اقسام زنهاى حائض
مسأله 522) زنهاى حائض بر شش قسم اند:
اول: صاحب عادت وقتيه و عدديه، و آن زنى است كه دو ماه پشت سر هم در وقت معيّن خون حيض ببيند و شمارة روزهاى حيض او هم در هر دو ماه يك اندازه باشد، مثل آنکه دو ماه پشت سر هم از اول ماه تا هفتم خون ببيند.
دوم: صاحب عادت وقتيه و آن زنى است كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين خون حيض ببيند، ولى شمارة روزهاى حيض او در هر دو ماه يك اندازه نباشد، مثلاً دو ماه پشت سر هم از روز اول ماه خون ببيند ولى ماه اول روز هفتم و ماه دوم روز هشتم از خون پاك شود.
سوم: صاحب عادت عدديه و آن زنى است كه شمارة روزهاى حيض او در دو ماه پشت سر هم به يك اندازه باشد، ولى وقت ديدن آن دو خون يكى نباشد، مثل آن كه ماه اول از پنجم تا دهم و ماه دوم از دوازدهم تا هفدهم خون ببيند.
چهارم: مضطربه و آن زنى است كه چند ماه خون ديده، ولى عادت معينى پيدا نكرده، يا عادتش بههم خورده و عادت تازهاى پيدا نكرده است.
پنجم: مبتدئه و آن زنى است كه دفعه اول خون ديدن او است.
ششم: ناسيه و آن زنى است كه عادت خود را فراموش كرده است. هر كدام اينها احكامى دارند كه در مسائل آينده گفته میشود.
1ـ صاحب عادت وقتيه و عدديه
مسأله 523) زنهایی كه عادت وقتيه و عدديه دارند سه دستهاند:
اول: زنى كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين خون حيض ببيند و در وقت معين هم پاك شود، مثلاً دو ماه پشت سر هم از روز اول ماه خون ببيند و روز هفتم پاك شود كه عادت حيض اين زن از اول ماه تا هفتم است.
دوم: زنى كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين خون حيض ببيند، و بعد از آنکه سه روز يا بيشتر خون ديد يك روز يا بيشتر پاك شود و دوباره خون ببيند و تمام روزهایی كه خون ديده با روزهایی كه در وسط پاك بوده از ده روز بيشتر نشود، و در هر دو ماه همه روزهایی كه خون ديده و در وسط پاك بوده روى هم يك اندازه باشد كه عادت او به اندازه تمام روزهاى است كه خون ديده و در وسط پاك بوده است، و لازم نيست روزهاى كه در وسط پاك بوده در هر دو ماه به يك اندازه باشد، مثلاً اگر در ماه اول از روز اول ماه تا سوم خون ببيند و سه روز پاك شود و دوباره سه روز خون ببيند و در ماه دوم بعد از آنکه سه روز خون ديد، كمتر از سه روز يا بيشتر پاك شود و دوباره خون ببيند و روى هم نه روز شود در اين صورت همه نه روز حيض است و عادت اين زن نه روز میشود.
سوم: زنى كه از خون پاك نمیشود ولى دو ماه پشت سر هم چند روز معيّن مثلاً از اول ماه تا هشتم خونى كه مىبيند نشانههاى حيض را دارد؛ يعنى غليظ و سياه و گرم است و با فشار و سوزش بيرون میآید و بقيه خونهاى او نشانههاى استحاضه را دارد، عادت او از اول ماه تا هشتم میشود، ولى فرق است بين عادتى كه از ديدن خون، در دو ماه پيدا میشود و عادتى كه از صفات و نشانههاى حيض پيدا میشود و آن ترك نمودن عبادت است به مجرد ديدن خون در ماه «سوم» در صورتى اول اگرچه خون به نشانههاى حيض نباشد، و اما در صورت «دوم» با مستمر بودن خون اگر خون به صفات حيض نباشد، در ماه سوم بايد زن مراعات احتياط كند به جمع نمودن بين تروك حائض و افعال مستحاضه. اما اگر حالش خوب شود و خونش قطع شود، و در ايّام عادت خون ببيند، عبادت را به مجرّد ديدن خون ترك میکند مثل صورت اول.
