مصرف زكات
مسأله 1968) انسان میتواند زكات را در هشت مورد مصرف كند:
اول: فقير، و او كسى است که مخارج سال خود و عيالاتش را ندارد، ولى كسى كه صنعت يا ملك يا سرمايهاى دارد كه میتواند مخارج سال خود را بگذراند فقير نيست.
دوم: مسكين و او كسى است كه از فقير سختتر مىگذراند.
سوم: كسى كه از طرف امام (ع) يا نایب امام مأمور است كه زكات را جمع و نگهدارى نمايد و به حساب آن رسيدگى كند و آن را به امام يا نایب امام يا فقير برساند.
چهارم: كافرهایى كه اگر زكات به آنان بدهند به دين اسلام مايل میشوند يا در جنگ به مسلمانان كمك مىكنند، همچنین مسلمانان ضعیف الایمانی که زکات موجب تقویت ایمان آنها میشود.
پنجم: خريدارى بندههایى كه در شدت مىباشند و آزاد كردن آنان.
ششم: بدهكارى كه نمیتواند قرض خود را بدهد.
هفتم: فى سبيل الله؛ يعنى كارهایى كه مىتوان با آن قصد قربت نمود، مثل ساختن مسجد، مدرسهاى علوم ديني، بیمارستان، تنظيم شهر، اسفالت راهها و توسعه آنها و مانند اينها.
هشتم: ابن السبيل؛ يعنى مسافرى كه در سفر درمانده شده و احكام اينها در مسائل آينده گفته خواهد شد.
مسأله 1969) احتياط واجب آن است كه فقير و مسكين بيشتر از مخارج سال خود و عيالاتش را از زكات نگيرند، و اگر مقدارى پول يا جنس دارند، فقط به اندازة كسرى مخارج يك سالش زكات بگيرند.
مسأله 1970) كسى كه مخارج سالش را داشته، اگر مقدارى از آن را مصرف كند و بعد شك كند كه آنچه باقى مانده به اندازة مخارج يك سال او هست يا نه، نمیتواند زكات بگيرد.
مسأله 1971) صنعتگر يا مالك يا تاجرى كه درآمد او از مخارج سالش كمتر است، میتواند براى كسرى مخارجش زكات بگيرد، و لازم نيست ابزار كار يا ملك، يا سرماية خود را به مصرف مخارج برساند.
مسأله 1972) فقيرى كه خرج سال خود و عيالاتش را ندارد، اگر خانهاى دارد كه ملك اوست و در آن نشسته، يا مال سوارى دارد، چنانچه بدون اينها نتواند زندگى كند، اگرچه براى حفظ آبرويش باشد، میتواند زكات بگيرد. همچنين است اثاث خانه، ظرف، لباس تابستانى، زمستانى و چيزهایى كه به آنها احتياج دارد و فقيرى كه اينها را ندارد، اگر به اينها احتياج داشته باشد، میتواند از زكات خريدارى نمايد.
مسأله 1973) فقيرى كه ياد گرفتن صنعت براى او مشكل نيست، بنا بر احتياط واجب بايد ياد بگيرد و با گرفتن زكات زندگى نكند ولى تا وقتى مشغول ياد گرفتن است میتواند زكات بگيرد.
مسأله 1974) به كسى كه قبلاً فقير بوده و يا معلوم نباشد که فقير بوده يا نه، و مىگويد فقيرم، اگرچه از گفتة او اطمينان پيدا نشود، میشود زكات داد.
مسأله 1975) كسى كه مىگويد فقيرم و قبلاً فقير نبوده، چنانچه از گفتة او اطمينان پيدا نشود، احتياط واجب آن است كه به او زكات ندهند.
مسأله 1976) كسى كه بايد زكات بدهد، اگر از فقيرى طلبكار باشد، میتواند طلبى را كه از او دارد، بابت زكات حساب كند. به شرط اینکه قرضى را كه گرفته در معصيت، مصرف نكرده باشد.
