حيـض
حيض خونى است كه غالباً در هر ماه چند روزى از رحم زنها خارج میشود و زن را در موقع ديدن خون حيض حائض میگويند.
مسأله 478) خون حيض در بيشتر اوقات غليظ و گرم و رنگ آن، سياه يا سرخ است و با فشار و كمى سوزش بيرون میآید.
مسأله 479) زنهایی كه سيده نيستند، بعد از تمام شدن پنجاه سال بنا بر مشهور يائسه میشوند ولكن بنا بر احتیاط واجب تا شصت سال چنانچه با نشانههاى حيض يا در روزهاى عادت خون ببينند احتياط كنند.
مسأله 480) خوني كه دختر پيش از تمام شدن نه سال و زن بعد از يائسه شدن مىبيند حيض نيست.
مسأله 481) زن حامله و زنى كه بچه شير میدهد، ممكن است حيض ببينند و حكم زن حامله و غير حامله يكسان است فقط زن حامله در صورتى كه بعد از گذشتن بيست روز از اول عادتش اگر خونى ببيند كه صفات حيض را دارد لازم است بنا بر احتياط بين تروك حائض و اعمال مستحاضه جمع نمايد.
مسأله 482) دخترى كه نمیداند نه سالش تمام شده يا نه، اگر خونى ببيند كه داراى نشانههاى حيض باشد و اطمينان كند كه حيض است، كشف میشود كه نه ساله شده است و حكم به حيض میشود بلكه اگر نشانههاى حيض را دارد بعيد نيست كه حيض باشد اگرچه اطمينان به حيض بودنش نداشته باشد.
مسأله 483) زنى كه شك دارد يائسه شده يا نه، اگر خونى ببيند و نداند حيض است يا نه، بايد بنا بگذارد كه يائسه نشده است و اين در صورتى است كه خون داراى نشانههاى حيض و يا در ايام عادت باشد و الاّ حكم به حيض بودنش مشكل است و احتياط در جمع بين تروك حائض و افعال مستحاضه است.
مسأله 484) مدت حيض كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نمیشود اگر مختصرى هم از سه روز كمتر باشد حيض نيست.
مسأله 485) بايد سه روز اول حيض پشت سر هم باشد پس اگر مثلاً دو روز خون ببيند و يك روز پاك شود و دوباره يك روز خون ببيند حيض نيست.
مسأله 486) ابتدای حيض لازم است خون بيرون بيايد ولى لازم نيست در تمام سه روز خون بيرون بيايد، بلكه اگر در باطن فرج خون باشد كافى است و چنانچه در بين سه روز مختصرى پاك شود، به نحوى كه در بين زنها تماماً يا بعضاً متعارف است باز هم حيض است.
مسأله 487) لازم نيست شب اول و شب چهارم را خون ببيند، ولى بايد در شب دوم و سوم خون قطع نشود، پس اگر از اول صبح روز اول تا غروب روز سوم پشت سر هم خون بيايد، و هيچ قطع نشود، حيض است و همچنين است اگر در وسطهاى روز اول شروع شود و در همان موقع از روز چهارم قطع گردد.
مسأله 488) اگر سه روز پشت سر هم با نشانههاى حيض يا روزهاى عادت خون ببيند و پاك شود چنانچه دوباره خونى كه داراى نشانههاى حيض است يا در روزهاى عادت است ببيند و روزهاى كه خون ديده و در وسط پاك بوده روى هم از ده روز بيشتر نشود، روزهاى هم كه در وسط پاك بوده حيض است.
مسأله 489) اگر خونى ببيند كه از سه روز بيشتر و از ده روز كمتر باشد و نداند خون دمل و زخم است يا خون حيض، نبايد آن را خون حيض قرار دهد.
مسأله 490) اگر خونى ببيند كه نداند خون زخم است يا حيض، بايد عبادتهاى خود را بهجا آورد مگر اینکه حالت سابقهاش حيض باشد.
مسأله 491) اگر خونى ببيند و شك كند كه خون حيض است يا استحاضه، چنانچه شرایط حيض را داشته باشد، بايد حيض قرار دهد.
مسأله 492) اگر خونى ببيند كه نداند خون حيض است يا بكارت بايد خود را وارسى كند؛ يعنى مقدارى پنبه داخل فرج نمايد و كمى صبر كند و بعد بيرون آورد، پس اگر اطراف آن آلوده باشد، خون بكارت است و اگر به همه آن رسيده، حيض میباشد.