مسأله 524) زنى كه عادت وقتيه دارد، اگر در وقت عادت يك يا دو روز جلوتر خون ببيند، اگرچه آن خون نشانههاى حيض را نداشته باشد، بايد به احكامى كه براى زن حائض گفته شد عمل كند، و چنانچه بعد بفهمد حيض نبوده مثل اینکه پيش از سه روز پاك شود، بايد عبادتهاى را كه بهجا نياورده قضا نمايد.
مسأله 525) زنى كه عادت وقتيه و عدديه دارد اگر همة روزهاى عادت و چند روز با نشانههاى حيض پيش از عادت و بعد از عادت خون ببيند و روى هم از ده روز بيشتر نشود، همه حيض است و اگر از ده روز بيشتر شود، فقط خونى را كه در روزهاى عادت خود ديده، حيض است و خونى كه پيش از آن و بعد از آن ديده استحاضه میباشد و بايد عبادتهاى را كه در روزهاى پيش از عادت و بعد از عادت بهجا نياورده قضا نمايد. اگر همة روزهاى عادت را با چند روز پيش از عادت با نشانههاى حيض خون ببيند و روى هم از ده روز بيشتر نشود همه حيض است، و اگر از ده روز بيشتر شود فقط روزهاى عادت او حيض است، و خونى كه جلوتر از آن ديده استحاضه میباشد، و چنانچه در آن روزها عبادت نكرده بايد قضا کند. اگر همه روزهاى عادت را با چند روز بعد از عادت با نشانههاى حيض خون ببيند و روى هم از ده روز بيشتر نشود همه حيض است، و اگر بيشتر شود فقط روزهاى عادت حيض و باقى استحاضه است.
مسأله 526) زنى كه عادت وقتيه و عدديه دارد اگر مقدارى از روزهاى عادت را با چند روز پيش از عادت با نشانههاى حيض خون ببيند و روى هم از ده روز بيشتر نشود همه حيض است، و اگر از ده روز بيشتر شود روزهاى كه در عادت خون ديده چنانچه كمتر از سه روز باشد با چند روز پيش از آن كه روى هم به مقدار عادت او شود، حيض، و روزهاى اول را استحاضه قرار میدهد. چنانچه سه روز يا بيشتر باشد آن خون را حيض قرار دهد و روزهاى قبل از زمان عادت را تا به اندازهاى كه به مقدار عادت برسد احتياط كند. اگر مقدارى از روزهاى عادت را با چند روز بعد از عادت با نشانههاى حيض خون ببيند و روى هم از ده روز بيشتر نشود، همه حيض است و اگر بيشتر شود، بايد روزهاى كه در عادت خون ديده چنانچه كمتر از سه روز باشد با چند روز بعد از آن كه روى هم به مقدار عادت او شود، حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد، و در صورتى كه خونى را كه در عادت ديده سه روز يا يشتر باشد در مقدار زيادى تا مقدار عادت احتياط كند، به جمع كردن بين تروك حائض و افعال مستحاضه.
مسأله 527) زنى كه عادت دارد، اگر بعد از آنکه سه روز يا بيشتر خون ديد، پاك شود و دوباره خون ببيند و فاصله بين دو خون كمتر از ده روز باشد و همه روزهاى كه خون ديده با روزهایى كه در وسط پاك بوده از ده روز بيشتر باشد، مثل آنکه پنج روز خون ببيند و پنج روز پاك شود و دوباره پنج روز خون ببيند، چند صورت دارد:
1ـ آنکه تمام خونى كه دفعه اول ديده، در روزهاى عادت باشد و خون دوم كه بعد از پاك شدن مىبيند در روزهاى عادت نباشد، در اين صورت بايد همه خون اول را حيض، و خون دوم را استحاضه قرار دهد. همچنين است اگر مقدارى از خون اول را در عادت و مقدارى از آن را قبل از عادت به يك يا دو روز ببيند يا اینکه داراى نشانههاى حيض باشد چه قبل از عادت باشد چه بعد از آن.