مسأله 1977) اگر فقير بميرد و مال او به اندازة قرضش نباشد، انسان میتواند طلبى را كه از او دارد بابت زكات حساب كند بلكه اگر مال او به اندازة قرضش باشد و ورثه قرض او را ندهند، يا به جهت ديگر انسان نتواند طلب خود را بگيرد، نيز میتواند طلبى را كه از او دارد، بابت زكات حساب كند.
مسأله 1978) چيزى را كه انسان بابت زكات به فقير میدهد لازم نيست به او بگويد كه زكات است، بلكه اگر فقير خجالت بكشد، مستحب است مال را به قصد زكات به او داده و زكات بودنش را اظهار ننمايد.
مسأله 1979) اگر به خيال اینکه كسى فقير است به او زكات بدهد، بعد بفهمد فقير نبوده، يا از روى ندانستن مسأله به كسى كه میداند فقير نيست، زكات بدهد كافى نيست، پس چنانچه چيزى را كه به او داده باقى باشد بايستى از او بگيرد و به مستحق بدهد و اگر از بين رفته باشد، پس اگر كسى كه آن چيز را گرفته مىدانسته زكات است، انسان میتواند عوض آن را از او بگيرد و به مستحق بدهد و اگر نمىدانسته زكات است، نمیتواند چيزى از او بگيرد و بايد از مال خودش زكات را به مستحق بدهد.
مسأله 1980) كسى كه بدهكار است و نمیتواند بدهى خود را بدهد اگرچه مخارج سال خود را داشته باشد، میتواند براى دادن قرض خود زكات را بگيرد، ولى بايد مالى را كه قرض كرده در معصيت خرج نكرده باشد.
مسأله 1981) اگر به كسى كه بدهكار است و نمیتواند بدهى خود را بدهد، زكات بدهد، بعد بفهمد قرض را در معصيت مصرف كرده، چنانچه آن بدهكار فقير باشد، میتواند آنچه را به او داده شده بابت زكات حساب كند.
مسأله 1982) كسى كه بدهكار است و نمیتواند بدهى خود را بدهد اگرچه فقير نباشد، انسان میتواند طلبى را كه از او دارد بابت زكات حساب كند.
مسأله 1983) مسافرى كه خرجى او تمام شده، يا مركبش از كار افتاده، چنانچه سفر او سفر معصيت نباشد و نتواند با قرض كردن يا فروختن چيزى، خود را به مقصد برساند، اگرچه در وطن خود فقير نباشد، میتواند زكات بگيرد، ولى اگر بتواند در جاى ديگر با قرض كردن يا فروختن چيزى مخارج سفر خود را فراهم كند فقط به مقدارى كه به آنجا برسد میتواند زكات بگيرد.
مسأله 1984) مسافرى كه در سفر درمانده و زكات گرفته بعد از آنکه به وطنش رسيد، اگر چيزى از زكات زياد آمده باشد، بايد آن را به حاكم شرع بدهد و بگويد آن چيز زكات است.
شرايط كسانى كه مستحق زكاتاند
مسأله 1985) كسى كه زكات مىگيرد بايد شيعه دوازده امامیباشد. اگر انسان كسى را شيعه بداند و به او زكات بدهد، بعد معلوم شود شيعه نبوده بايد دوباره زكات بدهد.
مسأله 1986) اگر طفل يا ديوانهاى از شيعة فقير باشد، انسان میتواند به ولىّ او زكات بدهد به قصد اینکه آنچه میدهد ملك طفل يا ديوانه باشد.
مسأله 1987) اگر به ولى طفل و ديوانه دسترسى ندارد، میتواند خودش يا به وسيله يك نفر امين زكات را به مصرف طفل يا ديوانه برساند و بايد موقعى كه زكات به مصرف آنان میرسد نيّت زكات كند.
مسأله 1988) به فقيرى كه گدایى میکند، و فقرش ثابت است، میشود زكات داد ولى به كسى كه زكات را در معصيت مصرف میکند، نبايد زكات داد.
مسأله 1989) به كسى كه شرابخوار است نمىتوان زكات داد بلكه كسى كه معصيت كبيره را آشكارا بهجا مىآورد يا نماز نمىخواند هرچند آشكارا نباشد، احتياط واجب آن است كه زكات ندهند.
