج، صحیح مسلم، بیروت، دار الجیل، 1426ق.
سایت:
- https://www.fazelibehsoodi.com
- . ر.ک: محمدباقر فاضلی بهسودی، پاسخ به پرسشهای قرآنی، ص64. ↑
- . نهجالبلاغه، حکمت437. ↑
- . نهجالبلاغه، خطبه 185. ↑
- . جعفر سبحانی، الهیات، ج1، ص 375- 376 . ↑
- . محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج2، ص142. ↑
- . نصیرالدین طوسی، تجرید الاعتقاد، ص213؛ محمدباقر فاضلی بهسودی، پاسخ به پرسشهای قرآنی، ص 168-169. ↑
- . شیخ صدوق، الخصال، ص۳۹۹. ↑
- . خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج 8، ص428. ↑
- . جعفر سبحانی، الهیات، ج2، ص510. ↑
- . محمد بن اسماعیل بخاری، صحيح بخاري، ج10، ص502، باب فضائل أصحاب النبي، باب مناقب علي، حدیث4416؛ مسلم بن حجاج نیشابوری، صحیح مسلم، ج4، ص1870، باب من فضائل علی بن أبی طالب، حدیث2404. ↑
- . مسند احمد بن حنبل، ج2، ص71، حدیث641. ↑
- . مسلم بن حجاج نیشابوری، صحيح مسلم، ج4، ص1873، كتاب فضائل الصحابة، باب من فضائل علی بن أبی طالب، حدیث2408. ↑
- . محمد بن عبدالله حاکم نیشابوری، مستدرک علی الصحیحین، ج3، ص137. ↑
- . محمد تقی مصباح ، آموزش عقائد، ص۳۳۹-۳۴۱. ↑
- . آب خارجشده از محل شستن را غساله گوید با فشردن یا بدون فشردن. ↑
- . مدفوع انسان ↑
- . دیوار شهر دیده نشود و اذان شهر شنیده نشود. ↑
- . واردکردن دارو از راه مقعد به روده بزرگ را اماله کردن گویند. ↑
- . استفراغ ↑
- . باد معده که از دهان خارج میشود. ↑
- . الكافي،ج9، ص122، کتاب الحج، باب 185، حدیث6. ↑
- . کلینی، کافی، ج11، ص399، کتاب العقیقة، باب19، حدیث1. ↑
ثبت دیدگاه