مسأله 493) اگر كمتر از سه روز خون ببيند و پاك شود و بعد سه روز خون در عادت يا با نشانههاى حيض ببيند، خون دوم حيض است و خون اول اگرچه در روزهاى عادتش باشد، حيض نيست.
احكام حائض
مسأله 494) چند چيز بر حائض حرام است:
اول: عبادتهاى كه مانند نماز بايد با وضو و غسل يا تيمم بهجا آورده شود، ولى عبادتهاى كه وضو و غسل و تيمم براى آنها لازم نيست، مانند نماز ميّت مانعى ندارد.
دوم: تمام چيزهاى كه بر جنب حرام است و در احكام جنابت گفته شد.
سوم: جماع كردن در فرج كه هم براى مرد حرام است و هم براى زن، اگرچه به مقدار ختنهگاه داخل شود و منى بيرون نيايد، بلكه احتياط واجب آن است كه مقدار كمتر از ختنهگاه را هم داخل نكند، و بنا بر احتياط لازم از وطى در دبر حائض هم اجتناب كند و در غير حائض كراهت شديده دارد.
مسأله 495) جماع كردن در روزهایی هم كه حيض قطعى نيست ولى شرعاً بايد براى خود حيض قرار دهد حرام است، پس زنى كه بيشتر از ده روز خون مىبيند و بايد به دستورى كه بعداً گفته میشود روزهاى عادت خويشان خود را حيض قرار دهد، شوهرش نمیتواند در آن روزها با او نزديكى نمايد.
مسأله 496) اگر مرد با زن خود در حال حيض نزديكى كند چه از قبل باشد چه از دبر لازم است استغفار كند، و احتياط مستحب آن است كه كفاره بدهد و كفارة آن بعداً بيان میشود.
مسأله 497) غير از نزديكى كردن با زن حائض ساير استمتاعات مانند بوسيدن و ملاعبه نمودن مانعى ندارد.
مسأله 498) بنا بر مشهور كفارة نزديكى در حال حيض در قسمت اول آن، هيجده نخود طلاى سكه دار و در قسمت دوم، نه نخود، و در قسمت سوم، چهار نخود و نيم است؛ مثلاً زنى كه شش روز خون حيض مىبيند، اگر شوهرش در شب يا روز اول و دوم با او جماع كند، هيجده نخود طلا و در شب يا روز سوم و چهارم نه نخود، و در شب يا روز پنجم و ششم چهار نخود و نيم بدهد، ولی کفاره واجب نیست.
مسأله 499) اگر طلاى سكه دار ممكن نباشد، قيمت آن را بدهد و اگر قيمت طلا در وقتى كه جماع كرده با وقتى كه میخواهد به فقير بدهد فرق كرده باشد، قيمت وقتى را كه میخواهد به فقير بدهد حساب كند.
مسأله 500) اگر كسى هم در قسمت اول و هم در قسمت دوم و هم در قسمت سوم حيض با زن خود جماع كند، هر سه كفاره را كه روى هم سى و يك نخود و نيم میشود بدهد، بنا بر قول مشهور.
مسأله 501) اگر با زن حائض چند مرتبه جماع كند بهتر آن است كه براى هر جماع يك كفاره بدهد.
مسأله 502) اگر مرد در حال جماع بفهمد زن حائض شده، بايد فوراً از او جدا شود و اگر جدا نشود نيز احتياط مستحب اين است كه كفاره بدهد.
مسأله 503) اگر مرد با زن حائض زنا كند يا با زن حائض نامحرمى به گمان اینکه عيال خودش است جماع نمايد، نيز احتياط مستحب اين است كه كفاره بدهد.
مسأله 504) كسى كه از روى نادانى يا فراموشى با زن در حال حيض نزديكى كند كفاره ندارد.
مسأله 505) اگر مرد به اعتقاد اینکه زن حائض است با او نزديكى كند و بعداً معلوم شود كه حائض نبوده است كفاره ندارد.
مسأله 506) طلاق دادن زن در حال حيض، به طورى كه در احكام طلاق گفته میشود باطل است.
مسأله 507) اگر زن بگويد حائضم يا از حيض پاك شدهام، بايد حرف او را قبول كرد.
مسأله 508) اگر زن در بين نماز حائض شود، نمازش باطل است.