مسأله 1990) به كسى كه بدهكار است و نمیتواند بدهى خود را بدهد اگرچه مخارج او بر انسان واجب باشد، میشود قرضش را از زكات داد.
مسأله 1991) انسان نمیتواند مخارج كسانى را كه مثل اولاد خرجشان بر او واجب است از زكات بدهد، ولى اگر مخارج آنان را ندهد، ديگران مىتوانند به آنان زكات بدهند.
مسأله 1992) اگر انسان زكات را به پسر فقیرش بدهد كه خرج زن و نوكر و كلفت و دین خود نمايد اشكال ندارد.
مسأله 1993) اگر پسر به كتابهاى علمى دينى احتياج داشته باشد، پدر میتواند آنها را از زكات خريده در معرض استفاده پسر قرار دهد و بنا بر احتیاط از حاکم شرع هم اجازه بگیرد.
مسأله 1994) پدرى كه تمكن تزويج پسرش را ندارد میتواند از زكات براى پسرش زن بگيرد و همچنين است پسر نسبت به پدر.
مسأله 1995) به زنى كه شوهرش مخارج او را میدهد و زنى كه شوهرش خرجى او را نمیدهد ولى ممكن است او را به دادن خرجى مجبور كنند، نمیشود زكات داد.
مسأله 1996) زنى كه صيغه شده اگر فقير باشد، شوهرش و ديگران مىتوانند به او زكات بدهند، ولى اگر شوهرش در ضمن عقد شرط كند كه مخارج او را بدهد، يا به جهت ديگرى، دادن مخارجش بر او واجب باشد در صورتى كه مخارج آن زن را بدهد، نمیشود به آن زن زكات داد.
مسأله 1997) زن میتواند به شوهر فقير خود زكات بدهد، اگرچه شوهر زكات را صرف مخارج خود آن زن نمايد.
مسأله 1998) سيد نمیتواند از غير سيد زكات بگيرد ولى اگر خمس و ساير وجوهات كفايت مخارج آن را نكند و از گرفتن زكات ناچار باشد، میتواند از غير سيد زكات بگيرد.
مسأله 1999) به كسى كه معلوم نيست سيد است يا نه، میشود زكات داد.
نيّت زكات
مسأله 2000) انسان بايد زكات را به قصد قربت؛ يعنى براى انجام فرمان خداوند عالم بدهد و در نيّت معين كند كه آنچه را میدهد زكات مال است يا زكات فطره، ولى اگر مثلاً زكات گندم و جو بر او واجب باشد، لازم نيست معين كند چيزى را كه میدهد زكات گندم است يا زكات جو.
مسأله 2001) كسى كه زكات چند مال بر او واجب شده، اگر مقدارى زكات بدهد و نيّت هيچ كدام آنها را نكند، چنانچه چيزى را كه داده همجنس يكى از آنها باشد، زكات همان جنس حساب میشود، و اگر از قسم پول بدهد كه همجنس هيچ كدام آنها نباشد، به همه آنها قسمت میشود، پس كسى كه زكات چهل گوسفند و زكات پانزده مثقال طلا بر او واجب است، اگر مثلاً يك گوسفند از بابت زكات بدهد و نيّت هيچ كدام آنها را نكند، زكات گوسفند حساب میشود ولى اگر مقدارى پول نقره يا اسكناس بدهد به زكاتى كه براى گوسفند و طلا بدهكار است تقسيم میشود.
مسأله 2002) اگر كسى را وكيل كند كه زكات مال او را بدهد، موقعى كه زكات را به آن وكيل میدهد، بايد نيّت كند كه آنچه را كه وكيل او بعداً به فقير میدهد، زكات باشد، و احوط اين است كه نيّت او تا زمان رسيدن زكات به فقير مستمر باشد.
مسأله 2003) اگر بدون قصد قربت زكات را به فقير بدهد و پيش از آنکه آن مال از بين برود، نيّت قربت كند، زكات حساب میشود.
ثبت دیدگاه