احكام وقف
مسأله 2846) اگر كسى چيزى را وقف كند، از ملك او خارج میشود و خود او و ديگران نمىتوانند آن را ببخشند، يا بفروشند، و كسى هم از آن ملك ارث نمىبرد، ولى در بعضى موارد كه در مسأله (2220 و 2219) گفته شد فروختن آن اشكال ندارد.
مسأله 2847) لازم نيست صيغة وقف را به عربى بخوانند، بلكه اگر مثلاً بگويد خانة خود را وقف كردم، و كسى كه خانه برايش وقف شده، يا وكيل، يا ولى آن كس بگويد قبول كردم، وقف صحيح است بلكه وقف به عمل نيز محقق میشود، مثلاً چنانچه حصيرى را به قصد وقف بودن در مسجد بيندازد، و يا جایى را به قصد مسجد بودن بسازد، و در اختيار نمازگزاران بگذارد، وقفيت محقق میشود، و در موقوفات عامه مثل مسجد و مدرسه يا چيزى كه براى عموم وقف كند يا مثلاً بر فقراء يا سادات وقف نمايد، قبول كردن كسى در صحت وقف لازم نيست.
مسأله 2848) اگر ملكى را براى وقف معين كند پيش از خواندن صيغة وقف پشيمان شود، يا بميرد، وقف واقع نمیشود.
مسأله 2849) كسى كه مالى را وقف میکند، بايد از موقع خواندن صيغه، مال را براى هميشه وقف كند و اگر مثلاً بگويد اين مال بعد از مردن من وقف باشد، چون از موقع خواندن صيغه تا مردنش وقف نبوده صحيح نيست. همچنین اگر بگويد تا ده سال وقف باشد، و بعد از آن نباشد، يا بگويد تا ده سال وقف باشد، بعد پنج سال وقف نباشد و دوباره وقف باشد، وقف صحيح نيست.
مسأله 2850) وقف در صورتى صحيح است كه مال وقف را به تصرف كسى كه براى او وقف شده يا وكيل، يا ولى او بدهند ولى اگر چيزى را بر اولاد صغير خود وقف كند و به قصد اینکه آن چيز ملك آنان شود، از طرف آنان نگهدارى نمايد، وقف صحيح است.
مسأله 2851) ظاهر اين است كه در اوقاف عامه از قبيل مدارس و مساجد و امثال اينها قبض معتبر نباشد و وقفيّت به مجرّد وقف نمودن محقق میشود.
مسأله 2852) وقف كننده بايد مكلف و عاقل و با قصد و اختيار باشد و شرعاً بتواند در مال خود تصرف كند. بنابراين، سفيه، يعنى (كسى كه مال خود را در كارهاى بيهوده مصرف میکند) چون حق ندارد در مال خود تصرف نمايد اگر چيزى را وقف كند صحيح نيست.
مسأله 2853) اگر مالى را براى بچهاى كه در شكم مادر است و هنوز به دنيا نيامده وقف كند، صحت آن محل اشكال و لازم است رعايت احتياط نمايند. ولى اگر براى اشخاصى كه فعلاً موجودند و بعد از آنها براى كسانى كه بعداً به دنيا مىآيند وقف نمايد، اگرچه در موقعى كه وقف محقق میشود در شكم مادر هم نباشد، مثلاً چيزى را براى اولاد خود وقف كند كه بعد از آنان وقف نوههاى او باشد و هر دستهاى بعد از دسته ديگر از وقف استفاده كنند صحيح است.
مسأله 2854) اگر چيزى را بر خودش وقف كند مثل آنکه دكانى را وقف كند كه عايد آن را بعد از مرگ او خرج مقبرهاش نمايد صحيح نيست، ولى اگر مثلاً مالى را بر فقرا وقف كند و خودش فقير شود، میتواند از منافع وقف استفاده نمايد.
مسأله 2855) اگر براى چيزى كه وقف كرده متولى معين كند، بايد مطابق قرارداد او رفتار نمايند، و اگر معين نكند چنانچه بر افراد مخصوصى مثلاً بر اولاد خود وقف كرده باشد اختيار با خود آنان است. اگر بالغ نباشند اختيار با ولى ايشان است. براى استفاده از وقف اجازة حاكم شرع لازم نيست.
مسأله 2856) اگر ملكى را مثلاً بر فقراء يا سادات وقف كند، يا وقف كند كه منافع آن به مصرف خيرات برسد، در صورتى كه براى آن ملك متولى معين نكرده باشد، اختيار آن با حاكم شرع است.
مسأله 2857) اگر ملكى را بر افراد مخصوصى مثلاً بر اولاد خود وقف كند كه هر طبقهاى بعد از طبقه ديگر از آن استفاده كنند، چنانچه متولى وقف آن را اجاره دهد و بميرد اجاره باطل نمیشود. ولى اگر متولى نداشته باشد و يك طبقه از كسانى كه ملك بر آنها وقف شده، آن را اجاره دهند، و در بين مدت اجاره بميرند، چنانچه طبقة بعدى آن اجاره را امضاء نكنند اجاره باطل میشود. در صورتى كه مستأجر مال الاجارة تمام مدت را داده باشد میتواند مال الاجاره را از زمان مردنشان تا آخر مدت اجاره از مال آنان بگيرد.
مسأله 2858) اگر ملك وقف خراب شود، از وقف بودن بيرون نمىرود مگر آنکه عنوانى را قصد كرده باشد كه آن عنوان از بين برود، مثل اینکه باغ را براى تنزّه وقف كرده باشد كه اگر آن باغ خراب شود وقف باطل میشود و به ورثة واقف برمیگردد.
مسأله 2859) ملكى كه مقدارى از آن وقف است و مقدارى از آن وقف نيست، اگر تقسيم نشده باشد، حاكم شرع يا متولى وقف میتواند با نظر خبره سهم وقف را جدا كند.
مسأله 2860) اگر متولى وقف، خيانت كند و عايدات آن را به مصرفى كه معين شده نرساند، حاكم شرع امينى را به او ضميمه مىنمايد كه مانع از خيانتش گردد و در صورتى كه ممكن نباشد، میتواند به جاى او متولى امينى معين نمايد.
مسأله 2861) فرشى را كه براى حسينيه وقف كردهاند، نمیشود براى نماز به مسجد ببرند، اگرچه آن مسجد نزديك حسينيه باشد.
مسأله 2862) اگر ملكى را براى تعمير مسجدى وقف نمايند، چنانچه آن مسجد احتياج به تعمير ندارد و انتظار هم نمىرود كه تا مدتى احتياج به تعمير پيدا كند مىتوانند عايدات آن ملك را به مصرف مسجدى كه احتياج به تعمير دارد برسانند.
مسأله 2863) اگر ملكى را وقف كند كه عايد آن را خرج تعمير مسجد نمايند و به امام جماعت و به كسى كه در آن مسجد اذان مىگويد بدهند، در صورتى كه بدانند يا اطمينان داشته باشند كه براى هر يك چه مقدار معين كرده، بايد همانطور مصرف كنند. اگر يقين يا اطمينان نداشته باشند، بايد اول مسجد را تعمير كنند و اگر چيزی زياد آمد، بين امام جماعت و كسى كه اذان مىگويد به طور مساوى قسمت نمايند. بهتر آن است كه اين دو نفر در تقسيم با يكديگر صلح نمايند.
ثبت دیدگاه