مسأله 509) اگر زن در بين نماز شك كند كه حائض شده يا نه، نمازش صحيح است، ولى اگر بعد از نماز بفهمد كه در بين نماز حائض شده، نمازى كه خوانده باطل است.
مسأله 510) بعد از آنکه زن از خون حيض پاك شده، واجب است براى نماز و عبادتهاى ديگرى كه بايد با وضو يا غسل يا تيمّم بهجا آورده شود، غسل كند، و دستور آن مثل غسل جنابت است، و وضو گرفتن احوط است.
مسأله 511) بعد از آنکه زن از خون حيض پاك شد، اگرچه غسل نكرده باشد، طلاق او صحيح است، و شوهرش هم میتواند با او جماع كند و اولى اين است كه جماع پس از شستن فرج باشد، ولى احتياط مستحب آن است كه پيش از غسل از جماع با او خودارى نمايد. اما كارهاى ديگرى كه در وقت حيض بر او حرام بوده مانند توقف در مسجد و مسّ خط قرآن تا غسل نكند بر او حلال نمیشود.
مسأله 512) اگر آب براى وضو و غسل كافى نباشد و به اندازهاى باشد كه بتواند غسل كند، بايد غسل كند و بدل از وضو تيمّم نمايد، و اگر فقط براى وضو كافى باشد و به اندازه غسل نباشد بايد وضو بگيرد و عوض غسل تيمّم نمايد. اگر براى هيچ يك از آنها آب ندارد، بايد دو تيمم كند، يكى بدل از غسل، ديگرى بدل از وضو.
مسأله 513) نمازهاى كه زن در حال حيض نخوانده، قضا ندارد ولى روزههاى واجب را كه در حال حيض نگرفته بايد قضا نمايد.
مسأله 514) هرگاه وقت نماز داخل شود و بداند يا احتمال دهد كه اگر نماز را تأخير بيندازد حائض میشود، بايد فوراً نماز بخواند.
مسأله 515) اگر زن نماز را تأخير بيندازد و از اول وقت به اندازة خواندن يك نماز با تحصيل طهارت از حدث، بگذرد و حائض شود، قضاى آن نماز بر او واجب است، ولى در تند خواندن و كُند خواندن و چيزهاى ديگر، بايد ملاحظه حال خود را بكند، مثلاً زنى كه مسافر نيست اگر در اول ظهر نماز نخواند، قضاى آن در صورتى واجب میشود كه به مقدار خواندن چهار ركعت نماز با تحصيل طهارت از حدث، از اول ظهر بگذرد و حائض شود، و براى كسى كه مسافر است گذشتن وقت به مقدار خواندن دو ركعت با تحصيل طهارت كافى است.
مسأله 516) اگر زن در آخر وقت نماز، از خون پاك شود و به اندازه غسل و خواندن يك ركعت نماز يا بيشتر از يك ركعت وقت داشته باشد، بايد نماز را بخواند، و اگر نخواند، بايد قضاى آن را بهجا آورد.
مسأله 517) اگر زن حائض بعد از پاكى به اندازة غسل وقت ندارد، ولى میتواند با تيمّم نماز را در وقت بخواند، احتياط واجب آن است كه آن نماز را با تيمّم بخواند، ولى در صورتى كه نخواند قضا احوط است. اما اگر گذشته از تنگى وقت از جهات ديگر تكليفش تيمّم است، مثل آنکه آب برايش ضرر دارد، بايد تيمّم كند و آن نماز را بخواند و در صورتى كه نخواند لازم است قضا نمايد.
مسأله 518) اگر زن بعد از پاك شدن از حيض شك كند كه براى نماز وقت دارد يا نه، بايد نمازش را بخواند.
مسأله 519) اگر به خيال اینکه به اندازة تهيه مقدمات نماز و خواندن يك ركعت وقت ندارد نماز نخواند، و بعد بفهمد وقت داشته، بايد قضاى آن نماز را بهجا آورد.
مسأله 520) مستحب است زن حائض در وقت نماز، خود را از خون پاك نمايد و پنبه و دستمال را عوض كند و وضو بگيرد و اگر نمیتواند وضو بگيرد تيمّم نمايد و در جاى نماز رو به قبله بنشيند و مشغول ذكر و دعا و صلوات شود.
مسأله 521) خواندن و همراه داشتن قرآن و رساندن جاى از بدن را مابين خطهاى قرآن، و نيز خضاب كردن به حنا (حنا بستن) و مانند آن براى حائض مكروه است.
ثبت دیدگاه