آیت الله العظمی فاضلی بهسودی (مدظله العالی)

ayatullah Fazeli Behsoodi

  • 12 فروردین 1399 ساعت: 2:53
  • 5511 بازدید
  • 1
    ارسال توسط :
    پ
    پ

    احكام جعاله

    مسأله 2343) جعاله آن است كه انسان قرار بگذارد در مقابل كارى كه براى او انجام مى‌دهند مال معين بدهد، مثلاً بگويد هر كسى گمشدة مرا پيدا كند ده افغانى به او مى‌دهم و به كسى كه اين قرار را مى‌گذارد «جاعل» و به كسى كه كار را انجام می‌دهد «عامل» مى‌گويند، و فرق بين جعاله و اجاره اين است كه در اجاره بعد از خواندن صيغه، اجير بايد عمل را انجام دهد و كسى هم كه او را اجير كرده اجرت را به او بدهكار می‌شود، ولى در جعاله اگرچه عامل شخص معيّن باشد می‌تواند مشغول عمل نشود، و تا عمل را انجام ندهد جاعل بدهكار نمی‌شود.

    مسأله 2344) جاعل بايد بالغ و عاقل باشد و از روى قصد و اختيار قرارداد كند و شرعاً بتواند در مال خود تصرّف نمايد، بنابراين، جعاله آدم سفيه، یعنی كسى كه مال خود را در كارهاى بيهوده مصرف می‌کند، صحيح نيست.

    مسأله 2345) كارى را كه «جاعل» مى‌گويد براى او انجام دهند، بايد حرام يا بى‌فایده يا از واجباتى نباشد كه شرعاً لازم است مجاناً انجام شود، پس اگر بگويد هر كسى شراب بخورد، يا در شب به جاى تاريك برود، يا نماز واجب خود را بخواند ده افغانى به او مى‌دهم، «جعاله» صحيح نيست.

    مسأله 2346) اگر مالى را كه قرار مى‌گذارد بدهد معين كند، مثلاً بگويد هر كس اسب مرا پيدا كند، اين گندم را به او مى‌دهم، لازم نيست بگويد آن گندم مال كجاست و قيمت آن چيست، ولى اگر مال را معين نكند، مثلاً بگويد كسى كه اسب مرا پيدا كند، ده كيلو گندم به او مى‌دهم، بايد خصوصيات آن را كاملاً معيّن نمايد.

    مسأله 2347) اگر «جاعل» مزد معينى براى كار قرار ندهد، مثلاً بگويد هر كسى بچه مرا پيدا كند پولى به او مى‌دهم و مقدار آن را معين نكند، چنانچه كسى آن عمل را انجام دهد، بايد مزد او را به مقدارى كه كار او در نظر مردم ارزش دارد بدهد.

    مسأله 2348) اگر «عامل» پيش از قرارداد، كار را انجام داده باشد يا بعد از قرارداد به قصد این‌که پول نگيرد انجام دهد، حقى مزد گرفتن ندارد.

    مسأله 2349) پيش از آن‌که «عامل» شروع به كار كند، «جاعل» می‌تواند «جعاله» را به‌هم بزند.

    مسأله 2350) بعد از آن‌که «عامل» شروع به كار كرد، اگر «جاعل» بخواهد جعاله را به‌هم بزند اشكال دارد، و احتياط در راضى نمودن عامل ترك نشود.

    مسأله 2351) عامل می‌تواند عمل را ناتمام بگذارد، ولى اگر تمام نكردن عمل اسباب ضرر جاعل شود، بايد آن را تمام نمايد. مثلاً اگر كسى بگويد هر كس چشم مرا عمل كند فلان مقدار به او مى‌دهم و دكتر جرّاحى شروع به عمل كند، چنانچه طورى باشد كه اگر عمل را تمام نكند، چشم معيوب می‌شود بايد آن را تمام نمايد و در صورتى كه ناتمام بگذارد، حقى به «جاعل» ندارد و اگر چشم معيوب شود، ضامن است.

    مسأله 2352) اگر عامل كار را ناتمام بگذارد، چنانچه آن كار مثل پيدا كردن اسب است كه تا تمام نشود، براى جاعل فایده ندارد، عامل نمی‌تواند چيزى مطالبه كند. همچنين است اگر جاعل مزد را براى تمام كردن «عمل» قرار بگذارد، مثلاً بگويد هر كسى لباس مرا بدوزد، ده افغانى به او مى‌دهم ولى اگر مقصودش اين باشد كه هر مقدار از عمل كه انجام گيرد، براى آن مقدار مزد بدهد، جاعل بايد مزد مقدارى را كه انجام شده به عامل بدهد اگرچه احتياط اين است كه به طور مصالحه يكديگر را راضى نمايند.

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.