2ـ آنکه خون اول در روزهاى عادت نباشد، و تمام خون دوم يا مقدارى از آن به طورى كه در صورت اول گفته شد در روزهاى عادت باشد كه بايد همه خون دوم را حيض و خون اول را استحاضه قرار دهد.
3ـ آن كه مقدارى از خون اول و دوم در روزهاى عادت باشد و خون اولى كه در روزهاى عادت بوده از سه روز كمتر نباشد، در اين صورت آن مقدار با پاكى وسط و مقدارى از خون دوم كه آن هم در روزهاى عادت بوده و مجموع از ده روز بيشتر نيست همة آنها حيض است، و مقدارى از خون اول كه پيش از روزهاى عادت بوده و مقدارى از خون دوم كه بعد از روزهاى عادت بوده استحاضه است؛ مثلاً اگر عادتش از سوم ماه تا دهم بوده، در صورتى كه يك ماه از اول تا ششم خون ببيند و دو روز پاك شود و بعد تا پانزدهم خون ببيند، از سوم تا دهم حيض است و روز اول و دوم و همچنين از يازدهم تا پانزدهم استحاضه میباشد.
4ـ آنکه مقدارى از خون اول و دوم در روزهاى عادت باشد ولى خون اولى كه در روزهاى عادت بوده، از سه روز كمتر باشد در اين صورت بعيد نيست مقدارى را كه در عادت خود ديده با تمام كردن كسرى آن از ماقبل تا سه روز شود بايد حيض قرار دهد، پس اگر بشود مقدارى را كه از خون دوم در بين عادت ديده حيض قرار دهد (به اين معنى كه مجموع اين مقدار با مقدارى كه از اول حيض قرار داده با پاكى مابين آنها از ده روز تجاوز نكند) تمام آنها حيض است و الاّ خون اول را حيض و باقى را استحاضه قرار دهد.
مسأله 528) زنى كه عادت وقتيه و عدديه دارد، اگر در وقت عادت، خون نبيند و در غير آن وقت به شمارة روزهاى حيض با نشانههاى حيض خون ببيند، بايد همان را حيض قرار دهد، چه پيش از وقت عادت ديده باشد چه بعد از آن.
مسأله 529) زنى كه عادت وقتيه و عدديه دارد، اگر در وقت عادت خود خون ببيند ولى شمارة روزهاى آن كمتر يا بيشتر از روزهاى عادت او باشد و بعد از پاك شدن، دوباره به شمارة روزهاى عادتى كه داشته با نشانههاى حيض خون ببيند، چنانچه مجموع اين دو خون با پاكى مابين آنها از ده روز بيشتر نشود همه را حيض قرار دهد و در صورتى كه بيشتر شود خونى را كه در عادت ديده حيض و خون ديگر استحاضه است. چنانچه خون اول بيشتر از عادت بوده و مقدار زيادى نشانههاى حيض را داشته همة آن خون حيض است.
مسأله 530) زنى كه عادت وقتيه و عدديه دارد، اگر بيشتر از ده روز خون ببيند، خونى كه در روزهاى عادت ديده اگرچه نشانههاى حيض را نداشته باشد حيض است و خونى كه بعد از روزهاى عادت ديده اگرچه نشانههاى حيض را داشته باشد استحاضه است؛ مثلاً زنى كه عادت حيض او از اول ماه تا هفتم است، اگر از اول ماه تا دوازدهم خون ببيند، هفت روز اول آن حيض و پنج روز بعد استحاضه میباشد.
2ـ صاحب عادت وقتيه
مسأله 531) زنهاى كه عادت وقتيه دارند سه دسته اند:
اول: زنى كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين خون حيض ببيند و بعد از چند روز پاك شود، ولى شمارة روزهاى آن در هر دو ماه يك اندازه نباشد؛ مثلاً دو ماه پشت سر هم روز اول ماه خون ببيند ولى ماه اول روز هفتم و ماه دوم روز هشتم از خون پاك شود، اين زن بايد روز اول ماه را عادت حيض خود قرار دهد.
دوم: زنى كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين سه روز يا بيشتر خون حيض ببيند و بعد پاك شود و دو مرتبه خون ببيند و تمام روزهاى كه خون ديده با روزهايى كه در وسط پاك بوده از ده روز بيشتر نشود ولى ماه دوم كمتر يا بيشتر از ماه اول باشد؛ مثلاً در ماه اول هشت روز و در ماه دوم نه روز باشد، اين زن هم بايد روز اول ماه را روز اول عادت حيض خود قرار دهد.
سوم: زنى كه از خون پاك نمیشود ولى دو ماه پشت سر هم در وقت معين خون او نشانههاى حيض را دارد؛ يعنى غليظ و سياه و گرم است و با فشار و سوزش بيرون میآید، و شمارة روزهاى كه خون او نشانة حيض را دارد در هر دو ماه يك اندازه نيست؛ مثلاً در ماه اول از اول ماه تا هفتم و در ماه دوم از اول ماه تا هشتم خون او نشانههاى حيض، و بقيه نشانة استحاضه را داشته باشد، اين زن هم بايد روز اول ماه را روز اول عادت حيض خود قرار دهد، به شرطى كه خون داراى نشانههاى حيض باشد، و اگر نباشد بايد جمع كند بين افعال مستحاضه و تروك حائض.
مسأله 532) زنى كه عادت وقتيه دارد و شمارة روزهاى او به يك اندازه نيست چنانچه خونى ببيند كه مقدارى از آن نشانههاى حيض داشته و مقدارى نداشته باشد، در صورتى كه خون نشانه دار از سه روز كمتر و از ده روز بيشتر نباشد لازم است آن را حيض، و خونى كه نشانههاى حيض ندارد استحاضه قرار دهد، ولى چنانچه در وقت عادتش خون ببيند داشتن نشانههاى حيض در حيض بودن آن معتبر نيست، پس خونى كه در وقت عادتش ديده چنانچه ممكن است حيض باشد لازم است حيض قرار دهد؛ مثلاً در وقت عادت خود سه روز خون ديد اگرچه نشانة حيض را نداشته باشد حيض است. همچنين است اگر در عادت خود مثلاً يك روز و پيش از عادت دو روز خون ببيند، يا اینکه در عادت خود مثلاً يك روز و پس از آن با نشانههاى حيض دو روز خون ببيند در اين دو صورت نيز لازم است آن سه روز را حيض قرار دهد. پس اگر خون نشانه دار قبل از ده روز، از اول خون ديدن قطع شد تمام آن خون حيض است و اگر بعداً نيز خون ديد چنانچه آن خون داراى نشانههاى حيض باشد و فاصله بين آن و آخر خون اول ده روز يا بيشتر باشد آن خون نيز حيض است و الاّ استحاضه است.
مسأله 533) زنى كه عادت وقتيه دارد، اگر در غير وقت عادت با نشانههاى حيض بيشتر از ده روز خون ببيند و نتواند حيض را به واسطه نشانههاى آن تشخيص دهد، بايد تا شش يا هفت روز حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد.
مسأله 534) زنى كه هر ماه، روز اول ماه مثلاً خون مىديده و گاهى روز پنجم و گاهى روز هفتم پاك مىشده، چنانچه يك ماه دوازده روز خون ببيند و نتواند با نشانههاى حيض مقدار آن را معين نمايد، بايد از اول ماه تا شش يا هفت روز حيض و باقى را استحاضه قرار دهد.
مسأله 535) صاحب عادت اگر وسط يا آخر عادت او معلوم است، چنانچه خون او از دوازده روز تجاوز كند شش يا هفت روز را طورى قرار دهد كه آخر يا وسط آن موافق با آن وقت باشد.
3ـ صاحب عادت عدديه
مسأله 536) زنهاى كه عادت عدديه دارند سه دستهاند:
اول: زنى كه شمارة روزهاى حيض او در دو ماه پشت سر هم يك اندازه باشد، ولى وقت خون ديدن او يكى نباشد كه در اين صورت هر چند روزى كه خون ديده عادت او میشود، مثلاً اگر ماه اول از روز اول تا پنجم و ماه دوم از يازدهم تا پانزدهم خون ببيند عادت او پنج روز میشود.
دوم: زنى كه دو ماه پشت سر هم سه روز يا بيشتر خون ببيند و يك روز يا بيشتر پاك شود و دو مرتبه خون ببيند و وقت ديدن خون، در ماه اول با ماه دوم فرق داشته باشد، اگر تمام روزهاى كه خون ديده و روزهاى كه در وسط پاك بوده از ده روز بيشتر نشود، و شمارة روزهاى آن هم به يك اندازه باشد، تمام روزهایى كه خون ديده با روزهاى وسط كه پاك بوده عادت حيض او میشود، و لازم نيست روزهایى كه در وسط پاك بوده در هر دو ماه به يك اندازه باشد؛ مثلاً اگر ماه اول از روز اول تا سوم خون ببيند و دو روز پاك شود و دوباره سه روز خون ببيند و ماه دوم از يازدهم تا سيزدهم خون ببيند و دو روز يا بيشتر يا كمتر پاك شود و دوباره خون ببيند، و روى هم هشت روز بشود، عادت او هشت روز میشود. اگر در يك ماه مثلاً هشت روز خون ببيند و در ماه دوم چهار روز خون ديده و پاك شود و دوباره خون ببيند و مجموع ايام خون با پاكى وسط، هشت روز باشد، عادت او هشت روز خواهد بود.
سوم: زنى كه از خون پاك نمیشود ولى دو ماه پشت سر هم چند روز از خونى كه مىبيند نشانة حيض، و بقيه نشانة استحاضه را دارد و شمارة روزهاى كه خون نشانه حيض دارد در دو ماه يك اندازه است، اما وقت آن يكى نيست، در اين صورت هر چند روزى كه خون او نشانة حيض را دارد عادت او میشود، مثلاً اگر يك ماه از اول ماه تا پنجم و ماه بعد از يازدهم تا پانزدهم خون او نشان حيض، و بقيه نشانة استحاضه را داشته باشد، شمارة روزهاى عادت او پنج روز میشود و اگر در ماههاى آينده پنج روز به صفات حيض باشد بلا اشكال حيض است.
مسأله 537) زنى كه عادت عدديه دارد، اگر با نشانههاى حيض كمتر يا بيشتر از شمارة عادت خود، خون ببيند و از ده روز تجاوز نكند، تمام آنها را حيض قرار دهد، اگرچه خون قطع نشود و بدون داشتن نشانههاى حيض از ده روز تجاوز كند. اگر با نشانههاى حيض از ده روز تجاوز كرد بايد از موقع ديدن آن خون به شمارة روزهاى عادتش حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد.
4 ـ مضطربه
مسأله 538) مضطربه؛ يعنى زنى كه چند ماه خون ديده ولى عادت معينى پيدا نكرده، اگر بيش از ده روز خون ببيند و همة خونهایى كه ديده داراى نشانههاى حيض باشد، شش يا هفت روز را حيض قرار دهد و بقيه استحاضه است. اگر به نشانههای حيض نباشد در مقدار عادت خويشاوندان خود احتياط كند و بقيه را استحاضه قرار دهد.
مسأله 539) مضطربه اگر بيشتر از ده روز خونى ببيند كه چند روز آن نشانة حيض و چند روز ديگر نشانة استحاضه دارد، چنانچه خونى كه نشان حيض دارد كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نباشد، همة آن حيض است، و اگر همة آن را كه نشانة حيض دارد نشود حيض قرار دهد، مثل آنکه پنج روز به نشانههای حيض و پنج روز به نشانههای استحاضه و پنج روز دوباره به نشانههای حيض ببيند، پس اگر آنچه به نشانههای حيض است، هر كدام را بشود حيض قرار دهد ـ به اینکه هر كدام كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نباشد ـ بايد در هر دو خون احتياط كند، و آنچه در وسط است و به نشانههای حيض نيست استحاضه قرار دهد و اگر فقط يكى از آنها را بشود حيض قرار داد همان را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد. مثل اینکه در ماه رجب از اول تا هشتم خون به صفات حيض ببيند و پاك شود و در هفدهم همان ماه تا بيست و يكم خون به نشانههای حيض ببيند و تا بيست و ششم خون به صفات استحاضه ببيند و از بيست و هفتم تا سى و يكم به نشانههای حيض خون ببيند، در اينجا پنج روزى را كه از هفدهم شروع شده اگرچه به نشانههای حيض است، نمیشود حيض قرار داد؛ زيرا كه بين آن و حيض قبلى ده روز فاصله نشده است. بنابراين، بايد در سه روز اخير آن عبادات را ترك كند، و در پنج روز اخير احتياط كند بين تروك حائض و افعال مستحاضه، و احتياطاً در سه روزی كه عبادت را ترك كرده بوده قضا كند.
5 ـ مبتدئه
مسأله 540) مبتدئه؛ يعنى زنى كه دفعه اول خون ديدن او است. اگر بيشتر از ده روز خون ببيند و همة خونهاى كه ديده داراى نشانههای حيض باشد، بايد عادت خويشان خود را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد و اگر خويشى نداشته يا عادت خويشانش مختلف باشد، ماه اول را شش يا هفت روز حيض قرار داده و تا ده روز احتياط كند و در ماههاى بعد سه روز را حيض قرار داده و تا شش يا هفت روز احتياط كند.
مسأله 541) مبتدئه اگر بيشتر از ده روز خونى ببيند كه چند روز آن نشانة حيض و چند روز ديگر نشانة استحاضه را داشته باشد، چنانچه خونى كه نشانة حيض دارد كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نباشد، همة آن حيض است، ولى اگر پيش از گذشتن ده روز از خونى كه نشانة حيض دارد دوباره خونى ببيند كه آن هم نشانة خون حيض را داشته باشد؛ مثل آنکه پنج روز خون سياه و نه روز خون زرد و دوباره پنج روز خون سياه ببيند، بايد خون وسط را استحاضه قرار دهد و در دو طرف آن احتياط كند چنانکه در مضطربه گذشت.
مسأله 542) مبتدئه اگر بيشتر از ده روز خونى ببيند كه چند روز آن نشانة حيض و چند روز ديگر آن نشانة استحاضه داشته باشد. ولى خونى كه نشانة حيض دارد از سه روز كمتر باشد، مقتضاى احتياط اين است كه تا مقدارى عادت خويشان خود جمع كند بين تروك حائض و افعال مستحاضه و بعد از آن را استحاضه قرار دهد.
6ـ ناسيه
مسأله 543) ناسيه؛ يعنى زنى كه مقدار عادت خود را فراموش كرده است، اگر خونى به نشان حيض ببيند كه كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نباشد، آن را حيض قرار دهد، و اگر آن خون بيشتر از ده روز باشد تا هر زمانى كه احتمال بقای عادت را میدهد، حيض قرار داده و بقيه استحاضه است. ولى در صورتى كه احتمال بقای عادتش در بيشتر از هفت تا ده روز باشد، پس از روز هفتم احتياط كند به جمع كردن بين افعال مستحاضه مثل خواندن نماز و گرفتن روزه، و تروك حائض؛ يعنى با شوهر نزديكى نكند، و به مسجد نرود، و مسّ كتابت قرآن نكند.
مسائل متفرقه حيض
مسأله 544) مبتدئه و مضطربه و ناسيه و زنى كه عادت عدديه دارد، اگر خونى ببيند كه نشانههای حيض را داشته باشد، بايد عبادت را ترك كند و چنانچه بعد بفهمد حيض نبوده بايد عبادتهاى را كه بهجا نياوردهاند قضا نمايند.
مسأله 545) زنى كه در حيض عادت دارد، چه در وقت حيض عادت داشته باشد چه در عدد حيض يا هم در وقت و هم در عدد آن، اگر دو ماه پشت سر هم بر خلاف عادت خود خونى ببيند كه وقت آن يا شمارة روزهاى آن، يا هم وقت و هم شمارة روزهاى آن يكى باشد، عادتش برمیگردد به آنچه در اين دو ماه ديده است؛ مثلاً اگر از روز اول ماه تا هفتم خون مىديده و پاك مىشده، چنانچه دو ماه از دهم تا هفدهم ماه خون ببيند و پاك شود، از دهم تا هفدهم عادت او میشود.
مسأله 546) زنى كه معمولاً ماه يك مرتبه خون مىبيند اگر در يك ماه دو مرتبه خون ببيند كه نشانههای حيض را داشته باشد و فاصله بين آن دو خون كمتر از ده روز نباشد، بايد هر دو را حيض قرار دهد.
مسأله 547) مقصود از يك ماه، گذشتن سى روز از ابتدای خون ديدن است نه از روزى اول ماه تا آخر ماه.
مسأله 548) اگر سه روز يا بيشتر خون ببيند كه نشانة حيض را دارد بعد ده روز يا بيشتر خونى ببيند كه نشانة استحاضه را دارد و دوباره سه روز خونى به نشانههای حيض ببيند، بايد خون اول و خون آخر را كه نشانههای حيض داشته حيض قرار دهد.
مسأله 549) اگر زن پيش از ده روز پاك شود و بداند كه در باطن خون نيست، بايد براى عبادتهاى خود غسل كند، اگرچه گمان داشته باشد كه پيش از تمام شدن ده روز دوباره خون مىبيند. ولى اگر يقين داشته باشد كه پيش از تمام شدن ده روز دوباره خون مىبيند نبايد غسل كند.
مسأله 550) اگر زن پيش از ده روز پاك شود، و احتمال دهد كه در باطن خون هست، بايد قدرى پنبه داخل فرج نمايد و كمى صبر كند و بيرون آورد، پس اگر پاك بود، غسل كند و عبادتهاى خود را بهجا آورد و اگر پاك نبود چنانچه در حيض عادت ندارد يا عادت او ده روز است، بايد صبر كند كه اگر پيش از ده روز پاك شد غسل كند و اگر سر ده روز پاك شد، يا خون او از ده روز گذشت، سر ده روز غسل نمايد، و اگر عادتش كمتر از ده روز است، در صورتى كه بداند پيش از تمام شدن ده روز يا سر ده روز پاك میشود نبايد غسل كند، و اگر احتمال دهد كه خون او از ده روز مىگذرد بايد يك روز عبادت را ترك كند، و بعد جایز است احكام مستحاضه را جارى كند، و احوط اين است كه تا روز دهم بين تروك حائض و اعمال مستحاضه جمع كند، و اين حكم مختص زنى است كه قبل از عادت مستمرة الدم نبوده، والاّ بعد از گذشتن عادت جایز نيست عبادت را ترك كند.
مسأله 551) اگر چند روز را حيض قرار دهد و عبادت نكند، بعد بفهمد حيض نبوده است، بايد نماز و روزهاى كه در آن روزها بهجا نياورده قضا نمايد، و اگر چند روز را به گمان اینکه حيض نيست عبادت كند، بعد بفهمد حيض بوده، چنانچه آن روزها را روزه نيز گرفته باشد بايد قضا نمايد.
ثبت دیدگاه